آتلیه بارداری

دخترم مهرسای مامان و بابا، دیگه چیزی به اومدنت به این دنیا نمونده عزیزم. ما هممون آماده ایم تا پرنسس کوچولومون پاهای نازش رو بذاره رو تخم چشمامون و برکت و رحمت وبا ورودش به زندگیمون همراه خودش بیاره همون جوری که از لحظه ای که اومدی تو دل مامانی زندگیمون رنگ تازه ای به خودش گرفت و برکت رو با خودت آوردی.

دیروز با بابا فرزاد رفتیم آتلیه و اولین عکسهای رسمی 3 نفرمون رو گرفتیم، تو که خیلی خوشحال بودی همش موقع عکس گرفتن میرقصیدی ولی آخراش هم خسته شده بودی هم گرسنه بخاطر همین دیگه نای وول خوردن نداشتی مامان فدات بشه ببخشید اذیت شدی نازنینم عوضش عکسهای خوشگلی با هم گرفتیم که بعدا خواهی دید. بعد از عکاسی رفتیم فرحزاد و کباب خوردیم تا مهرسا جونم جون بگیره. خیلی خوش گذشت بهمون. دیروز که رفتیم آتلیه شما 35 هفته و 5 روزتون بود.

از خدا میخوام سالم وسلامت بیای بغلم مهرسا جونم

آتلیه بارداری

مطالب مشابه :

آتلیه عکاسی پایا و معرفی وب سایت های مفید

دوران بارداری

آتلیه بارداری

تقویم بارداری/ مقدمه

آتلیه فیلم و عکس حمید