ضرورت توجه به آموزش وپرورش
کوان تسوفیلسوف چینی می گوید:اگربرای یک سال برنامه ریزی می کنید گندم بکارید ،اگرمی خواهید برای ده سال برنامه ریزی کنید درخت بنشانید و اگر برای یک عمر برنامه ریزی می کنید انسان تربیت کنید.
کتاب آلیس در سرزمین عجایب ویژه کودکان است اما بخش عمیقی دارد که مبین رسالت آموزش و پرورش در زندگی اجتماعی انسانهاست! در بخشی از آن کتاب آلیس در جنگل گم می شود و بر سر چهارراهی قرار می گیرد و شروع به گریه می کند ! گربه ای بر روی درختی علت گریه اش را می پرسد و او می گوید راه را گم کرده ام می دانی کدام راه من است؟ تو می توانی راه را به من نشان بدهی؟ گربه جواب می دهد : بگو کجا می خواهی بروی تا بگویم کدام راه توست! این بخش از کتاب کودکانه را می توان فلسفه آموزش و پرورش دانست ،باید گفت که وزارت آموزش و پرورش یعنی مشخص کننده مسیر انسانها ی مبتدی به سوی تعالی و شاخصه ای که مانع از ورود به بیراهه می شود وبطور کلی زیربنای حرکت آفرینی و تحول و تثبیت اخلاق در جامعه ست باید متولیان امر با بهره گیری از امکانات این مسیر را بدرستی علامت گذاری نموده و برای مخاطبین تبیین و با همه توان برای تحقق برنامه ها به منظور نیل به مقصد تلاش نمایند.هروقت از تربیت سخن به میان می آید نگاهها به دستگاه آموزش و پرورش معطوف می شود و با حساسیت عملکرد آن دستگاه در این راستا مورد ارزیابی قرار می گیرد لازم است با اعتماد سازی به این نگرانی ها پاسخ منطقی داد تا به نوعی امنیت روانی جامعه فراهم گردد زیرا عدم پاسخگویی به دغدغه های اجتماعی از سوی نهاد تعلیم و تربیت وقوع معضلات اجتماعی و چالشهای اجتماعی را به درون جامعه فراهم خواهد ساخت و مبنای اخلاقی در مناسبات و ارتباطات اجتماعی رامتزلزل خواهد کرد! چون همه افرادبراین باورند که نسل مدیران فردا ازاین دستگاه تولید خواهند شد و پیشرفت و ترقی و همراهی با تحولات جهانی از درون این سیستم شکوفا و بیرون خواهند گشت و اگر این سیستم از ساختاری ناکارآمد برخوردار باشد فاجعه ای برای اجتماع ببار خواهد آورد که هزینه های بیشتری از اعتبارات موجود بر خزانه کشور تحمیل می کند!.تلاش و اهتمام همراه با اعتقادهمه صاحب نظران و کارشناسان این عرصه بر اساس آموزه های دینی محقق ساختن آموزش و پرورشی مبتنی بر تفکر است یعنی مخاطبین تحت پوشش باید بتوانند صحیح و پیوسته در مورد پدیده های هستی بیندیشند تا با بازنمودن دریچه تفکر درهای حکمت و راه یابی به حقیقت هستی برآنها گشوده شود باید دانست که لازمه تحقق این امر برخورداری سیستم از مدیریت متفکر است یعنی مدیریتی که در خصوص تحولات می اندیشد و نسبت به تغییرات و پیشرفتهای علمی جهانی آشناست و بروز است و با شناخت موانع ، راهکارها را می شناسد و با عنصر آگاهی می تواند از مراحل دشوار عبور نماید و از قافله علمی عقب نماند! او می تواند اطلاعات جامع از نیازها و مطالبات فکری مخاطبین را جمع آوری کند و آنها را دسته بندی نماید و متناسب با این مطالبات ،امکانات و تجهیزات لازم فراهم آورد و در این تناسب با لحاظ نمودن دسته بندی به کیفیت بخشی آموزشی و بالندگی نیروی انسانی توجه عمیق نماید!وقتی از توجه عمیق در تناسب سازی سخن به میان می آوریم باید ضرورتها را بشناسیم و با اولویت بندی ضرورتها ،راه را برای پیمایش و ایجاد آموزش و پرورش خلاق و تربیت نسل متفکرهموار سازیم.
معلم،محصل و مدرسه مثلث شکل دهنده ساختار و سازمان آموزش و پرورش رسمی هستند و با آگاهی از ظرفیت های موجود در هرکدام از اضلاع سه گانه به ضرورتها و نیازهای اساسی آنان دست می یابیم و با این شناخت می توان با آنالیز مبتنی بر اصول و طبقه بندی نیازهای انسانی در این عرصه ، با بهره گیری از عنصر زمان و تقسیم بندی برنامه ها به کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت رضایت جمعی را ایجاد کرد و کارآیی سیستم را افزایش داد و منتج به نتیجه مطلوب گردد ! باید گفت حلقه مفقوده در درون دستگاه آموزش و پرورش عدم وقوف از اولویتهای ضروری و نیازهای اضلاع سه گانه سیستم است که موجب گردید در مقاطعی برنامه هایی با هزینه های گزاف تنظیم و در مدت کوتاهی به دلیل عدم بازدهی مطلوب و عدم استقبال مخاطبان از طرح صرف نظر شود و مجددا" روشهای و طرحهای دیگری مورد آزمون قرار گیرند و بخشی دیگر از منابع موجود تلف گردد ! اگر تاریخ آموزش و پرورش رسمی را مورد بررسی قرار دهیم متوجه می شویم که تغییر در اجرای طرحها و تراکم بخشنامه های اداری امری رایج و بدیهی بوده و هیچگونه دستاورد روشنی به جامعه ارائه ننموده اند که شاید علت العلل تکرارمکررات ،نبودن طراحان و تدوین کنندگان از خانواده درون آموزش و پرورش باشد!از جمله آفاتی که در این راستا می توان به آن اشاره کرد تمرکز گرایی در تصمیم گیری و تصمیم سازیهاست و قاعده مثلث تعلیم و تربیت یعنی مدرسه در این تصمیمات هیچگونه نقشی ندارند و مانند ابزار مکانیکی مجری تصمیمات مرکز نشینان می باشند که به دلیل عدم توجه به تفاوتهای اقلیمی و فرهنگی مشکلاتی را در این عرصه بوجود می آورد ! در صورتی که می توان با تفویض اختیار به استانها و توجه به مدرسه محوری بخشی از مشکلات را مرتفع نمود .علاوه بر تمرکز گرایی می توان انتقاد ناپذیری طراحان و دگم بودن و اصرار بر صحت طرحهای متعدد را از دیگر آفات نظام آموزشی دانست که هزینه های بسیاری را به بدنه سیستم وارد می نمایند و بارها مورد تجدید نظر قرار می گیرند و پتانسیل و حوصله مجریان را کاهش می دهند که به این آفات می توان ضعف مدیریت در روابط انسانی را نیز افزود ! یقینا" چنین ساختاری در ارائه محصولی به نام انسان که بتواند با تفکر و خلاقیت فردا را از آن خود سازد و بر قله های رفیع ترقی بایستد عاجز است و می توان گفت که نهادهای غیر رسمی مانند مساجد ،هیئتها و .. بعنوان مکمل آموزش و پرورش رسمی مشارکت جدی داشته اند و توانسته اند با جلب اعتماد خانواده ها خلاهای فکری و فرهنگی درون سیستم و نارساییهای آموزش و پرورش را پر کنند و مصونیت اخلاقی را فراهم آورند و ظرفیت مناسب آنان نگاه محصل را با محتویات کتب درسی همخوان، همراه و بالنده نمود! البته مدیریت آموزش و پرورش باید برای انجام رسالت خویش تلاش مضاعف نماید و با نصب علامات و تابلوها برای تعیین مسیر ،گامها ی دانش آموزان را جهت پیمودن آن توانمند سازد و با شناخت اضلاع سه گانه نظام تعلیم و تربیت یعنی معلم،محصل و مدرسه با ظرافت هنرمندانه عوامل خانواده ها را نیز همراه سازد و فضای رسانه ای رابرای گسترش و تعمیم آموزش در خانواده به منظور مشارکت جدی تهییج و ترغیب نماید.
اگر به تربیتمحصل متفکر، تقویت معلم پژوهنده و ایجاد مدرسه هوشمند بیندیشیم نوید پویایی و شکوفایی به جامعه خواهیم داد و برای مدرسه هوشمند ، مشارکت جدی نهادها و سازمانها و کمکهای دولت در تامین تجهیزات و امکانات مورد نیاز و برای معلم پژوهنده ، تقویت آموزشهای ضمن خدمت و ایجاد شرایط مناسب برای فرصتهای مطالعاتی و توجه به روابط انسانی و تکریم شخصیت آنان و برای محصل متفکر ، همراهی و همدلی و شناخت از نیازها و تفاوتهای فردی و ساماندهی اوقات فراغت و ارائه برنامه درسی مناسب با ظرفیت ذهنی لازم است تا با تلفیق مدیریت توانمند و تحول گرا بتواند در هماهنگ سازی همه اجزا موفق عمل نماید و او بتواند بسیج و مشارکت مردمی را برای واردن شدن به عرصه آموزش و پرورش فراهم آورد و با حضور و حمایت مردم ایده های علمی را عملیاتی نماید تا شکوفایی و بالندگی اجتماعی سیستم آموزش و پرورش که زیر بنای جامعه است رقم زده شود که امروزه توسعه مبتنی بر دانایی ست و دانایی مولود مدیریت علمی آموزشی و طراحی الگوی مناسب است که متاسفانه ما در درون شعارها وامانده ایم و کلام ارزشمند و عمیق رهبر معظم انقلاب در این موردرا می توان سرلوحه تحول درآموزش و پرورش دانست که فرمودند:
بهترین و برجسته ترین فکرها باید بنشینند برای آموزش و پرورش طراحی کنند،باید فلسفه ِ آموزش و پرورش اسلامی،واضح باشد و براساس این فلسفه،افق آینده ی آموزش و پرورش روشن باشد، معلوم باشد ما دنبال چه هستیم و کجا می خواهیم برویم و بر اساس آن خط کشی بشود .برنامه ریزی بشود و راهها مشخص بشود ما به این احتیاج داریم .
http://khananews.com/news/4030 آدرس درج در سایت خوانا نیوز
http://www.shooshan.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=3465:آدرس درج در سایت پایگاه خبری شوشا ن
مطالب مشابه :
تاریخچه آموزش وپرورش در شوشتر
تاریخچه آموزش و پرورش در شوشتر برای شناخت تاریخچه آموزش و پرورش خوزستان بایدسابقه
ضرورت توجه به آموزش وپرورش
هر چه هست در این سرا از لطف و جود شوشتر دارد که مبین رسالت آموزش و پرورش در زندگی
آزمون تیزهوشان وسرگردانی تحقیر آمیزاولیاء درمقابل دبیرستان فرزانگان
«جای خالی تکریم ارباب رجوع در آموزش و پرورش شوشتر» آزمون تیزهوشان وسرگردانی تحقیر
پاورپوینت های لغات درس های 1-8 پایه ی هفتم
» اداره آموزش و پرورش شوشتر
نامه انجمن اولیا ومربیان به شورای شهر شوشتر
وزارت آموزش و پرورش انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شوشتر/ آموزش ابتدایی
برچسب :
آموزش و پرورش شوشتر