لزوم تجهیز دندانپزشکان عمومی به دانش روز

گفت و گو با دکتر باقر شهنی زاده،رئیس انجمن دندا نپزشکان عمومی
             لزوم تجهیز دندا نپزشکان عمومی به دانش روز


• ممكن است ابتدا خود را معرفي فرماييد.
باقر شهني زاده فار غ التحصيل سال 1358 دانشگاه مشهد هستم و از آن تاريخ به عنوان دندا نپزشك عمومي فعاليت مي كردم. شايد بهترين و عزيزترين دور ه‌هاي عمر من دور ه‌هايي بوده كه در جبهه و جنگ بودم. در جنگ كارهاي دندا پزشكي زيادي نكردم.البته در اين زمينه فعال بودم اما بيش تر در كار تحقيقي مجروحان بودم. مجروحاني كه در جبهه وجود داشتند انتقالشان ميداديم و يكي از مسائلي كه متوجه شدم اين بود كه در مجروحان به علت فاصله اي كه از خط مقدم تا بيمارستانهاست ممكن است تلفاتي وجود داشته باشد ما با كمك ستاد فرماندهي وقت سيستم تخليه مجروحان را از طريق هلي بورد شروع كرديم. آن موقع تعريف جنگ از نوع ديدگاه آموزش نظامي امريكايي بود. فاصله نيروهاي لجستيك پشت خط خيلي با خط زياد بود. هلي كوپترها ميرفتند 5 كيلومتري جبهه و از آنجا مجروحان را مي آوردند، در نتيجه اين مجروح در عرض مدت بسيار كوتاهي به بيمارستان مي‌رسيد. من در اين كار فعاليت كردم و بعد هم در قسمت شيميايي براي كساني كه در جنگ شيميايي مي شدند فعاليت كردم و پس از آن وارد عرصه دندا نپزشكي شدم و كارهاي درماني را انجام دادم

آن موقع تعريف جنگ از نوع ديدگاه آموزش نظامي امريكايي بود. فاصله نيروهاي لجستيك پشت خط خيلي با خط زياد بود. هلي كوپترها ميرفتند 5 كيلومتري جبهه و از آنجا مجروحان را مي آوردند، در نتيجه اين مجروح در عرض مدت بسيار كوتاهي به بيمارستان مي‌رسيد. من در اين كار فعاليت كردم و بعد هم در قسمت شيميايي براي كساني كه در جنگ شيميايي مي شدند فعاليت كردم و پس از آن وارد عرصه دندا نپزشكي شدم و كارهاي درماني را انجام دادم. در زمينه كارهاي مربوط به انجمنها، ما معمولا با طيف مسئولان ثابت در ارتباط هستيم، يعني نيروهاي نخبه ما چرخش ندارند و شايد همين باعث شود كه احساس كنيم جاذب هاي براي ديگران ندارد زيرا عد هاي به طور مداوم در صحنه هستند. من بيشتر دوست دارم كه يك عضو ساده نقاد و پر كار باشم تا مسئولي كه كوشش ميكند تابلو يا ويترين خود را براي تاييد ديگران تنظيم كند. هر چند كه كار كردن در مرحله اول شايد به نظر خيلي سخت بيايد، اما فكر ميكنم با هم كار كردن از كار كردن بسيار سخت‌تر است. جمع شدن ما در كنار هم مقو له‌اي است كه دشوار يهاي سنگين اجتماعي را به وجود آورده و ما بايد آن را سامان دهيم. به نظر من ساماندهي، نبايد سليقه‌اي باشد بلكه بايد قانونمند باشد يعني افراد براساس متون منضبط مقررات و آيين‌نامه‌ها بتوانند كنار هم قرار بگيرند و قانون حق را برايشان فراهم كند. اصولا قانون براي اين است كه عدالت به وجود آيد و براساس اين عدالت بتواند توان‌ها، استعدادها، علاقه‌ها و خلاقيت‌ها را در جاهاي مختلف نشان دهد. اما اگر چنانچه به ميل شخص من يا ميل افراد ديگري كه در جاهايي مسئول هستند گزينش افراد فراهم شود، قاعدتاً در جامعه ما افرادي كه من يا ديگران مي‌شناسيم دور هم جمع مي‌شوند، اين طبيعتا تبديل مي‌شود به يك گروه يا يك جناح. ممكن است هم فكر، هم ديد و هم زبان باشند و حتي در فعاليت‌شان هم نمود داشته باشد اما چهر ه و ماهيت واقعي يك جامعه را نشان نمي‌دهد و به همين علت پس از چند وقت تبديل مي‌شود به گروهي كه به طورمداوم در يك جا هستند. من از سال 1354 با اولين كنگره جامعه دندانپزشكي ايران در مشهد آشنا شدم كه اولين و آخرين كنگره اي بود كه اين جامعه در خارج از تهران برگزار كرد. پس از آن ديگر نتوانستند اين كار را انجام دهند. بنده به عنوان يك دانشجو در آنجا حضور داشتم، البته حضور تشكيلاتي نداشتم اما از آنجا متوجه شدم كه جامعه دندانپزشكي وجود دارد. بعد از آن در حوز ه‌هاي متفاوت در سا لهاي متفاوت، شركت كردم تا سال 1358 ، كه اولين كاري كه پس از گرفتن كارت نظام پزشكي كردم عضو جامعه دندا نپزشكي ايران شد و از آنجا فعاليت خود را با علاقه‌مندي و به طور منضبط شروع كردم. از سال 1367 در كنگره هاي متفاوت در كسوت نيروهاي اجرايي و نيروهاي برنامه ريز كار كردم و بيشتر كوشيدم در كنار دوستاني باشم كه مسئوليت دارند و اين كار را توانستم ادامه دهم. در كنگر‌ه ‌هاي متفاوت از كنگره 26 ، 27 ، 28 ، بعد فاصله‌اي افتاد و پس از آن كنگره 44 ، 45 بودم. اما تلاطم‌هاي صنفي و حرفه اي كه وجود داشته، جايگاه افراد را متفاوت مي‌كرد. جامعه دندانپزشكي هم در نتيجه دخالت‌هاي خاصي كه از ديدگاه سياسي وارد آن شد، به هر حال با انجمن دندا نپزشكي ايران كه تحت عنوان انجمن اسلامي دندا نپزشكي ايران از سال 1360به وجود آمد، به بحث و تلاطم رسيد. نهايتا اين احساس در عده‌اي وجود داشت كه جامعه دندا نپزشكي ايران متعلق به قبل از انقلاب است و انجمن دندا نپزشكي ايران چون متعلق به بعد از انقلاب است در نتيجه برخورد طاغوت و ياقوت به وجود آمد و اصرار بر ادغام اين دو شد. از نظر حقوقي، جامعه دندا نپزشكي ايران را بايد مجمع عمومي فوق العاده‌اش منحل مي‌كرد اما بالاخره اينها قبول كردند و در سال 1370 ادغام شدند و انجمن دندانپزشكي ايران جايگزين شد كه مدتها كنگره‌هاي خود را تحت عنوان مثلا هشتمين كنگره انجمن دندانپزشكي ايران و سي و هفتمين كنگره جامعه دندانپزشكي ايران برگزار مي‌كردند. پس از آن اين موارد حذف شد و نهايتا كنگره پنجاهم شده است. اما اين تاريخ، تاريخ منسجم، مدون و زنجيره‌اي نيست و درون آن اختلافات و مشكلات اتفاق افتاده در طول دوره بوده است. ما هم در اين طيف قرار گرفته‌ايم و در مقطعي به طور كلي همه كساني كه در جامعه دندانپزشكي ايران بودند از صحنه خارج شدند و انجمن دندانپزشكي ايران به عرصه وارد شد. آن هم يك دوره مديريت داشت كه در سال 1380 من با آقاي شاپوري كه رئيس دبيرخانه بوديم تصميم گرفتيم كه وارد انتخابات شويم. مجمع عمومي نوبت اول اعلام شد و مجمع عمومي نوبت دوم شد. در آن انتخابات ما شروع كرديم و دو نفري به عرصه آمديم. تماس‌هاي زيادي هم با همه افراد در سراسر كشور گرفتيم. بسياري از افراد را دعوت كرديم و بالاخره يك هيئت مديره 5 نفره درست شد و انتخاباتي برگزار گرديده و پس از آن ما طبق معمول به دنبال زندگي خود رفتيم تا كار خود را ادامه دهيم. همزمان با اينكه انجمن دندانپزشكي ايران جايگزين جامعه دندانپزشكي شد اين بحث به وجود آمد كه انجمن ديگري درست شود. از سال 1372براي گرفتن امتياز انجمن دندانپزشكان عمومي ايران با وزارت كشور بحث هاي زيادي صورت گرفت. چون همان طور كه مي‌دانيد انجمنهاي علمي از سالهاي1371 و 1372 به بعد به عنوان انجمنهاي رسمي وارد عرصه شدند و تا آن موقع فقط مجوزها از وزارت كشور گرفته مي شد. سال 1379 اين مجوز را دادند و اين سال سالي بود كه آن طيف انجمن دندانپزشكي ايران جاي جامعه را گرفته بودند و ما اولين انتخابات خود را در باشگاه انقلاب برگزار كرديم و من نيز در آن زمان در مركز اين انتخابات قرار گرفتم اما دوستاني اين انجمن را تشكيل دادند كه زحمات فراواني در اين كار كشيده بودند. آقاي دكترحسن نخجواني از دوستان قديمي ما از كساني بودند كه به طور جدي دنبال آن بودند تا اين كار انجام شود. با ما وارد گفتگو شدند و ما هم علاقه نشان داديم واين كار را حمايت كرديم، اما در هيئت مديره وارد نشد. هيئت مديره اول، انجمن صنفي بود. تلاش بسياري شد كه از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كشور مجوز علمي دريافت شود. بعد از اينكه مجوز علمي را تقاضا كرديم، در آن دوره به علت بروز تنش‌هاي داخلي كه وجود داشت. براي اولين بار در عرصه دندا نپزشكي در سال 1380 وارد هيئت مديره شده و مسئول انجمن دندانپزشكان عمومي ايران شدم. تا آن موقع در برگزاري كنگر ه‌ها، مسئوليت قسمت‌هاي مختلف اجرايي را بر عهده داشتيم كه الحمدالله الان دوستان زيادي مايل هستند در اين حوزه وارد شوند و آمده‌اند و فعال شده‌اند اما مديريت برنامه‌هاي اجرايي كنگر ه‌هاي متفاوت را تا آن موقع به عهده داشتيم.

بلافاصله پس از آن انتخابات هم در سال 1380 بود كه هيئت مديره انجمن ايران عوض شد كه باز هم ما واردعرصه شديم. در يك انجمن خبرنامه انجمن را شروع كرديم. كار بسيار دشواري بود. هيئت مديره اول هيئت مديره اي بود كه در حوزه صنفي كار ميكرد. دوستاني بودند كه سنگ بناي انجمن را گذاشتند، يكايك آنها زحمت كشيدند و همه آنها احترام خود را دارند. بالاخره مجوز علمي صادر شد. در دور دوم ما فقط با مجوز علمي كار كرديم چون از طرف وزارت كشور بنا به عللي كه يكي از آنها خود من بودم مجوز صنفي صادر نشد. دور سوم هم علمي و هم صنفي كه باز در آن درگيري‌ها و بحث هاي جناحي صورت گرفت تا امروز كه انتخابات‌مان هفته قبل صورت گرفت و مجددا من وارد عرصه شدم و اميدوارم با سياست جدي اي كه پيش گرفته‌ايم همه دوستان را دعوت به همكاري كنيم و بتوانيم به موفقيت برسيم.

اعتقاد من اين است كه در انجمن در كنار يكديگر قرار بگيريم، همه دشمني‌ها و اختلافات را هم داشته باشيم و اينها را تقسيم كنيم. در انجمن كنار هم كار كنيم، بيرون از انجمن اگر مشكلي داريم به حل آن بپردازيم.

  • ·         كار دندا نپزشك عمومي چيست؟

دندانپزشك عمومي و پزشك عمومي، دو واژه هستند كه در واقع اولين دور ههاي فارغ التحصيلي گروه پزشكي محسوب مي‌شوند. دندا نپزشك و پزشك عمومي هنگامي كه هنوز تخصصي نبود، همه كاري را انجام ميدادند و منعي هم نداشتند. براي مثال در زماني كه كسي مدرك پزشكي عمومي ميگرفت همان پزشك عمومي نقش جراح را ايفا مي‌كرد و نمي‌رفت 4يا 5 سال دوره ببيند كه اين كار را بكند. دندا نپزشك عمومي نيز حوزه كارش، تمام حوز ه هاي دندا نپزشكي است. حدودش را از نظر قانوني طبق وحدت رويه‌اي كه از سال 1354 سازمان نظام پزشكي تعريف كرده ميگويد در آنجا كه نتواند از كار خود دفاع كند، يعني درجايي كه نتواند كاري را انجام دهد محدوديت دارد. اين محدودي تها در برخي رشته‌ها، براي مثال در ارتودنسي وجراحي بسيار سنگين است.اما در برخي رشته‌ها هم اصلا محدوديتي وجود ندارد.

مثال در زمينه ترميمي به هيچ دندانپزشك عمومي نمي‌توان گفت كه اين حوزه فعاليت شما هست يا نيست. در زمينه پروتز باز هم نميتوان به دندانپزشك عمومي گفت كه اين حوزه فعاليت شما هست يا نيست. در اين حوز ه‌ها دندا نپزشكان عمومي همه كاري مي‌كنند اما الان بحثي مطرح شده است كه بر اساس آن دندا نپزشكان عمومي هر كدام 2 يا 3 موضوع را انتخاب و روي آن موضوع ها مسئولانه كار كنند و در تابلوهايشان هم آن موارد را بنويسند. اعتقاد من اين است كه دندانپزشك عمومي در كشور ما تا سال‌هاي زياد ديگري خواهد توانست براي مردم در بسياري از نقاط كار درماني خود را انجام دهد و حوزه گسترده و وسيع وي با ارزش است و بايد روي آن كار كرد ضمن اينكه معتقدم كه ما براي دندانپزشكان عمومي بايد دور ه‌هاي يكساله يا دو سال هاي برنامه ريزي كنيم تا اين افراد با دانشگاه‌ها و انجمن‌ها هماهنگ شوند و در رشته‌هايي تخصص پيدا كنند، نه اينكه تخصص بگيرند اما در يك گرايش‌هايي مهارت و تبحر خود را قو يتر كنند به گونه‌اي كه اين حوز ه‌ها را خود شخص دندا نپزشك عمومي انتخاب كند، براي مثال ترميمي يا اندو. حال اگر اين بحث پيش آيد، سوال من اين است كه آيا اگر ارتودنسي را انتخاب كرد آيا حق ارتودنسي را كامل دارد، اين دوره را به وي آموزش ميدهند يا خير. به اين علت كه ما در دانشكده وقتي كه ترميمي يا اندو كار مي‌كنيم، ميتوانيم بياييم و همان كار را به روي بيمارمان انجام دهيم اما به وسيله همان كار اردتودنسي كه در دانشكده مي‌خوانيم نمي‌توانيم ارتودنسي بر روي بيمارمان انجام دهيم. زيرا كار ارتودنسي بر روي يك بيمار معمولا دو سال طول مي‌كشد، ما در دانشكده اين فرصت را نداريم، اما يك كار ترميمي ممكن است نيم ساعت يا يك ساعت طول بكشد پس قطعا ميتوانيم ادامه دهيم. لذا بايد براي اين يك راه حل و يك حوزه فعاليتي پيدا كرد كه دندا نپزشك بتواند در آن حوز ه‌هايي كه ميخواهد كار كند.

  • ·         آيا شما را ه حلي براي اين مسئله در نظر گرفته ايد؟

بله. به نظر من ما بايد مانند بسياري از كشورهاي ديگر به سمتي برويم كه دوره‌هاي يك يا دو ساله را به طور منظم داشته باشيم. البته در حال حاضر هم وجود دارد. براي مثال دوره زيبايي، 6 ماه يا يكسال است كه مراكز مختلف و انجمن دندانپزشكان عمومي ايران هم دارند. مثلا دوره ايمپلنت داريم. ايمپلنت يك دوره خيلي پيچيد هاي است اما 100 ساعت دوره ايمپلنت انجام مي‌گيرد كه اين 100 ساعت را بسيار  سنگين برگزار ميكنيم كه آن فرد با گواهي ما مي‌تواند ايمپلنت كار كند. همين فرد هم م يتواند برود 2 روز در شركتي و آن شركت كالايش را معرفي مي‌كند و او ميرود آن سيستم را كار ميكند. ما بايد اين را حل كنيم كه آيا اين فرد با آن 100 ساعت ميتواند كار كند، با آن 2 روزه شركتي ميتواند كار كند يا بايد يك دوره يكسال هاي براي وي بگذاريم يا اصولا بگوييم كه نبايد كار كند. در عالم علم شما نمي‌توانيد جلوي كسي را بگيريد و بگوييد نبايد كار كند. وقتي فردي به توانايي ميرسد آن كار را انجام ميدهد. زيرا يك بخشي نظر ماست كه ما تعيين مي‌كنيم كه چه كسي بايد و چه كسي نبايد كار كند و يك بخشي از آن خوشبختانه يا متاسفانه نظر تجارت است.

تجارت جهاني براي اينكه ايمپلنت را موفق كند بايد بر روي دندانپزشك عمومي كار كند اگر فقط تخصصي كار كند اصلا تجارت جهاني ايمپلنت موفق نمي شود. به همين علت آنها به سرعت به آموزش دندا نپزشكان عمومي روي مي‌آورند كه طبعا بعد از آن مراكز تخصصي مجبورند به آموزش دندا نپزشك عمومي روي آورند. ما به عنوان يك انجمن، اولين انجمن بوديم كه براي آموزش ايمپلنت اقدام به برگزاري همايش‌هاي بزرگ ايمپلنت كرديم كه ايمپلنت 1، 2 و 3 و هر كدام 3 روز بود. ما همكاري كرديم، انجمن متخصصان جراحان، انجمن متخصصان پريودنتيستها، انجمن متخصصان پروتز و راديولوژيست‌ها را دعوت كرديم و با هم نشستي داشتيم، بحث سنگيني هم بود اما به نتيجه رسيديم كه سال آينده نيز انشاءالله ايمپلنت 4 خواهد بود. يعني يك بحث كاملا تخصصي را به اين سمت برديم كه آموزش ايمپلنت را بدهيم. به نظر من اگر آموزش علمي داده شود، فرد خيلي بهتر ميداند كه چه كاري را نبايد انجام دهد تا اينكه خودش تصميم بگيرد دست به يك كاري بزند.

  • ·         آيا علت اينكه تجارت جهاني به اين سمت ميرود، طيف زياد دندانپزشكان عمومي است؟

ايمپلنت، سالها طول كشيد تا وارد عرصه درماني شود. در كشور ما به اولين برنامه هاي ايمپلنت با شك و ترديد نگاه ميشد حتي عده اي بد برخورد مي‌كردند ومي‌گفتند مگر فك انسان چه توانايي دارد كه ميخ در آن بكوبند. در واقع اين ديدي بود كه برخي به ايمپلنت داشتند و علمي بودن آن را نمي پذيرفتند. علت آن را نيز بنده در سرمقاله مجله يكبار توضيح دادم و آن اين است كه هنگامي كه دانش جديدي وارد كشور ما مي‌شود بايد مراكز تحقيقاتي و پژوهشي ما آن دانش را جذب كنند و در دانشكده ها و در مراكزي كه براي اين كار تعيين شده به تحقيقات و پژوهش در مورد آن بپردازند، سپس آن را وارد عرصه دانشگاهي كنند.

من حتي زيبايي ولمينيت را هم اينطور ميدانم. از طريق كمپاني‌ها و تاجرها به شركتها وارد شد كه به نظر من اين دو پيشرفت علم نقش مثبت و درستي داشت كه اقتصاد درماني در اين زمينه كار كرد و در نتيجه ايمپلنت را وارد عرصه درماني كرد سپس ايمپلنت تبديل به يك كار درماني شد، همكاران متخصص ما با مسافرت هايي به خارج و داخل كشور آغاز به فعاليت در اين زمينه كردند. هنگامي كه ايمپلنت وارد مي‌شود قاعدتاً يك كمپاني نمي‌تواند محصولات خود را فقط براي يك متخصص پروتز يا يك متخصص پريو توليد كند، زيرا هزينه هاي توليد آن بسيار بالاست و احتياج به بازار و مصرف بسيار زياد دارد. پس از آن به اين نتيجه رسيدند كه دندا نپزشك عمومي هم مي‌تواند ايمپلنت كار كند. اينجا بود كه افراد را بردند و در شرك تهايشان آموزش دادند، سپس ما فكر كرديم كه اگر شركتها ميخواهند اين كار را انجام دهند، چرا يك انجمن متولي اين كار نشود، لذا همه را دعوت كرديم و امروز ديگر همه انجمنها و به خصوص انجمنهاي تخصصي كه رشته‌هاي همسويي با ايمپلنت دارند. گرايش اصلي كنگره هايشان ايمپلنت است. در صورتي كه اولين بار كه ما ايمپلنت را به عنوان يك گرايش كاملا مسلط در يك همايش مطرح كرديم، با ناباوري به آن نگاه مي‌كردند. ضمن اينكه بالاخره اين نوآوري بود. حتي من به خاطر دارم، فكر ميكنم سال 1372 ، كه براي اولين بار آقاي دكتر نبي بركات در مورد ايمپلنت مفصل صحبت ميكردند، بيش از 3 تا 4 ساعت جمعيت وسيعي به آن گوش ميكردند. اين نشان ميداد كه از نظر علمي براي مردم جا ميافتد و راه خود را پيدا ميكند. به نظر من ما بايد براي اين يك راه حل پيدا كنيم. مثال مدتي لمينيت را هم مي‌گفتند كه دندانپزشك عمومي نبايد كار كند. اما در حال حاضر كارگاه‌هاي آموزشي لمينيت را در همه كنگره‌هاي انجمن‌هاي همسو داريم، زيرا دندانپزشك ميخواهد كه آن را انجام بدهد و اعتقاد ما اين است كه اين كار را بايد به وي به صورت درست آموخت تا زمينه‌هاي شكست و عدم موفقيت درمان از ميان برداشته و حفظ سلامتي مردم بيشتر تامين شود.

  • آيا اين مجموعه آموز شهايي كه دندا نپزشكان عمومي در همه حوز ه‌ها ميتوانند ببينند، با كسي كه تخصص يا فو ق تخصصي در يك رشته خاص در دندا نپزشكي ميگيرد تداخل پيدا نمي كند؟

قطعا تداخل دارد. يكي از بحث هايي كه در حال حاضر وجود دارد اين است كه ايمپلنت در مواردي كه به طور دقيق مطالعه ميشود و مواردي كه ضريب موفقيت آن بالاست و اگر دندا نپزشك عمومي دوره ايمپلنتي را ببيند و علم و تجربه آن را داشته باشد اين فرد در اين مقاطع موفق مي‌شود. اما در جاهايي نيز با عدم موفقيت روبه روست. مواردي كه متعدد هم هستند مانند مواردي كه ارتفاع استخوان كم است، يا مواردي كه نزديك سينوس است، مواردي كه استخوان تحليل زيادي از طريق باكولينگوآلي داشته باشد و مواردي كه در عملكرد صورت يا اكلوژن مشكل داريم قطعا تداخل پيدا ميكند، يعني دندا نپزشك عمومي در حوز ههايي كه وارد ميشود دچار مشكل ميشود در حال حاضر يكي از بحث‌هاي جدي موجود اين است كه هنگامي كه ما ميخواهيم در جايي كه سينوس وجود دارد ايمپلنت بگذاريم، تكنيك سينوس ليفتينگ است كه سينوس را عقب‌تر مي‌برند و استخوان در آنجا مي‌گذارند و ايمپلنت را مي‌گذارند. الان در اكثر كنگره ها سينوس ليفتينگ به عنوان يك كارگاه عملي زنده برگزار ميشود. حال انجمن متخصصان پريو يا جراحي يا پروتز يا حتي انجمن‌هاي ديگر كه دارند اين كار را انجام ميدهند، وقتي كه آن را انجام ميدهند براي چه كسي است؟ قطعا براي متخصصان نيست زيرا متخصصان خودشان بلدند. يك جراح فك و صورت خيلي راحت ميتواند سينوس ليفتينگ را انجام دهد زيرا مدام در حوزه جراحي اش با آن روبه روست. پس اين كار را براي دندا نپزشك عمومي انجام ميدهند. حال ما ميگوييم اگر اين كار براي دندانپزشك عمومي است پس تداخل آن را بپذيريد اما اگر قرار است انجام نشود بايد به روي آن كار كرد. ما قانوني داريم به نام SAC (simple advance complex). موارد ساده، پيشرفته و پيچيده، در حوزه هاي متفاوت مشخص كرده كه متخصص كدام رشته تخصصي ميتواند به كدام كار دست بزند اما اينكه بگوييم سينوس ليفتينگ را الان انجام ندهد، خوب سينوس ليفتينگ را الان دارند آموزش ميدهند، دندانپزشك عمومي هم دارد اين كار را انجام ميدهد، در جايي در كارش موفق است، در جايي هم موفق نيست. اعتقاد من اين است كه وقتي سينوس ليفتينگ را به وي آموزش ميدهيم بايد دقيقا به وي بگوييم كه مخاطرات كار چيست. هنگامي كه مخاطرات كار را بداند طبيعتا اگر توانايي آن رانداشته باشد وارد اين عرصه نمي‌شود.

  • ·         مستحضريد كه مشكلات يك دندا نپزشك عمومي زياد است اما از آنجايي كه دندا نپزشكان عمومي يك حيثيت اجتماعي و حقوقي دارند و هنگامي كه همه اين مسائل حول و حوش آنها مطرح ميشود، شايد از منظر افرادي كه به آنان مراجعه ميكنند، موجب كاهش اعتماد و باور به آنان شود. براي پيشگيري از تداوم اين موارد باشد چه تمهيداتي انديشيده شده است؟

 از مسائلي كه مايلم به آن اشاره كنم آن است كه مراكزي كه وظيفه رسيدگي به مشكلات ناشي از كار درماني را در كشور دارند و متعدد هم هستند در هر حوز هاي كه هستند بايد بدانند كه ضروري است كه به اين حوزه سامان داده شود. يعني يك پزشكي كه كار ميكند نبايد به عنوان يك مجرم با آن برخورد كرد. ما در حوزه مسئوليت مدني بايد به افراد نگاه كنيم. فرد اگر در كار خود ناموفق باشد در اين ناموفق بودن مشكلات درماني وجود دارد. براي هر بيماري كه فوت كند ميتوانيد يك علت بنويسيد. مثلا نارسايي ريه، سكته قلبي. حال اگر نارسايي ريه يا سكته قلبي اش درمان شود نمي‌ميرد. ما براي هر مرگي علتي در نظر ميگيريم، براي هر شكست درماني هم يك علت در نظر مي‌گيريم. حال با اين شكست‌ها بايد طوري برخورد كرد تا تكرار نشود، جريمه كردن و جرم دانستن آن غلط است. جا دارد كه سازمان نظام پزشكي خيلي جديتر در حوزه دندا نپزشكي با انجمن دندانپزشكان عمومي ايران وارد فعاليت مشترك شود. يعني ما حوزه شكايت‌ها را بررسي كنيم، وقتي شكايتي از يك دندانپزشك مي‌شود تحليل شود كه اين شكايت در كدام حوزه بيشتر است. ما به عنوان يك انجمن اين وظيفه را داشته باشيم كه حوزه فعاليت خود را بيشتر كنيم تا شكايت‌ها كاهش يابد اما اينكه دندا نپزشك عمومي آماج حملات قرار بگيرد روش غلطي است. به نظر من انجمن دندا نپزشكان عمومي ايران در مراجعي كه به مشكلاتش رسيدگي ميكند بايد حضور جدي‌تري داشته باشد و سازمان نظام پزشكي بايد بر روي اين، يك مقدار انعطا ف بيشتري داشته باشد و كار را حل كند. بحث ديگري هم وجود دارد و آن اين است كه من از خودمان و از شخص خودم انتقاد دارم كه ما در حوزه صنفي بايد وارد عرصه خيلي وسيع‌تري بشويم. دندا نپزشك عمومي كه مشكلات كاري دارد، بتوانيم هم با وي مشكلات را حل كنيم و هم از وي دفاع كنيم. ما در حوزه دفاع از دندا نپزشك عمومي وارد عرصه بسيار بزر گتري ميشويم. در دستگا ههاي مختلف، از نهاد رياست جمهوري، مجلس، سازمان نظام پزشكي و وزارت بهداشت گرفته تا اداره سلامت دهان و دندان، اداره تجهيزات پزشكي، مركز استاندارد و جاهاي مختلف ديگر. لذا انجمن ما بايد به سرعت وارد اين صحنه شود. انشاءالله با انتخاباتي كه صورت گرفته و مسئوليتي كه احتمالا برگردن من خواهد بود، تلاش خواهم كرد كه با حوزه وسيع نيروهاي مجربي كه داريم به خصوص از طيف جوان به وسيله كمك به جامعه، حاشيه امنيت حضور دندانپزشك عمومي را بالاتر ببريم و از حقوق صنفي وي دفاع كنيم و بتوانيم توانايي‌ها و حضور وي را در صحنه اجتماعي از نظر كيفي ارتقا دهيم.

  • مي‌شود كمي به تفاوت‌هايي كه يك دندانساز تجربي با دندانپزشك عمومي دارد بپردازيد و بفرماييد كه دندانپزشكان تجربي در چه طيفي دسته بندي مي‌شوند؟

ابتدا عرض كنم كه در سراسر كشور بار اصلي درمان دندا نپزشكي به عهده دندا نپزشكان عمومي است و يكي از عللي كه امروزه سلامت دندا نها و درمان دندا نپزشكي در كشور ما از كيفيت بالايي برخوردار است تعهد دندا نپزشكان عمومي است كه متعهد به رعايت وظيفه خود هستند و كار خود را بهتر انجام ميدهند و اين در كشور ارزش دارد. ما جزء كشورهايي هستيم كه كيفيت كار درماني‌مان بالاست. مقداري از اين كيفيت درماني به علت كار دندانپزشكان عمومي است اما بحث دندا نساز و كمك دندانساز تجربي سالهاست كه وجود دارد و اين موضوع حل شده است. ما الان تعداد زيادي دندانپزشك داريم كه در كلان شهرها امكان درمان بيماران براي آنها به علل مختلف فراهم نيست. يكي از بخشها، مشكلات اقتصادي است كه مردم هزينه‌هاي درمان دندانپزشكي را نميدانند و ديگري تمركز آمار دندا نپزشكان در مراكز شهرهاي بزرگ است كه اين طبيعي است زيرا در برخي شهرستانها دندانپزشكان مقداري آرامش و آسايش لازم و خدمات رفاهي مناسب را ندارند. هنگامي كه فرزندانشان را ميخواهند وارد مراكز آموزشي كنند، كيفيت اين مراكز نسبت به كلان شهرها پايين تر است و همچنين خودشان هنگامي كه ميخواهند امكانات رفاهي فراهم كنند. براي مثال يك دندا نپزشك در شهرستاني اگر بخواهد به تهران بيايد و زندگي كند حتي اگر تمام زندگي‌اش را بفروشد يك آپارتمان كوچك هم در تهران نميتواند براي خود فراهم كند. در عين حال در شهرهاي كوچك و در مراكز بسياري از استانها افزايش تعداد جمعيت دندانپزشكان عمومي داريم. در مقطعي يكسري افراد در كنار دندا نپزشكان يا در لابراتوارها كار كرد ه اند و به طور تجربي آموزش ديده‌اند. اين آموزش موجب شده است كه عنوان دندانساز يا كمك دندا نپزشك تجربي را طبق قانون در اختيار قرار گرفته. اما امروز كه تعداد دانشگاه‌هاي ما به 20 عدد رسيده و آموزش در دانشگا هها به طريقي است كه ما نسبت به نياز جامعه  از لحاظ درماني نه از نظر جمعيتي افزايش تعداد دندا نپزشك داريم و قانون نيز اجازه نميدهد دندا نساز تجربي يا كمك دندا نپزشك تجربي تربيت شود، قطعا كار اينها بايد به دندا نپزشك عمومي سپرده شود. حوزه علم با حوزه تجربه متفاوت است. ما در دنياي امروز براساس تجربه نمي‌توانيم چيزي را كسب كنيم. پيشرفت علم آ نقدر سرعت پيدا كرده كه حتي تحقيقاتي كه در حال حاضر وجود دارد، يعني ايجاد محيطي كه در آن محيط بشود يك تكنيك، يك ماده و يك روش را تصحيح و يا به آن اعتقاد پيدا كرد، ميتواند بسيار سريع اينها را به وجود آورد. يعني شرايط مشابه محيط دهان را فراهم كند تا عملاً تجربه شود كه اين ماده آيا در محيط دهان ميتواند كارآيي داشته باشد يا خير. در گذشته اين كار سا لها طول مي كشيد اما وقتي علم و تحقيقات تا اين حد پيشرفت و رشد كرده، اگر بخواهيم صرفا به تجربه تكيه كنيم، كار پسنديد هاي نيست. پس علم امروزه جايگاهي را پيدا  كرده كه در دانشكد ه ها ميتوانيم با تكنيك‌هاي مختلف آموزشي دندا نپزشك تربيت كنم، نيازي به حكميت تجربه به عنوان اصل نيست، ضمن اينكه به هر حال كسي كه علم پيدا ميكند، تجربه قطعا ارزش دارد اما آن تجربه، علم را تجربه ميكند نه اينكه تجربه را تجربه كند.

 

  • ·         اگر بخواهيم تشابهي بين آنچه به عنوان پزشك خانواده مطرح است با دندانپزشك عمومي قائل شويم آيا به نظر شما، دندانپزشكان عمومي ميتوانند اين هدف را دنبال كنند كه شمول بيشتري نسبت به خانواده‌ها داشته و آموز‌شهاي لازم را از سنين كوچك تا بزرگسال طي پروتكل هاي تعريف شده مشخصي براي ارتقاي بهداشت و سلامت دهان و دندانشان به آنها بدهند، يا خير؟

در اين مورد ما بايد چند بخش را با هم ببينيم. يك بخش دانشكده‌هاست، يك بخش دستگاه‌هاي ناظر بر سلامت دهان و دندان، يك بخش نيروهاي متخصص خود ما، يك بخش شركت هاي تجاري و بخشي هم دندان پزشكان هستند. اين مجموعه بايد بتوانند در كنار هم قرار بگيرند تا هر كدام حوزه محترمي براي خود پيدا كنند. ارجاع بيمار از طريق پزشك عمومي به متخصصان در دنيا معمول است. اين يكي از مهمترين مسائل جلوگيري از هدر رفتن وقت‌ها و امكانات است. براي مثال ممكن است فردي براي يك بيماري بسيار ساد ه به متخصص مراجعه كند كه علاوه بر هدر دادن وقت پزشك، هزينه سنگيني را به متخصصان مي‌پردازد. در شرايط فعلي بسياري از همكاران متخصص ما بيمارانشان را از دندا نپزشكان عمومي دارند چون آنها هستند كه ميتوانند اين نياز تخصص را پيدا كنند در نتيجه دندانپزشك عمومي داراي رابط‌هاي بسيارارزشمند است كه براي همكار متخصص خود بيمار را ارجاع ميدهد، اما اينكه اين موضوع به يك اصل تبديل شود، بايد همكار متخصص اين موضوع را بپذيرد كه اين به نفع مردم و حرفه دندا‌نپزشكي است كه هنگامي كه بيماري وارد مطب وي مي‌شود اگر ارجاع نشده باشد و اگر معرفي نشده باشد وي را نپذيرد. اين كار سختي است كه بخواهيم اين كار را انجام دهيم. از طرفي ما خصوصي سازي را در بسياري از بخش‌هاي كشورمان اجرا كرده‌ايم. اداره سلامت دهان و دندان تصميم مي‌گيرد كه مثلا فيشورسيلانت را انجام دهد، اين را از طريق شبكه اداره سلامت دهان و دندان انجام ميدهد، به نظر من ميتواند با تمام دندانپزشكان در سراسر كشور يا مستقيما و يااز طريق انجمن‌هاي آنها قرارداد ببندد و در نتيجه اين كار هنگامي كه هزينه‌اي را به دندانپزشك بابت فيشورسيلانت كه از پوسيدگي در دندان‌هاي دائمي تازه رشد يافته در دهان جلوگيري ميكند، بدهد باعث ميشود تا ما در آينده نزديك، كلي كاهش پوسيدگي داشته باشيم. اداره سلامت دهان و دندان، يعني بخش دولتي بايد شيفت بدهد به اين سمت كه دندانپزشكان عمومي را به عنوان مرجع اصلي كار بهداشت در نظر بگيرد و بعد ميتواند فرم‌هاي مخصوصي را در اختيار آنها قرار دهد و آنها معايناتي را كه بر روي بيماران انجام ميدهند در فرم ها نوشته و به وزارتخانه بفرستند، وزارتخانه معاينات را بگيرد، تحليل كند و وضعيت دهان و دندان را بررسي كند. بهداشت، اقتصاد، سلامت و سياست همگي موضو ع‌هايي عمومي هستند، هر كدام از ما در حوزه كار خود بايد كارمان را درست انجام دهيم اما كلا ن آن در سياست‌هاي كل كشور بايد هماهنگ شود. ما انجمن هاي متعددي داريم اما ياد نگرفته‌ايم كه كنار هم كار كنيم حتي گاهي اوقات وقتي قدرت پيدا ميكنيم به جاي آنكه قدرت تعامل پيدا كنيم، قدرت حذف پيدا ميكنيم. من فكر م يكنم كه هم ما شايستگي اين را داريم كه به عنوان دندا نپزشك نقش حرف هاي خود را به خوبي ايفا كنيم و هم مردم ما خيلي بيش از اينها شايستگي دارند كه به عنوان كساني كه ما درمانشان مي‌كنيم، بهترين وضعيت سلامت را از نظر دهان و دندان داشته باشند.

من در حوزه مربوط به خودم ميگويم كه بخشهاي دولتي، شركتهاي تجاري و انجمن‌ها و دندانپزشكان بايد در كنار يكديگر قرار بگيرند و مركزي باشد تا اينها را هماهنگ كند تا در آينده هم دندا نپزشكان زندگي حرف هاي خوبي داشته باشند و هم مردم از سلامت دهان و دندان بيشتر و بهتر برخوردار شوند.


مطالب مشابه :


لیست دندانپزشکان اراک

ارسال کارت ویزیت به آدرس خ شکرایی ساختمان پارسیان مطب دکتر یارایی لیست دندانپزشکان




لزوم تجهیز دندانپزشکان عمومی به دانش روز

آدرس مطب: اراک ابتدای خیابان شکرایی ساختمان جامعه اسلامی دندانپزشکان.




بیست و سوم فروردین ماه و روز دندانپزشکی در ایران مبارک...

آدرس مطب: رشت و دندانپزشکان در سازمان نظام در شهرهای مشهد، شیراز و




پزشکان فوق تخصص خون وسرطان

آدرس مطب : میدان دانشگاه مشهد خدمات پرستاري جراحان دندانپزشکان پزشکان مراکز درمانی




در رابطه با پر کردن PASS یا CAAPID توضیحی اگه هست بدهید

راهنمای دندانپزشکان بعنوان مثال ترجمه آدرس. ایران، مشهد، خیابان اگر کار در مطب است




شرایط و ضوابط تاسیس داروخانه ومسئول فنی بودن

محل و تأييد دانشگاه علوم پزشكي مربوطه به ميزان ۴۰% امتياز مطب مشهد ، تبريز و آدرس




معرفی یک HIS با زیر سیستم های موجود

نرم افزار مطب و کلینیک دندانپزشکی (آدرس ، تلفن و غیره) دانشگاه علوم پزشكي مشهد




برچسب :