ايدئولوژي چيست

800x600

ایدنولوژی

ایدئولوژی برگرفته شده از زبان فرانسوی است که ترکیب یافته از دو کلمه است:ایدئو به معنای تصور و اندیشه، لوژی به معنا شناخت است. ایدئولوژی عبارت از سیستم فکری و اندیشه یی است که جهان، انسان و جامعه را توضیح می دهد و دگرگون می سازد. یا هر ایدئولوژی طرحی از جامعه دارد و از پیروان خود می خواهد که آنرا عملی و پیاده کند. واژه انگلیسی نخستین بار توسط یک متفکر فرانسوی به نام دستوت دی تراسی در دوران انقلاب فرانسه در سال 1754 تا 1836 پدید آمد. ایدئولوژی پنج ویژگی دارد: یک، نظریه کمابیش جامع در مورد انسان، جامعه و هستی. دو، نظریه و برنامه در باره سازمان سیاسی، اجتماعی دارد. سه، رسیدن به این برنامه نیازمند مبارزه است. چهار، نه تنها در تلاش انگیزش برای مردم بل به دنبال یافتن هواداران با وفا است. پنج، خطاب آن به عامه مردم است.

شناخت ایدئولوژی

برای شناخت ایدئولوژی دو چیز مهم است یکی نظر و دیگری عمل. در مورد ایدئولوژی نظریات گوناگون وجود دارد. کارل مارکس بر این باور است که ایدئولوژی بنیاد علمی ندارد. آنچه که علمی است سوسیالیستی است. او می گوید کسانی که بر ابزار تولید حاکم است بر افکار هم حاکم است. ایدئولوژی یک پدیده موقت است مربوط به طبقه حاکم می باشد که در تلاش توجیه فاصله ی طبقاتی بوده و می کوشد تا بالای تخطی های طبقه ی حاکم سرپوش بگذارد. لنین می گوید هر طبقه برای خود یک ایدئولوژی دارد. به همین خاطر برای اصلاحات در جامعه نیاز به مبارزه فکری و سیاسی وجود دارد. در قرن نزده و بیست نظریات دانشمندان در قالب یک مکتب به میان آمد.

ژئو پلتیک یا جغرافیای سیاسی

بررسی تاثیر عوامل جغرافیائی بر سیاست ملل را ژئوپولتیک گویند. سیاست مداران بر این باور هستند که جغرافیا تاثیر به سزا در سیاست کشور دارند. در عرصه فعلی شخصی به نام مکندر این بحث را به گونه ی گسترده مطرح کرده است. او زمین را به دو قسمت آبی و خشکه تقسیم می کند. بعد می گوید که سه حصه ی زمین را آب گرفته و یک بخش آن را خاک تشکیل می دهد. آنگاه همین یک قسمت خاک را به سه بخش تقسیم کرده و می گوید که دو بخش آنرا جزیره ی جهانی می نامند. مکندر بر اراضی تکیه داشت اما اسپایکن تاکید بالای دریاها داشته است.

خردگرایی علمی

خرد گرایی علمی دو وجه دارد: سلبی و ایجابی. وجه ایجابی آن است که هر آن معرفتی که بنیاد علمی و پشتوانه عقلی داشته باشد معتبر است. وجه سلبی به این معنی که هر آنچه به طرق علمی مورد فهم و شناخت نباشد مدار اعتبار نیست و نمی شود به آن اعتبار کرد. با رویکرد خردگرایی علمی به تفسیر انسان گرایی هستی می رسیم. به این معنا که هستی را بر اساس انسان بررسی می کنیم. محور این بررسی انسان است. که بر بنیاد این بررسی تمام تلاش ها برای برآوردن خواستهای انسان می باشد.

ویژگیهای خردگرایی

خردگرایی علمی دارای ویژگیهای ذیل می باشد: الف : انسان مداری، هر چیز بر اساس نیازمندی های انسان سنجیده می شود. ب: اصالت ریاضی، اعتبار قائل شدن برای چیزهای که مورد تائید علم باشد. ج: نفی فرجام باوری. د: جدایی دین از سیاست. سکولاریسم. ذ: تحول در الهیات، در این تحول جائی خدا را انسان می گیرد. ل : فردگرایی، هر انسان را به خود خودش مورد بررسی قرار می دهد. م: قراردادگرایی، در خردگرایی علمی تشکیل دولت را ناشی از قرارداد اجتماعی می دانند. از میان دانشمندان هابز، لاک، و روسو هر کدام قرارداد اجتماعی را مطرح کرده اند. هابز می گوید انسان ذاتا گرگ منش است. او نسبت به طبیعت انسان بد بین است. او اظهار می دارد که انسان در طبیعت اولیه ی خود وحشی صفت است و جنگ همه بر همه مطرح است. آنگاه انسان برای رهائی از این وضعیت از بعضی آزادی های خود صرف نظر می کند و تن به قرارداد اجتماعی می دهد و دولت را تشکیل می دهد. اما جان لاک، نظریه هابز را رد می کند و می گوید که انسان ها در وضع طبیعی خود بد نمی باشد. بلکه طبیعت مطلوب و قابل ستایش دارند. اما گروه هایی هستند که در تلاش می باشند تا ثبات وضع موجود را بر هم زنند. به این خاطر است که انسان ها به قرارداد اجتماعی رو می آورند و دولت را تشکیل می دهند تا به مرحله ی بهتر و مطلوبتر از آنچه که هست برسند. روسو می گوید انسان ها در حالت طبیعی به قرارداد اجتماعی و تشکیل دولت رو آورده و قرارداد اجتماعی را در چهارچوب قانون اساسی به وجود آورده اند.

رنسانس

رنسانس در لغت به معنا تولد، نوزایش، حیات دوباره به زندگی اطلاق می شود. اما در اصطلاح به دوره ی از تاریخ اروپا اطلاق می شود که طی آن اروپا از یک عصر تاریک بیرون آمده و پا به یک دوره طلائی می گذارند. دوره ی که در آن علم و تکنولوژی از پیشرفت قابل ملاحظه برخوردار می شود. عوامل که سبب به وجود آمدن این دوره شده است قرار ذیل است:

1-      ظهور دانشمندان و متفکران، 2- کم شدن نقش کلیسا، 3- نوع نگرش انسان 4- تغییرات اقتصادی 5- تحول در عرصه های هنر، ادبیات، ارزشها و آموزه های دوره پیش از سده های میانه در عصر رنسانس. 6- نهادهای دوره قرون وسطایی از بین رفت. 7- نظام سرمایه داری جانشین نظام فئودالی شد. در نتیجه ی این تحول، بازرگانی رشد  توسعه یافت. رابطه ی مردم با کلیسا متزلزل شد. از قدرت کلیسا به گونه ی چشمگیر کاسته شد. نسبت به انسان نگاه تازه به وجود آمد. اصلاحات دینی شکل گرفت و انقلاب علمی نیز صورت گرفت.

اومانیسم

اومانیسم واژه آلمانی بوده و در قرن نزدهم ابداع شده است. این واژه به جنبش فرهنگی دوران رنسانس اطلاق می شود که با هدف شکوفائی نیروی درون انسان و رهائی علم و اخلاق و زندگی انسان ها با قیمومیت کلیسا فعالیت می کرد. در برخورد با اومانیسم، مکتب های گوناگون قرائت های دوگانه داشته اند. یکی قرائت فردگرایانه است که اصالت را نه تنها به انسان بلکه به تک تک انسانها می دهد. دیگر قرائت جمع گرایانه که اصالت را به هویت جمعی انسان می دهد نه به تک تک انسانها. اومانیسم ابتدا به صورت یک نهضت و جنبش فکری مطرح شد. اما بعدها به صورت مفاهیم فلسفی مطرح گردید. مهمترین و اساسی ترین مساله ی اومانیسم اینست که سامان یافتن زندگی انسان بر مبنای عقل است نه کشف اراده خدا.

پروتستانتیسم

پروتستانتیسم به معنا اعتراض است. مذهب پروتستان شاخه ی از مسیحیت است. مبانی پروتستان نخستین بار توسط مارتین لوتر مطرح شد. پیروان این مذهب امروزه در شمال اروپا و آمریکای شمالی سکونت دارند. پیروان پروتستان در مقابل شماری از قوانین کلیسای کاتولیک روم ایستادند. پیروان پروتستان در برابر این باور رهبران مسیحی شوریدند که می گفتند کلید بهشت به دست پاپ های کلیسا می باشند و هر کسی که خواهان ورود به بهشت هستند باید از تائید پاپ گذشته و کلید بهشت را از او خریداری کنند. آنها با شدت تمام در برابر این باور که آمرزش گناهان را باید خرید، مبارزه کردند.

انقلاب علمی

در دوران انقلاب علمی در اروپا بحث خردگرایی مطرح شد. در این دوره بر توانائی انسان تاکید صورت گرفت. انسان دیگر مقهور طبیعت دانسته نمی شد. بلکه به عنوان موجود دانا و آگاه می توانستند بر طبیعت غالب باشد.

ریشه های انتقال

ریشه های انتقال از دوره ی وسطا به دوره ی جدید قرار ذیل تشریح می گردد:

1-      مهاجرت: اروپائی ها در نتیجه ی جنگ های صلیبی به مشرق زمین مهاجرت کردند که در اثر این کوچ و سکونت در مشرق زمین، تغییرات چشمگیر در زندگی آنها رو نما گردید.

2-      تغییر جهان بینی، در دوره ی وسطا جهان بینی غربیها تغییر چشمگیر یافت. بر مبنای این تغییر، غربی ها از آخرت گرائی به جهان گرائی رو آوردند و توجه بیشتر به جهان گرائی یافتند.

3-      تزلزل رابطه میان مردم و کلیسا، روابط میان مردم و کلیسا متزلزل شد. در اثر این تزلزل شخصیت و روحانیت کلیسا در میان مردم سقوط کرد.

4-      ورد بینش سیاسی نوین از اسلام به غرب.

5-      فرو ریختن نظام فئودالی و جانشین شدن نظام سرمایه داری در مغرب زمین.

6-      آشنائی با صنعت هنر و علوم جدید.

7-      رواج بازار تجارت جهانی.

8-      اخذ متود تحقیق از مسلمانان و گرایش به علوم طبیعی

9-      جانشین شدن اقیانوس نوردی و سفرهای بین المللی و جهانی.

Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SAMicrosoftInternetExplorer4


مطالب مشابه :


ايدئولوژي چيست

ديده بان - ايدئولوژي چيست - پژوهش و تحقيق ديده بان 7- رواج بازار تجارت جهانی. 8-




تحلیل بازار مسکن در سال 1393

خانه عناوين مطالب سیگنال خرید تعرفه اشتراک ديده بان بازار وارد شده در بازار بورس بیش




عرضه اولیه پالایش نفت کرمانشاه با نماد شرمان

خانه عناوين مطالب سیگنال خرید تعرفه اشتراک ديده بان بازار و یکم مهرماه در بازار دوم




آخرین اخبار از زمان بازگشائی پالایشگاهی ها

خانه عناوين مطالب سیگنال خرید تعرفه اشتراک ديده بان بازار نقشه پیش بینی بازار فردا در بورس .




پیش بینی بازار بورس برای دوشنبه 1393/03/19

خانه عناوين مطالب سیگنال خرید تعرفه اشتراک ديده بان بازار نقشه پیش بینی بازار دوشنبه 1393/03




پیش بینی بازار بورس برای یکشنبه 1393/04/08

خانه عناوين مطالب سیگنال خرید تعرفه اشتراک ديده بان بازار نقشه پیش بینی بازار یکشنبه 1393/04




تعدیل مثبت "سبحان" در فضای منفی بازار

خانه عناوين مطالب سیگنال خرید تعرفه اشتراک ديده بان بازار با اهل فن وارد بازار




پیش بینی بازار بورس فردا 1392/10/30

خانه عناوين مطالب سیگنال خرید تعرفه اشتراک ديده بان بازار نقشه پیش بینی بازار دوشنبه 1392/10




اخبار بنيادي مثبت براي سهام معرفي شده

خانه عناوين مطالب سیگنال خرید تعرفه اشتراک ديده بان بازار نقشه پیش بینی بازار فردا در بورس .




برچسب :