گند امتحان شیمی

سلااااام خوبین؟ چه خبر؟ با درسا چی کار میکنین ؟خب معلومه دیگه این که پرسیدن نداره احتمالا وضع شما بهتر از من نیست! امروز امتحان شیمی داشتیم صبح ساعت و گذاشته بودم رو ۶و۳۰دقیقه ساعت هفت و نیم با سرور قرار داشتم،آخه موقع امتحانا با سرویس نمیریم.ساعت طبق معمول زنگ خورده بود و من خاموشش کرده بودم و خوابیده بودم.یه دفعه دیدم گوشیم زنگ میخوره ساعت هفت و سی و دو دقیقه بود گوشیرو برداشتم:

ـ الو مهدیه کجاییییییییییییی؟

ـ من خواب موندم سرور دو دقیقه وایسا الان میام

................ده دقیقه بعد دوباره سرور زنگ زد من در حالی که به شدت تلاش میکردم تا زود خودمو به سرور برسونم گوشیرو برداشتم سرور با لحن خیلی خیلی عصبانی :

ـ کجایی مهدیه؟؟؟؟

ـ دارم میام تو آروم بیا رو به بالا الان اومدم(و من تازه داشتم جوراب میپوشیدم)

وقتی رفتم بیرون دیدم حیاط خیسه و داره بارون میاد و به خاطر اینکه سرور رو معطل کرده بودم عذاب وجدانم مضاعف شد!!!(آره جون خودم!!)
خلاصه تاکسی گرفتیم و رفتیم مدرسه و نشستیم سر جلسه و من از همون لحظه ی اول شوکه شدم حدود یه ربع داشتم فقط سوالا رو نگاه میکردم(آرایه ی اغراق) سوال اول هفت تا صحیح غلط بود که برای رسیدن به نتیجه خودمو کشتم که سه تا شو صحیح چهار تا شو غلط زدم و وقتی از جلسه اومدم بیرون در کمال تعجب فهمیدم همش غلط بوده!!!سوال دوم،سوم، همینجور میرفتم جلو هیچی بلد نبودم و چرت و پرت مینوشتم حدودا نصف سوالا رو نوشته بودم که مراقب گرامی گوشزد کرد بیست دقیقه وقت داریم از اون لحظه به بعد فقط مینوشتم مهم نبود چی ولی فقط مینوشتم!!!سرم بالا بود یا پایین فقط مینوشتم! از بغل دستیم ماشین حساب میگرفتم ولی مینوشتم!! از آقای کیان ارثی سوال میکردم ولی مینوشتم ! در کل در هر حالتی بودم فقط مینوشتم!!! وقتمون تموم شده بود ولی هیچکس برگشو نداده بود تا اینکه یکی از اون ریاضی خرخونا پاشد برگشو داد هممون کف کردیم آقای کیان ارثی گفت به پنج نفر اول که برگشونو بدن یه نمره به مستمرشون اضافه میکنم.من تو دلم:(برو بابا دلت خوشه ما داریم زور میزنیم نیفتیم تو یه نمره به مستمر میدی!!!!)خانم بخشیان گفت آقای کیان ارثی به همشون بیست بده پاشن برن !کیان گفت دیگه ازشون بگیریم،همه صداشون در اومد خانوم بخشیان گفت کسی از شما نظر نخواسته کیان گفت: استراق سمع میکنید! بچه ها سر جلسه به کیان گفتن خیلی سخته گفت نه خیلی سخت نیست هنوز کسی گریه نکرده...دیمن همش زیر لب غرغر میکرد کیان گفت اینقد زنگ تفریحا دست میزدی ......(بقیشو نگفت میخواست بگه میرقصیدی)حالا خوب شد حالتو گرفتم،نمیدونین کیان چه قد سر جلسه از ناراحتی ما خوشحال بود ذوق مرگ شده بود چپ و راست راه میرفت میگفت خوب شد حالتونو گرفتم!من یه سوالم مونده بود که برگرو از زیر دستم کشیدن وقتی داشتم میرفتم به کیان گفتم خسته نباشید خیییییلی سخت بود برگشت یه نگاه عاقل اندر سفیه انداخت با لحن مضحکانه گفت خیلی سخت نبود یه ذره سخت بود!

پایین که اومدم از هر کی میپرسیدم چه جور بودی میگفت می افتم!!! با سرور و زهرا و الهام تصمیم گرفتیم بریم کافی شاپ که شیمی رو یادمون بره واقعا ما دلمون خوشه،ملت خرخون نشستن غصه میخورن ما که گند زدیم پامیشیم میریم کافی شاپ!!! رفتیم کافی شاپ،انگار نه انگار که اتفاقی افتاده باشه،وقتی داشتیم بر میگشتیم زهرا گفت ما واقعا لکه ی ننگ جامعه ی بشریت ایم گفتیم چرا؟گفت به همین زودی شیمی رو یادمون رفت!!!گفتیم بابا بی خیال بعدشم رفتیم دفتر قلم چی واسه مسخره بازی!!!خانومه دعوامون کرد مجبور شدیم بریم بیرون،بیچاره حق داشت الهام وسط سالن داشت واسمون توضیح میداد با صدای بلند داد زد قلم چی در کل آبکیه!!!!!!!!!هیچی دیگه بعدشم اومدیم خونه و همین.

پ.ن۱:دعا کنید شیمی قبول شم

پ.ن۲ :اگه سرور نبود حتما از امتحان جا مونده بودم(سرور جونم مرسی)

پ.ن۳:به این نتیجه رسیدم که اسم مستعار مسخره بازیه فوقش وبو ببینن به اونا چه ربطی داره چه غلطی میخوان بکنن(در این لحظه شما باید پاشید سوت بکشید دست بزنید)

پ.ن۴:خدا رو شکر ترم بعد نهایی هستیم وگرنه بدبخت میشدیم!

پ.ن۴:از همه مهم تر رسیدن محرم الحرام رو تسلیت میگم امیدوارم عزاداری هاتون مورد قبول واقع بشه

دوستون دارم خدانگهدار...

گند امتحان شیمی

مطالب مشابه :

اسامی پذیرفته شدگان کنکور سراسری نمایندگی قلم چی ایوان

درصد نفرات برتر کانون فرهنگی آموزش قلم چی رشته ریاضی فیزیک منطقه دو در کنکور سراسری 87

درخشش آقای صالح شهسواری وخانم مکین فخری درکنکور 92

اعلام نفرات برتر آزمون امروز قلم چی

اعلام نفرات برتر آزمون امروز قلم چی

گند امتحان شیمی

اعلام پذیرفته شدگان نهائی کنکور90

آخرين اخبار انتخاب رشته کنکور 91

مصاحبه با شادی شهسواری رتبه 6 کنکور سراسری سال 1390