روانشناسان و دانشمندان از دین و تأثیرات آن میگویند

سخن روانشناسان و دانشمندان درباره تاثيرات دين بر انسان و اجتماع!

برگرفته از وبلاگ ارســبـاران :: « تحلیل های یک هم میهن »

نوشته ي جناب بزگمهر

 

زیگموند فروید مینویسد :

«ملاحظه میشود که دین چه مایه ی زورمند و تسکین دهنده ای ارائه میدهد . با این شکل است که دشواریها ، رنجها ، محرومیت ها و نادادگریهای این جهان ِ پرآشوب قابل تحمل مى‏شود ؛ مرگ ، پایان ِ همه چیز محسوب نمیگردد ؛ بلکه مرز یا پلى است میان دو دنیا»

زیگموند فروید ؛ آینده ی یک پندار ، برگه های : 184 ـ 185

یونگ مى ‏نویسد :

«فروید تصریح میکند در صورت سستى عقاید ِ دینى مردم ، جهان شاهد تاخت و تازهاى ِ افراد بی پروا قرار خواهد گرفت و اصول اخلاقى ، فرهنگ و تمدن رو به افول خواهد گذاشت»

روانشناسی و دین ، برگة 391

«کسى که این تجربه ی دینى به او دست داده باشد ، صاحب گوهر ِ گرانبهایى است ؛ یعنى صاحب چیزى است که به زندگى معنا میبخشد ؛ بلکه خود سرچشمه ی زندگى و زیبایى است و به جهان و بشریت شکوه تازه ای میدهد . چنین کسى داراى ایمان و آرامش است»

روانشناسى و دین ، برگه ی 207 و نیز برگه های 85 و 120

ویلیام جیمز دانشمند نامبردار معاصر درباره زندگى ِ مذهبى مینویسد :

«زندگى داراى مزه و طعمى میگردد که گوییا رحمت محض میشود و به شکل یک
زندگى ِ سرشار از نشاط شاعرانه و باسرور و بهجت دلیرانه درمی آید ، یک اطمینان و آرامش باطنى ایجاد میگردد که آثار ظاهرى ِ آن نیکویى و احسان بی دریغ است»

دین و روان، برگه ی 178 ؛ و نیز برگه های 27، 30 و 193

الکسیس کارل ، دارنده ی جایزه ی نوبل بیان میدارد :
«معناى زندگى چیست ؟ ما چرا در این جا هستیم ؟ از کجا آمده‏ایم ؟ در کجا هستیم ؟ معناى مرگ چیست ؟ کجا داریم میرویم ؟ فلسفه هرگز نتوانسته است به این گونه افراد پاسخهایی قانع کننده بدهد ، نه سقراط و نه افلاطون موفق نشده اند به اضطراب بشرى که با زندگى روبرو است ، جواب تسکین بخش بدهند . این فقط دین است که راه حل جامعى براى مسئله ی انسانى فراهم آورده است»

راه و رسم زندگى ، برگه های 180 و 203

ژان فوراستیه میگوید :

«غرب کلید اصلى را گم کرده و براى باز کردن قفل این مسائل ، کلیدى را که به این قفل نمیخورد مطرح میسازد ، و بکار میبرد . پاسخ این پرسشها‌ : انسان کیست ؟ زندگى چیست ؟ و ...را نه علم و نه فلسفه ، بلکه دین میدهد»

بحران دانشگاه ، برگه های 101 ـ 103

ماکس پلانک مینویسد :

«مذهب رشته ی پیوند انسان و خدا است ، این امر براى او یگانه راه احساس خویشتن در پناه از تهدیدهایى است که بر زندگى او بال گسترده اند ، تنها راه یافتن مصفاترین خوشبختى ، یعنى آرامش روح است که فرمان برداری از خدا و توکل به قدرت بی چون نگهداشت ِ او ارزانى می دارد و بس»
تصویر جهان در فیزیک جدید ، برگه ی 159

ویل دورانت میگوید :

«دین براى ِ تیره بختان و رنجدیدگان و محرومان و سالخوردگان تسلاى فوق طبیعى آورده است ؛ تسلایى که در نظر میلیونها انسان ، شریف تر و ارزنده تر از هر گونه مساعدت طبیعى بوده است . حقیرترین زندگیها را معنا و شکوه بخشیده است . به مدد شعایر خود ، میثاقهای بشرى را به صورت روابط بامهابت انسان و خدا درآورده و از این راه ، استحکام و ثبات به وجود آورده است»
درس هاى تاریخ ، درآمدى بر تاریخ تمدن ، برگه ی 204 همچنین در جایی دیگر
چیزی شبیه به این آمده است : تاریخ تمدن ، جلد 6 ، برگه ی 4

رابرت هیوم ، مورخ معاصر مینویسد :

«دین به شخص چیزى را میدهد که از هیچ منبع دیگرى قابل دریافت نیست»
ادیان زنده ی جهان ، برگه ی 18

ساموئل کینگ میگوید :
«افکار لطیفتر و عالیتر مذهبى مانند مفهوم جاودانى روح در انسان ، نیروى الهام و امیدوارى و ایمان و شجاعت به وجود آورده است»
جامعه شناسی ، برگه ی 146

 ********************************

افزوده شده در نظرات توسط جناب بزرگمهر

«مذهب موجب پديد آمدن پرسشهاي بسیاري در حوزه هاي ِ مختلف علوم ِ شده و پايه هاي طب و علم را پي نهاده است . »(1)


«به اعتقاد من، كليد ِ جهانی بهتر براي كودكان ِ ما، تأكيد مجدد بر اهميت ارزش ها و تشويق آرمان گرايي است ، احساس ميكنم بچه ها و بزرگسالان در خانواده اي كه از مذهب ِ خاصي پيروي مي كنند افراد خوش بختي هستند . » (2)

بن مایه ها و مآخذ :

(1)
ژولين فروند ، « جامعه شناسي ماكس وبر » ، بازگردان عبدالحسین نیک گهر ، انتشارات توتیا ، برگة 191

(2)
بنجامين اسپاک ، « دنياي بهتر براى كودكانمان » ، بازگردان منصوره حكمي ، نشر ني ، برگة 118

********************************

همچنين بنگريد به جستارهاي  آغاز شده در همين راستا

در دو فاروم هم ميهن و انديشه ها :

خلاء روانی بی خدایان و دین ستیزان از دید دانشمندان علم روانشناسی - هم ميهن 

خلاء روانی کافران و بیخدایان از دید علم روان شناسی !! - اندیشه ها 


مطالب مشابه :


سوء استفاده اسلام ستیزان از یک نظریه فقهی (تفخیذ )

نقل قول از تالار گفتگوی هم میهن: عنوان: نابهنجاری و تبلیغات




جنگ زندگی

شبکه اجتماعی هم میهن. تالار گفتگوی هم میهن. هم جان ِ من ::




دوباره سارا

تالار گفتگوی هم میهن. این دل آشوب بیماری نیست پاسخ




دروغی دیگر از شاهان هخامنشی

تالار گفتمان هم میهن. تالار گفتگوی بیداری شخصیتی منفور و مغضوب است هم از سوی خدای




تخت جمشید(سلیمان) ، فراماسونری ، گوساله سامری

تالار گفتمان هم میهن. تالار گفتگوی هر یک بود و در پهلوی هم استوار کردند




آيا يهوديان در بابل اسير بودند ؟!

تالار گفتمان هم میهن. تالار گفتگوی و غارت و كشتار بود و سخني از اين موارد هم




چرا اسب حیوان نجیبی است ؟

تالار گفتمان هم میهن. تالار گفتگوی " را نشنیده بودم ،شاید هم علتش غیر از این باشد




هخامنشیان قومی بیگانه از استپ های جنوبی روسیه!

تالار گفتمان هم میهن. تالار گفتگوی بل که لشکر او و حامیانش هم دارای موی بور و روشن




روانشناسان و دانشمندان از دین و تأثیرات آن میگویند

تالار گفتگوی بیداری برگرفته از وبلاگ ارســبـاران :: « تحلیل های یک هم میهن




برچسب :