من، معارف و علوم انسانی
یا حق
یاد روزی به خیر که بابام اومد رو مخ ما که یکی از بچههام باید بره حوزه و البته با استفاده از چاشنی خرید یه دوچرخه منو حسابی جوگیر کرد. موافقت ابتدایی من سبب شد تا بابام با رئیس وقت حوزه یاسوج صحبت کنه و البته ایشون هم آدرس دبیرستان معارف رو برای تحصیل به بابامون بده.
راهنمایی که بودم یکی از بهترین درسهام ریاضی بود و نمرههام هم همیشه عالی. علاقه بسیاری داشتم که دبیرستان هم ریاضی رو ادامه بدم. صحبت بابام منو به سمت علوم انسانی سوق داد. بی خبری ما از وجود دبیرستان معارف سبب شد تا به آزمون کتبی دبیرستان نرسیم. البته چون معدل راهنماییم خوب بود(19/15)، مسئولین دبیرستان قبول کردن یه مصاحبه ای از ما بگیرن و در صورت تأیید ما هم بشیم،یکی از دانش آموزان دبیرستان. مصاحبه ما رو آقای جعفری گرفتن و بعد از دو هفته بهمون اعلام کردن که ما رو پذیرفتن. راستشو بگم تو این دو هفته بدم نمی اومد قبول نشم ولی وقتی شنیدم قبول شدم، خواستم از زیر کار در برم که با اخم و تخم بابا روبرو شدم. بابام می گفت که رو زدیم و با اینکه آزمون کتبی نداده بودی، پذیرشت کردن و حالا نمیشه نرفت و از این حرفها....
بالاخره ما هم معارفی شدیم و با شروع سال تحصیلی اومدیم قاطی دوستان. من که از اول به دلم نبود بیام دبیرستان، اوایل کار هم فشاری به ما اومد (دو شیفته درس خوندن)، که آرزو می کردم از دبیرستان بزنم بیرون؛ ولی خوب می دونستم که تلاش های مذبوحانه من راه به جایی نمی بره. با اینکه خونمون یاسوج بود ولی دو شیفته بودن و حجم بالای درسها و البته اشتیاق به تجربه فضای جدید، منو بر اون داشت که از خوابگاه استفاده کنم. یکی دو ماه که گذشت تازه به دبیرستان عادت کردم و البته یافتن دوستان خوب هم به مأنوس شدن من با دبیرستان بی تأثیر نبود.(سوای از ذغال خوب) عادت من به دبیرستان، باز هم منو از آرزوی خودم یعنی ریاضی خوندن غافل نمی کرد و هر از چند گاهی حسرت می خوردم که چرا نرفتم تیزهوشانو ...
هفت هشت ماهی که گذشت دیگه کاملاً شستشوی مغزی شدم و دل به علوم و معارف اسلامی دادم و از فضای صمیمی و معنویش بهرهها که نبردم. البته سختگیریها دلسوزانه آقای مهربان، تأثیر بهسزایی در درس خوندن همه بچه ها داشت که در نهایت امر خدا کمک و کرد و من هم به مثابه خیلی از دوستان، تو یکی از بهترین دانشگاه های ایران قبول شدم و ....
الان که به اون زمونا فکر می کنم، میبینم که خدا چقدر به من لطف داشته که توفیق تحصیل تو دبیرستان معارف رو به من داد. دو تا از برادرام رفتن تیزهوشان و جایی بهتر از دانشگاه آزاد سر در نیاروردن. حالا اینا به کنار، اون دوستایی هم که خودشون خوب درس خوندن و بعداً تو بهترین دانشگاههای ایران از جمله شریف قبول شدن هم آخر و عاقبتشون شد کارگری برا کشورهای غربی؛البته بهترینهاشون، اگه نه بقیه جایی بهتر از کارمندی ساده ادارات یا مؤسسات خصوصی نصیبشون نشد.
واقعاً مقوله علوم انسانی تو ایران مورد کم لطفی بسیار قرار گرفته و در سطح دبیرستان، به جز چند دبیرستان تو تهران، بقیه جاها کاملاً مهجور مونده. تأسیس دبیرستانهای معارف در همه نقاط کشور تا حدودی تونسته این خلأ رو پر کنه. مضاف بر این، دروس علوم اسلامی که تو این دبیرستان ها تدریس میشه و مشی تربیتی مسئولین اون، واقعاً زمینه مناسبی برای رشد علمی و اخلاقی بچهها فراهم کرده. این موضوع رو میشه در تربیت بسیاری از افراد با سواد و با اخلاق و متدین مشاهده کرد. نمونهاش همین دبیرستان یاسوج که هر ساله آمار قبولی خوبی داره و فارغ التحصیلاش هم عموماً افراد متدین و با اخلاق هستن.
به امید موفقیت و سرافرازی همه دوستان معارفی. راستی تا یادم نرفته، دست دوستانی که زحمت راه اندازی این وبلاگ رو کشیدن، مخصوصاً آقا سید عیسی حسنی درد نکنه.
التماس دعا
رهرو
مطالب مشابه :
پروفسور علیرضا شاپوری...
بچه های انسانی دبیرستان توحید شیراز - پروفسور علیرضا شاپوری - مردان بزرگ سال های پس از این
دلالی...
بچه های انسانی دبیرستان توحید شیراز - دلالی - مردان بزرگ سال های پس از این از مدرسه نمونه
انسان از دیدگاه زرتشت
بچه های مشاوره 86 1. توحید مطلق و ها قائم به ذات اهورا هستند که خود بازتابی است از تفکر
من، معارف و علوم انسانی
بچه های معارف واقعاً مقوله علوم انسانی تو ایران مورد کم لطفی مثلث توحید جدیدترین
گزارش تولد دهمین سال رهایی آقای حمید قالبپور
جمعیت احیای انسانی کنگره 60 توحید اکبری. آقای و خانم آنی ، بهزاد عزیز ، بچه های لژیونم
تاریخچه ولایت فقیه و مبانی آن
بچه های خوب و «عدل انسانی » ، هر دو عقلی اند و مانند توحید، جزء اصول دین می
فلسفه بعثت پیامبران
بچه های انتظار اخلاق متعالی انسانی كه روح دانش و اساسی پذیرش توحید است، همانگونه
برچسب :
بچه های انسانی توحید 1