دروغی دیگر از شاهان هخامنشی
سیری در اسناد هخامنشی و یافته ای دیگر ...
ترجمه کتیبه بیستون و دیگر اسناد هخامنشی را که با دقت بخوانیم اینقدر نکات جالب دارد که تمامی نخواهد داشت .کافیست در اسناد هخامنشیان دقیقی شویم و بدون ذهنیت ، بررسی کنیم ...
در گل نبشته بابلی کوروش( ترجمه عبدالمجید ارفعی) می خوانیم :
17. او (= مردوک) بی هیچ کارزاری وی (= کورش)را به شهر خویش، بابل، فرا برد.(مردوک) بابل را از هر بدبختی برهانید (و)نبونئید را - پادشاهی که وی (= مردوک) را پرستش نمی کرد به دست او (= کورش) سپرد...
دقت کنید در طول این بیانیه سیاسی کوروش نبونید (نبونئید) شخصیتی منفور و مغضوب است هم از سوی خدای مجهول (ارفعی:"مردوک") و هم از سوی مردم بابل ... کوروش : همه ی مردم بابل، همگی (مردم) سومر و اکد،(همه ی) شاهزادگان و فرمانروایان به وی (= کورش) نماز بردند و بر دو پای او بوسه دادند (و) از پادشاهی اش شادمان گردیده، چهره ها درخشان کردند.
...
23. با شادی و شادمانی در کاخ شهریاری خویش، اورنگ سروری خویش بنهادم، مردوک، سرور بزرگ، مهر دل گشاده ام را که د[وستدار ] بابل است به خواست خود به [ خویشتن گروانید ](پس) هر روز پیوسته در پرستش او کوشیدم...
بند ۱۴ ۷۶-۸۳ داریوش شاه گوید: هنگامی که من در پارس و ماد بودم؛ بابلیان دوباره بر من شوریدند. مردی ارمنی به نام «اَرخَـه» پسر «هَـلـدیتَـه» در سرزمینی به نام «دوبالَـه» در بابل شورش کرد. در آنجا چنین به مردم دروغ میگفت که من «نَـبوکُـدرَچَـرَه» (نَبوکَـدنَصَـر/ بختالنصر) پسر «نَـبونَـئیتَـه» (نَبونید) هستم.آنگاه بابلیان بر من نافرمان شدند و به سوی آن اَرخَـه رفتند.او بابل را گرفت. او شاه بابل شد.
بابل پس از فتح وتوسط داریوش و کشتن فرزند نبونید محبوب و سرکوب مردم بابل توسط داریوش بار دیگر و پس از سرکوب ملتهای دیگر شورش می کند .اینبار نیز فردی دیگر خود را به نبونید منسوب کرده است .باز هم داریوش اعتراف می کند که " مردم بابل" به سمت فرزند نبونید رفتند .
اما حقیقت چیست ؟!
به نظر در این بین داریوش سخنش به واقعیت نزدیک تر است .یعنی چندین بار شورش مردمی در بابل را خود داریوش توصیف و تایید می کند و محبوب بودن منسوبین به نبونید در بابل را خود او تایید می کند .
بنابر این دو حالت می ماند :
1- کوروش با بیانیه اش قصد فریب افکار را داشته و نبونید هرگز در بابل منفور نبوده است ...
2- هخامنشیان در طول حکومتشان چنان رفتاری با بابلیان کرده اند که آنها ناچار آن شاه منفور را و فرزندش را به این شاه (داریوش ) ترجیح دادند .
مطالب مشابه :
سوء استفاده اسلام ستیزان از یک نظریه فقهی (تفخیذ )
نقل قول از تالار گفتگوی هم میهن: عنوان: نابهنجاری و تبلیغات
جنگ زندگی
شبکه اجتماعی هم میهن. تالار گفتگوی هم میهن. هم جان ِ من ::
دوباره سارا
تالار گفتگوی هم میهن. این دل آشوب بیماری نیست پاسخ
دروغی دیگر از شاهان هخامنشی
تالار گفتمان هم میهن. تالار گفتگوی بیداری شخصیتی منفور و مغضوب است هم از سوی خدای
تخت جمشید(سلیمان) ، فراماسونری ، گوساله سامری
تالار گفتمان هم میهن. تالار گفتگوی هر یک بود و در پهلوی هم استوار کردند
آيا يهوديان در بابل اسير بودند ؟!
تالار گفتمان هم میهن. تالار گفتگوی و غارت و كشتار بود و سخني از اين موارد هم
چرا اسب حیوان نجیبی است ؟
تالار گفتمان هم میهن. تالار گفتگوی " را نشنیده بودم ،شاید هم علتش غیر از این باشد
هخامنشیان قومی بیگانه از استپ های جنوبی روسیه!
تالار گفتمان هم میهن. تالار گفتگوی بل که لشکر او و حامیانش هم دارای موی بور و روشن
روانشناسان و دانشمندان از دین و تأثیرات آن میگویند
تالار گفتگوی بیداری برگرفته از وبلاگ ارســبـاران :: « تحلیل های یک هم میهن
برچسب :
تالار گفتگوی هم میهن