استاد شمسی زاده در جمع شاعران آدینه ادبی گناوه
جلسهی این هفته با حضور استاد ایرج شمسیزاده و در مورد شعر محلی شروع شد.
ابتدا آقای حسین جلالپور به اهمیت گویشها پرداخت و با توجه به خطر نابودی گویشها به اهمیت حفظ گویشها بهخصوص گویش گناوهای که ریشه در ادبیات کهن فارسی دارد اشاره کرد و گفتهی خود را با مثالهای زیر قوت بخشید:
این سخن نقل است زاسکندر که گفت
هرچه گیری معتدل باید گرُفت مصیبتنامهی عطار
وای بر آن کو ز خویشتن نه در آید
سوخته بادش به همه عالم خرمن ناصرخسرو
پیرزنی دیدم از خانقاه میدرآمد اسرار التوحید
کو حمیت تا ز تیشه وز کلند
این چنین کُه را به کلی برکند
بازگشت و سوی او آورد باز
گُسنگی شد مر سلیمان را دراز
وی سپس ابراز تاسف کرد که به جای حفظ این گویش شیرین و با قدمت سعی کردهایم که با زبان فارسی معیار صحبت کنیم و به بچههایمان یاد میدهیم که کلمات محلی به کار نبرند. وی بیان کرد که یکی از راههای حفظ این گویش و انتقال آن به آیندگان از طریق اشعار محلی است و از آنجا که استاد شمسیزاده در شعر محلی در استان پیشرو هستند امروز به دعوت ما در جلسه حضور پیدا کردهاند تا بیشتر با ارکان، خاستگاه و مولفههای شعر محلی آشنا شویم.
جلسه با این پرسش آغاز شد؛
مختار دشتی: اگر شعر محلی بنویسیم ولی شاعر گاهی در تنگنا بیفتد و ناچار شود که کلمهای را به صورت فارسی معیار بیاورد آیا به شعر لطمه میخورد؟
ایرج شمسیزاده: بله. استفاده از این لغاتی که جزء گویش نیستند و از فارسی معیار آنها را میگیریم، فقط نشان دهندهی ضعف شاعر است. اگر قرار باشد شعر محلی بنویسیم باید تمام واژهها و اصطلاحات، محلی باشد. غیر از گویش ممکن است بسیاری از چیزها داشته باشیم که در زبان فارسی نباشند که اگر از آنها استفاده کنیم خوب است... اگر شاعر جایی گیر کرد بهتر است بماند و شعر را دستکاری کند چون آن شعرهایی که میمانند همانهاییاند که حاصل دستکاری شاعر هستند و با کلماتی از گویش سروده شدهاند.
(استاد واژه های محلیای مثل "خَشتَر بین" را مثال زد که معنی "عیادت" می دهد ولی با وجود زیبایی و پرمعنا بودن ، در گویش امروز ما از بین رفته است.)
حسین جلالپور: بعضی شعرها پر از واژههای محلی هستند ولی خواننده احساس نمیکند که با شعری محلی روبهرو ست؛ نظر شما...؟
شمسیزاده: بله همینطور است، ما چیزهایی داریم (مثل اعتقادات، مناسبات، فرهنگِ بومی و...) که شعر را محلی میکنند و شاعر باید در شعر خود از آنها استفاده کند و صرف اینکه یک شعر از واژههای محلی تشکیل شده باشد شعر محلی نیست.
جلالپور: همین مسئله، امروز خودش به نظر میرسد اشکالی اساسی باشد، با توجه به اینکه شما سواد لازم را در این زمینه دارید و در شعر محلی شاعری پیشرو هستید و مقبولیت بالایی هم دارید چرا تا حالا این نظرات را مکتوب نکرده اید؟ چرا که لازم است بقیهی محلی سرایان هم این مولفهها را بدانند.
شمسیزاده: گرفتاری ها و مشغله های زندگی اجازه نداده؛ احترام به افراد صاحبنظر هم مدنظر بوده.
جلالپور: آیا عناصر شعرساز که شعر محلی را شعر می کنند با شعر سنتی فرق می کند؟
شعر هر زبانی باید از زبان خودش نشأت بگیرد. ما توی دنیا از نظر ادبی غنی هستیم. حافظ شاعر شاعران جهان است، ولی اگر خواستیم شعر محلی بگوییم باید ازاصطلاحات و ظرفیتهای محلی خودمان استفاده کنیم تا به محلیتر شدن شعر کمک کرده باشیم.
حسین کمالی: آیا میتوانیم فضای جهانی را در شعر محلی بیاوریم، به عنوان مثال اخبار یا حادثهای در یک کشور دیگر روی داده باشد آیا میتوانیم با کلمات بومی خودمان آن را شعر کنیم؟ (با توجه به اینکه جغرافیای آن اتفاق با جغرافیای بومی ما فرق دارد)
شمسی زاده: این کار ممکن است ولی اینکه شعر خوبی از آن بیرون بیاید مشکل است. مثل اینکه پیتزا را بخواهیم اینجا درست کنیم ولی مواد اولیهی آن را با مواد خودمان جایگزین کنیم (مثلا به جای پنیرپیتزا، پنیر معمولی خودمان استفاده شود...).
جهانگیراژدری: مثل آقای مرادی که داستان حضرت علی را به صورت شعر محلی آورده است.
جلالپور: در مورد شعرهای خودتان (آقای شمسی زاده) صحبت کنیم. دربعضی از شعرها اجزا و عناصر شعر شما نشان میدهند که شما مخاطب خاص را در نطر داشتهاید؛ ولی در شعرهای طنزتان مخاطب شما عامتر می شود...
(در اینجا قبل از اینکه پاسخ داده شود دوستان بحث را عوض کردند)
جلالپور: در بیشتر شعرهای طنزی که از شاعران محلی سرای استانمان میشنویم، جنبه ی طنز آنها بر شعریت آنها غالب است و تنها یک روایتگونهی ساده شعرها را پیش میبرد و متاسفانه شعرها شعریت کمتری دارند. نظر شما در این باره چیست؟
شمسیزاده: نظر شما را قبول دارم البته شعر محلی ما هنوز تازه پا است و باید صبر کنیم تا خوب شود. در «اِلمان»ها و شعرهایی که در عروسیها خوانده میشوند، مضمونهای خوبی یافت میشود، ممکن است بعضی ضعیف باشند ولی رویهمرفته شعر خوبی تشکیل میدهند، اگر کاری خوب نباشد به مرور زمان خودش حذف میشود.
مجید دشتیزاده: آیا مناسبتهای بومی و فرهنگی ما میراث محلی ماست یا همینکه از واژههای محلی استفاده کنیم کافیست؟
شمسیزاده: چرا ما مضامین خودمان را شعر نکنیم همان عشق و عاشقی را با مضامین خودمان بیاوریم. خودمان که از این مضامین کم نداریم
قاسم اختیاری: فکر میکنم همانطور که در زبان معیار پشت هر واژه ای داستانی، مناسبتی... هست در مورد واژههای محلی هم همینطور است (پشتوانهی فرهنگی لغات)
جلالپور: آیندهی شعر محلی را چطور میبینید؟
شمسیزاده: قبلا کسی جرات نمیکرد شعر محلی بگوید. فایز هم شعر محلی نگفته. به دلیل پیشرفت ارتباطات، فرهنگ و... در سی سال اخیر این اتفاق افتاده و هنوز اول راه است و فکر میکنم که جوانان بسیاری به این نوع شعر گرایش پیدا کنند.
جلالپور: اشکال اینجاست که شاعران ما که استعداد محلیسرایی دارند، شعر محلی را جدی نمیگیرند؛ شاعران ما در کنار دیگر شعرهایشان به شعر محلی میپردازند. مثلا خانم خلیفهزاده در برابر صد غزل، دو شعر محلی هم گفته و...
مرتضا ملک محمدی: قبلا فضای زندگی روستایی بود و شعر محلی گفتن راحتتر بود امروزه با مدرن شدن زندگی، استفاده از بعضی لغات سختتر شده.
جلالپور: جایگاه نوآوری در شعر محلی کجاست مثلا با وجود تغییراتی که امروزه در صورتهایی نظیر غزل ایجاد شده است آیا به نظر شما انگیزهی کافی برای این تغییرات در شعر محلی دیده میشود؟ و آیا خوب است که از این تغییرات استفاده بکند؟
شمسی زاده: بله اشکال ندارد، حتا اگر شعر قافیه هم نداشته باشد به صرف شعر بودن پذیرفتنی است.
مسعود کبگانی: چرا گاهی از شعر ها و لغات شبانکارهای در شعرتان استفاده کردهاید؟
شمسیزاده: پدر من حیاتداوودی ولی مادرم شبانکاره ای بوده به همین دلیل گاهی شعر شبانکارهای گفتهام مثل شعر " ویمو نویمو" البته این شعر کاملا شبانکارهای است و اینطور نیست که در شعری از واژههای شبانکارهای و گناوهای به صورت مخلوط استفاده کنم.
مختاردشتی: امروزه متاسفانه ما به بچههایمان از کودکی میآموزیم که فارسی صحبت کنند...
شمسیزاده: متاسفانه همین طور است و باید سعی کنیم لهجهی خودمان را یادشان بدهیم. الان در نمیشگاهها میبینیم که هرکس فرهنگ و سنت خود را عرضه میکند. ما هم باید از این ارزشهای فرهنگی نگهداری کنیم تا داشته باشیمشان.
در پایان علیرضا ملکزاده، مختاردشتی، حامد غلامعلیزاده، مستوره زیارتزاده، عزت خلیفهزاده و آقای خارگیزاده اشعار محلیاشان را خواندند و استاد شمسی زاده در مورد آنها نقدهای خود را بیان کرد. سپس بقیهی دوستان به شعر خوانی پرداختند.
منبع: وبلاگ مستقل آدینه ادبی گناوه
مطالب مشابه :
گزارش جلسه ی انجمن شعر
انجمن شعر سعدی - گزارش جلسه ی جلسه ی شعر انجمن سعدی شروع شده بود. این جلسه با تلاوتی از
شروع جلسات و کارگاه های شعر در سال 90
شعر گناباد - شروع جلسات و کارگاه های شعر در سال 90 - زیر نظر موسسه فرهنگی ادبی باران - شعر گناباد
جلسه شماره 9(مورخ4/11/91)
انجمن شعر بروسان. جلسه منتقد دوم آقای یاوری اینطور شروع کرد که آخر شعر شگفت انگیز است و
جلسه ی شعر در حضور حضرت ماه
جلسه ی شعر در حضور هنوز خوش و بش رهبر با رحيمي تمام نشده بود كه «زماني» جلسه را رسما شروع
استاد شمسی زاده در جمع شاعران آدینه ادبی گناوه
جلسهی این هفته با حضور استاد ایرج شمسیزاده و در مورد شعر محلی شروع شد. ابتدا آقای حسین
گزارش ماه و نگاه ـ سومين جلسه نقد شعر ـ
حوزه هنری استان البرز - گزارش ماه و نگاه ـ سومين جلسه نقد شعر ـ - حوزه هنری استان البرز مرکز
ناگفتههای جلیلی از مذاکراتش با گروه 1+5
"شب شعر شکر خند" - در جلسه شب شعر شکر خند زیر نظر خانه طنز بنیاد نویسندگان و هنرمندان شروع
گزارش جلسه شب شهادت امام باقر(ع) با نوای کربلایی در رامسر
دوستداران کربلایی جواد مقدم|نوای مقدم - گزارش جلسه شب شهادت امام باقر(ع) با نوای کربلایی در
برچسب :
شعر شروع جلسه