بله برون

درود ...

خوبین آجیا؟

بنده توب توپم،پریشب جشن بله برونمون بود ک فوق العاده بود.. کلی رقصیدم

این عکس بنده تو ارایشکاه کلیـــــــــک آرایشش معرکه بود خداییش خیلی خوشکل شده بودم

اینم عکس تــاجم کلیـــــــــــــک

بعد از آرایشگاه رفتیم آتلیه ک فردا میریم عکسامونو انتخاب کنیم

واسه خرید بله برون منو محمود رفتیم مشهد، مانتو و شلوار و کیف و کفش و شال و لباس عقدی گرفتم

کلی تو مشهد خوش گذشت،شب اول ک مشهد بودیم رفتیم مشروب خوردیم اینم عکس کلیـــــــک

اینم خریدام کلیــــــــــــک

شب بله برونمون بارون میومد،محمود اومد دم در ارایشگاه دنبالم، چتر هم اورده بود باز کرد چتر رو بعد سوار

ماشین شدیم و پیش ب سوی اتلیه

این عکس کارت دعوتمون کلیـــــــــک و کلیـــــــــک

اینم عکس خنچه های بله برونمون کلیــــــــــــــک و کلیـــــــــــــک

این روزا هم ک دقیقا 24 ساعته با محمودم..مادر شوهری و پدرشوهری و خواهر شوهریام ماااااااااااااهن

اینم عکس سرویس طلام..فلش گوشیم روشن بود رنگش بد افتاده همش طلا زرده کلیـــــــــک

لدیشب ساعت 1 شب با محمودم رفتیم پیاده روی،شالمو در آوردم کلاه بافتمو انداختم تو سرم کلی عکس

گرفتیم ک تو گوشی محموده بعدا میذارم همه رو

موقعی ک خواهر شوهرم این اس رو میده و ذوق مرگ میشم کلیـــــــک

آجیا نظرا خیلی زیاد بود نتونستم جواب بدم،ازین ب بعد همه نظرا رو جواب میدم

ینی ازین پست ب بعد

بدرود...

آجی زهره عاشقتم میسی فدات شم.. آجی ملیحه ایشالا زوده زود مال هم شین

+ خدایا؟؟؟؟ کی عشقه دوستامو چشم زده ک همه دارن جدا میشن؟؟؟ خداجون خودت هواشونو داشته باش


مطالب مشابه :


بله برون آتی

دیشب بله برون آتی بود,از ابتدا قصد رفتن نداشتم,مراسم بزرگترهاس و رفتن جایز نبود,اما عصر دیدم خودش زنگ زد و گففت باید بیای,هرچی گفتم بمونه واسه عقد قبول نکرد,گفت تو خواهرمی باید باشی. درنتیجه بنده نیز شب رو رفتم و کلا در آشپزخانه ...




من و قوم شوشو و بله برون

جمعه بله برون برادرشوشوی عزیزم بود. مادربابک بهم زنگ زد و گفت اگه دوست دارین و مشکلی براتون نیست از صبح بیاین تا شب باهم بریم. طفلی خیلی مراقب بود تا ما که بچه دارشدیم و کارمون سخت شده تو سختی قرار نگیریم و مجبور نشیم تا برنامه ...




بله برون

رجوع دوباره من ب زندگي 3نفره مون - بله برون - از زندگيم مينويسم..از رجوع بعد طلاقم...از پسرم....از آقاي دكتر...از خودم..... - رجوع دوباره من ب زندگي 3نفره مون.




بله برون

عــروسِ زمستـــون - بله برون - :) ی دختر تو ی دنیای مجآزی.




بله برون

بزارید اول آخرشو بگم: "بله برون به خوبی و خوشی تموم شد." حالا اگر حوصله دارین قسمت‌های جالب رو بخونید. ساعت پنج و نیم بعدازظهر من آماده شده بودم. عموها و زن‌عموهام رسیده بودند. خاله و داییم با تاخیر اومدن. ساعت شش و نیم هم مهدی و مهموناشون اومدن. یک سری ...




بله برون

اولا عید قربان مبارک. دیروز مراسم بله برون دختر عمه گرامیمان بود که امیدوارم روزیه همه دخترای دم بخت بشه بنده رو به همراه مامان و بابا دعوت کرده بودن و از اونجایی که اینجور مجالسا خاص بزرگان فامیل می باشد از دعوت شدن خودمان در این مجلس بسیار دچار شور ...




برچسب :