دو دهه روزنامه نگاری اقتصادی در ایران 90-1370
خبراقتصادی سیاست ایران هر خط و مسیری را طی کند، مردم انتظار دارند که متأثر از رشد اقتصاد و تجارت جهان و جایگاه ایران، اوضاع اقتصادی بهتر شود و متناسب با آن، مشکلاتی مانند تمرکز امکانات دولت در تهران و حاشیهنشینی در کرج، ورامین، تهران، و معضلات فقر، ترافیک، آلودگی هوا، مشکلات محیط زیستی و... حل شود و جامعهای آباد و توسعهیافته داشته باشیم.
در سال آغاز دهه 1390 که مردم و مسئولان کشور انتظار دارند دهة تحول اقتصادی، پیشرفت، افزایش سطح رفاه عمومی، رشد تولید و درآمد سرانه باشد و جایگاه ایران مطابق با اهداف سند چشمانداز در منطقه ارتقا یابد و قدرت رقابت اقتصادی کشور رشد کند و به خصوص در صنایع بزرگ مانند نفت و گاز، خودروسازی، سیمان و فولاد، پتروشیمی، صنایع غذایی شاهد تحولات بزرگ باشیم و... این انتظار وجود دارد که رسانهها و روزنامههای اقتصادی نیز که وظیفه اطلاعرسانی و تحلیل اوضاع اقتصاد ایران را به عهده دارند، با گسترش کمی و کیفی مواجه باشند.
اما آیا چشم و گوش مردم در اقتصاد ایران، یعنی روزنامهها و رسانههای اقتصادی شرایط مطلوب را دارند تا به تحلیل اقتصاد کشور بپردازند؟
نگاهی به تحولات 15 سال اخیر، نشان میدهد که روزنامههای اقتصادی فراز و فرود و رونق و رکود زیادی داشتهاند و در حال حاضر، علاوه بر مشکلات مالی، کمبود نقدینگی، با کاهش تیراژ، کاهش کمی و کیفی تعداد خبرنگاران، مسائل حاشیهای، بیتوجهی به هنجارهای روزنامهنگاری و... مواجهند.
اگر چه بخشی از مشکلات روزنامهها ریشه در مسائل سیاسی دارد و بیتدبیری خود روزنامهنگاران و مدیران آنها در تبدیل شدن برخی روزنامهها به تریبون جناحها و احزاب مؤثر بوده اما همه مشکلات سیاسی نیست و میتوان در فضای سیاسی کشور بهتر از این عمل کرد. از مشکلات مالی و توزیع و انتشار گرفته تا مسائل مدیریتی، استفاده نامناسب از فناوری و اینترنت، ناهماهنگی بین نسخه کاغذی و نسخه الکترونیکی و... تنها بخشی از مشکلات است و سایر ابعاد مشکلات مطبوعات باید به خوبی کالبدشکافی و ارزیابی شود
بر این اساس، شایسته است که روزنامهنگاران و مدیران روزنامهها و وزارت ارشاد، طرحهای پژوهشی و گزارشهایی را برای کالبدشکافی و آسیبشناسی روزنامههای اقتصادی و سایر روزنامهها داشته باشند. به عبارت دیگر، صیاد سوژهها و موضوعات اقتصادی، این بار خود در تور صیاد بیفتد و صید سوژهها شود تا قدری از وضعیت حال و آینده خود باخبر باشیم و سرنوشت این شغل مهم به عنوان گوش و چشم جامعه را بررسی کنیم.
با احترام به خبرنگاران و همکاران اقتصادی، انتظار این است که هر روزنامهنگار به سهم خود در این مباحث شرکت کند و نظر خود را برای بهتر شدن کارها ارائه دهد و به این گزارش نیز پاسخ دهد. در این گزارش سعی شده که نام کسی برده نشود تا بیاحترامی به کسی نباشد. اما لازم است بگوییم که خود ما بخشی از مشکلات را ایجاد کردهایم و بخشی از معضلات از ناحیه افراد ایجاد شده و بخشی از محیط نشأت گرفته است.
به هر حال امید است روزنامهنگاران با سابقه با ارائه دیدگاه خود، به ایجاد شرایط بهتر کمک کنند زیرا ظرفیت خبرنگاران موجود به حدی است که میتواند چند خبرگزاری و روزنامه اقتصادی قدرتمند و حرفهای و امروزی را راهاندازی کند و این شرایط فعلی در شأن روزنامهنگاران اقتصادی و اقتصاد کشور نیست و باید کاری کرد تا مشکلات موجود حل شود و در آینده وضع بهتری را شاهد باشیم.
بیکاری عدهای از خبرنگاران در شرایطی که اقتصاد ایران ظرفیت زیادی برای رشد و توسعه دارد، قابل توجیه و تداوم نیست و در آینده باید شرایط به کار گیری خبرنگاران حرفها ی و اقتصادی کشور فراهم شود و بیکاری فعلی و کاربرد نامناسب نیروهای حرفهای در شرکتها و... پایان یابد.
در حال حاضر اگر چه تعدادی از روزنامههای اقتصادی از جمله جهان اقتصاد، دنیای اقتصاد، عصراقتصاد، جهان صنعت، هدف و اقتصاد، اقتصاد پویا، آسیا و تعدادی دیگر از نشریات با انتشار هفتگی و ماهانه در زمینه اقتصاد و صنعت قلم میزنند و در سالهای اخیر، تعداد زیادی از وبسایتهای اقتصادی به عرصه رسانههای اقتصادی اضافه شده، اما جز یکی دو نشریه و چند وبسایت، بقیه نشریات از کیفیت و تیراژ مناسب برخوردار نیستند. اثر گذشته خود را ندارند و تیراژ مجموع آنها در مقایسه با فعالان اقتصادی و جمعیت کشور بسیار محدود است.
تعداد روزنامهنگاران صاحب قلم و باسابقه در روزنامههای اقتصادی کم شده است و بسیاری از آنها جذب شرکتها و روابط عمومیها شدهاند و یا به حرفه اصلی خود یعنی خبرنگاری اشتغال ندارند. برخی از این نشریات با زیر 10 نفر خبرنگار فعالیت دارند و از پذیرش روزنامهنگاران با سابقه و صاحب قلم و تحلیل خودداری میکنند.
تیراژ روزنامههای اقتصادی به هیچ وجه با جمعیت 75 میلیونی، تعداد شرکتها و صنایع و فعالان اقتصادی، کارآفرینان و اقتصاد گردانان متناسب نیست.
با اینکه روزنامهنگاران قبول دارند که در فضای مجازی و در شرایطی که هزاران وبسایت و وبلاگ و خبرگزاری، به انتشار لحظه به لحظه اخبار و عکس مشغول هستند، تنها تحلیل و گزارشهای تحلیلی اخبار برای 24 ساعت بعد، و مقالات، دیدگاهها و یادداشت در طول هفته و ماه است که بر عهده روزنامهها قرار دارد تا در اختیار خوانندگان بگذارند و از طریق تحلیل اخبار، تیراژ داشته باشند، اما با این وجود، تبدیل اخبار وبسایتها و خبرگزاریها به نسخههای کاغذی بخش عمده کار روزنامهها را تشکیل میدهد و حتی به تغییر تیتر اخبار نیز توجه کمی میشود.
روزنامههای کشورهای صنعتی و پیشرفته، در کنار انتشار لحظه به لحظه اخبار و خلاصهای از تحلیل اخبار در وبسایت روزنامه، بخش قابل توجهی از اطلاعات و اخباری و تحلیلها را با نسخه کاغذی منتشر میکنند و هر دو نسخه کاغذی و اینترنتی به افزایش تیراژ و بیننده و مخاطب نسخه دیگر کمک میکند و در جذب آگهیها نیز بسیار مؤثر است زیرا برای منابع خبری یعنی شرکتها و سازمانها، و صاحبان آگهی، تیراژ و ضریب نفوذ و اثرگذاری روزنامهها اهمیت دارد که در هر دو صورت اینترنتی و کاغذی میتواند به پیشبرد اهداف اقتصادی کشورها کمک کند.
اما در ایران، نسخه کاغذی و اینترنتی با هم تفاوت چندانی ندارند و در هر دو نسخه به نیاز مخاطبان متناسب با تغییر ذائقه آنها کمتر توجه میشود.
دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برای این مشکلات وجود دارد اما مشکل مدیریتی یکی از مهمترین این مشکلات است و اگر مدیران روزنامهها با همکاری روزنامهنگاران با سابقه و خوشفکر، طرحهای نو در این زمینه اجرا کنند، میتواند در افزایش تیراژ روزنامهها و بهبود کیفی مطالب، رشد درآمد و مخاطبان اثرگذار باشد.
همان گونه که پست وارد عرصه ارائه خدمات جدید شده و با ارسال انواع محمولهها، درآمد خود را افزایش داده است، مخابرات به شدت گسترش یافته و...، مطبوعات نیز باید کارکرد جدیدی داشته باشند و متناسب با شرایط اقتصادی کشور به گونهای کار کنند که به رونق و پیشرفت اقتصاد کشور کمک کنند.
در بسیاری از شهرهای صنعتی و قطبهای اقتصادی، خبری از روزنامههای اقتصادی نیست. بسیاری از این روزنامهها به چاپ اخبار تلکس خبرگزاریها مشغولند و درصد کمی از مطالب به گزارشهای تحلیلی، کاریکاتور و مقاله اختصاص دارد.
از نوشتن مطالب تحلیلی و حقالتحریری که توسط روزنامهنگاران بیرون روزنامهها نوشته میشود و اتفاقاً دارای کیفیت بالایی است خبری نیست و صفحات روزنامهها بیشتر به اخبار کوتاه و بدون نقد و تحلیل مشغولند.
اگر چه بخشی از مشکلات روزنامهها ریشه در مسائل سیاسی دارد و بیتدبیری خود روزنامهنگاران و مدیران آنها در تبدیل شدن برخی روزنامهها به تریبون جناحها و احزاب مؤثر بوده اما همه مشکلات سیاسی نیست و میتوان در فضای سیاسی کشور بهتر از این عمل کرد.
بخشی از مشکلات مالی و اقتصادی است و کاهش آگهیهای بازرگانی، درآمد فروش تکنسخهای و کاهش یارانهها مؤثر بوده اما نباید تصور کرد که روزنامه تنها باید با یارانه ارشاد کار کند. زیرا در سالهای اخیر، برخی روزنامهها فروش تکنسخه ای را از 100تومان به 500 تومان افزایش دادند و تأثیری بر کاهش تیراژ نداشت. زیرا مدیران و شرکتهای اقتصادی، مشتری اصلی روزنامه اقتصادی هستند و اگر اخبار و تحلیلها و گزارشهای مورد نظر را ببینند و از صاحبنظران اقتصادی و صاحبان قلم، حداقل روزی یک مطلب خوب بخوانند، باز هم روزنامه را خریداری میکنند.
اما مشکل این است که روزنامهها ارتباط خوب گذشته را با صاحبنظران اقتصادی و مدیران مطرح کشور حفظ نکردهاند و از سطح کیفی مطالب کاسته شده است.
مشکل توزیع، مهمترین مشکل روزنامههای اقتصادی است
مشکل توزیع مهمترین مشکل روزنامههای اقتصادی است و با وجود چند روزنامه اقتصادی، هنوز شبکه توزیع مناسب برای شرکتها، سازمانهای اقتصادی و توزیع در سراسر کشور را نداریم. در حالی که به قول یکی از ناشران با سابقه، اولویت اول تا سوم روزنامهها باید توزیع باشد و در اولویت چهارم موضوع تحریریه مطرح شود.
زیرا مشکل اصلی ما توزیع روزنامه در سراسر کشور است و متأسفانه متولیان روزنامه در کشور به جای اینکه به ناشر و توزیع بیشتر بها دهند به مدیرمسئول و سردبیر و خبرنگار اهمیت میدهند در حالی که اصل کار روزنامه توزیع است و همان مشکل در شبکه توزیع کالاهای تولید داخل در روزنامهها نیز مشهود است. مدیران روزنامهها تنها به اینکه چه کسی مطلب نوشته و با چه کسی مصاحبه شده اهمیت میدهند. در حالی که اگر روزنامه درست توزیع نشود بهترین مقاله هم خوانده نخواهد شد.
باید دید که روزنامههای بالای ده میلیون تیراژ در جهان چگونه منتشر و توزیع میشوند. وقتی روزنامهای در آمریکا چاپ و توزیع میشود در اروپا و آسیا نیز همزمان چاپ میشود.
در ایران نیز باید سیستمهای توزیع و چاپ و توزیع و انتشار منطقهای معنا پیدا کند. بسیاری از اخبار در تهران تولید میشود و مختص تهران است اما همه آنها برای شهرستانها جذاب نیست. گویی که روزنامه فقط برای تهران توزیع میشود.
مشکل ساختاری تمرکز بودجه، وزارتخانهها، سازمانها و حتی شرکتها در تهران نیز مشکل دیگری است که باعث کم رونق شدن روزنامههای اقتصادی شده است. در حالی که اگر تمرکز امکانات و بودجه و شرکتها از تهران به شهرستانها توزیع شود مخاطب بیشتری در شهرستانها خواهیم داشت.
با وجود فعالیت بیستودو ساله خبرنگاران اقتصادی از سال 1368 تاکنون و شکلگیری برنامههای اقتصادی، هنوز هیچ تشکل و نهادی نداریم که بتواند خبرنگاران اقتصادی را ساماندهی کند و بین آنها یک وحدت رویه ایجاد کند و با هم مذاکره کنند. حتی در مورد چاپ اخبار شرکتها و سازمانها به گونهای که منافع روزنامهها را به همراه داشته باشد هیچ رویه مشخصی وجود ندارد.
عدهای با ارزان کردن مبلغ گزارش آگهی و رقم آگهی و... باعث میشوند که دیگران زیان کنند و صاحبان آگهی نیز از این موضوع سوء استفاده میکنند. این رقابت ناسالم حتی با وجود تعداد محدود روزنامههای اقتصادی، مشکلساز شده است و به حذف نیروهای حرفهای منجر شده و شرکتها و روابط عمومیهای نیز برای آنکه خود را به مدیران نشان دهند تلاش میکنند که یک خبر کوچک با تیتری تبلیغی را کار کنند و این موضوع نیز به کاهش کیفیت و شرکتنامه شدن برخی روزنامهها منجر شده است.
متأسفانه گاهی دولت نیز باعث ایجاد مشکل در زمینه جذب درآمد و اخبار شرکتها شده است. زیرا شرکتها به خصوص شرکتهای دولتی تنها به روزنامههای دولتی اهمیت میدهند و اکثر مخاطبان آنها در روزنامههای اقتصادی هستند و دفاع از دستاوردها و عملکرد شرکتها و مدیران آنها در روزنامههای اقتصادی منعکس میشود.
اما وقتی دولت اعلام میکند که آگهی شرکتهای بزرگی مانند شرکت نفت و سایر شرکتهای نفتی و صنعتی، با نرخ دولتی و به روزنامههای دولتی ارائه شود باعث ایجاد مشکل اساسی برای روزنامه میشود.
اول اینکه اقتصاد ایران یک ساختار وابسته به درآمد نفت و شرکتهای دولتی دارد و وقتی شرکتهای بزرگ اقتصادی از صحنه عرضه آگهیهای خصوصی خارج میشوند عملا باعث حذف بخش عمدهای از درآمد قابل جذب روزنامهها میشود.
دوم اینکه اخبار شرکتهای دولتی با کیفیت سابق پیگیری نمیشود و به چاپ اخبار خام و تعریف و تمجید و بدون نقد و تحلیل مناسب اکتفا میشود. زیرا انگیزهای برای روزنامه باقی نمیگذارد.
سوم اینکه شرکتها در انعکاس نظر و عملکرد و دستاوردهای خود به مردم و مخاطبان طیف کارشناس و نخبگان جامعه، با مشکل نبود تریبون حرفهای مواجه میشوند و نمی توانند از روزنامهها با حمایت خود حمایت کنند.
در نتیجه چه در اطلاعرسانی و نقد و تحلیل و چه در درآمدزایی برای روزنامه اقتصادی مشکل ایجاد میشود. بخشنامه دولت برای آنکه آگهی دولتی فقط در روزنامه ایران منتشر شود نیز باعث شد که چاپ آگهی با تعرفه دولتی به صفر برسد و در نتیجه بسیاری از درآمدها و اطلاعرسانی روزنامهها و شرکتهای دولتی با مشکل مواجه شد. این در حالی است که دولت باید توجه داشته باشد که به خاطر برخورداری شرکتهای دولتی و بودجه دولت از درآمد نفت که متعلق به همه مردم ایران است و حضور قدرتمند شرکتهای دولتی در اقتصاد، شرط شفافیت و رقابت این است که در بخش اطلاعرسانی نیز مانند تولید و توزیع همچون شرکتهای خصوصی عمل کنند و اینکه از منابع بودجه عمومی بهره ببرند و از شرایط انحصاری در برخی فعالیتها استفاده کنند اما آگهیهای رسانهها را با نرخ دولتی و به صورت خاص ارائه دهند شرط رقابت نیست و این موضوع باعث تضعیف جریان اطلاعرسانی و اقتصاد رسانهها میشود.
بخشی از مشکل روزنامههای اقتصادی، به بخش فرهنگ و جامعه ارتباط دارد و مردم ما اگر چه به معاش و اقتصاد توجه دارند و برخی افراد بین 8 تا 16 ساعت کار میکنند و دو تا سه شیفت زحمت میکشند تا نانآور خوبی باشند، اما کمتر به موضوعات اقتصادی مانند بازارهای کالا، کار، پول و سرمایه توجه دارند و این موضوع باعث شده که خواندن روزنامه اقتصادی در مترو و اتوبوس و قطار و هواپیما آن چنان که در کشورهای دیگر شاهدیم رونق نداشته باشد و خانوارها نیز جز اخبار یارانه و برق و آب و گاز و... به اخبار تحولات اقتصادی و بودجه و صنعت نفت و... کمتر توجه دارند.
برخی حاشیهها نیز به دنبال این مشکلات ساختاری، در روزنامههای اقتصادی شکل گرفته است. وقتی از نظر درآمدی و کیفیت و تیراژ، روزنامهها با مشکل مواجه شدهاند طبیعی است که چند گروه با سطح دانش، اخلاق حرفهای و روحیه همکاری متفاوت را شاهد باشیم.
بیست سال پیش وقتی خبرنگاری کار خود را آغاز میکرد باید میزان آشنایی و آگاهی خود از مسائل اقتصادی را ثابت میکرد. مثلا از او در مورد اصلاحات اقتصادی شوروی سابق، سیاستهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، شاخصهای تورم و بیکاری، سیاستهای تعدیل، نرخ ارز، خصوصیسازی و... سؤال میکردند و تحولات بازار مثل افزایش قیمت، نرخگذاری و... مورد توجه بود.
مطالب مشابه :
دو دهه روزنامه نگاری اقتصادی در ایران 90-1370
این انتظار وجود دارد که رسانهها و روزنامههای آگهیهای روزنامهها با حمایت
تقسیم ناعادلانه آگهی های دولتی ، مباین سیاست های حق خواهانه رئیس جمهور می باشد
تقسیم ناعادلانه آگهی های دولتی حمایت از مطبوعات روزنامه يي با تیراژ
اختصاصی/ آگهی های دولتی وزارت نفت به کیهان سرازیر شد + جدول
اختصاصی/ آگهی های دولتی وزارت های بعد قرار دارند و روزنامه های دیگر هیچ سهمی از
آگهی قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن
و املاک و انتشار آگهی های ثبتی در تاریخ یکم ساماندهی و حمایت از روزنامه رسمی
هـزینـه هـر ثانیـه آگهـی در بـرنـامـه 90 !
محک ، موسسه حمـایـت از کـودکـان روزنامه دنیای اقتصاد تعرفه همه آگهیهای قبل و
آگهی تحدید حدود قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن
و املاک و انتشار آگهی های ثبتی در تاریخ یکم با حمایت معنوی روزنامه رسمی
سلسله نشست های علمی گروه های تخصصی دانشکده حقوق واحد تهران مرکزی
سلسله نشست های علمی گروه های تخصصی جدیدترین آگهی های روزنامه حمایت (روزنامه
آگهی قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن
آگهی قانون ساماندهی و حمایت از عموم مردم از فعالیت های این سازمان برآن شدیم تا
دانلود نرم افزار عناوین پایان نامه های حقوقی دانشگاه های کشور
دانلود نرم افزار عناوین پایان نامه های حقوقی جدیدترین آگهی های روزنامه حمایت
برچسب :
آگهی های روزنامه حمایت