روانشناسی نقاشی کودکان
نقاشی یک فعالیت شخصی است که از دیدگاههای متفاوت می توان به تجزیه و تحلیل آن پرداخت. تفسیر نقاشی كاری بسیار ظریف، تخصصی و تجربی است. كودك باید خودش آزادانه موضوع نقاشی را اتنخاب كند و در مورد تصاویر كشیده شده برای شما حرف بزند. همچنین در تفسیر نقاشی سن کودک و رنگهای به کار رفته و... از اهمیت برخوردار است. پس با دیدن هر نشانهای در نقاشی کودک مضطرب نشوید، بلکه شاید وجود چند نشانه در كنارهم دلیل بر هوش و هیجانات مثبت باشد، پس این را به عهده یک متخصص مشاور بگذارید. از موضوعاتي که در نقاشي کودکان ديده مي شود متوان به آدم، خانه، درخت، خورشيد، ماه، حيوانات و خانواده اشاره کرد.
خانه
خانه بیش از هر چیز دیگری در نقاشیهای کودکان دیده میشود، ساختمان خانه با رشد کودک تکامل مییابد. خانه، معرف من کودک است و نماد خانواده ای است که مورد علاقه یا تنفر کودک است.
خانه با دو در ورودی: ما در نقاشی کودکانی که والدین آنها از هم جدا شده اند خانه را به صورت دو قسمت جدا، با دو در ورودی مجزا می بینیم در یک قسمت زندگی واقعی و در قمست دیگر زندگی تحمیلشده بر کودک را نشان می دهد.
خانه به صورت زندان: نشانه فشارهاي خانوادگي و از هم پاشيده گی است.
خانه بدون در ورودي: در 5 تا 8 سالگي نشانه کمرویی و وابستگي شديد به مادر است، بعد از 8 سالگي نشانه خود کوچک بيني و تنهايي است، و در نوجواني نشانه شرم و حياي بیش از حد است.
خانه بسته با پنجره های کوچک: نشانه رازداری، درونگرایی و یا درون ماندگی است.
خانه با پنجره ها و درب های بزرگ: نشانه میل کودک به مشارکت، نیاز ارتباطی و تمایل به برونگرایی است.
خانه به صورت قصر: نشانه پناهگاهي مطلوب است.
پنجرها و پرده های شاد و گلدار: نشانه خوشبینی کودک نسبت به زندگی و پنجره های سیاه رنگ و بسته، نشانه اضطراب ارتباطی و یا ترس از دیدن پاره ای از چیزها است.
چهره
از نظر صاحب نظران تفسیر نقاشی چهره انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بنابراین مهمترین و اساسیترین بخشهایی که باید به آن توجه داشت اندازه و حالت چهره آدمی است. چهره بازتاب مستقیمی از عزت نفس کودک می باشد.
چهرههای بلندتر از معمول: نشانه شخصیت کودک، نظیر پرخاشگری است کودکان پرخاشگر جزئیات صورت را به طرز اغراق آمیزی بزرگ ترسیم میکنند.
نقاشیهای ریز و کوتاه: نشانه اعتماد به نفس پایین، اضطراب یا افسردگی می باشد. کودکان خجالتی به جزئیات صورت دقت نمی کنند و تنها دایره صورت را ترسیم میکنند و به ندرت صورتی را از نیمرخ میکشند.
سر به تنهایی و بدون بدن، کشیده شود: اضطراب کودک را می رساند.
سر بزرگتر از بدن، کشیده شود: نشانه ناسازگاری کودک است.
سر کوچک و تن بزرگ، کشیده شود: نشانه فاصله کودک از گفتن حقایق است.
چشم
کودک درون خود را بوسیله چشم نمایش خواهد داد، چشم ها نشان دهنده نوع شخصیت اجتماعی کودک است. از سن ۵-۴ سالگی مسائل بسیاری در مورد جنسیت برای کودک مطرح می شود که در نتیجه آن ما چشمهای بسیار بزرگ و گردی می بینیم که بیانگر تماشاگری جنسی و یا میل به دیدن چیزهای پنهانی است. با این نکته باید اشاره کرد از آنجایی که چشمها ارزش زیبائی دارند، بنابراین دختران چشمها را خیلی بزرگ میکشند.
چشم های خشن: کودکانی که دچار خودبینی هستند چشمها را به حالت های خشن و درنده به نمایش میگذارند پرخاشگرها، به ترسیم چشمهای خشن و دلهره انگیز می پردازند.
تاکید بر خطوط چشم: کودکان مضطرب که اضطراب آنها ناشی از گناه می باشد، خطوط چشمها را یا زیاد و یا حذف می کنند.
چشمان بزرگ: بیانگر برونگرایی و کنجکاوی است.
چشمان کوچک: نشانه درونگرایی و گاه امتناع از دیدن می باشد.
حذف چشم ها: نشانه امتناع از دیدن است.
چشم های دایره ای بزرگ به همراه یک نقطه در وسط: بیانگر ترس و وحشت است که باید علت آن را جستجو کرد.
مژه و ابرو
کشیدن مژه ها و ابروها توسط کودک یا نشانه دلمشغولی زیبایی شناختی است و یا بازخوردی تحریک آمیز است.
ابروها به صورت منظم: بیانگرتوجه به زیبایی شناختی و توانایی درمهار خود است.
ابرو به صورت نامنظم: بیانگر مشکلات فرد در مهار کردن غریزه ها و خشم می باشد.
دهان
دهان در نقاشی کودکان ممکن است به معنی نیاز به مواد خوراکی باشد.
دهان بزرگ: نشان از فریاد کشیدن و شکایت از نا ملایمات است.
کشیدن دقیق خط های لب: نشانه شهوت گرایی است و رنگ آمیزی لبها با رنگ قرمز به منزله یک نشانه خاص زنانه تلقی می شود.
لب ها به صورت بسته: نشانه وجود فشار در کودک است.
لبهای پهن و کلفت: علامت پرخاشگری است.
لب به صورت مدور: نشانه کودک ماندگی، وابستگی و فعل پذیری تلقی می¬شود.
حذف دهان و یا دهان بسیار کوچک و یا دهان بزرگ: در نقاشی کودکان بیمار دچار خموشی دیده می شود. حذف دهان با احساس گنهکاری دهانی مرتبط است .
دندانهای تقریبا نوک تیز: نشانه پرخاشگری کودک هستند.
دندانها بر اثر خنده مشخص شود: بیانگر نوعی دوسوگرایی عاطفی است یعنی درعین حال پرخاشگری و محبت در کودک وجود دارد.
چانه
در نقاشی چانه نماد قدرت و مردانگی او تمایل کودک به تأیید خویشتن و قدرت است.
بینی
تغییر شکل بینی و یا تأکید بر خط بینی نشان دهنده مشکلات جنسی است.
گوشها
به ندرت ترسیم می شوند اما در صورتی که کودک به ترسیم آنها بپردازد می توان پذیرفت که می خواهد بشنود و بداند. معمولاً کودکانی که تمایل وافری به دانستن دارند و یا آنهایی که از آنچه می شنوند رنج می برند (منازعات مکرر، فریادها، تهدیدهای لفظی) به ترسیم گوشها می پردازند.
فقدان گوش: انتقادات و اامر و نهی های زیاد اطرافیان به کودک را بیان می کند، و اینکه کودک تمایلی به شنیدن آنها را ندارد.
گونه
بیانگر سلامت، شادی و خوش خلقی کودک است. و حدوداً در ۱۰% از نقاشی ها پس از ۷ سالگی دیده می شود.
گردن
گردن: در نقاشی کودکان گردن، رابطی بین فکر و غریزه است.
گردن کوتاه و پهن: نشان دهنده قوت خشونت است.
گردن طویل و ظریف: نشانه میل به مهار کردن کشاننده هاست و همچنین میل به بزرگتر یا برتر شدن از لحاظ جسمانی یا روانی را نشان می دهد و گاهی نیز می توان آن را به عنوان علامت جاه طلبی و تکبر تلقی کرد.
فقدان گردن: از ۱۰-۹ سالگی به بعد نشان دهنده غلبه مادی نگری است.
سر
در نقاشی کودکان سر، معرف مرکز شخصیت و قدرت فکری و عامل اصلی در مهار فشارهای درونی است. سر به منزله جایگاه تفکر، جاه طلبی های عقلی، مهار ارادی غریزه ها و زندگی تخیلی است. اغلب در نقاشی های کودکان سرهای بزرگ دیده می شود.
سر بزرگتر از معمول: بیانگر خودبینی، خود دوستداری، تکبر کودک بیشتر از حد طبیعی است.
سر کوچکتر از معمول: بیانگر بی ارزشی خود و یا وجود زمینه افسردگی است و نشانه وجود مشکلات ارتباطی است.
سر بیضی: نشانه مادی نگری است.
شکل آدم
اگر به نقاشی آدمک کشیده شده توسط کودک دقت کنید متوجه درک کودک از بدن خود و ازتمایلاتش خواهید شد. هنگامیکه از کودکان درخواست میشود نقش یک انسان را بکشند، اول جنسیتی را میکشند که خود دارند. هویت آدمک در نقاشی می تواند آرمان های فرد را برساند، اغلب کودکانی که اعضای بدن آدمک را با هم هماهنگ می کشند، کودکانی سازگار هستند.
آدم کوچک: کودکانی که آدمک را در اندازه اي خيلي کوچک ترسیم می کنند خود را پايين تر از ديگران مي دانند و قادر به برقراری ارتباط مناسب با دیگران نیستند. اما در صورتی که نقاشی کودک به این صورت ادامه پیدا کند نشانه خجالتي بودن کودک است.
آدم بزرگ: کودکاني که آدمک هايي با اندازه بزرگ رسم مي کنند از یک اخطلال عاطفی رنج می برند و معمولا خود را بالاتر از بقيه مي دانند، و یا کودکاني زودرنج و حساس هستند که هميشه فکر مي کنند مورد ظلم قرار گرفته اند.
خطوط افقی: خطوط افقی مانند خط کمر نشان دهنده کوشش کودک در راه مهار کردن زندگی غریزی است.
خطوط منحنی: خطوط منحنی در بالاتنه بیانگر نیروی زنانگی است .
خطوط زاویه دار: خط های زاویه دار و مربع بیانگر نیروی مردانگی است.
بالاتنه: در نقاشی کودک بالا تنه را می توان جایگاه غرایز دانست، نشان دهنده ترس کودک از چاقی و یا لاغری است و یا عدم رضایت کودک از اندام خود را بیان می کند. در مواردی هم بالاتنهٔ لاغر، بیانگر ضعف جسمانی است.
دستها و انگشتان
در نخستین نقاشیها، کودک دستها را به صورت گل و یا خورشید ترسیم می کند.
فقدان دست و بازو: در نقاشي ترسیم نکردن دست ها و بازوها و کشیدن آنها در پشت سر و یا در جیبها نشانه عدم امنيت، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران و تمایل به پنهان کاری می باشد.
انگشت: بچهای که هر ۵ انگشت دست آدم را توی نقاشیهایش ترسیم میکند، بچه باهوشی است. باهوشها معمولا با دقت زیادی تمام اعضای بدن را میکشند و فراموش کردن برخی از اجزا شاید فقط از سر بیتوجهیشان باشد، اما اگر کودکی همیشه یک عضو یا یک چیز مشخص را نکشید، این میتواند معنای خاصی داشته باشد. بچه های وسواسی برای آدمک انگشت نمی گذارند.
بازوهای فاصله دار: بازوهای کاملاً فاصله دار نشان دهنده میل به مشارکت، برقراری ارتباط با دیگران است.
بازوهای افقی: ترسیم بازو به صورت نامعطوف و افقی نشانه وجود تنش در روابط با دیگری است.
بازوهای طویل و استوار: نشانه جاه طلبی است و نیاز به تحقق خویشتن را بیان می کنند..
بازوهای طویل و ضعیف: ناتوانی فرد را نسبت به خواسته هایش نشان می دهد.
بازوهایی چسبیده به بدن: نشانه امتناع از تبادل و دادن است.
بازوهای آویزان: بازوهایی که با حالت وارفته و بدون انرژی آویزان هستند، بیانگر تسلیم و یا احساس شکست است که بر اساس نشانه های دیگر آشکار می گردند.
پاها
پاها را در نقاشی های کودکان می توان این گونه معنا کرد، کودکان فعال آدمک را به صورت ایستاده می کشند و کودکان ضعیف ودرون گرا، برای آدمک پا نمی گذارند ویا او را به حالت نشسته نقاشی می کنند. ترسیم آدمک به صورت خوابیده بیانگر تمایل کودک به فرار از مشکلات است. گروهی از کودکان هم جهت حمایت از خود در برابر ناایمنی درونی با ترسیم خطوط انحناداری در اطراف پاها آنها را محصور می کنند.
پاهای استوار و با فاصله کشیده شود: احساس ایمنی، تأیید خویشتن، تماس با محیط و فعالیت جنسی را القا می کند.
پاهای ضعیف و به هم چسبیده: افسردگی و عدم اعتماد به نفس را القا می کند.
پاهای طویل: نشان دهنده فعالی و پویایی است.
پاهای کوتاه: بیانگر کودک، فاقد پویایی است.
فاصلهٔ بین اشخاص نقاشی - خانواده
کودکی که در یک خانواده هماهنگ زندگی می کند، اعضای خانواده را دست در دست هم می کشد این نزدیکی بین اعضای خانواده ، نشانگر انس و الفت و یا تمایل کودک به آنان است. معمولا اولین شکل در نقاشی کودک کسی است که ذهن کودک را به خود مشغول کرده است. بچهها این شکل را با دقت زیاد و رعایت جزییات بیشتری ترسیم میکنند بچههایی که جزییات را بهتر میکشند معمولا باهوشترند. ترتیب زمانی ورود اعضاء خانواده به نقاشی نیز ارزش شخصیتی افراد را نشان می دهد.
نبودن کودک در نقاشی: عدم حضور کودک در نقاشی هایش نشان از عدم راحتی او در خانواده و یا تمایل به تغییراتی در سن و جنس اوست.
نبودن عضوی از خانواده: کماهمیتترین فرد برای کودک، یا اصلا نقاشی نمیشود یا کوچکتر و دورتر از همه و با کمترین جزییات ممکن نقاشی میشود، کودک آگاهانه و یا ناخودآگاه یکی از اعضای خانواده را نقاشی نمی کند که بیانگر این مطلب است که آرزوی نبودن آن شخص را دارد. که این اتفاق را ما می توانیم در نقاشی های کودکانی که هنوزتولد خواهر یا برادر کوچکتر از خود را نپذیرفته اند ببینیم .
کودک با فاصله از پدر و مادر: در صورتی که کودک خود را با فاصله از پدر و مادر ترسیم می کند، نشانه تنهایی و دوری بیشتر او از والدین است. کودک، در نقاشی خانواده، تصویر خود را نزدیک شخصی نقاشی می کند که حس کند در کنارش راحت تر است و یا اورا بیشتر از همه دوست دارد اما در صورتی که کودک فکر کند که خواهر و یا برادرش بیشتر از او مورد توجه پدر و مادر است، خواهر و یا برادرش را بین پدر و مادر و خود را دورتر از آنان و در حاشیه کاغذ قرار میدهد و یا خود را حذف کند ویا در صورت داشتن خواهر و برادر کوچکتر، او را به عنوان فرزند بزرگتر و خود را به شکل بچهٔ کوچکتر ترسیم می کند.
بیرون از خانه بودن: در صورتی که در نقاشی کودک شخص یا اشخاصی بیرون از خانه کشیده شوند بیانگر کمبود عاطفی کودک در برابرآنها و یا بیانگر غیبت واقعی آنهاست.
رنگ
استفاده از رنگهای گرم و سرد، میتواند نشانهای از برونگرایی و درونگرایی افراد باشد ولی برای تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری ازآن حتماً باید عاملی همچون سن کودک رادر نظر گرفت. باید به این نکته نیز توجه داشت که رنگ ها تحت تأثير عوامل جسمي و رواني و در فرهنگ هاي مختلف داراي معاني خاصي هستند و تفسیر رنگ باید با توجه به این موضوع باشد. کودکان در سن 3-6 سالگي علاقه زیادی به استفاده از رنگ دارند و رنگ درنقاشی برای آنان مهمتر از شکل نقاشی است. کودکان تحت تأثير احساسات خود از رنگ ها استفاده می کنند. مثلا خورشید را بنفش می کشند، چون هم مي خواهد خورشید را نشان دهند و هم از رنگ بنفش خوششان مي آيد. کودک به تدريج ارتباط ميان اشيا و رنگ ها را درک مي کند. بين رنگ و زندگي عاطفي کودک يک حالت متوازي برقرار است مثلا در صورتی که مادر کودکی موهای بور داشته باشد، کودک هر زني را که بکشد موهايش را بور مي کند زيرا اين رنگ برايش انباشته از نيروي عاطفي است.
علاقه واقعي کودک به رنگ زماني شروع مي شود که او سعي در کشيدن شکلهایی مي کند. اين مرحله تا 7 يا 8 سالگي به درازا مي کشد. ولي به تدريج که کودک بزرگتر می شود جای شکل نقاشی با رنگ در نقاشی عوض می شود. کودک هر چه کوچکتر باشد بیشتر از رنگ های گرم استفاده می کند.
استفاده از رنگ های سرد: اما کودکانی که تحت نظارت شديد والدین و یا بزرگترها قرار دارند رنگ هاي سرد را انتخاب مي کنند که علت اصلي به مشکلات عاطفي و رواني مربوط مي شود.
عدم استفاده از رنگ: فقدان رنگ در نقاشی کودک نشانگر خلاء عاطفي و گاهي دليل بر گرايش هاي ضد اجتماعي است. در نقاشی کودکان سازگار و بچه هایی که از آرامش بیشتری برخوردار هستند ما به طور متوسط 5 رنگ می بینیم در حالیکه کودکان گوشه گیر و بچههایی که در زندگی با مشکلات بیشتری مواجهاند، مثل بچههای طلاق از دو و یا سه رنگ استفاده می کنند.
رنگ های گرم: رنگ های گرم و رنگ های سرد از نظر روانی با هم متفاوت هستند. رنگ های گرم مانند قرمز،زرد و نارنجی رنگ های تحريک کننده هستند که سبب فعاليت و جنب و جوش و شادی می شوند.
رنگ های سرد: رنگ هاي سرد مانند سبز، آبی و بنفش بیانگر حالت هاي سکون و بي حرکتي است و تلقين کننده غم و اندوه هستند.
رنگ های خنثی: رنگ هاي خنثي هم مانند خاکستري نشان دهنده درونگري، استدلال، خودمختاري و حمله وري است.
رنگ سرخ: در ابتدا مورد توجه کودکان خردسال است، بعد ها نشانه فعاليت هاي غير دوستانه و پرخاشگری مي شود.
رنگ آبی: آنها که قواعد و قوانين را به درستي قبول ندارند ولي مي کوشند تا خود را با آن منطبق کنند و ديگر آنها که از نظر رشد و تکامل به مرحله درک قوانين و قواعد اجتماعي رسيده اند و مي کوشند در عمل آنها را به کار برند، از آبي استفاده مي کنند.
رنگ سیاه: رنگ سياه منع، ترس، تشويق، وسواس و اضطراب است.
رنگ نارنجي: آرامش و خوشي را به ياد مي آورد.
رنگ سبز: عکس العمل عليه نظام هاي خشک و طاقت فرساست.
رنگ بنفش: تمايلات درهم و برهم و نامتجانس را نشان مي دهد.
درخت
با توجه به نحوه کشیدن درخت می توان به شخصیت کودک پی برد. برای این کار درخت را به سه قسمت تقسیم می کنیم که عبارتند از ریشه، تنه، شاخه و برگها.
ریشه: ریشه نماد فشارهای غریزی و درونی است، اهمیت به ریشه در نقاشی نشانگر طبیعت عاشقانه و محافظه کارانه کودک است تنه مشابه ترین عامل به خود کودک است، بدین معنی که بیانگر شخصیت کودک است.
شاخه و برگ ها: بیانگر نحوه ارتباط کودک با دنیای بیرون است.
تنه بلند: کودکان در سنین قبل از مدرسه تنه درخت را بلند می کشند، معمولا بلند بودن تنه درخت بعد از این سن نشانگر عقب افتادگی فکری و یا بیماری عصبی و یا آرزوی بازگشت به دنیای کودکی است.
تنه کوتاه: نشانگر جاه طلبی و بلند پروازی کودک است.
تنه صاف: نشانه ثبات فکری کودک است.
تنه کج: نشانه عدم ثبات کودک است.
شاخه ها و برگهای منظم: بیانگر توجه کودک به نتیجه گیری منطقی و توجه کمتر به تمایلاتش است و این کودکان مسایل را به سادگی می فهمند و با دیگران ارتباط برقرار می کنند و خود را به راحتی با محيط سازگار می کنند.
شاخه های نامنظم و برگهای زیاد: بیانگر این است که با کودکی روبرو هستیم که آمادگی هیچ گونه تغییر و تحولی را ندارد.
درخت بدون شاخه: بیانگر این مطلب است که کودک به جای برخورد با استدلال و تفکر منطقی با عالم رویا در گیر است.
برگها به صورت هاله سبز رنگ در اطراف شاخه ها: تمایل کودک به تاثیر گذاری را نشان می دهد.
برگهای پاییزی: نشان دهنده سرخوردگی و یاس در کودک است و بیشتر در نقاشیهای نوجوانان و کودکان منزوی دیده می شود.
خورشید
خورشید نماد زندگی جاودانه، باروری، امنیت، قدرت و خلاقیت مردانه است و نور خورشید نماد هشیاری و جنبه تعقلی است و به قول روانشناسان خورشید به معنی پدر است. با توجه به نحوه کشیدن خورشید می توان به نوع رابطه کودک با پدر پی برد.
خورشید نورانی: خورشید در حال درخشیدن و نورانی و یا خورشید با چشم و ابرو به معنای اهمیت نقش پدر و رابطه خوب پدر و کودک است.
خورشید در پشت کوه: خورشید در پشت کوه و یا تقریبا نا پایدار به معنای رابطه نا مطلوب پدر و کودک است.
خورشید قرمز: خورشید قرمز تند و سیاه ترس کودک از پدر و پرخاشگری نسبت به پدر را نشان می دهد.
ماه
نماد رویا، جهان ناهشیار ونیستی است ( زيرا ماه زماني که خورشيد ناپديد مي شود ظهور مي کند). كودكان در نقاشی خود ماه را با مرگ معنی می بخشند. و در نقاشي هايي که از قبر و قبرستان مي کشند به کار مي گيرند. ماه بیاد آورنده شب و اضطراب است که به کنجکاوی کودک درباره راز و رمز زندگی مربوط می شود. ماه به منزله نماد زنانه نیز تلقی می شود، و معمولاً موقعی که دختران خردسال مسائل را درباره هویت زنانه خود مطرح می کنند در نقاشی آنها دیده می شود.
حیوانات
ترسیم حیوانات مختلف در نقاشی، گرایشهای کودک را نشان می دهد و بر حسب رنگ، عوامل پیرامونی و صحنه ترسیم شده دارای معنای متفاوتی است و همواره باید به گونه ای ظریف تفسیر گردد.
در صورتی تصویر حیوان در نقاشی کودک اهمیت پیدا می كند که حیوان برای او در دسترس نباشد و کودک علاقه بسیار به حیوانات نداشته باشد. حیوانات اهلی نماد احساسات مهار شده و اجتماعی شده کودک است و حیوانات وحشی نماد امیال خشونت آمیزکودک و فشارهای درونی مخفی كودك است.
مارمولک: نشان دهنده احساس گناه کودک است، مثلاً کودکی که به خاطر انجام اشتباهی سرزنش می شود و احساس گناه می کند و در نقاشی اش مارمولک می كشد.
گرگ: نماد ترس و دلهره و نماد پرخاشگری كودك است مثلاً كودكی كه نسبت به نوزاد تازه به دنیا آمده حسادت می كند، در نقاشی اش گرگ می کشد.
سگ: نماد گرایش کودک به نوازش است. ولی باید توجه داشت که در این حیوان نوعی دو سوگرایی وجود دارد از یک طرف سگ باید مطیع باشد از طرف دیگر امکان دارد که پرخاشگر شود و گاز بگیرد.
گربه: نیز همانند سگ نماد گرایش کودک به نوازش است با این تفاوت که گربه به دلیل ظرافت دارای ارزشی زنانه نیز هست.
مرغ و جوجه: نماد چارچوب خانوادگی است. لانه هم نماد جایی است که زندگی در آن لذتبخش است. کودکی که تمایل به نوازش و یا حمایت دارد معمولاً خود را با جوجه ها همسانسازی می کند.
پرندگان: پرندگان سیاه مانند کلاغ نماد اضطراب، ترس و گنهکاری است.
عقاب: نماد قدرت و پرخاشگری است.
ماهی: نماد آرامش است. از آنجایی که ماهی یک حیوان اهلی است می تواند شیوه ای برای بیان مردانگی باشد.
کوسه، سوسمار،شیر: حیواناتی مانند کوسه، سوسمار، شیر نماد قدرت پدرانه است.
مار: نماد کشاننده های پنهان یا خطرناک است و معمولا به هنگام دلمشغولی های جنسی در نقاشی دیده می شود.
عنکبوت: برخی از حیوانات از جمله عنکبوت نماد مادر قدرتمند است.
اتومبیل
ماشین نماد قدرت است. به همین دلیل در نقاشهای کودکان مخصوصاً پسران زیاد دیده می شود. طبق نظریه لونی (lony) که آزمایش ترسیم ماشین را ابداع کرده است، نوجوانان به این بهانه که کشیدن شکل انسان مشکل است از کشیدن تصویر انسان خودداری می کنند و ترجیح می دهند ماشین بکشند. که این ترجیح نشان دهنده وابسته بودن شخص به دنیای خارج و ترجیح دادن دنیای سرد ماشینی بر دنیای انسانهاست.
آسمان و زمین
آسمان نماد پاكی است. و زمین نماد ثبات و امنیت می باشد. در سن 5 یا 6 سالگی كه کودکان قادر به درك دلایل منطقی می شوند به كشیدن زمین می پردازند.
مطالب مشابه :
نقاشی کودکان را چگونه تفسیر کنیم؟
طرح كلاسی - نقاشی کودکان را خطی برای نشان دادن و تحلیل نقاشی کودکان که کاری
تفسیر نقاشی کودکان
مراحل تحول نقاشی نقاشی کودکان: طرح درس هنر نقاشی برای قصه گویی پایه
بررسی چگونگی تحول شناختی کودکان از دیدگاه ژان پیاژه
نقاشی برای کودکان. به عنوان مثال طرح ذهنی کودک شیرخواره که همه چیز را به دهان خود فرو می
رنگ و فرم در طراحی گرافیک بیمارستان کودکان
دانشمندان سعی می کنند از کودکان برای و طرح ها و نقاشی از نقاشی های کودکان و
گوسفند پشمالو (آموزش نقاشی برای کودکان)
گوسفند پشمالو (آموزش نقاشی برای کودکان) برای شروع نقاشی، ابتدا یک پیش طرح می کشیم به این
روانشناسی نقاشی کودکان
روانشناسی نقاشی کودکان فرد برای کودک، یا اصلا نقاشی نمیشود یا کوچک با طرح عشق. خرید
مقاله: مراحل تکمیل نقاشی کودکان از تولد تا 13 سالگی
نقاشی برای کودکان نقاشی کودکان از ها یا شکم را خارج از طرح بقیهی قسمتهای
روانشناسی نقاشی کودکان
روان شناسی نقاشی کودکان یا بعد از نقاشی طرح او را از برای کودکان کوچکتر
برچسب :
طرح نقاشی برای کودکان