یکی از موفق‌ترین جراحان قلب ایران، راز موفقیت‌هایش را با ما مطرح می‌کند

خونسردی و پشتکار، جزو خصوصیات جدانشدنی این چهره موفق هستند. و البته اشاره‌ای هم می‌کند به این‌که برای موفقیت فوق‌العاده در کار، باید کمی از وقت خانواده کم کرد و این اتفاق، یکی از مسایل همیشگی خانواده‌های جراحان متخصص است. رازهای موفقیت این جراح متخصص، می‌تواند به کار همه متخصصان دیگر نیز بیاید. یادمان باشد که زندگی، درست مثل قلب یک انسان، اتفاقی مهم، ظریف و تکرارنشدنی است که اگر خوب انجامش ندهیم، از دستش خواهیم داد. ما، یک بار بیشتر فرصت زندگی نداریم، پس درست مثل جراح قلب حاذق، باید نهایت دقت، ظرافت و سرعت عمل را در زندگی به خرج دهیم؛ و نهایت پشتکار و تلاش را. این، درس‌هایی است که یک فوق‌متخصص جراحی قلب، می‌تواند به ما بدهد.

  • روزهای هفته جراحی مثل شما، چطور می‌گذرد؟

- شش روز هفته را درگیر عمل جراحی‌ام. جمعه‌‌ها هم استراحت می‌کنم. بیشتر کار ما در اتاق عمل می‌گذرد. چون رشته ما هم فوق‌تخصصی است، به ندرت پیش می‌آید که تدریس داشته باشم، مگر به رزیدنت‌های جراحی قلب و...

  • شغل شما، که شغلی خاص و حساس است، چه ویژگی‌هایی دارد؟

- جراحی قلب، رشته‌ای بسیار دقیق و ظریف و در عین حال محتاج تجربه و مهارت بسیار است. البته دوستان جراح ما در همه رشته‌ها، باید این ویژگی‌ها را داشته باشند، اما غیرقابل جایگزین بودن قلب و حیاتی بودن این عضو، کار ما را متمایز می‌کند. حساسیت کار ما در این است که کوچک‌ترین اشتباهی، منجر به از دست دادن مریض خواهد شد. جراحان قلب، برای رسیدن به فوق تخصص، از یک طرف نیاز به همت و پشتکار و بیداری شب‌ها و رنج زیاد دارند، از طرف دیگر نیاز به مطالعه و دانش روز و آپ‌تودیت شدن. این دانش، روزبه‌روز در حال پیشرفت است و اهمال در این کار، باعث عقب افتادن جراح خواهد شد. ثالثا، جراح قلب نیاز به داشتن خصوصیاتی هم دارد. برای کسی که کار به این ظریفی انجام می‌دهد، دقت و صبر و حوصله، خیلی مهم است. دید سه‌بعدی هم مهم است، به خصوص در موردهایی که با ساختمان داخلی قلب سر و کار دارد. در کنار همه اینها، سرعت عمل هم به عنوان یک خصوصیت اجتناب‌ناپذیر دیگر است که جراح، باید داشته باشد. وقتی که قلب، مورد جراحی قرار می‌گیرد، عملا از کار می‌ایستد و هیچ تغذیه‌ای ندارد؛ چه از نظر مواد غذایی و چه از نظر اکسیژن. اگر جراحی، دقت و ظرافت را داشته باشد، ولی سرعت عمل نداشته باشد، قلب را از دست خواهد داد. جراح موفق، باید شجاعت انجام عمل‌های جراحی پیچیده را هم داشته باشد؛ که معمولا سخت و طولانی مدت‌اند. و البته به همه اینها، امکانات جراحی را هم باید اضافه کرد. جراحی قلب، از قانون همه یا هیچ استفاده می‌کند. باید همه تجهیزات، پیشرفته باشند، وگرنه بهتر است که از خیر این کار بگذرید. در کنار همه این خصوصیات فردی، وجود همکاران بسیار کارآمد در تیم جراحی قلب نیز بسیار مهم است. جراحی قلب، وابستگی زیادی به همکاران کاردیولوژی، بیهوشی، پمپ قلب و پرستاران متخصص اتاق عمل و آی سی یو دارد. اگر این تیم خوب مدیریت نشوند و کارشان را خوب انجام ندهند، مریض هر چقدر هم که خوب عمل شده باشد، بعد از آن دچار مشکل خواهد شد.

  • پس با این حساب، شغل شما هم مهارت‌های فردی می‌خواهد هم مهارت‌های اجتماعی؟

- دقیقا همین طور است.

  • اشاره کردید که به عنوان کاری ظریف، شغل شما نیازمند برخوردهای ظریفی هم هست. بالاخره اگر روزی، جراح استرس یا مشکلی شخصی داشته باشد، قطعا روی عمل‌های جراحی‌اش هم تاثیر می‌گذارد. آرامش حرفه‌ای مورد نیاز کارتان را چطور به دست می‌آورید؟

- جراحی قلب، خودبه‌خود رشته استرس‌زایی هست، چون شما با حساس‌ترین قسمت بدن مریض سر و کار دارید. جراحانی در این کار موفق‌ترند که بتوانند استرس‌ها و نگرانی‌ها را مدیریت کنند و روی آنها، تسلط داشته باشند. این استرس‌ها، نه تنها قبل از عمل، که ممکن است موقع عمل جراحی هم پیش بیاید و برای جلوگیری از ایجاد مشکل حادتر، جراح باید هم قدرت مدیریت خودش و هم قدرت مدیریت تیم جراحی‌اش را داشته باشد، در غیر این صورت نتیجه معکوسی خواهد گرفت.

  • شما آدم خونسردی هستید؟

- بسیار زیاد.

  • چطور این خونسردی را به دست آورده‌اید؟

- فکر می‌کنم بیشترش ذاتی است. بعضی‌ها، ذاتا خونسردند، بعضی‌ها هم ذاتا برون‌گرا هستند و احساسات خودشان را، سریع به اطرافیان منتقل می‌کنند. در این‌که تمرین، چقدر روی کسب این خونسردی تاثیر دارد، خیلی مطمئن نیستم، ولی قاعدتا بی‌تاثیر هم نیست؛ که جراح در طول زمان، یاد بگیرد استرسش را کنترل کند.

  • این خونسردی، وارد روابط فردی شما که نمی‌شود، می‌شود؟

- (لبخند) در روابط اجتماعی و خانوادگی‌ام هم عمدتا خونسردم، بقیه که این را می‌گویند.

  • پس همسرتان از این بابت، باید احساس خوشبختی زیادی کنند، نه؟

- امیدوارم این‌‌طور باشد.

  • از مهارت‌های مدیریت ذهن هم برای کنترل استرس‌ها و نگرانی‌هایتان استفاده می‌کنید؟

- بالاخره روش‌هایی هم هستند که جراح، یاد می‌گیرد از آنها استفاده کند. مثلا اگر با استرس سر عمل جراحی برود، به خودش تلقین می‌کند که باید آرامشش را حفظ کند و وضعیت کنترل‌شدنی است و مواردی مثل این را قبلا هم انجام داده.

  • از همت و پشتکار صحبت کردید که هر جراح قلبی، باید داشته باشد. این همت بلند، در مورد شما چند سال طول کشید؟

- از کودکی، شرایط خاصی داشتم، هدفم مشخص بود. خانواده‌ام می‌گفتند قبل از این‌که مدرسه بروم، مشخص بود که می‌خواستم جراح قلب شوم.

  • یعنی در آن سن و سال کم، دقیقا از کلمه جراحی قلب استفاده می‌کردید؟

- برای مادرم، مهم بود که من، موفق باشم، جراح قلب باشم. احتمالا این، بذری بود که مادرم در ذهنم کاشته بود. ولی خودم هم دوست داشتم که این اتفاق بیفتد. در طول تحصیل، همیشه رتبه یک کلاس و دانشگاه بودم. وقتی پزشکی عمومی‌ را تمام کردم، راه‌های دیگری هم پیش رویم بود، رشته‌های راحت‌تر و لوکس‌تر دیگر. حتی یکی از آنها را هم ادامه دادم، اما دیدم با من سازگار نیست. این بود که برگشتم و جراحی قلب را انتخاب کردم، با این‌که می‌دانستم رشته بسیار سختی است.

  • چرا؟

- اول باید جراح عمومی شوید، کشیک‌های سنگین و فشار کاری زیادی دارد و این‌که باز هم مطمئن نیستید که حتما جراح قلب خواهید شد. من، این ریسک را کردم و سختی‌اش را پذیرفتم. الان هم وقتی گذشته‌ام را نگاه می‌کنم، خدا را شکر می‌کنم که اشتباه نکرده‌ام.

  • در این مدت، دلسرد هم می‌شدید؟

- فشار کاری زیاد و نامشخص بودن آینده، گاهی باعث تردید می‌شد. یادم می‌آید زمانی که پزشکی عمومی را تمام کردم، باید رشته بعدی‌ام را انتخاب می‌کردم. بین دوراهی رشته‌ای لوکس و راحت و رشته جراحی قلب، ماه‌‌ها گیر کرده بودم. می‌دانستم جراحی قلب، رشته‌ای سخت است، باید خصوصیات خودم را هم مرور می‌کردم تا ببینم می‌توانم از پس این کار بربیایم یا نه. یک شب پای تلویزیون نشسته بودم. داشت نمایش سیرک نشان می‌داد. سیرک‌بازان، کارهای فوق‌العاده عجیبی می‌کردند که دهان آدم را از تعجب، باز نگه می‌داشت. یک لحظه به خودم گفتم که این، نشان می‌دهد که هر کسی، با تمرین می‌تواند هر کاری را انجام بدهد. این سیرک‌بازانی که این کارهای خارق‌العاده را هم انجام می‌دهند، جز تمرین کاری نکرده‌اند، پس من هم اگر بروم جراحی قلب، با تمرین می‌توانم انجامش بدهم. این شد که دیگر، تصمیم قطعی‌ام را گرفتم.

  • از اولین جراح قلب مصنوعی جهان، علت موفقیتش را پرسیدند، گفت تمرین، تمرین و تمرین. واقعا جایگاه تمرین و صبوری بر این تمرینات، چقدر در موفق شدن مهم است؟

- بسیار بسیار زیاد، مثل رشته‌های دیگر. شاید شما روش انجام کاری و پیچ و خم‌هایش را بدانید، اما تا تمرین نکنید، بر آن مسلط نخواهید شد. به خاطر همین، جراحان دوست دارند تا جایی که ممکن است، عمل جراحی بکنند، چه در دوران رزیدنتی‌شان، چه بعد از آن. چون هر چقدر بیشتر عمل کنند،‌ مسلط‌‌تر خواهند شد. زمانی که آدم تازه فارغ‌التحصیل شده و عملی می‌کند، فکر می‌‌کند چقدر خوب انجامش داده. اما 10 سال بعد که تجربه و دانش بیشتری به دست آورد، متوجه می‌شود که همان عمل را می‌توانست بهتر و ساده‌تر انجام بدهد.

  • از آن‌جایی که افرادی با گرایش‌ها و شغل‌ها و تخصص‌های دیگر ممکن است این مصاحبه را بخوانند، از شما می‌پرسم که تمرین کردن برای متخصص شدن در هر رشته‌ای، آیا قاعده خاصی دارد یا همین‌جوری تمرین می‌کنیم و همه چیز درست می‌شود؟

- همین‌جوری که نیست، چند تا اصل خیلی مهم دارد. تمرین باید بر اساس روش صحیح باشد. یعنی این‌که آدم فکر نکند کاری که دارد انجامش می‌دهد، بهترین روش ممکن است، باید روش‌های دیگر را هم ببیند و مطالعه کند.

  • چطوری؟

- با مطالعه و دیدن مراکز دیگر. معتقدم که جراح قلب یا هر رشته دیگری، نباید خودش را محدود کند به روش‌هایی که به صورت انفرادی یاد گرفته. همیشه تاکیدم بر این بوده عملی را که حتی خیلی خوب انجام می‌دهم، باید بروم و جایی دیگر هم ببینم، چه داخل یا خارج کشور. بعد از هر دیدنی، یک امتیاز به دست می‌آورم که مجموعه این امتیازها و نکته‌ها در کنار هم، می‌تواند روش اختصاصی هر کسی را بسازد تا روشی را که می‌دانید کامل‌ترین است، تمرین کنید، نه روشی را که مرسوم است یا یک‌بار بیشتر ندیده‌اید. باید بهترین روش‌ها را از منابع مختلف گرفت و روی آنها، تمرین کرد.

  • قائل به تجسم و تصویرسازی و تمرینات ذهنی هم هستید یا این‌که فکر می‌کنید فقط و فقط، تمرینات واقعی به کارتان می‌آید؟

- به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. من خیلی این کار را انجام می‌دهم. عمل جراحی‌ای را که می‌خواهم انجام بدهم یا حتی عملی را که قرار نیست انجام بدهم و فقط خوانده‌ام، مرحله به مرحله در ذهنم بازسازی می‌کنم. خودم را جای جراح مورد نظر می‌گذارم یا در شرایطی که مشکل غیرمنتظره‌ای پیش آمده، بعد کارهایی را که باید انجام بدهم، مرور می‌کنم. این کار را آن‌قدر انجام می‌دهم تا ملکه ذهنم شود، تا وقتی که در واقعیت با آن‌ روبه‌رو می‌شوم، بدون کمترین نیاز به فکر کردن، انجامش بدهم. این کار را زیاد انجام می‌دهم، چون در زمانی که عمل جراحی واقعی انجام می‌شود، فرصتی برای آزمون و خطا وجود ندارد، باید کاملا آماده بود.

  • آقای دکتر! خودتان، خانواده‌تان و اطرافیانتان، چقدر به این اعتباری که به دست آورده‌اید،‌ افتخار می‌کنید؟

- خودم که خیلی زیاد، نه به خاطر افتخارش، به خاطر کمکی که می‌توانم به مریض‌هایم بکنم. چیزی برایم خوشحال‌‌کننده‌تر از این نیست که مادری، که ماه‌‌ها بچه‌اش مشکل قلبی داشته و درگیرش بوده، به مطب من می‌آید و با یک مشکل و معضل حل شده، از مطب من خارج می‌شود. در مورد این‌که خانواده‌ام به من افتخار می‌کنند، باید از خودشان بپرسید. قطعا، آن‌ها هم خوشحال‌اند که پدر و همسر خانواده، در کارش موفق است. اما متاسفانه همه موفقیت‌‌ها با هم به دست نمی‌آید. اگر می‌خواهید در کارتان، فوق‌العاده موفق باشید، متاسفانه مجبورید از زمان خانواده‌تان کم کنید. این معضل را بیشتر جراحان و خانواده‌هاشان دارند که اندازه‌ای که خانواده دوست دارد، کنارشان نیستند. ولی چون می‌بینند که این جراح‌، دارد خدمت مهمی به دیگران می‌کند، فداکاری ‌کرده و او را تشویق به ادامه این راه می‌کنند.

  • قشنگ‌ترین بازخوردی که از کارتان داشته‌اید، چه بوده؟

- دیدن مادرانی که بچه‌شان با مشکل قلبی به دنیا آمده و تا الان، آرام و قرار نداشته‌‌اند، چرا که فکر می‌کرده‌اند هر لحظه‌ ممکن است دلبند‌شان را از دست بدهند؛ وقتی که این مسئله برایشان تمام می‌شود و خوشحال‌اند خیلی لحظه قشنگی است. اما شاید حساس ترین لحظه کاری من زمانی بود که مجبور شدم با همکاری دوستان، مادرم را در یک شرایط بحرانی عمل کنم و به کمک خداوند ایشان نجات پیدا کردند. البته این کار را به هیچ عنوان توصیه نمی‌کنم.

  • نماد زندگی فیزیکی انسان چیست؟

- قاعدتا قلب. حتی اگر قلب را به عنوان مرکز دوست داشتن و ایمان و عشق قبول نداشته باشید، اما از نظر فیزیکی هم، مظهر زندگی است.

  • چه احساسی دارید از این‌که با تخصص خودتان، هزاران زندگی را نجات می‌دهید؟

- شکرگزاری، که خدا این موقعیت را برایم پیش آورده که در این مسیر بیفتم. تردید ندارم که دست‌هایی در کار بوده تا من در این مسیر بیفتم.

  • و طلایی‌ترین قانون شما برای موفقیت شخصی؟

- پشتکار، پشتکار و باز هم پشتکار.

  • و تعریف شخصی شما از پشتکار؟

- رها نکردن کاری تا زمانی که به بهترین شکل، انجامش بدهیم. این تعریف، هم زمان تحصیل، هم زمان کار، درست است. و این‌که سختی‌ها، آدم را ناامید نکند تا هم‌چنان برود جلو. همیشه تاکید می‌کنم که مهم نیست آدم پزشک، مهندس، هنرمند و یا کارگر باشد مهم این است که در هر شغلی کار خود را درست انجام دهد و سعی کند جزو بهترین ها باشد.

در صورتی که مایل به طرح پرسش با آقای دکتر امیر غفران هستید می‌توانید به نشانی [email protected] ایمیل بزنید.


مطالب مشابه :


بهترين جراح مغز و اعصاب دنیا

بهترين جراح مغز و به عهده داشت و در سال ۱۳۷۱ به متخصص طب فيزيكي و توانبخشي




بهترین روش پیشگیری از بارداری در ابتدای ازدواج

جـــراح و متخصص کلیه و مجاری ادراری - بهترین روش پیشگیری بهبود شرایط جسمی ‌و روحی در آنان




بهترین حالات جنسی

جـــراح و متخصص کلیه و مجاری ادراری - بهترین یکی از چالش های متعدد آقایون این است که در




11 پزشک متخصص و فوق تخصص در بروجرد جذب شد

11 پزشک متخصص و فوق تخصص در ایران اسلامی به ازدواج چند مرحله ای بهترین




یکی از موفق‌ترین جراحان قلب ایران، راز موفقیت‌هایش را با ما مطرح می‌کند

یکی از موفق‌ترین جراحان قلب ایران قلب و پرستاران متخصص جراح قلب شوم. یعنی در




بهترین انتخاب برای درمان بدخیمی مثانه

جـــراح و متخصص کلیه و مجاری ادراری - بهترین انتخاب ترکيبی 48درصد و در گروه




پاسخ بهترین پزشکان ایران به سوالات شما -2

پاسخ بهترین پزشکان ایران به دکتر تراب پرهیز، جراح و متخصص ببرند و در کودکانی که




بهترین روش رفتار درمانی برای اصلاح انزال زودرس

جـــراح و متخصص بهترین روش رفتار بعد از چند روز تمرين اوليه ، سكس به روشی كه مرد در زير و




برچسب :