علی میر دریکوند -گونگادین

مدتها درباره علی میردریکوند(هم تبار و هم زادگاهیم) مطالبی را می شنیدم که شاید بی مناسبت نباشد گوشه ای از کتاب علی را ذکر کنیم...ترجمه مجدد کتاب و انتشار آن با ویرایشی جدید دور از نظر نخواهد بود علی دو کتاب به انگلیسی نوشت:"برای گونگادین بهشت نیست"(No Heaven for GungaDin) و قصه طولانی دیگری با نام نورافگن (Irradiant) که دست‌نویس ونسخه تایپی آن در کتابخانه بادلیان آکسفورد نگهداری می‌شود...

سال ۱۲۹۶ خورشیدی است در لرستان و در منطقه ای که متعلق به ایل دریکوند هست فرزندی متولد می شود که نامش را علی می گذارند پدر و مادر لبخند زنان از متولد شدن پسری برای خانواده بهمدیگر تبریک می گویند پسری برای روز تنگی...پسری برای دوران پیری..بردار بزرگتر علی بنام صفی جان در همان حوالی به شبانی بزغاله ها مشغول بود (بعدها باصفی جان مصاحبه ایی داشتم صفی جان در تاریخ ۳-۴-۸۲ وفات کرد در حالیکه هنوز یقین کامل به محل دفن علی نداشت....) پدر علی بنام نقی شادی فراوانی داشت هر چند در تولد علی نه ستاره ای درخشید و نه زمین به اسمان چسبید سید محل که از تبار شاهرخی های محل بود در گوش بچه اذان و اقامه خواند خانه علی "دواری" بیش نبود و چندین دوار و کولای "هومسا" در اطراف هم برپا شده بودند گویا فصل بهار بود و ایل در منطقه ییلاقی خود و در سرزمین دادآباد ساکن شده بودند علی از ایل دریکوند بود! ایلی که مظهر شجاعت و سخاوت بود افراد ایل غالبا آدمهای دوراندیش و با سیاست و کیاست هستند اما مال و ثروت آنها منجصر است بر گوسفندانشان و رمینهای کشاورزی که گاه بذری می کارند و گاه به امان خدا رهایش می کردند دیرکوندها دارای شعبه ها و تیرهای مختلفی همچون قلاوند .بهاروند. میر. زینی وند طالبوند هلدی شورابی ساتیاروند کرکینی بازگیر و چندین تیره و طایفه(که به ۱۸ تیره) می رسد می شود سرزمین انها از ابتدای روستای اسبستان واقع در ۲ کیلومتری خرم آباد شروع و تا ابتدای صالح آباد(اندیمشک) گسترش دارد از شرق هم مرز با ایل پاپی و از غرب سرزمینهای را در دره شهر ایلام در مالکیت دارند...

مقدمه کتاب علی از طرف زاهنر استاد دانشگاه آکسفورد :مانند ژنرال دوگل بی رقیب و تنها بود، بعنوان یک مرد و یک نویسنده. باید مقایسه را همین جا پایان داد. او علی میردیرک وندی نام داشت، ولی ترجیح می داد«گونگادین»خوانده شود دهقانی بود از سرزمین های وحشی لرستان[1] در جنوب غربی ایران و در هیچ قاموسی نمی شد او را با سواد نامید وقتی من در سفارت انگلیس درتهران کارمیکردم او به عنوان خانه شاگرد به منزلم آمد شش هفته پهلویم بود و سپس ناپدید شد.این تمام آشنایی من با او بود.خارق العادترین شخصیتی که تاکنون در همه عمرم ملاقات کرده ام یعنی مصنف همین کتاب. به نظرمیرسید که حتی کثافت را به خاطر خود آن دوست داشت. درعین سادگی و بی تکلفی صاحب طبعی ستیزه جو بود. شمارا می خنداند اما وانمود می کرد نمی داند برای چه شما می خندید و انسان ناگزیر ازخود میپرسید آیا او در همان حال، از ته دلش به من نمی خندد؟چون دهقانی بی چیز بود حق نداشت سواد داشته باشد، معذلک پیش خود نوشتن فارسی را یاد گرفته بود. چگونه، و کجا، من نمی دانم و پس از ورود نیروهای انگلیسی و آمریکایی به ایران در دوران جنگ، با همین شیوه پیش خود انگلیسی را نیز آموخت. از روی کتاب فرهنگ لغت، از راه گوش به مکالمه سربازان و نیز راه خواندن انجیل«سن ماتیو»که یک پیش نماز مسیحی به او داده بود. نتیجه این خود آموزی نثر انگلیسی این کتاب است. به نظر من وقتی او عبارتی را غلط می نوشته خود متوجه می شده، اما عقیده داشته همانطورکه خودش فکر میکند اگر بنویسد بهتر است. و چه کسی می تواند مدعی شودکه«زیبایی نامحدود ولایتناهی»به مراتب بهتراز زیبایی محدود و تعریف شده نیست و یا یک سرازیری مطلق و بی انتها به مراتب گویاتر از یک سراشیب خاک ریز محسوب نمی‌شود. او تا سال 1949 با آقای همینگ[2] درتماس بود و از آن به بعد از او خبری ندارم. سال گذشته من ازکمک مقامات ایرانی برای آنکه از سرنوشت او با خبر شوم برخوردارگشتم، اما تاکنون کوشش هایم در این راه بی نتیجه مانده است. اکنون که این کتاب سرانجام انتشار یافته است،امیدواری بسیار دارم تمام آنانکه به این ماجرا احساس علاقه می‌کنند، کوشش های خود را برای یافتن او دوبرابر کنند، تا گونگا (که هرگز از هیچکس هیچ انتظار نداشته است) سرانجام بتواند پاداش خود را دریافت دارد [3].ر.ث زاهنر دانشگاه آکسفورد – 14 مارس

----- این مطلب در روزهای آینده تکمیل خواهد شد ------

علی میر دریکوند -گونگادین

مطالب مشابه :

بهشت براي گونگادين نيست

دانلود کتاب خواجه تاجدار جلد 1 و 2

علی میر دریکوند -گونگادین

جمعی از خوانین لر

دانلود کتاب فاطمه فاطمه است

دانلود کتاب روح مجرد

دانلود کتاب کارگاه آموزش شعر و ادبیات فارسی

دانلود کتاب افکار معجزه گر

محوطه سازی خانه و ویلا