قسمت شانزدهم ماه عسل نود

حس می کنم تو رو ، تو هر شب خودم من عاشق همین ، احساس تو شدم

حست جهانمو ، وارونه می کنه آرامشت منو ، دیوونه می کنه

حس می کنم تو رو ، یه عمر تو خودم بازم به من بگو ، دیر عاشقت شدم

کُشتی غرورمو ، دیوونگی کنم بازم منو بکُش ، تا زندگی کنم

می میرم از جنون ، تا گریه می کنی با بغض هر شبت ، با من چه می کنی

چشم های خیس تو ، رو بغض من ببند من گریه می کنم ، حالا برای من بخند

من در کنار تو ، دریای خاطرم وا میکنی در و ، بی تو کجا برم

حس می کنم تو رو ، تو هر شب خودم من عاشق همین ، احساس تو شدم

حست جهانمو ، وارونه می کنه آرامشت منو ، دیوونه میکنه

(( حس می کنم تو رو ))

به نام خدا قسمت شانزدهم :(سمیرا و مادرش..نازنین و پدر و مادرش..) شانزدهمین قسمت از ماه عسل 90 ، پس از خواندن دعای فرج توسط احسان علیخانی و پخش تیتراژ ابتدایی برنامه باصدای مهدی یغمایی ، آغاز شد .در ابتدا آیتمی از پشت صحنه برنامه قبل و حال مهمان ها بعد از اتمام برنامه پخش شد . آقای علیخانی در ابتدا ، درباره ی برنامه شب قبل گفتند که : کسانی که برای عزیزانشون اتفاق هایی مشابه اتفاق هایی که برای مهمان های دیشب ما افتاده بوده ، افتاده و از دنیا رفتن ، اصلا فکر نکنید کسانی که دیروز در برنامه بودند و خدا خواسته بود و برگشتند ، خدا خیلی اون ها رو دوست داشته و خیلی صاحتشون کبریایی بوده و اون عزیزان شما که از دنیا رفتند ، مثلا یک ریگی به کفششون بوده . اصلا همچین قضاوتی وجود نداشت در برنامه دیروز ما .یک حکمتی بوده . بنده تدبیر هم کند ، محتاج تقدیر خداست . در این شکی نیست . اگر من قبول کنم ظرف من ، ظرف مخلوقه و یک ظرف دیگه ای وجود داره به اسم خالق ،نمی تونم پیش بینیش کنم و حدسش بزنم .هرچی که دوست داشته باشه . دوست داره ببره، می بره . دوست داره برگردونه ، برمی گردونه .

احسان علیخانی دو بخش مهمان در قسمت شانزدهم ماه عسل حضور داشتند و آقای علیخانی گفتند که برنامه امروز مامانی هست و درباره ی مادران این آب و خاک هست که کارشون خیلی درسته .خیلی شعاریه ، ولی شعار یه جاهایی قشنگه ، مامان های ایرانو هیج جای دنیا نمیشه پیدا کرد .مهمان بخش اول برنامه ، خانواده ای که از طرف یونسکو ، به عنوان خانواده فداکار معرفی شده بودند ، وارد استدیو شدند . این مادر فداکار به همراه دختر کوچکشون ، سمیرا به ماه عسل اومده بودند .ابتدا این مادر بزرگوار وارد استدیو شدند .این مادر عزیز در سال 56 ، در سن 16 سالگی ، با پسر داییشون ازدواج می کنند و در 17 سالگی اولین بچشون به دنیا میاد ، که در یک سالگی میمیره و در 19 سالگی دومین بچشون ، و در 22 سالگی آخرین بچشون به دنیا میاد . همسرشون یک سال هست که به دلیل مشکل کبد ، فوت کردند .

احسان علیخانی زمانی که بچشون 7 سالش بوده ، آزمایش میدن و متوجه میشن که دوتا دختراشون مشکل کلیه دارن .کلیه یکی از دختراشون 20 % و کلیه یکی دیگر از دختراشون ، 25 % کار می کرده . این بچه ها چند سال دیالیز میشن ، اما نیاز داشتند به پیوند کلیه . این مادر عزیز ، یکی از کلیه هاشون رو به دختر بزرگش ، سمیه و همسرشون ، کلیشون رو به دختر کوچکشون سمیرا اهدا می کنند .این مادر عزیز گفتند که ، اصلا به این فکر نکردند که کلیه بخرن برای بچه هاشون .
و بعد سمیرا خانم وارد استدیو برنامه شدند .

احسان علیخانی ایشون تعریف کردند که ، اول مادر و سمیه خانم پیوند رو انجام میدن و سه ماه بعد ، پدر و سمیرا خانم عمل پیوند کلیه رو انجام میدن .چون پدرشون یک مقدار وزنشون زیاد بوده و باید رژیم می گرفتن و وزن کم می کردن .همچنین گفتند که ، زمانی که می خواستند عمل پیوند کلیه رو انجام بدن ، 8 سالشون بوده و چون زیر دیالیز خیلی اذیت می شدند ، از اینکه می خواستن از دیالیز راحت بشن ، خیلی خوشحال بودن موقع عمل . بهشون گفته بودن که پدرشون می خواد کلیه اش رو بهشون بده ، اما اون موقع ارزش این کار رو نمی دونستند و این کار رو درک نمی کردن .

احسان علیخانی سمیرا خانم گفتند که : زمانی که می خواستند عمل رو انجام بدن ، هیچ کدوم از فامیل و آشناها به دیدن این ها نیومده بودن .و زمانی که سمیرا و پدرش عمل پیوند رو می خواستند انجام بدن ، مادر و خواهرشون هم تحت مراقبت های ویژه بودند و نمی تونستن به بیمارستان بیان . سمیرا و پدرش تنها به اتاق عمل میرن وهیچ کدوم از فامیل همراهشون نبودن و خیلی تنها بودن .همچنین سمیرا خانم گفتند که ، حتی یک بار هم مادر و پدرم، حتی به شوخی هم به رومون نیاوردن که کلیه هاشون توی بدن من و خواهرم هست .همچنین در آخر سمیرا خانم از دکتر نصیری و دکتر رهبر ، که براشون خیلی زحمت کشیدند و پسر عموی پدرشون خیلی تشکر کردند . و بعد پشت صحنه زندگی مهمان بخش دوم برنامه ، پخش شد .و مادر عزیز هم گفتند که به راحتی میشه با یک کلیه زندگی کرد .

احسان علیخانی و بعد نازنین و مادرش که از شیراز اومده بودند ، وارد استدیو ماه عسل شدند .مادر عزیز نازنین تعریف کردند که ، زمانی که نازنین 4 سالش بوده ، متوجه میشن که نازنین هم نابینا ، هم ناشنوا و هم لال هستند .مادرش گفتند که ، ارتباط با نازنین خیلی سخته . چون ارتباط از طریق کلام صورت میگیره . و چون نازنین نه می تونه بشنوه ، نه حرف بزنه و نه ببینه ، ارتباط باهاش خیلی سخته . ارتباط با نازنین از طریف حس لامسه صورت میگیره و الفبای دستی و تمام ارتباط با نازنین از طریق انگشت های دستش هست . و گفتند که :هر چیزی رو که بخوایم یادش بدیم ، باید شکلش رو براش مجسم کنیم ، همه چیز رو باید لمس کنه با دستش .

احسان علیخانی مادرشون گفتند که ، خط بریل رو یادش دادن ، اما تلاش کردند که نازنین الفبای فارسی رو یاد بگیره .چون هم خط بریل هیچ جذابیتی نداره و هم اینکه زمانی که ایشون نبودن ، نازنین بتونه به هر شخص دیگه ای منظورش رو برسونه . مثلا اگر مادرشون نبودن ، و نازنین آب می خواست ، بتونه به دیگران بفهمونه که آب می خواد و الان هر چیزی رو که بخواد ، با الفبای فارسی کف دست می نویسه .همچنین مادرشون گفتند که ، کتاب های درسی نازنین رو با فونت 80 تایپ می کنن و بعد اون رو با یونولیت برجسته می کنن .و نازنین اون ها رو لمس می کنه و می خونه . همچجنین نازنین کلاس اول دبیرستان هست و جزء دانش آموزان ممتاز هستش و معدلش 93/19 هست .و گفتند که نازنین تنها موردی هست توی ایران که با وجود این معلولیت ، داره درس می خونه .

ماه عسل و بعد پدر زحمت کش نازنین وارد استدیو شدند .ایشون راننده بودند و سیکل داشتند . پدرشون گفتند که به ادامه تحصیل نازنین و پیشرفت نازین خیلی امیدوارن و لی الان برای انتخاب رشته ، دچار مشکل شده نازنین .همچنین نازنین کلاس اول دبیرستان هست و جزء دانش آموزان ممتاز هستش و معدلش 93/19 هست .و گفتند که نازنین تنها موردی هست توی ایران که با وجود این معلولیت ، داره درس می خونه .و بعد پدر زحمت کش نازنین وارد استدیو شدند .ایشون راننده بودند و سیکل داشتند . پدرشون گفتند که به ادامه تحصیل نازنین و پیشرفت نازین خیلی امیدوارن و لی الان برای انتخاب رشته ، دچار مشکل شده نازنین .

ماه عسل همچنین ایشون گفتند که : نازنین همه ی کارهای روزمرش رو خودش انجام میده و خیلی معتقد هست و ماه رمضان کاملا روزه میگیره ، نماز می خونه و عاشق امام حسین (ع) و امام رضا (ع) هست .مادرشون گفتند که : خیلی سخته وقتی که جلوی چشمت ، جوونت ، با سر بره توی دیوار و بخوره زمین . واقعا آدم زجر کش میشه . فردی که نابناست ، وقتی داره می خوره به جایی ، صداش می زنن و بهش میگن ، اونجا دیواره . نابینا ، میشنوه . وقتی عصاش می خوره به چیزی ، صداش رو می فهمه. اما نازنین ...همچینین ایشون گفتند که : خسته نشدند از کارهایی که برای نازنین انجام میدن و اما گفتند که دستاشون دیگه خیلی درد می کنه و بند بند انگشت هاشون درد می کنه . چون تمام ارتباط با نازنین از طریق انگشت های دست صورت میگیره .

ماه عسل همچنین از جامعه پزشکی درخواست کردند که اگر می تونن ، کاری برای حل مشکل شنوایی نازنین بکنن .همچینین نازنین با حرکات دستش ، از ماه عسل تشکر کرد .و در آخر هم مادر نازنین گفتند که : خدایا به آنچه دادی ، تشکر ، به آنچه که ندادی ، تفکر و به آنچه که گرفتی ، تذکر . که داده ات نعمت ، نداده ات حکمت و گرفته ات امتحان است .همچنین آقای علیخانی گفتند : خیلی وحشتناکه ماجرای قحطی در سومالی و در هر 6 ساعت یک بچه در سومالی داره از گرسنگی می میره . اگر می تونیم حتی پول یک وعده غذاییمون رو بدیم برای مردم سومالی .همچنین از طرف پخش ، به دلیل محبوبیت نازنین ، 10 دقیقه وقت اضافه به برنامه دادند .

ماه عسل آقای علیخانی د رانتهای برنامه گفتند که : یه کار هایی رو به خاطر کسانی دیگه انجام بدیم . این به خاطر رو از دایره لغاتمون حذف نکنیم . و بعد با خداحافظی احسان علیخانی ، بسته شدن پرده دکور ماه عسل ، شانزدهمین قسمت از ماه عسل 90 هم به پایان رسید .

ماه عسل آموختم که: امروز یاد گرفتم که اصلا شکر گذار خدا نیستم..امروز یاد گرفتم من تا چه اندازه میتونستم تو خودم حبس باشم..درست مثل نازنین عزیز که امروز بارها اشک منو سرازیر کرد و بارها به خاطر حبس بودن تو خودش بغضم گرفت و لرزیدم..نازنین شاید تو خودش حبس بود..اما همین که این دنیای به مرام و گذرا رو ندیده تا یه تصور بد ازش داشته باشه خیلی خوبه..نازنین الان از دنیا یه بهشت سر سبز تو ذهنش داره که امیدوارم هیچ وقت اتفاقی واسش نیفته که این تصورش از دنیا عوض بشه..اون مادر عزیز هم فعل عشق پدر و مادر به فرزنداشون رو صرف کرد و به من اموخت اگه بعضی وقتا یه کوچولو اینم شاید پدر و مادر بهمون اخم کردن و گوشه ی چشمشون رو ازمون برگردوندند هیچی تو دلشون نیست..و اگه پاش بیفته از جونش واسم میگذرن..پس باید بگم ماه عسل ممنونتم که یادم دادی.. از کیانا..زهرا..ریحانه..باران تشکر میکنم واسه تموم زحماتشون..امیدوارم با دعای خیرتون زحماتشون رو جبران کنید..و تو این ایام من رو هم فراموش نکنید..اصلا چه اشکال داره تموم هم قبیله ایهاتون رو دعا کنید..میدونم که همینطوره و دعاشون میکنید..ماه عسل شیرینی رو واستون ارزو دارم..امیدوارم شیرینیش مدتها زیر زبونتون باشه ..
کلیک کنید..قسمت شانزدهم ماه عسل 90 به روایت تصویر..

احسان علیخانی

ماه عسل

هر جای دنیایی ، دلم اونجاست من که کعبمو دور تو میسازم

من پشت کردم به همه دنیا تا رو به تو سجاده بندازم

هر روز حسم تازه تر میشه غرق تو میشم بلکه دریا شم

بیزارم از این که تمام عمر از روی عادت عاشقت باشم

گاهی پرستیدن عبادت نیست با اینکه سر رو مهر میزاری

گاهی برای دیدن عشقت باید سر از رو مهر برداری

یک عمر هر دردی به من دادی حس میکنم عین نیازم بود

جایی که افتادم به پای تو زیباترین جای نمازم بود

هر جای دنیایی ، دلم اونجاست من که کعبمو دوره تو میسازم

من پشت کردم به همه دنیا تا رو به تو سجاده بندازم

تا رو به تو سجاده بندازم

ماهتون عسل..

از تبار ماه عسل بودید..

از تبار ماه عسل هستید..

از تبار ماه عسل بمونید..

کمی و کاستیهامون رو ببخشید..

وسعمون همینی بود که دیدی..

قول میدیم که بهتر باشیم..

خدایت یار تا اندم که از هستی نشان باشد..

دعایت میکنم سهمت همیشه اسمان باشد..

از طرف تموم رفقام ماه رمضون رو تبریک میگم ..

ماندگار باشید..

یا علی..

قسمت شانزدهم ماه عسل نود

مطالب مشابه :

عکسهای جدید احسان علیخانی,فرزاد فرزین و پدرش

دانلود برنامه ویژه تحویل سال با حضور فرزاد فرزین و پدرش ..

احسان علیخانی و ماه عسل 93

ماه عسل 90 قسمت شانزدهم..

دانلود آهنگ جدید بابک جهانبخش به نام مدار بی قراری

عکس های سال تحویل احسان علیخانی

قسمت شانزدهم ماه عسل نود

خلاصه قسمت بيست و يكم ماه عسل ...