منبر شب چهارم محرم 1391-1434

بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تبارک و تعالی : یا ایها الذین امنوا اتقوا الله وکونوا مع الصادقین
بحث ما در این شبها بر اصلاح باورها و پیامهای اعتقادی در واقعه عاشوراست تا بینش ما اصلاح نشود تا باور ما اصلاح نشود رفتار ما اصلاح نمیشه شما اگر میبینید یه کسی در گناه جری هست و به حلال و حرام اهمیت نمیده این بر یگرده به یک باوری و یا ضعف یک باوری
اون ضعف باور به قیامته و به معاد هست و به حسابریست – اگر یه کسی راحت در منظر الهی براحت گناه میکنه بر میکرده به ضعف بر ناظر بودن خدا به اینی که خدا همه چیزو میبینه (الم یعلم بان الله یری)اگر یه کسی حتی نامسلمانان وکافران در زندگی یه حرکاتی انسان ازشون میبینه اینا همه بر میگرده به باورها و اعتقادها هرچقدر باور و بینش و اعتقاد ما محکمتر باشد روش ما رفتار ما و کردار ما صحیح تر هست (قل کل یعمل علی شاکله)این تعبیر را من شبهای قبل از قران برای شما معنا کردم (والبلد الطیب یخرج نباته باذن ربه)اگر سر زمین وجود انسان طیب و پاکیزه باشه میوههایی که از انسان بروز میکند میوه های خوبیست و لذا اسلام بر اصلاح باورها تاکید داره شما ببینید رسول خدا وقتی مبعوث شد اول سراغ رفتارها و کارها نرفت نماز بخوانید روزه بگیرید نه اینا خیلی هاش در مدینه تشریح شده اول فرمود (قولوا لا اله الا الله )باورتون رو از این بتها دور کنید و بخدای واحد معطوف کنید در میان مسائل اعتقادی در قران به سه مسئله خیلی اهمیت داده شده (یکی اغاز یکی پایان یکی هم مسیر )مبداء- مقصد –مسیر...مبداء یعنی خدا –پایان یعنی قیامت و معاد –مسیر یعنی رسالت اون چیزی که مبداء رو به مقصد متصل میکنه و میرسونه و اون چیزی رو که مردم رو با این دو اشنا میکنه رسالت هست ولذا در قران داریم (رحم الله من عین الی عین فی عین) میگه خدا رحمت کنه بند ه ایی که میدونه مبداش کجاست و پایانش کجاست و در این دنیا از کی دستور میگیره و در میان این سه مسئله مسئله مهمش توحید و باورهاست شما وصیت نامه امام حسین علیه السلام به محمد بن حنفیه ببینید قبل از انکه بفرماید برای چی قیام میکنم و برای چی از خانه بیرون میایم میفرماید حسین( بان یشهد بان لا اله الا الله)وان الجنه حق و النار حق – بهشت حق هست جهنم حق هست و ان الله یبعث من فی القبور –خدا از قبر همه انسانها رو روز قیامت برانگیخته خواهد کرد و محشور خواهد کرد این خیلی نکته مهمیست این زیارت ال یاسین که اینقدر تاکید بر خوندنش هست چون معارف اعتقادی شیعه در داخل اون بیان شده در واقع شما یه دور باورهای اعتقادیتون رو در اون میگید چقدر اونجا زیبا بحث خدا قیامت بحث حشر نشر حساب صراط میزان یکی یکی نسبت به ائمه اقرار و اعتراف میکنید این نکته دقیقی هست
ببینید عزیزان ائمه ما به شیوه های مختلف سعی داشتند باورها رو تقویت کنند یوقت یه نفربنام ابو شاکر امد پیش اما صادق علیه السلام عرض کرد مدلیل علی الله چه دلیلی بر وجود خدا هست این شخص منکر خدا بود یه بچه ایی هم تخم مرغی دستش بود امام علیه السلام فرمود همین تخم مرغ رو ببین از چند نوع تشکیل شده زرده و اون سفیدی کی باعث شده اون زرده وسفیدی باهم مخلوط نشه و بعد یه پوست رقیق و بعد یه پوست سفتترروی اون قرار داده
یه نفر دیگه مثل ابن ای الاوجا میاد میگه مدلیل علی المعبود و به امام عرض کرد برای چی عبادت میکنید امام علیه السلام فرمودند وقتی شما راهی رو میری و به شما میگن این راه دزد داره عقل حکم میکنه یه چیزی با خودت برداری سنگی چوبی اسلحه ایی چیزی برداری فرمود این همه پیامبر امدند وگفتند که عذاب هست حساب هست بعد حالا شما فرض بر احتمال کنید اصلا قیامتی هم در کار نباشد کار خوب کردن که بد نیست خب ما کارهای خوب انجام میدیم و کارهای بد رو انجام نمیدیم و اگر قیامت هم بر فرض احتمال در کار نبودما که ضرر نکردیم ولی اگر در کار بد شما باختید ائمه از هر راهی و از دلیلی استفاده میکردند تا اینکه باورها و اعتقادات مردم رو تقویت کنند
امام حسین علیه السلام با ابن عباس (عبدالله بن عباس)در کنار حجر اسماعیل در کنار خانه خدا نشسته بودند ابن اضرغ اومد این از خوارج بود که معتقدند العیاذ بالله امیرالمومنین مشرک هست اصلا از همین روشی که من میگم شما میفهمید این ادم چقدر خبیث هست رفت پیش ابن عباس تشبیه بخوام بکنم اینکه مثلا یه ایت الله یا یه متخصص و پزشکی باشه بعد شما برید پیش یه پرستار یا یه طلبه ساده سوالتون رو بپرسید اقا این اقا اینجاست متخصصه –امام حسین نشسته رفت پیش ابن عباس گفت که( صف لنا الهک)خدا رو برای من توصیف کن ابن عباس سرشو پایین انداخت جواب نداد ساکت شد خود امام حسین فرمود ابن اضرغ بیا من برات توصیف کنم گفت (ما سالتک) من ازشما سوال نکردم من از ابن عباس پرسیدم میخوام اون بگه این بی ادبی رو کرد ابن عباس عصبانی شد گفت (مه)ساکت باش چه بی ادبی هست که تو میکنی( انه ابن رسول الله هو من اهل بیت النبوه ومعدن الحکمه) این چشمه حکمته پسر پیغمبره خجالت نمیکشی با این بی ادبی میگی ما سالتک بعد عذر خواهی کردند و گفتند یابن رسول الله صف لی شما برام توصیف کنید اقا فرمودند من خدا رو اینطور برات میگم اصفک بما اصف به نفسه همون طور ه خودش خودشو توصیف کرده در قران خودش خودشو معرفی کرده فرمود بدان (ان الله لا یدرک بالحواس)اگر با این حست دنبال خدا میگردی فایده نداره خدا حسی نیست (ولا یقاس بالناس)خدا رو بمردم هم قیاس نکن ما هرچی داریم یه معلم داریم یه علمی به ما یاد داده بگیم خدا علمش از کجاست این اشتباه هست ما علممون معلم میخواد علم اون معلم نمیخواد ذاتی هست خدا رو با مردم قیاس نکن اخه دیدی بعضی ها تو سوالاتشون میگن خدا رو کی افریده این قیاس دیگه چون ما خودمون مخلوقیم و افریده شدیم فکر میکنیم باید اوهم که منشاءخلقته یکی هم اورا افریده باشه نخیر (شوری هر چیزی از نمکه ولی شوری نمک ذاتیه کسی نمک رو شور قرار نداده خودش شوره )اقا شروع کرد براش توصیف کردن اینم شروع کرد به اشک ریختن ابن عباس بهش گفت چرا گریه میکنی گفت از بس زیبا سخن میگه و از بس زیبا برای من توحید رو معنا کرد وقتی پا شد بره اقا بهش فرمود من بهت گفتم ولی تو نه من رو قبول داری نه داداشم امام حسن و نه بابام علی رو یعنی تو در امامت که یکی از نشانه های توحید و خداپرستیه مشکل داری منکر هر سه ما هستی

نوجوان ده یا یازده ساله ای بر پیامبر وارد شد اصحاب هم نشسته بودند پیغمبر فرمود منو چقدر دوست داری گفت یا رسول الله زیاد خیلی بهتر از خودم بیشتر از پدرم بیشتر از مادرم پیغمبر فرمود منو بیشتر دوست داری یا خودتو گفت شما رو فرمود منو بیشتر دوست داری یا والدینتو عرض کرد شما رو فرمود منو بیشتر دوست داری یا خدا رو یه مرتبه این نوجوان یه حالتی بهشون دست داد عرض کرد یا رسول الله خودتون رو با خدا مقایسه نکنید من شما رو بخاطر خدا دوست دارم هرگز شما رو در دوستی بر خدا ترجیح نمیدم حضرت نمیخواد این حرفو به اون بزنه میخواد ببینه این چقدر باورش قوی هست وجود مقدس حضرت رسول به اصحاب فرمود از این یاد بگیرید ببینید چقدر باورش درسته خدا رو با خدا بشناسید و منو با رسالت (اعرف الله بالله و الرسول بالرساله)منو میخواید بشناسید با رسالتم ولی خدا ر با خدا بشناسید
خب حالا ما خدا شناسیمون رو از کجا امتحان کنیم از کجا بشناسیم شاید یکی در این جلسه باشه بگه من حتی یک دلیل هم نمیتونم برای خدا بیارم ولی خدا شناسم و خدا رو دوست دارم من خدا رو قبول دارم تمام سلولهای بدن من اعتراف میکنه به وحدانیت خدا من شش تا علامت رو خدمت شما میگم همش هم حدیث هست خوب دقت کنید شش تا علامت خدا شناسی میگم هر کسی این شش تا علامت در زندگیش پررنگه خدا شناسیش هم پر رنگ هست ولا یا خدا شناسیش ضعیفه یا بر اساس باور و اعتقادش عمل نمیکنه یه باوری داره ولی بهش توجه نمیکنه چیه این شش تا ازمون خدا شناسی بحث ما اینه ازمون معرفت الله ازمون اینکه یه کسی چقدر خدا در وجودش جای دارد چقدر خدا در واقع اعتبار دارد این شش تا یه حصر عقلی نیستا ما به اندازه وقتمون اینا رو جمع کردیم شاید شما ده تای دیگه هم بهش اضافه کنید
یکم- فرمود (من کان بالله عارفا کان من الله خائفا )هر کی بیشتر نسبت به خدا معرفت داره بیشتر از همه هم از خدا میترسه عارف خدا ترسه یعنی چی خدا ترسه یعنی حضور خدا رو درک میکنه احساس میکنه نگو خدا ترس نداره برادران جوانان خدا ترسی یعنی احتیاط مثل رانند های که در جاده احتیاط میکنه خدا ترسی یعنی از خشم خدا از جباریت خدا از جهنمی که خدا افریده از عذابی که خدا قرار داده درسته رحیمه درسته غفوره درسته عفووه ولی المتکبر الجبار هست درسته اون صفات رو داره ولی در قران کریم گاهی صفات اینگونه هم برای خودش ذکر میکنه این معنای ترس از خداست (داستان راننده ایی که دنبال جای پارک میگشت ) انبیاء الهی اینطور بودند اولیاء اینطور بودند
یه روز جبرئیل امد خدمت رسول خدا سلام کرد این داستانو میگم خدا ترسی یعنی این پیامبر سوال فرمودند برادرم جبرئیل من میخوام بدونم عالم برزخ ادمهای خوب و بد چجوره اونجا چطور هستند حالا ماهم گاهی یکی که مرده در خواب میبینم اونجا در باغی هست یا در عذابه یا در انتظاره یا حالت بدی داره یا چهره بدی داره در این حد پیامبر فرمود در بیداری میخوام ببینم میدونید که در برزخ ارواح در یک قالب مثالی هستند همین طور که این بدن اینجا دفن هست ولی اونجا ارواح عین همین بدن در میان همونطور که حضرت عیسی مردگان رو زنده میکرد نه اینکه جسد رو از گور میکشید بیرون بلکه ارواح رو در یه قالب مثالی میریخت و اونها رو احضار و باهاشون صحبت میکرد جبرئیل با پیامبر امدند در قبرستان بقیع و رو کرد جبرئیل به یک قبری و گفت این قبر یه ادم مومن است و دورتر قبری رو نشان داد که اونم قبر ادم بدکاری بود حضرت فرمود هر دوتاشون رو احضار کن صاحب قبر رو احضار کرد صاحب این قبر احضار شد وقتی امد در کنار قبر پیامبر میفرماید دیدم نوری سرتاسر قبرستان بقیع رو فرا گرفت با چهره ایی بشاش و به پیامبر سلام کرد و عرض کرد الحمدالله الذی صدقنی وعده شکر اون خدایی که اون وعده هایی که داده بود همه رو عمل کرد اون نعمتهای برزخی همش هست حضرت فرمود شما از خدا چی میخواید در برزخ گفت یا رسول الله دعا میکنیم قیامت بشه همش میگیم خدا کنه قیامت بشه چرا؟ عرض کرد چون این برزخ چشمه ایی از قیامته اینقدر ما خوشیم میگیم این که یه تصویری از بهشته پس بهشت چه خبره شما حساب کن یه فیلم سینمایی خیلی زیبایی بیان یه تبلیغ خیلی کوتاهی ازش نشون بدن شما میگی خدا کنه کلش رو ببینم این پنج دقیقه اش خیلی جالب بود این صحنه ایی که تبلیغشو میکنند اینطوره اصل فیلم چی چی هست ما همش دعا میکنیم قیامت بیاد خب به اذن خدا برگشت
ولی صاحب اون قبر رو وقتی جبرئیل فریاد زد از قبر امد بیرون با چهر ه ای وحشتناک امد و فقط میگفت وا حسرتا این ایه قران هم هست یکی از جاهایی که قران میفرماید برزخی ها میگن( یاحسرتا علی ما فرت فی جنب الله ) در سوره زمر امده حضرت فرمود تو چی میخوای از خدا در برزخ گفت یا رسول الله میگیم خدا کنه قیامت نشه عذابی که یه خورده اش اینه دیگه ببین قیامت چیه ببینید تفاوت مومن و غیر مومن رو خب پیامبر اشک در چشمانش حلقه زد بابا ائمه ما خائف بودند خائف من الله
شما دعاهای امام سجاد رو ببینید یک مناجات داره در مفاتیح الجنان هست یکی از مناجاتها هست پانزده تا مناجات درش هست مناجات خمسه عشر اگر وقت کردید مفاتیح رو باز کنید یه نگاه بهش بندازید بعضی از علمای ما پانزده تاشو در سجده نمازشون میخوندند مرحوم مجلسی سلام الله علیها توصیه میکنه به فرا گیریش مناجات تائبین – مناجات تائبین یکیش مناجات خائفین هست مناجات غیر از دعاست زبان مناجات زبان عشقه نجوا یعنی در گوشی مناجات حضرت امیر رو ببینید چقدر زیباست در مسجد کوفه
راوی میگه با امام باقر وارد مسجدالحرام شدیم تا نگاه امام باقر افتاد به کعبه بلند بلند گریه میکرد میگه من زدم رو شانه حضرت عرض کردم یا بن رسوالله الناس ینظرون الیک شما امام پسر پیغمبر بلند بلند گریه کردن مردم دارن نگاهت میکنند فرمود ویهک وای بر تو من از خوف خدا اشک نریزم که مردم نگاهم میکنند کیی بخدا نزدیکتره و خداشناستر هست من کان بالله عارفاکان من الله خائفا هر کسی بیشتر میترسه شناختش به خدا بیشتره
علامت دوم که قابل توجه هست فرمود ینبغی لمن عرف الله هرکسی خدا شناسه دومین نشانه اش اینه (ان یرغب فیما لدیه)به اونی که نزد خداست میل داشته باشه یه خورده توضیح بدم یعنی چی-چی نزد خداست؟ اولا هرچیزی نزد خداست و ماندنیه (ما عندالله باق)و هرچیزی نزد ماست فانی شدنی نزد ما خونه و لباس و ماشینو غیره......(ما عندکم ینفت)شما هر چی دارید از بین رفتنیه
من از شما سوال میکنم خدا چی داره ؟ بهشت مغفرت ثواب (عندالله ثواب)اجر- پاداش –توفیق-گشایش- اجابت دعا- لطفت ویژه و... دیگه شما بشمارید مغفرت کی میتونه غیر خدا داشته باشه

بخش دوم منبر

مغفرت کی غیر از خدا میتونه داشته باشه (ومن یغفر الذنوب جمیعا )کی غیر از خدا میتونه ببخشه کی غیر از خدا میتونه بهشت رو بده توفیق رو کی غیر از خدا میتونه بده اجابت دعا رو کی میتونه غیراز خدا- فرمود دومین نشانه انسان خدا شناس اینه که میل و رغبت داره نسبت به این چیزهایی که پیش خداست (سابقوا الی مغفره- سارعوا الی مغفره)میدوه تا خدا ببخشدش میدوه به طرف بهشت –ثواب-اجابت دعا

ببینید خواهرها برادرها ساده تر بگم دومین نشانه خداشناسی اینه که میدوه تا اینکه ثواب جمع کنه نماز کجا ثوابش ییشتره؟ داخل مسجد میره مسجد-کجا وابش بیشتره صف اول؟ میره صف اول – کی ثوابش بیشتره؟ اول وقت-بعبارت دیگه عارف بخدا دنبال نمره حداکثری هست – ادمهای ضعیف دنبال نمره حداقلی نماز اخروقت توخونه دیگه داره افتاب میزنه دیگه وقت داره تموم میشه فقط میخواد یه تکلیفی رو از گردنش ساقط کنه

شما یه نگاهی به کربلا بکنید اقایون این امام حسینی که نشستید براش مجلس گرفتید ببینید اصحابش چجور رغبت داشتند یه شهیدی هست شاید نشنیده باشید اسمشو بنام سویدبن عمر گاهی هم بعضیا میپرسن که اخرین شهید کربلا کی بود؟معروف اینه که امام حسین بوده ولی مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب نفس المهموم مینویسه که اخرین شهید کربلا اینه این بعد امام حسین شهید شده میگه این اومد میدان جنگید مجروح شد و خون ازش رفت افتاد رو زمین بی حال شد فکر کردند کشته شد جنگ در گرفت و تا اینکه همه به شهادت رسیدند و در حینی که دشمن فریاد میزد حسین کشته شد این بهوش اومد دید همه شهید شدند و کشته ها رو زمین بودند و سر امام بالای نی بود این لحظه شیخ عباس میگه این بهوش اومد دید شمشیر نداره یه خنجر کوچکی داشت بلند شد رو دوتا زانوش و سراپا شد دشمن هم دیگه خیلی قصد نظامی نداشت خیلی ها شمشیرها رو کنار گذاشته بودند و مشغول غارت بودند بوسیله همین کاردش چند نفر رو از پا در اورد تازه دشمن متوجه شد این مجروح جان مجدد گرفته و ریختند و اورو بشهادت رسوندند میتونست اینو بگه که من دیگه وظیفه ام رو انجام دادم و امام حسین هم بشهادت رسیدند و دیگه جنگیدن من اثری نداره ولی میل به شهادت چه کرده با اون اینو میگن فیما یرغب

نشانه سوم: عارف بخدا عائف است (کل عارف عائف)یعنی چی عائف یعنی تارک خداشناس کسی هست که ترک گناه میکنه اگر هم یه جایی پاش لغزید زود بر میگرده و توبه میکنه و نمیذاره استمرار داشته باشه توبه نصوح

اینم نشانه سوم عارف بالله

چهارمین نشانه خداشناس اینه بیشتر راضی هست به قضا خدا(فرمود:ان اعلم الناس بالله ارضاهم بقاءالله)بیشتر راضی هست معترض نیست اگر بلایی مصیبتی چیزی بر سرش بیاد فقدانی عدم استجابت دعائی –و اگر مصیبت عظیمی برای او پیش بیا مثل امام حسین علیه السلام اون همه مصیبت دید فقط یه کلام گفت( رضا برضائک)

پنجم:فرمود( من سکن قلبه العلم بالله سکنه الغناء عن خلق الله)عارف هیچ گاه در مقابل مردم خودش رو حیثیتش رو کوچیک نمیکنه بی نیازه

خب سپاه عمر سعد اینطور بودند بخاطر صد دینار سر حبیب ن مظاهر بالای نی رفت یا بخاطر یه مقدار طلا یا اصلا در روایت داریم اینکه به بعضی ها وعده یه مقدار خرما داده شده بود برای جنگیدن با امام حسین علیه السلام و مورد هجمه قرار دادنش

ششم: عارف بخدا امام شناس است خود امام حسین علیه السلام یکی ازش پرسید (ما علامه معرفت الله)گفت از کجا بدانیم خدا شناسیم فرمود هر کسی امام زمانش رو بیشتر بشناسه خداشناسیش بیشتر هست چون اینا کانال معرفی خدا هست بهمین خاطر در نیشابور امام رضا علیه السلام وقتی توحید رو بیان میکنند فرمودند کلمه لااله الاالله حصنی بعد بشرطها و انا من شروطها

منبر شب چهارم محرم 1391-1434

مطالب مشابه :

دانلود سخنرانی مکتوب دکتر رفیعی و هاشمی نژاد - محرم الحرام

سخنرانی مکتوب ویژه محرم در سایت تبارک

سخنرانی مکتوب ماه مبارک رمضان

سخنرانی مکتوب ویژه محرم الحرام ...زیبائیهای عاشورا-1

منبر شب چهارم محرم 1391-1434

دانلود سخنرانی استاد انصاریان

فیش سخنرانی هئیت

روضه مکتوب شب هفتم محرم (1)

راه اندازی سایت تبارک