َتأثیر آموزش هنر در مدارس دوره ی ابتدایی

َتأثیر آموزش هنر در مدارس دوره ی ابتدایی

 

 

چکیده: آدمی در دوران حیات و در جهت رشد و کمال ابعاد وجود خود و برقرار سازگاری و تعادل لازم با موقعیت ها ، می باید قادر باشد به حل مسائل پرداخته و بر موانع یا مشکلاتی که بر سر راه رسیدن به هدف مورد نظر موجود است ، غلبه ند . مهمترین هدف آموزش و پرورش شناخت استعدادهای دانش آموزان ، شکوفا نمودن آنها و ایجاد مهارت کافی در ابعاد مختلف رشد می باشد . فعالیت های هنری وسیله ارتباط فکر و بیان است بنابراین از طریق آن می توان ارتباط مؤثری با دیگران برقرار کرده و آن را برای تربیت عقلانی ، عاطفی و اجتماعی افراد بکار برد . این امر موجب بروز تمایلات ، افکار ، احساسات و تجارب فردی می گردد . هنر در فرآیند خلاقیت هنری شخصیت را پرورش داده و آنچه را به زبان نمی آید ، بیان می کند زیرا وسیله بیان خویشتن است و به عنوان صمیمانه ترین زبان احساسات محسوب می شود . زبان هنر ، اصیل ترین ، خالص ترین و رساترین زبانهاست که به کمک آن می توان افراد جامعه را به سوی پیشرفت و تعالی سوق داد . بنابراین به اقتضای وسعت و جنبه های متفاوت هنر باید از آن بحث و گفتگو شود تا ارزش واقعی آن آشکار گردد . زمانی که پهنای گیتی به روی انسان گشوده می شود ، پرورش تصور خلاق در کودکان و هدایت آنها به قدرت درک و تشخیص رویدادهای اطراف اهمیت ویژه ای می یابد . رشد حافظه احساسی و حس زیبا شناختی و پرورش تصورات عینی و خلاق دانش آموزان یکی از مسایل ضروری مدارس کنونی است و درس هنر همچون سایر درس ها ، اهمیت زیاد در پرورش این ویژگی ها دارد .


متن مقاله:

آشنایی کودکان با اساس هنرها نه تنها به آنان یارای بیان اندیشه با شیوه های هنری ( زبان هنر) را می دهد ، بلکه قدرت تجزیه و تحلیل رویدادهای اطراف و همچنین دقت را در آنها تقویت می کند . سیر تکاملی هنر با فعالیت چوپای ذهن ، رشد اندیشه های پر بار و ذوق هنری ، دقت حافظه نظری ، فعالیت فیزیکی و سنجش نظری ، ارتباط نزدیک

 

دارد . در مدارس می توان از طریق آموزش هنر به پرورش گرایش های مطلوب تقویت ارزشها و فرهنگ های مورد نظر در دانش آموزان پرداخت و از آن بعنوان وسیله ای مؤثر در جهت آموزش مفاهیم و اصول رشد از جنبه های عقلانی ، اجتماعی ، عاطفی و اخلاقی افراد بهره مند شد .

با درس هنر پیش از سایر دروس می توان به ارتقاء قدرت خلاقیت و تخیل فراگیران پرداخت چرا که هنر کوشش زیبایی است و می تواند در کنار دنیای واقعی ، دنیایی خیالی مملو از نقش ها و احساسات بی شائبه خلق کند .

هنر شکننده ی سدهایی است که میان آدمیان در ملل مختلف بوجود آمده است ، یک رابطه بین المللی است که موجب نزدیکی میان نخبگان ملل و نژادها می گردد .

با در نظر گرفتن گرایش انسان به زیبایی ها و میل به کمال در آنان و مطابقت دادن آن با

کارکردهای آموزشی ، پرورشی هنر ، به راحتی می توان دریافت که انسان چه آگاهانه و چه ناآگاه خواستار زیبایی است کسی که در محیط کار و زندگی خود سعی می کند محیط دلپذیر ، منظم و آراسته ایجاد کند . معلمی که با استفاده از گچ های رنگی در ترسیم تصاویر فرمها و . . . بر روی تابلوی کلاس تدریس می کند ، مادری که با وسواس زیاد درصدد انتخاب لباسی با رنگ و شکل مناسب و دلخواه برای فرزند خویش است . هر کدام چه بدانند و چه نه به نوعی هنرمند هستند .

از سوی دیگر گفتیم که هنر در زمینه تعلیم و تربیت و کشف استعدادهای خلاقه دانش آموزان نقش حیاتی داشته و قادر است یک انسان کوچک را به سوی جهان نوآوری ها و خلاقیت ها رهنمون ساخته و او را با گنج های گرانبهای فرهنگ و هنر آشنا سازد .

 

 

 

امروزه دانشمندان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت اهمیت مسئله را به وضوح دریافته و درصدد بهره گیری از ویژگی های درس هنر ، برای آموزش مهارت های هنری ، شادی آفرین و لذتبخش نمودن فرآیند یاددهی- یادگیری هستند . توجه به پرورش ابعاد چند گانة هوش ، برنامه ریزی برای پرورش خلاقیت ها از طریق فعالیت های گروهی ، مشارکتی و آزادانه دانش آموزان مصادیقی به این مطلب می باشد .

پس باید قابلیت های آن را در گستره های مختلف شناخت و تناسب با آن از این موهبت بهره مند شد . گروهی از زبان هنر برای توسعه آموزش و پرورش ، تعدادی نیز برای توسعه

اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی و . . . استفاده می نمایند .

      v         اهداف هنر در مدارس دوره ی ابتدایی

1 . کمک به تحقق اهداف آموزش و پرورش دورة ابتدایی از طریق درس هنر

2 . شناساندن رشته های هنری و آموزش مهارت های هنری .

      v         اهداف شناختی

1 . آشنایی با طبیعت به عنوان منبع الهام آفرینش های هنری

2 . آشنایی با رشته های هنری

3 . آشنایی مقدماتی با ابزار و مواد هر یک از دسته های هنری .

      v         اهداف نگرشی

1 . تمایل به کسب تجربه در رشته های مختلف هنری

2 . علاقه به کاوشگری در زمینه های هنری

3 . توجه به توانایی های فرد و کسب اعتماد به نفس .

4 . توجه به حفظ میراث فرهنگی و احترام به هنرمندان و آثار هنری

5 . توجه به حفظ آثار خود و دیگران

6 . توجه به زیبایی های طبیعت

7 . تقویت حس زیباشناسی و زیبا دوستی .

8 . تمایل به برقراری ارتباط با دیگران

9 . تمایل به مشارکت در فعالیت های هنری گروهی .

10 . تمایل به ابراز افکار ، علایق و احساسات خود

 

      v         اهداف مهارتی

1 . توانایی کاربرد حواس

2 . توانایی در گفتار

3 . توانایی در انجام صحیح حرکات

4 . توانایی مقدماتی کاربرد و اصول هر یک از رشته های هنری

5 . توانایی استفاده از ابزار ، مواد و فنون ساده در فعالیت های هنری

6 . توانایی بیان افکار و احساسات در فعالیت های هنری

7 . توانایی برقرار ارتباط اجتماعی

8 . توانایی توصیف و بررسی فعالیت های هنری خود و دیگران .

 

      v         رویکردهای آموزشی و پرورشی هنر کودکان :

شناخت ویژگی های روحی و روانی کودکان

در فرآیند یاددهی- یادگیری شناخت ویژگی های روحی و روانی کودکان ، کمبودها ، استعداد ، علایق ، توانائی ها و ناتوانی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و حساسیت این

امر در آموزش و پرورش ابتدایی بیشتر از سایر دوره های تحصیلی است و ما در صورتی موفق عمل خواهیم کرد که کودکان را شناختند و آموزش های آن را منطبق با نیازها و تمایلات کودکان اولیه نماییم و بنا به قولی ‹‹  از کودکان بیاموزیم که چگونه آنها را آموزش دهیم ›› .

آموزش از کودک در حقیقت شناخت آنان و تشخیص نیازهایشان می باشد . کودک همان چیزی را می گوید ، می نویسد و رسم می کند که واقعیت های وجودی اش را تشکیل داده و از اعماق نهاداش برخواسته است . نه محافظه کارانه بر حذر کرده ، نا قید و بندی بر آن قائل شده و نه ترسی از بیان آن داشته همان گونه که فکر می کنید بیان هنری پیدا می کند .

کودک ممکن است در حرف زدن و در جریان گفتگو دروغ بگوید ، اما در نقاشی هایش هرگز نمی تواند دروغ گو باشد . کودکان در آثار هنری خود به نوعی آرزوها و ایده آلهای خود را بیان می کنند . بنابراین با اتکاء به فعالیت های هنری کودکان ، می توان پی به ابعاد ناشناخته و بر دوی برد و او را در راه رسیدن به آرمان هایش کمک نمود .

 

      v         پرورش تفکر منطقی و تفکر منعطف

آموزش ‹‹  چگونه فکر کردن ›› می تواند یکی از اهداف عمدة آموزش و پرورش کودکان باشد که فراتر و بی مشکل تر از آموزش ‹‹  فکر کردن ›› می باشد . در بحث ‹‹ چگونه اندیشیدن ›› دانش آموز انگیزه ها و راهها را جستجو کرده و دخانیات و تجربیات خود را در

جهت تولید فکری جدید بکار می گیرد لکن در بحث ‹‹ فکر کردن ›› ذهن دانش آموز به نوعی محدودتر شده و اگر خیلی موفق باشد در جریان عادات دنبال موضوعی دیکته شده می اندیشد و چنانچه از قالب آن موضوع خارج شود ممکن است از به خاطر عدم آشنایی با هماهنگی ، تضاد ، تشابه ، تقارن ، توازن و . . .  صحبت می شود که به اشکال و صورت های مختلف در آثار کودکان نمود عینی پیدا کرده و در رشد شخصیتی آنان اثر گذار می شوند در نتیجه وقتی این نگرش ها جنس منطق در ذهن آنها پدیدار گشته و همواره در جریان امور زندگی فردی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و هنری آنان مداخله می کند .

       v         پرورش خلاقیت :

کودک همواره با ذهنی سیال جستجو می کند . نقطه ها ، خط ها ، سطح ها ، حجم ها و . . . را به جولان در آورد و در عرصه اثر هنری خود هر طور که بخواهد به آنها سامان می دهد و آرزوها ، آمال و امیال خود را در صورت هدایت صحیح توسط معلم به معرض دید همگان می گذارد .

v         کودک محوری :

در تعلیم و تربیت ، محور فعالیت کودک است یعنی تمایل برنامه ها و اهداف باید مطابق نیازها و خواسته های دانش آموز تعیین شود . کودک هست که تصمیم می گیرد در چه زمینه ای پرورش یابد و رسالت آموزش و پرورش هدایت و جهت دادن به آن است ، نه ارایه

اطلاعاتی که فکر می کند ، باید دانش آموزان آنها را بیاموزند در حقیقت وظیفه اصلی ایجاد انگیزه ، نیاز و تشنه تر کردن کودکان برای یادگیری است .

       v         فرآیند محور بودن فعالیت های هنری کودکان

رمز و رازهای زیادی فضای فکری کودکان را احاطه کرده که می خواهند اسرار آنها را فاش سازند . اساسا به دنبال مجهولات کشتن امر و فطری در نهاد بشر است . پس باید مدام در حال مشاهده ، تمرین و جستجو باشد تا پاسخی به پرسش هایشان بیابند ، شاید بخاطر همین است که کودکان مدام از بزرگترها سئوال دارند . . . سئوالاتی مانند : چرا کوه این مشکلی است؟ خورشید چیست ؟ باران چگونه می بارد ؟ . . .

      v         پرورش حس کنجکاوی و جستجوگری

براساس مطالعات انجام یافته و عقاید اندیشمندان ، کنجکاوی از حس هایی است که در کودکان به شدت بروز و ظهور می یابد و شاید این بخاطر تجربیات اندکش از پدیده های پیرامونی است و با پرسش هایی از پدر ، مادر ، خواهر ،  بردار و . . . شروع می شود . چنانچه این پرسش ها از سوی بزرگترها جدی گرفته نشوند . در حقیقت ‹‹  بی تفاوتی ›› به وی آموزش داده می شود و کم کم اتفاقات و پدیده هایی که روزی برایش جالب می نمودند ، عادی شده و این سئوالات بدون پاسخ در تاریک خانه ذهن آنان مدفون می شوند . ناگفته نماند که با نرمش های فکری ذکر شده دانش آموزان به طور غیر مستقیم از مطلق گرایی فاصله گرفته و به همان میزان نسبی گرا می شوند . همان طور که می دانیم نسبی گرایی همیشه سئوالاتی را در اطراف خود برای طرح کردن دارد که می توانند کلید بروز خلاقیت ها گردد از دانشمند بزرگ ‹‹  آلبرت انیشتین ›› پرسیدند چطور شد که به این درجه از علم دست یافتید در پاسخ گفت : ‹‹  من دارای توانایی های خاص نیستم ، فقط کنجکاوی بیشتری داشتم ›› .

 

      v         ارتباط هنر با رشد شناختی

ارتباط بین هنر و رشد شناختی شاید یکی از اساسی ترین دلایل آموزش هنر در آموزش و پرورش دورة ابتدایی باشد . برای یک خردسال ساختار هنری یکی از اثر بخش ترین شیوه ها به منظور درک ، ساماندهی و یکپارچه سازی مفاهیم است .

خاطر نشان می سازد که از بدو تولد تا 10 سالگی ، ارتباطی مثبت بین توانایی هوشی و مهارت هنری دارد . ‹‹  هنر کمک می کند تا کودکان ابعاد ناشناخته را نشان و کشف کنند و موجبات رشد شناختی خویش را فراهم آورد که شامل طبقه بندی و سازماندهی رویدادها بازشناسی ارتباطات بین خودشان و اشیاء و بازشناسی پدیده هایی که یک رویداد خاص ، یا تجربه ای را متمایز می سازد . ››

      v         بیان خویشتن کودک :

کودکان در نقاشی وجودشان را خالصانه بروز می دهند .

به قول اندیشمندی ‹‹  نقاشی پلی است برای دستیابی به اندیشه ی کودک ›› .

چقدر خوب است که معلمان عزیز از این راه بهترین طریق شناخت ابعاد وجودی کودک است ، با کودکان ارتباط برقرار نموده و آموزش هایشان را منطبق با شناخت بدست آمده و در جهت علایق و استعدادهای کودکان حتی در سایر دروس ارائه نمایند .

      v         ناآگاهانه بودن

ناآگاهانه بودن برخی از رفتارها در آثار هنری کودکان به وضوح رخ می نمایاند . ممکن است این حرکتها بطور غریزی اتفاق افتد و یا عوامل بیرونی دلیل آن باشند . شاید همین حرکتها و رفتارهای تصادفی هستند که ذهن کودکان را درگیر جستجو می کنند و به نوعی آنان را وادار می کنند تا دست به تجربیات مختلفی بزنند و با تلفیق کنش های ناآگاهانه و اتفاقی تا دانش و تصورات خود ، تعلم و انسجامی خاص در کارشان بوجود آورند .

       v         قالب شکنی

قریب به اتفاق کودکان مایلند هر آنچه دلشان می خواهد انجام دهند و در این مورد هیچ چیزی سد راه آنها نباشد . آزاد اندیشی ، دلخواه آنان است . کودکان از محدودیت ها ، قید و بندها ، حصارها و مواردی از این قبیل متنفرند و همواره در تلاشند این قالب ها را شکسته و فراتر از چارچوب و اصول هایش روند .

 

      v         تجربه گرایی و فرآیند محور بودن .

کودکان وقتی مشغول انجام کاری هستند مدام در حال تجربه اند چه بسا وقتی مشغول انجام کارهای هنری هستند در مرحله ای کار کودک بنظر ما تمام شده برسد و در آن مقطع کاری آن را زیبا و کامل ارزیابی کنیم . شاید همین مرحله لحظه آغاز کار کودک باشد و او بخواهد آن را تکمیل کند . در جریان تکمیل احتمالا این طور فکر کنیم که او کارش را خراب کرده است و اگر بیشتر از آن مرحله ادامه نمی داد بهتر بود .

      v         نماد گرایی منجر به واقع گرایی

کودک برای بیان هنری به رمز نشانه های مخصوص خود پناه می برد . هر کودکی رمزی دارد که در قالب رنگ یا فرح ، خط ، حرکت ، آهنگ و . . . تجلی می یابد سمبل در نزد کودکان حکایت از صداقت سرانگشتان و فطرت پر بارش می کند . با شناخت این سمبل ها می توان کودک را درک کرد . هر چه کودک با جلوه های ظاهری آفرینش بیشتر آشنا می شود ، علائم و نمادها کم رنگ تر شده و تفکر رئالیستی و واقع گرایی در آنها تقویت می شود و این مسئله در پایه های تحصیلی بالاتر دوره ابتدایی قابل مشاهده است .

 

 

      v         ویژگی معلم هنر

به منظور محقق ساختن اهداف بر شمرده برای درس هنر معلم نقش تعیین کننده ای داشته و در صورت داشتن ویژگی هایی می تواند دانش آموزان را به سر منزل مقصود رهنمون شود

معلم هشیار و آگاه می تواند با محدودیت های باز دارنده در فرآیند یاددهی- یادگیری درگیر شده و راه حل های مناسبی را برای نیل به هدف پیدا نماید . معلمان اذعان داشته اند که برای اداره کلاس درس هنر لازم است خصوصیات زیر را داشته باشند :

1 . داشتن ذوق هنری ، حوصله و علاقه

2 . آشنایی نسبی با رشته های هنری ، مبانی و ابزارهایی که برای انجام فعالیت هنری لازم است .

3 . دوست داشتن کودکان و ایجاد ارتباط مطلوب با آنان .

4 . آشنایی با ویژگی های روانی دانش آموزان دوره ابتدایی

5 . آگاهی از اهداف و محتوای سایر دروس دوره ابتدایی .

6 . آشنایی با روشهای مطلوب تدریس و نحوه تدریس درس هنر .

 v         عوامل بالنده و باز دارنده در روند فعالیت های هنری دانش آموزان

 

 

 

       v         ارزشیابی فعالیت های هنری کودکان

در آموزش و پرورش دوره ی ابتدایی ارزشیابی از فعالیت های هنری بیشتر به منظور بالا بردن شناخت کودک نیست به خود و محیط پیرامون ، بالا بردن قدرت ، تجزیه و تحلیل ، تقویت

روحیه انتقادگری و انتقاد پذیری ، بالا بردن توان ابراز نظر و شناخت استعدادها ، علائق و تمایلات آنان و مواردی از این قبیل انجام می گیرد .

      v         معیارهای عمومی ارزشیابی

1 . ارزشیابی به صورت مستمر صورت گیرد .

2 . ارزشیابی باید بعنوان بخشی از مراحل یاددهی- یادگیری در جریان فعالیت های هنری باشد .

3 . ارزشیابی باید براساس اصول و فلسفه تعلیم و تربیت انجام یابد .

4 . معیارهای ارزشیابی براساس نیازهای کودک استوار باشد .

5 . معیارها باید همچون تغییر کودک مدام تغییر یابد .

      v         معیارهای جزئی ارزشیابی

1 . طرز تلقی های کودک از هنر و استنباطش نسبت به آن .

2 . دانستنی ها ( اصطلاحات ، ابزار و مواد هنری ، عادتها و فنون ، دانستن داستان هنر ، خانه و . . . )

3 . مشاهده نمود تعاون اجتماعی ، مشارکت ، نوع دوستی ، مثبت اندیشی و . . .

 

4 . شرکت در تجارب هنری و فعالیت های گروهی و مباحث دیگران .

5 . امکان اظهار نظر دانش آموز در خصوص کار خود و دیگران .

6 . پذیرش انتقادهای دیگران

7 . نمود اعتماد به نفس در کارهای هنری کودکان .

8 . محدود ، قالبی و کلیشه ای نبودن رفتارهای هنری

9 . آزمودن حالت های مختلف مواد در اختیار ، با ایده های مختلف

10 . اظهار نظر در مورد آثار هنرمندان بزرگ .

       v         حوزه های هنری قابل طرح در مدارس ابتدایی

امروزه رشته های هنری از تنوع بالایی برخوردار است و پرداختن به تمامی آنها در مدارس ضرورتی ندارد . لیکن می توان برحسب توانایی ها ، نیازها و تمایلات کودکان از آنها بهره برد . در این میان با توجه به شرایط و موقعیت های موجود در مدارس به چند مورد از رشته های هنری اشاره می شود که تا حد بسیار زیادی انتظارات ما را برآورده می سازند .

الف )  نقاشی :

با توجه به اینکه کودکان از هیجده ماهگی و شاید قبل از آن خط فعل کردن را آغاز می کنند و بدین وسیله آثاری از

 

 

انرژی و پتانسیل موجود در وجودشان را بر روی کاغذ و سایر سطوح نمایان می سازند . نقاشی کردن بیشتر مورد توجه آنان است . این مسئله زمینه را برای معلمان و مربیان خردمند آماده می سازد تا آنان را بهتر شناخته و آموزش هایشان را متناسب با علایق ، توانایی ها و نیازهای آنان استوار سازند . با وجود این اگر کودکانی نیست به دیگران خلاق

تر باشند . یک نظام آموزشی خشن و آنستی ناپذیر و سرکوب کننده می تواند آنها را از آ‍فرینندگی دور کند . اینکه می گویند استعداد و قریحه بهرحال خود را نشان می دهد دخلری ساده لوحانه است . بنابراین مفهوم ‹‹  استعداد ››  مجزا از سیاق اجتماعی از نظر تعلیم و تربیت فاقد بهره دهی است ، زیرا مسئله مهم اثرات به محیط و یا آموزش ناقص را نادیده می گیرد .

اکثر جوانان اهمیت فراوانی برای دوباره سازی کامل واقعیات بیرونی قائل هستند از نظر آنها هنرمند باید درست مثل یک دوربین عکاسی همه چیز را عینا نسبت به خودش ترسیم کند .

کودکان خردسال ، بر عکس به نظر می رسند که بیشتر جذب رنگ ، نور ، شکل می شوند تا شباهت به مدل . در عرصة نقاشی از نظر کودک ، بیش از آنکه نتیجه و محصول کار جالب باشد . اجرای آن اهمیت دارد . بزرگسالان نباید در پی آن باشند که آثار کودکان از نظر صوری صحیح باشد و یا اگر درست کشید به او جایزه بدهند . ‹‹  لدبار دورادیس ›› به والدین برای تصحیح زودرس نقاشی های کودکان هشدار داده است و عقیده دارد که این امر باعث آشفتگی و انهدام عنصر الهام در نقاشی و گرافیک می شود . هنوز بسیاری از والدین یا معلمین ، نقاشی کودکان را به کپی کردن محدود می کنند . اگر کودکی به ابتکار خود از نقاشی های دیگر کودکان کپی بردارد می توان گفت که به خود اطمینان ندارد ، یا چیزی برای بیان ندارد .

 

 

 

مدرسه با مهم جلوه دادن پیش از حد مفاهیم منطقی ، باعث عدم تغذیه نیروی تخیلی کودک

می شود . اگر همه چیز بر وفق مراد مدرسه پیش رود ، کودک نقاشی را بطور صحیح می آموزد و نیز فرا می گیرد که نباید برخلاف قواعد پرسیکتیو و یا واقع گرائی قدمی بردارد و به این ترتیب او زندانی مدل های قالبی می شود که فاقد پژوهش فردی است و دیگر قادر به کشف و ابتکار جدید نمی شود .

ب )  حجم شناسی و حجم سازی

حجم سازی با هدف ایجاد هماهنگی بین ذهن ، حواس و تقویت ماهیچه های دست و . . . در مدارسی قابل اجراست . علیرغم تصورات برخی افراد که ابزارها و وسایل مورد نیاز مجسمه سازی را وسایلی تجمل و گران قیمت می دانند ، می توان با کمی دقت از مواد و اشیاء موجود در پیرامون اگر حجمی جالبی ایجاد نمود . برای انجام این فعالیت می توان از خمیر بازی ، خمیر کاغذ ، گِل رس ، چوب ،‌ فلز ،  مقوا ،  پارچه  ،  سنگ ، دور ریختنی ها و . . . استفاده کرد.

ج ) کار دستی یا دست سازه ها

این فعالیت نقاط مشترکی با حجم سازی دارد با این فرق که محصول این فعالیت بیشتر جنبه کاربردی دارد و برای انجام آن معمولا از وسایل دور ریختنی و مستهمل استفاده می شود . دانش آموزان با استفاده از آنها ، امکاناتی را که به آنها نیاز دارند ( وسایل بازی ، سرگرمی و تزیینی ) می سازند . این فعالیت را می توان با هدف ایجاد تفکر اقتصادی ( مصرف بهینه از

وسایل ، حداکثر استفاده از حداقل امکانات ) و فرهنگ ملی و بومی پیگیری نمود .

 

 

 

د ) موسیقی

این رشته هنری با اهداف تربیت ذوق ، پرورش هوش موسیقیایی ، آموزش چگونه لذت بردن از آواهای مطبوع و خوشایند و ایجاد ارتباط بین دیدنی ها و شنیدنی ها می توان در مدارس مورد تجربه دانش آموزان قرار گیرد . امروز با محبت از سلطه فرهنگی می کنیم در حالیکه در نظام آموزش و پرورش ، نشانه ای از آموزش موسیقی که بخش مهمی از هویت فرهنگ و هنر سرزمین است وجود ندارد . آشنایی با موسیقی مناطق گوناگون کشورمان که در انواع موسیقی های مذهبی ، آینی ، بازی ها ، جشن ها و . . . اجرا می شود به خود باوری و فرهنگی کودک کمک می کند . از آنجا که شناخت موسیقی بدون آموزش آن امکان پذیر نیست ، بنابراین آموزش موسیقی باید بخشی جدایی ناپذیر از برنامه های آموزشی باشد .

       v         تعریف موسیقی کودک :

موسیقی کودکان به ملودی ها و ترانه ها و کلمات موزون گفته می شود که دارای ارزش فرهنگی و موسیقیایی برای کودکان است .

       v         دیدگاه روانشناسی تعلیم و تربیت :

از دیدگاه روانشناسی تعلیم و تربیت کاربرد موسیقی برای کودکان هدف نیست ، بلکه ابزاری است برای آموزش و پرورش کودکان . موسیقی برای کودکان همچون دریچه ای به سوی

جهان خارج است .

در مراحل گوناگون آموزش کودکان جهت یادگیری و به خاطر آوردن مطالب ، موسیقی به عنوان نشانه هایی برای

 

 

تداعی به کار می رود . تعلم موجود در موسیقی ، تکرارها و فاصله ها که با قاعده صورت می گیرد ، به کودک کمک می کند تا تعلم و قواعد موجود در سایر علوم ( ریاضی ، علوم اجتماعی ، ادبیات ) را کشف و درک کند .

و )  نمایش :

نمایش و بازی خلاق با هدف تقویت قوة تخیل ، ایجاد فضای خیالی و انجام صحیح حرکات بدنی توانایی بیان احساس در قالب کلام ، حرکت ، آهنگ و توصیف فی البداهه موضوعات می تواند در مدارس اجرا شود .

فعالیت گروهی و مشارکت جمعی در موسیقی و نمایش از اهمیت شایان توجهی برخوردار است . آموزش تئاتر به کودکان به معنای کشف استعدادهای نمایشی برای تربیت کار هنری آینده تئاتر نیست . کشف و تربیت استعدادهای بالقوه تئاتری کودکان بحثی است جدا و استفاده از هنر تئاتر در جهت اعتلا و یادگیری آن کاری است دیگر این دو را باید کاملا از یکدیگر تفکیک کرد .

هنر تئاتر در کشورهای پیشرفتة صنعتی از اجزای مهم فعالیت های فرهنگی هنری و آموزشی دروسی به شمار می آید . دانشمندان علم تعلیم و تربیت بهره گیری از آن را در دوره های

تحصیل توصیه می کنند و انجام آن را بسیار سازنده و پر بار می دانند . اکنون اکثر مدارس سایر کشورها ، هنر تئاتر را به عنوان یکی از ابزارهای مهم آموزش به کار می گیرند در نمایشنامه تنها داستان و یا واقعه به بیان در نمی آید ، بلکه تک تک آدم های تجسم یافته در آن دارای ویژگی های گوناگون روانی و اجتماعی اند . هنجارها و ناهنجارها فقط در قالب بازگویی ، معلول ها بازتاب نمی یابند. علوم جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی به یاری می آید. معلولیت جسمی بیماری و غیره روانپریشی را به همراه دارد که اگر نمایشنامه نویس و کارگردان از علم روانشناسی آگاهی نداشته باشد اثر نمایشی تاثیر گذار نخواهد بود.

 

 

شعر، قصه(ادبیات کودکان)

این موضوع می تواند با اهداف تقویت قوه تخیل، پرورش دقت، تمرکز حواس، بیان احساسات با تاکید بر کلام و انتقال آن به دیگران و توجه به فرهنگ ملی و مذهب انجام پذیرد. شعر و قصه بصورتهای زیر در کلاسهای درس قابل طرح است. قصه گویی، قصه خوانی، تمام کردن قصه های ناتمام، تکمیل جمله های ناقص، ساختن جمله در مورد موضوعات مختلف، مشاعره، شعرخوانی و...

کودکان در کتابهایی که می خوانند و یا در شعرها و قصه هایی که می شنوند بینش و اطلاعات وسیع تری پیدا می کنند. و در همین راستا هوشیار دارای اعتماد به نفس و مسلط به دنیای اطراف خود می شوند. متاسفانه در کشور ما علی رغم وجود گنجینه های علم و معرفت داستانها و افسانه های زیبا و آموزنده اولیا و مربیان بیشترین زمان خود را برای مسائل آموزشی در نظر می گیرند و دانش آموزان در خانه و مدرسه اغلب اوقات خود را صرف یادگیریهای غیرفعال، سختی و خشکی دروس و همچنین اضطراب امتحان و نمره نموده و لذا همه ما از هدف اصلی تعلیم و تربیت که پرورش انسانهای خلاق و مبتکر و کارآمد می باشد
بازمانده ایم. بازگو کردن قصه های شنیده شده مهمترین تمرین در پرورش قدرت بیان و تکلم بچه ها است. کودکان طبیعتا از شنیدن قصه لذت می برند زیرا جریانهای ناشناخته و ماجراهای عجیبی را در آن تعقیب و کشف می کنند.

ی- خوشنویسی:

تقویت حس زیبایی شناختی و زیبایی دوستی، درست نویسی، زیبا نویسی و آشنایی با فرهنگ و تاریخ و تمدن کشورمان از اهداف آموزش این رشته می باشد. و با توجه به قابلیت هایی که دارد در آموزش و پرورش از اهمیت خاصی برخوردار است. شیوه های خوشنویسی و خط های رایج در کشورمان عبارتند از: نستعلیق، شکسته نستعلیق، نسخ و ثلث. با توجه به ویژگی هایی که خط نستعلیق داراست کار نوشتن با این خط از سرعت بالایی برخوردار بوده و

 

 

به لحاظ وجود قوس ها، فرازها و فرودها، خلوت و جلوت، فرم زیبایی حروف و کلمات و زیبایی فوق العاده آن بعنوان عروس خوشنویسی ایران نام گرفته است. بنابراین هدف از آموزش خوشنویسی آموزش خط نستعلیق می باشد. البته این بدین معنا نیست که اگر دانش آموزی به خط دیگری غیر از نستعلیق علاقمند باشد مانع او شوید بلکه هدف اصلی علایق و تمایلات دانش آموزان است و معلم باید در همان راستا آنان را هدایت و راهنمایی نماید. در آموزش خوشنویسی هم همانند سایر رشته های هنری توجه به ابعاد رشد دانش آموزان و تناسب آموزشها با توانایی های آنان ضروری است.

نکته پایانی:

معلمی موفق خواهد بود که موقعیت شناس بوده و با شاخص های هنری کودکان آشنا باشد تا بتواند در موقعیت زمانی، مکانی و فضای فکری مناسب دانش آموزان را راهنمایی نماید. در کل معلم باید معلم باشد نه کارمند نه چیز دیگری. به قول صمد بهرنگی که می گوید:

«گروهی برای این معلم می شوند که به زعمشان کاری بی دردسر است می توانند به آسانی ازدواج کنند و بچه پس بدهند و از سه ماه تعطیل تابستان استفاده کنند و هرگز از حدود عادتها و غریزه هایشان پا فراتر نگذارند. درس دادن و زندگی کردن اینها همه اش عادتی و غریزی است از هر گونه عقیده، مسئولیت، اظهار نظر، نوآوری و جستجو می گذرند که نظم و آرامش عادی خانواده شان به هم نخورد»

«معلم خوب حکم کیمیا دارد»

 


مطالب مشابه :


نمایشگاه دست سازه ها

نمایشگاه دست سازه ها - 1 - با استفاده از وسایل دور ریختنی یک 3- با خلاقیت خود یک




برگزاری نمایشگاه دهه ی فجر

مواد دور ریختنی می توان وسایل جدیدی درست کرد و دست به کار شدند و نمایشگاهی از دست سازه های خود




کاردستی بازیافتی

آموزش کار دستی با وسایل باز قوطی های نوشابه را دور نریزید و به سازه ها نه دست مايه




آموزش کاردستی با وسایل باز یافتی

آموزش کار دستی با وسایل باز یافتی . ساخت سازه های زیبا از وسایل دور ریختنی یکی از کارهایی است




ساخت وسیله دست ساز

ساخت وسیله دست این وسایل که با استفاده از اقلام بلااستفاده و دور ریختنی در منزل ساخته




ریاضی ووسایل کمک آموزشی

ولی این فکر اشتباهی است ، زیرا با وسایل دور ریختنی ومازاد نیز می حال پازل به دست آمده را




َتأثیر آموزش هنر در مدارس دوره ی ابتدایی

کار دستی یا دست سازه معمولا از وسایل دور ریختنی و دور از دسترس نیست با




نمونه فعالیتهای مدرسه در سال گذشته

نمایشگاه دست سازه اربعین . نماز. وسایل دور ریختنی گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ، با




برچسب :