رؤ ياها در قرآن . قرآن و هنجارشناسي خوابيدن
رؤ ياها در قرآن کپی و تبدیل به جزوه و کتاب با اطلاع مجاز است
خوابيدن و خواب ديدن ، يكى از اسرار عجيب خلقت است . اگر خواب نباشد ادامه زندگى محال خواهد بود. همچنين است خواب ديدن كه آثار بسيار دارد و از آينده خبر مى دهد و گاه خداوند متعال بندگان خود را به آن هدايت و ارشاد مى كند. به هر حال،در قرآن مجيد، هفت رؤ يا نقل شده است كه آنها عبارتند از:1- رؤياى رسول خدا - صلى الله عليه و آله - درباره بنى اميه .
2- رؤياى آن حضرت درباره فتح مكه و زيارت آن .
3- رؤياى آن حضرت در شب قبل از جنگ بدر
4- رؤياى حضرت ابراهيم - عليه السلام - درباره ذبح اسماعيل .
5- رؤياى حضرت يوسف - عليه السلام -.
6- رؤيائى كه پادشاه مصر ديد و حضرت يوسف - عليه السلام - آن را تعبير كرد.
7- رؤيايى كه دو نفر در زندان ديدند و حضرت يوسف - عليه السلام - آن را تعبير كرد.
۱- رؤياى رسول خدا(ص) درباره بنى اميه
در سوره اسراء آمده و اذ قلنا لك ربك احاط بالناس و ما جعلنا الرويا التى اريناك الا فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القران و نخوفهم فما يزيدهم الا طغيانا كبيرا يادآر كه به تو گفتيم خدايت به مردم احاطه دارد. و به تو گفتيم خوابى را كه به تو نمايانديم و شجره ملعونه در قرآن را، قرار نداديم مگر آزمايشى براى مردم . و ما آنها را مى ترسانيم ولى جز طغيان بزرگ، بر آنها نمى افزايد. از اين آيه شريفه معلوم مى شود كه خداوند متعال دو چيز را براى مردم مايه آزمايش قرار داده؛ يكى خوابى را كه به آن حضرت نمايانده، و ديگرى شجره ملعونه را، منظور از شجره بنى اميه هستند كه بر اهل اسلام ، مسلط شدند.
در تفسير عياشى از حضرت باقر ع نقل شده و الشجرة الملعونة فى القرآن يعنى بنى امية و در روايت عبدالرحيم قيصر از آن حضرت آمده : و الشجرة الملعونة فى القرآن، قال هم بنوا امية.
و اما منظور از رؤيايى كه ديد بنى اميه از منبر او بالا و پايين مى روند و در آن جست و خيز مىكنند. در تفسير عياشى از حضرت صادق ع نقل شده اصبح رسول الله ص يوما حاسرا فقيل له مالك رسول الله؟ فقال : انى رايت الليلة صبيان بنى اميه يرقون على منبرى هذا، فقلت يا رب معى؟ فقال : لا ولكن بعدك روزى رسول خدا ص شب را به روز آورد و غمگين بود. گفتند: يا رسول الله ! براى تو چه رخ داده؟ فرمود: شب گذشته بچه هاى بنى اميه را ديدم كه از منبر من بالا مى روند و جست و خيز مىكنند. گفتم : خدايا! در زمان من و با من خواهند بود؟ فرمود: نه بعد از تو خواهند بود. در تفسير برهان ، شانزده روايت در اين زمينه از شيعه و اهل سنت نقل كرده. در همه آنها مراد از شجره ملعونه بنى اميه و در اكثر آنها رؤياى آن حضرت راجع به بنى اميه و در برخى، شامل خلفاى پيش از بنى اميه نيز مى شود.
در روايت ديگرى از امام صادق ع نقل شده كه رسول خدا ص در خواب ديد كه چهارده عدد ميمون؛ يكى بعد از ديگرى از منبر او بالا مى روند و اهل آن نيستند. حضرت فرمود: جماعتى از قريش نقل فرمود. اصحاب من بالا مى روند و اهل آن نيستند. فرمود: هم بنوا اميه لعنهم الله يعنى آنها بنى اميه هستند، خداوند لعنتشان كند. خلفاى بنى اميه همانطور كه در اين حديث آمده چهارده نفر بدين شرح مى باشند: معاويه بن ابى سفيان ، يزيد بن معاويه ، معاوية بن يزيد، مروان بن حكم، عبدالملك مروان، وليد بن عبد الملك، سليمان بن عبدالملك، عمربن ز، يزيد بن عبدالملك، هشام بن عبدالملك، وليد بن يزيد بن عبدالملك ، يزيد بن وليد، ابراهيم بن وليد، و مروان محمد حمار
۲- رؤ ياى پيامبر (ص) در ورود به مكه
در سال ششم هجرى كه رسول خدا ص عازم عمل (عمره) بود، خداوند متعال در مدينه قبل از حركت، به آن حضرت رؤيايى را نماياند. و حضرت در خواب ديد كه او با مسلمانان وارد مسجد الحرام شدند. بعضى تقصير كرده و بعضى حلق نمودند بدون آنكه بيمى از كفار داشته باشند. و آن بزرگوار اين رؤياى خويش را براى اصحاب خود نقل فرمود و همه شاد شدند. ولى چون به (حديبيه) رسيدند، كفار از ورود به مكه مانع شدند. و بعد از جريانهاى مفصل، ميان آن حضرت و كفار، پيمان صلحى بسته شد كه حضرت آن سال از (حديبيه) برگردد و سال آينده مجددا بيايد. مشركان نيز كارى با عمل او نداشته باشند و بتهاى خود را سه روز از كعبه و صفا و مروه بردارند، تا عمل مسلمانان تمام بشود. رسول خدا ص آن صلح را به طور اجبار قبول كرد و در همانجا از احرام بيرون آمد و قربانيها را كه آورده بود ذبح كرد. مسلمانان نيز چنين كردند. عده اى از اصحاب آن حضرت، از جمله عمربن خطاب گستاخى كرده و به آن بزرگوار گفتند: مگر شما نگفتيد كه در خواب چنين ديدم كه ما بدون خوف و واهمه اى وارد مكه و مسجد الحرام شده ايم؟!
حضرت فرمود: من گفتم وارد مى شويم ولى نگفتم در اين مرتبه و در اين سال وارد خواهيم شد. اما عمر قبول نكرد! كه ماجرايش مفصل است. لقد صدق الله رسوله الرؤ يا بالحق لتد خلن المسجد الحرام ان شاء الله آمنين محلقين رؤ سكم و مقصرين لا تخافون فعلم تعلموا فجعل من دون الله ذلك فتحا قريبا خداوند آن رؤياى حق را به رسولش نشان داد كه حتما داخل مسجد الحرام مى شويد ان شاء الله در حال ايمنى، سر تراشيده و تقصير كننده در حالى كه ترسى نداريد. خداوند مى داند چيزى را كه شما نمى دانيد. و قبل از دخول مكه، فتح نزديكى (صلح حديبيه كه خدا آن را در آيه انا فتحنا لك، فتح ناميده) قرار داد. سوره فتح هنگام مراجعت آن حضرت از حديبيه نازل شده و خداوند آن صلح را فتح خواند. و حضرت فرمود: اين سوره براى من از دنيا و آخرت، محبوبتر است .
۳- رؤياى پيامبر(ص) پيرامون نبرد بدر
رسول خدا ص قبل از جنگ (بدر) خوابى ديد اذ يريكهم الله فى مناك قليلا و لو اراكهم كثيرالفشلتم و لتنازعتم فى الامر ولكن الله سلم انه عليم بذات الصدور يادآر هنگامى را كه خداوند، دشمنان را در خواب به تو كم نشان مى داد. و اگر آنها را زياد نشان مى داد، در كار جنگ سست مى شديد و اختلاف مى كرديد. اما خداوند شما را از سستى و اختلاف، سلامت كرد. خداوند به آنچه در سينه هاست آگاه است . از اين آيه شريفه معلوم مى شود كه خداوند متعال مشركان را در رؤيا به آن حضرت كم نشان داده است تا حضرت نيز قابل بودن مشركان را به اصحاب خويش اطلاع دهد و آنها مطمئن شوند كه دشمنان زياد نيستند و در كار جنگ سست نباشند و اختلاف نكنند. چنانكه اهل تفسير نيز چنين گفته اند.
۴- رؤياى ابراهيم (ع) در ذبح اسماعيل
از جمله رؤياهايى كه در قرآن مجيد مطرح گرديده رؤياى حضرت امام ابراهيم عليه السلام مى باشد كه در خواب ديد فرزندش اسماعيل را در راه خدا قربانى مى كند رب هب لى من الصالحين فبشرناه بغلام حليم فلمابلغ معه السعى قال يا بنى انى ارى فى المنام انى اذبحك فانظر ماذا ترى قال ابت افعل ما تؤ مر ستجدنى ان شاء الله من الصابرين فلما اسلما و تله للجبين وناديناه ان يا ابراهيم قد صدقت الرؤ يا انا كذلك نجزى المحسنين ان هذا لهو البلاء المبين و فديناه بذبح عظيم و تركنا عليه فى الآخرين سلام على ابراهيم
ابراهيم گفت : خدايا! براى من فرزندى كه از نيكوكاران باشد عطا فرما به او مژده داديم پسر عاقل و بردبارى را. چون آن پسر (به دنيا آمد و بزرگ شد و) در تلاش كردن به پدرش رسيد، ابراهيم به او گفت : اى پسر عزيزم ! من در خواب ديدم كه تو را قربانى مى كنم پس ببين در اين باره چه مى گويى؟ گفت : پدرم! آنچه به آن امر شده اى انجام بده، حتما مرا در اين كار از صابران خواهى يافت. پس چون پدر براى قربانى كردن و پسر براى قربانى شدن، تسليم شدند و ابراهيم او را در روى تل بر پيشانى خوابانيد (عمل به خواب به تحقق پيدا كرد) و با صداى بلند ندا كرديم كه اى ابراهيم! خواب را محقق كردى، ما نيكوكاران را اين چنين جزا مى دهيم، اين حتما آزمايش آشكارى است. و بر او (گوسفندى فرستاده) ذبح بزرگى فدا ساختيم. و ثناى او را براى آيندگان قرار داديم. سلام بر ابراهيم .
1 - رؤيا همان بود كه او ديد پسرش را قربانى مى كند، نه اينكه قربانى كرد و كار را به اتمام رسانيد. به عبارت ديگر: به پسرش فرمود: انى ارى فى المنام انى اذبحك لذا خداوند پس از خواباندن ابراهيم پسرش را بر (تل) فرمود: قد صدقت الرؤيا .
2 - منظور از (ذبح عظيم) ظاهرا همان قربانى باشد كه هر سال در موسم حج مسلمين به آن مبادرت مى ورزند. كه يادآور قربانى ابراهيم است، در بحارالانوار از خصال صدوق و عيون الاخبارالرضا نقل شده فكلما يذبح بمنى فهو فديه لاسماعيل الى يوم القيامة هر چه در (منى) تا روز قيامت قربانى شود، همه فديه اسماعيل خواهد بود.
3 - اگر اين جريان در غير قرآن كريم بيان مى گرديد، قبول كردن آن مشكل مى نمود، تسليم بودن حضرت ابراهيم و پسرش هر دو، بالاتر از تصور است. پدرى در نهايت اخلاص، سر پسر جوان را در راه خدا قطع كند، پسر نيز با كمال اخلاص، به اين كار راضى باشد. سلام على ابراهيم و سلام على اسماعيل
۵- رؤياى حضرت يوسف (ع
اذا قال يوسف لابيه يا ابت انى رايت احد عشر كوكبا و الشمس و القمر رايتهم لى ساجدين اى پدر! در عالم رويا ديدم كه يازده ستاره و خورشيد و ماه مرا سجده مى كردند. سپس خداوند متعال در قرآن مجيد تعبير خواب حضرت يعقوب ع را اين گونه نقل مى كند: قال يا بنى لا تقصص روياك على اخوتك فيكيدوا لك كيدا... و كذلك يجتبيك ربك و يعلمك من تاءويل الا حاديث و يتم نعمته عليك و على آل يعقوب : يعقوب گفت : اى فرزند عزيز! زنهار خواب خود را براى برادران حكايت مكن كه (به اغواى شيطان) بر تو مكر و حسد خواهند برد... و اين تعبير خواب تو مى باشد كه خداوند تو را بر گزيند و علم تاويل خوابها بياموزد و نعمت و لطفش را در حق تو و آل يعقوب تمام گرداند ....
حضرت يوسف ع توسط برادران خود به چاه افكنده شد و سپس در بازار مصر به صورت برده فروخته شد و در اثر بى نظيرى كه درباره همسر عزيز مصر از خود نشان داد، حدود هفت سال در زندان ماند. سپس در اثر تعبير خواب پادشاه مصر، از زندان آزاد و وزير كشاورزى مصر گرديد. و پدر و مادر و خانواده اش را به مصر دعوت كرد و آنها هنگام ديدن حضرت يوسف به حال احترام، سر فرود آوردند. بدين طريق ، پدر و مادر و يازده برادر در اين احترام شريك شدند. و حضرت يوسف به پدرش يعقوب گفت : تعبير خوابى كه چند سال قبل ديدم ، همين است : و رفع ابويه على العرش و خروا له سجدا و قال يا ابت هذا تاويل روياى من قبل قد جعلها ربى حقا... آنگاه پدر و مادر را بر تخت بنشاند و آنها به شكرانه (ديدار او) خدا را سجده كردند. و يوسف در آن حال، پدر را گفت كه اين بود تعبير خوابى كه از اين پيش ديدم كه خداى من آن خواب را واقع و محقق گردانيد
۶- رؤياى پادشاه مصر
رؤياى ديگرى كه در كلام الله مجيد نقل گرديده، رؤ ياى پادشاه مصر است كه سبب نجات حضرت يوسف گرديد. پادشاه مصر چند شب در خواب ديد كه هفت گاو فربه را هفت گاو لاغر مى خوردند. و نيز هفت سنبل سبز و هفت سنبل خشك در كنار او ديده مى شوند. از درباريان خود تعبير اين خواب را پرسيد؟ گفتند: خوابهاى آشفته و پريشان است . و ما تعبير چنين خوابها را نمى دانيم . و قال الملك انى سبع سمان ياءكلهن سبع عجاف و سبع سنبلات خضر و اخر يابسات يا الملاء افتونى فى روياى ان كنتم للرؤ يا تعبيرون قالوا اضعاث احلام و ما نحن بتاءويل الاحلام بعالمين.
در آن موقع كه درباريان از تعبير خواب پادشاه اظهار عجز كردند، ساقى پادشاه - كه مدتى در زندان مصر، رفيق زندانى حضرت يوسف بود و حضرت يوسف، خواب او را تعبير كرده و درست در آمده بود گفت : در زندان يك جوان كنعانى وجود دارد كه تعبير خواب را به نيكى مى داند فورا به سراغ يوسف در زندان رفت و خواب پادشاه را به او گفت : و چون هفت سنبل سبز، علامت هفت سال فراوانى و هفت سنبل خشك ، علامت هفت سال، قحطى بود، و هفت گاو فربه، علامت ذخيره ها و انبارهاى گندم و هفت گاو لاغر در جاى مردم گرسنه و قحط زده بود حضرت يوسف در تعبير آن فرمود: هفت سال ، به شيوه سابق ، گندم بكاريد و مازاد آنها را نكوبيد بلكه در سنبل نگاه داريد. پس از آن هفت سال قحط سالى خواهد آمد و در ان هفت سال فراوانى را مى خوريد. و از گرسنگى نجات مى يابيد. پس از هفت سال قحطى ، باز اوضاع به حالت اول بر مى گردد.
قال تزرعون سبع سنين دابا فما حصد تم فذوره سنبله الا قليلا مما تا ثم ياتى من بعد ذلك سبع شداد يا كلن ما قدمتم لهن الا قليلا مما تحصون ثم ياتى من بعد ذلك عام فيه يغاث الناس و فيه يعصرون .
فرزندان حضرت يعقوب نيز در اثر قحطى ، براى خريد گندم به مصر آمدند. و بالاخره حضرت يوسف - عليه السلام - را شناختند.
۷- رؤياى دو جوان مصرى
رؤياى ديگرى كه در كلام الله مجيد باز گو شده ، رؤياى دو جوان دربارى است كه در اثر تخلف به زندان افتاده بودند و در زندان با حضرت يوسف آشنا شدند. آن دو جوان يكى مرتب در خواب مى ديد كه انگور براى مشروب ساختن مى فشارد. و ديگرى مى ديد كه بالاى سر خود، نان حمل مى كند و پرندگان از آن مى خورند. آنها خواب خود را براى يوسف نقل كرده و از او تعبير خواستند. حضرت يوسف بعد از قدرى صحبت و ارشاد انها به اولى فرمود: از زندان آزاد شده و ساقى و پياله گردان شاه خواهى شد. و به دومى فرمود: تو را به دار مى زنند و مرغان هوا از گوشت سر تو خواهند خورد. و اين تعبير خواب من، حتما رخ خواهد نمود و خلافى در آن نيست. قضى الامر الذى فيه تستفتيان و در آيات وحى الهى چنين مى خوانيم :
و دخل معه السجن فتيان قال احدهما انى ارانى اعصر خمرا و قال الاخرانى ازانى احمل فوق راءسى خبزا تا گل الطير منه نبنا بتاويله انا نريك من المحسنين قال ... يا صاحبى السجن اما احد كما فيسقى ربه خمرا و اما الاخر فيصلب فتا كل الطير من راءسه قضى الامر الدى فيه تستفتيان
آن مرد كه تعبير خواب خود را شنيد، براى رهايى از خطر خواب ، به دروغ منكر شد يوسف گفت : در قضاى الهى راجع به امرى سؤال كرديد چنين حكم شده است. و همانطور شد كه حضرت يوسف گفته بود و چون پادشاه مصر خواب خود را براى درباريان گفت و آنها از تعبير آن عاجز ماندند، حضرت يوسف به ياد ساقى آمد و او براى تعبير خواب به زندان آمد.
شرح (رؤياهاي صادقه) در قرآن كريم
در قرآن كريم چند تا خواب نقل شده. يك سلسله خواب هائي است كه عين واقعيت است، نظير آنچه را كه ابراهيم خليل درباره اسماعيل ذبيح(ع) ديد كه: اني اري في المنام اني اذبحك؛ اين متن واقعيت بود كه خواب ديده است و بخش هاي ديگر. يا آنچه را كه يوسف(ع) در عالم رؤيا ديد: اني رأيت احد عشر كوكبا، رايتهم لي ساجدين؛ اين يك واقعيتي بود كه در رؤياست.
يك سلسله خواب هائي است بنام اضغاث احلام (احلام) همين خواب ها را مي گويند، (اضغاث) آن دسته هاي سبزي را مي گويند. گاهي انسان به صورت فله اي و دسته اي خواب مي بيند كه اين خيلي است! صحنه هائي را مي بيند؛ نه خودش مي تواند تعبير بكند، نه مي تواند به يك معبري ارائه كند كه آن معبر تعبير بكند. چون معبر وقتي مي تواند اين را تعبير بكند كه راه مشخص باشد؛ تعبير كننده كارش اين است كه آنچه را كه اين شخص ديد از اينجا عبور مي كند و به آن صورت اصلي، آن صورت اصلي مي شود رؤياي واقعي.
يعني ما در عالم خواب آن واقعيت را مي بينيم، يك؛ چون زمان بيداري مان عادت كرديم به بدحرفي و پر حرفي، اين نفس ما هم همين جور مي سازد، تسويل گري مي كند. يعني آنچه را كه ما ديديم، آن را به يك صورت ديگر درمي آورد، از آن صورت به صورت مشابه درمي آورد، از آن صورت به صورت سوم كه شبيه اوست درمي آورد، تا به صورت اخير؛ اين صورت اخير ياد ماست كه از خواب برمي خيزيم، آنوقت مي گوييم ما يك چنين چيزي را خواب ديديم. اگر اين فاصله زياد باشد، پراكندگي زياد باشد؛ اين را مي گويند (اضغاث احلام) (6)، مي گويند فله اي و انباري؛ مي گويند تعبير ندارد، مثل همان اضغاث احلام.
اگر نه، فاصله نزديك باشد، حساب شده باشد، معبر عبور مي كند؛ مي گويد اين روي تناسب يكي ديگر از اينجا عبور مي كند به آن صورت اصلي، صورت اصلي همان است. مثل اين كسي كه در زندان خواب مي بيند، مي گويد من خواب ديدم كه دارم انگور را آب مي گيرم: اني اراني اعصر خمرا(7). همين خواب را به وجود مبارك يوسف(ع) عرض مي كند، حضرت طبق بيان آيات سوره يوسف، به او مي گويد كه تو به شغل ساقي گري كه داشتي؛ برمي گردي، از زندان آزاد مي شوي و ساقي خليفه خواهي شد. اين خوابي كه ديده است، اين رابطه محفوظي داشت؛ بالاخره كسي كه قبلا ساقي بود، همان وصف را خواب مي بيند؛ منتها لازمه ساقي بودن اين است كه انسان انگور را آب بگيرد، ميوه را آب بگيرد، بعد آبش را به كسي بچشاند.
بنابراين خواب دو جور است: اضغاث احلام فله اي و انباري كه تعبير ندارد و يك سلسله خواب ها كه متن واقع است نظير جريان ابراهيم و اسماعيل(ع) كه گفت: اني آري في المنام اني اذبحك. صدا و سيما كه تصوير دارد، بايد كار عرفاء را انجام بدهد؛ يعني واقعيت را كه ديگران بايد بميرند و ببينند يا بخوابند و ببينند، ترسيم بكند؛ اين يك. خواب هاي واقعي را ترسيم بكند، نه اضغاث احلام را؛
سوره هائي دارد كه بسياري از بزرگان در دركش عاجزند؛ اين يك مطلب. اما معارف همان آيات و سوره را در سوره هاي ديگر، در آيات ديگر، در لابلاي مثل، در لابلاي قصه، در لابلاي تقريب به ذهن به قدري تنزل مي دهد كه افراد عادي هم مي فهمند؛ اين دو مطلب.
اين دو كار از ابتكارات قرآن كريم است؛ يعني قرآن آياتي دارد كه دركش مخصوص حكماء؛ و متكلمين و فقهاي نامي است كه هرگز افراد عادي درك نمي كنند اما هيچ مطلبي در قرآن نيست كه در دسترس فهم افراد ساده هم نباشد، قدرت تمثيل، قدرت تشبيه، قدرت تنزيل داشته باشد كه همگان بتوانند بفهمند. 6- يوسف44 7- يوسف36
اصل رؤيا و خواب ديدن انسان از منظر اسلام مورد تأييد است. چنان كه در سوره يوسف و نيز در داستان ذبح اسماعيل آمده است. (صافات102) اينها روياهاي صادقه اند كه چون پيامبران درخواب مي بينند استثنائا تكليف آور است. در مورد اقسام رويا روايتي از امام صادق(ع) نقل شده است كه فرمود: رويا به سه قسم است: مژده اي از سوي خداوند به مؤمن، ترساندني از سوي شيطان و خواب هاي پريشان. (الكافي، ج8، ص90) اگر انسان با شكم سير بخوابد يك سوم از ساعت خوابش تحت تأثير فعاليت هاي معده است و دچار خواب پريشان (اضغاث اصلام) مي شود. يك سوم ديگر از مدت خواب به روياهايي مي گذرد كه ترجمان و بازگوكننده حوادثي است كه انسان در روز مي بيند. تنها در يك سوم باقي مانده است كه روح از تأثير معده و از تأثير خاطره هاي حوادث روز آزاد مي شود. البته هرچه انسان مهذب و پاكتر باشد، به همان نسبت به واقعيت نزديك تر است. نكته ديگر اينكه گفته اند روياهايي كه انسان بعد از اذان صبح مي بيند تحت تأثير شيطان قرار دارد و صحيح نمي باشد.
اما اين مطلب هم كليت ندارد و در همه موارد صادق نيست. همچنين امر ديگري كه شهرت يافته گفته اند كه خواب زن تعبيري برعكس دارد، اما اين مطلب نيز در همه موارد صادق نيست. به عنوان نمونه در تاريخ آمده است كه قبل از فتح خبير، صفيه از قوم يهود خواب ديد كه ماه وارد حجره او شد. معبر براي او تعبير كرد كه تو همسر حاكم حجاز (حضرت محمد(ص) خواهي شد. بعد از فتح خيبر چنين پديده اي محقق شد. (بحارالانوار، ج21،ص5) بنابراين برقراري ارتباط بين آنچه در خواب ديده مي شود و عالم واقعيت و تعبير آن به جنسيت افراد بستگي ندارد. در اينجا چند نكته كليدي درخواب و تعبير آن توصيه شده است:
1- اگر خواب بدي ديديد نه خودتان تعبير كنيد و نه براي ديگران نقل كنيد بلكه تفأل به خير بزنيد و صدقه بدهيد.
2- اگر خواب خوشايندي ديديد، تنها براي مؤمنيني تعريف كنيد كه حسادت نداشته و بهره اي از حكمت داشته باشند. در مجموع روياهاي صادقانه از ديدگاه اسلام مورد تأييد است و در مورد پيامبران(ص) حجت و تكليف آور است و در مورد غير پيامبران حجت شرعي و تكليف آور نيست. از طرفي كسي كه بر علم او افزوده شود و فهم و بصيرتش بيشتر گردد، خواب هاي پريشان كمتري مي بيند، چنان كه افزايش ايمان موجب مي شود كه بعد از بيداري بسياري از خواب هاي پريشان فراموش گردد.
رؤياها؛ به راستي چگونه است که من مي خوابم و بدن در خواب است و چشم و گوش نيز بسته است؟ و چه بسا در خواب شهرها طي ميکنم، افرادي را ملاقات ميکنم و مطالب و علوم را مي آموزم و گاه از رويدادهاي آينده و رويداد پنهان در گذشته مطلع مي شوم که در بيداري برايم مقدور نبود! اگر بدن ما تمام حقيقت ما باشد، چگونه در خواب که تمام حواس ما تعطيل است در آينده و گذشته سفر مي کند، آن هم خارج از بعد زمان؟ در يک شب مسافرتي را که در بيداري يک ماه به درازا مي کشيد مي رود و بازميگردد،
در حالي که بدن در رختخواب بي حرکت است؟ اينکه در رؤيا از واقعه اي در آينده مطلع مي شويم و بعد از مدتي در آينده پياده مي شود، چگونه است؟ اعتراف مي کنيم که حواس و قواي ظاهري، در حالت خواب از کار خود دست کشيده اند و تعطيل مي باشند. پديده شگفت انگيز خواب ديدن را چگونه ارزيابي مي کنيد؟ خواب چيست؟ بايد به غير از حواس پنجگانه قواي ديگري نيز در کار باشند.
اکنون همين قدر در باره خواب ديدن ميگوييم که انسان بسياري از انديشهها و پندارها و خواستههاي بيداري اش را در خواب ميبيند؛ ولي آيا هر خوابي که ميبيند بدين سان است يا خوابديدنهاي بي سابقه هم دارد که در بيداري به وقوع ميپيوندد؟ و بسياري از خوابها اطلاع به نهانيها و اخبار از گذشتهها و اعلام به امور آينده است که اصلاً هيچ يک از آنها در دل خواب بيننده خطور نميکرد. کمتر کسي باشد که براي او در دوران زندگاني اش کم و بيش اين گونه خوابها پيش نيامده باشد. اين خواب ديدن مطابق واقع چيست؟ وقايع آينده آنچنان که در خواب مشاهده شد و سپس در بيداري پديد مي آيد چگونه است؟ شايد کساني باشند که با اصول ثابت علمي، عالمي را، غير از اين عالم حسي ثابت کنند و خواب را دري و راهي بدان عالم بدانند، چرا که هنگام خواب حواس ظاهري دست از کار کشيده اند. در درون ما قواي خيال و وهم و عقل ما را در شناخت هستي ياري ميکند.
هرکسی میخواهد بداند که اعمالش چگونه است و چه آثاری در زندگی و آخرت او بهجا میگذارد؟
همه میگوییم که اگر کسی باشد که بتواند چشم برزخی ما را باز کند و ما را با
خودمان و وضعیت آینده خودمان آشنا کند، چه خوب میشود؟ آیا پیشگو و اهل دلی است
که ما را به آینده ما آگاه سازد؟
از آموزههای قرآنی به دست میآید که هر انسانی به خودش و اعمال و آثار آن آگاه
است و به خوبی نسبت به موقعیت و وضعیت خود و نیز اعمال و رفتارش بصیرت دارد.
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ (قیامت14)
با این همه اگر بخواهد به چشم خود وضعیت خود را ببیند، یک راهکار دیگری نیز خداوند
برای انسان درنظر گرفته که میتواند با آن، وضعیت خود و تأثیر اعمالش را
ببیند.
قیامت شبانهروزی و قیامت آخرتی
شکی نیست که قیامت روز آشکار شدن حقایق و ملکوت اعمال ماست و در آن روز حقایق به
عیان دیده میشود؛ زیرا پردهها کنار میرود و چشمها تیزبین و دقیق خواهد شد و
پردهای نمیماند که ظاهر و باطن آن تفاوت داشته باشد. (ق22) اما از روایات و
آیات به دست میآید که هر شبانهروزی برای ما قیامتی است که در آن باطن اعمال
آشکار میشود و ما با حقیقت ساخته و سازه قیامتی خود آشنا میشویم. البته تفاوت
این قیامت با قیامت آخرتی این است که فرصتها بارها تکرار میشود درحالی که پس از
مرگ دیگر این فرصت تکرار شدنی نیست تا ما با تغییر در رفتار و اعمال به خودسازی و
تزکیه نفس بپردازیم و اعمال نیکی را انجام دهیم. حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ
قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ (مؤمنون99 و 100)
پیغمبراکرم(ص) درباره نقش خواب و آثار آن میفرمایند: کما تنامون تموتون و کما
تستیقظون تبعثون؛ خواب برادر مرگ است، همانطور که میخوابید میمیرید (و به عالم
برزخ و عالم مثال وارد میشوید) و همان طور که بیدار میشوید، برانگیخته میشوید
(بحارالانوار، ج7/ ص47؛ کلمات مکنونه من اهل الحکمه و المعرفه، مرحوم ملامحسن فیض
کاشانی، ص140-139)
از این روایت به دست میآید که ما هر روز میتوانیم به عالم ملکوت برویم و وضعیت
خود و اعمال خودمان را مشاهده کنیم؛ بویژه آنکه اعمال به سرعت آثار خوب و بد خودش
را در روح و روان آدمی بهجا میگذارد و ماهیت ما را تغییر داده و به موجوداتی
دیگر تبدیل می کند که از پستترین تا برترین را شامل میشود.
تأثیر کار خوب و بد در زندگی روزمره
امام صادق(ع) فرمود: ان الرجل یذنب الذنب فیحرم صلاه اللیل و ان العمل السییء
اسرع فی صاحبه من السکین فی اللحم؛ کسی که مرتکب گناهی شود از نماز شب محروم میگردد
و به درستی که نفوذ اثر کار ناپسند در انجام دهنده آن از نفوذ چاقو در گوشت سریعتر
است (کافی2/ 272)
مردی از حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) پرسید: یا امیرالمؤمنین، انی قد حرمت الصلاه
باللیل؟ یا امیرمؤمنان! من از نماز شب محروم شدم. فقال امیرالمؤمنین(ع): انت رجل
قد قیدتک ذنوبک؛ تو کسی هستی که گناهان تو را در بند کرده است. (میزان الحکمه،
عنوان2311)
پس هر کار خوب و بدی که ما انجام میدهیم در زندگی ما تأثیر دارد، بلکه از آیه 96
اعراف به دست میآید که تقوا و بیتقوائی مردم تا چه اندازه در نظام هستی
تغییر ایجاد میکند و درهای روزی را بر روی شخص بلکه جامعه باز کرده یا میبندد وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم
بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا
كَانُواْ يَكْسِبُونَ.
امام صادق(ع) : خداوند هر سال باران را به اندازه لازم میفرستد،
ولی اگر مردم سرزمینی، تبهکار باشند، دستور میدهد که این باران در مناطقی چون کوه
و دریا و بیابان فرو بریزد که به حال آنها سودمند نباشد. (محاسن برقی1/116)
هر کسی در خواب خود حقایق زندگیاش را میبیند و اعمال روزش به سرعت در
عالم ملکوت و برزخ به او نشان داده میشود. البته بسیاری از مردم خواب به یادشان
نمیماند و یا نمیتوانند ارتباط میان اعمال و خوابهایشان را درک کنند از این رو
گمان میکنند که خوابهای پریشان و بیمعنا و مفهوم میبینند، درحالی که این گونه
نیست. البته به یک معنا کسانی که در زندگی خویش بیهدف هستند و هدف متعالی ندارند،
در خواب خویش نیز پریشان و سرگردان هستند و همان پریشان حالی در زندگی روزمره، در
خواب هم خودنمایی میکند.
کسی که در روز قبل کارهای زشتی را انجام داده، در خواب با حقایق ملکوتی اعمال و
رفتارش دیدار میکند و آنها را میبیند. از این رو وقتی بیدار میشود اندوهگین و
ناراحت است؛ زیرا حقایقی که دیده تأثیر خود را در روح و روان او گذاشته است. او در
خواب با دوزخ اعمال خود مواجه شده است؛ چرا که خواب همانند مرگ دریچهای به عالم
ملکوت و رسیدن به مقام یقین است. همه انسانها در مرگ به یقین میرسند (مومنون100) و در آنجا بهشت و دوزخ خود را میبینند؛ چنانکه خداوند میفرماید اگر به
مقام علمالیقین و عین الیقین میرسیدند، دوزخ را به عیان میدیدند. كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ * ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ (تکاثر5 تا 7) اما حقالیقین تنها در قیامت برای بسیاری از مردم اتفاق میافتد و تنها
شماری از مومنان هستند که در دنیا با حقالیقین همه چیز را میبینند.
خواب نیز دریچهای همچون مرگ است؛ زیرا براساس آیات قرآنی، خواب خودمرگی است که خداوند روح شخص را میگیرد ولی به سبب آنکه اجل مسمی آن نرسیده آن روح را به جسم بازمیگرداند. اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (زمر42) پس انسان در خواب به نزد خداوند و عالم ملکوت و لاهوت غیر از عالم ماده میرود و در آنجا حقایق را همچون زمان مرگ به یقین میبیند. بر این اساس انسانها در خواب افزون بر مسائل مربوط و مرتبط به اعمال خود، مطالبی از آینده نیز میبینند و با حقایق آینده آشنا میشوند؛ زیرا عالم ملکوت به یک معنا گرفتار لحظه و زمان نیست و امور در آنجا فرازمانی است. از این رو در خواب، انسان با حقایقی برتر نیز روبهرو میشود و به میزان تقوا از درجات علمالیقین، عینالیقین و حقالیقین سود میبرد. پس میتوان گفت که خواب دریچهای به سوی ملکوت خود ما و اعمال ماست و ما میتوانیم نتیجه عملکرد روزانه خود را در خواب ببینیم. با توجه به همین مسئله است که سفارش شده که پیش از خواب، به حسابرسی خود پرداخته و اگر گناه و خطایی مرتکب شدهایم استغفار کنیم تا دستکم از مشکلات اعمال خود بکاهیم. در بیان چگونه به بستر و خواب رفتن دستورهائی در اسلام آمده .
چگونه به بستر برویم ؟ از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام روایت شده که درحالی که بستر را گسترانیده و میخواستم بخوابم، پدرم رسول خدا ص بر من وارد شد و فرمود: ای فاطمه! مخواب مگر این که چهار عمل را انجام داده باشی: قرآن را ختم کنی و انبیاء را شفیع خود گردانی و مؤمنین را از خود راضی کنی و حج و عمره به جای آوری، این را فرمودند و به نماز مشغول شدند. من هم کنار بستر ایستادم تا نمازشان تمام شد پس گفتم ای رسول خدا مرا به چهار چیز امر کردی که در این حال نمیتوانم انجام دهم، حضرت تبسمی کرد و فرمود: اگر سه مرتبه سوره قل هوالله را بخوانی، مثل این است که ختم قرآن کردهای و اگر بر من و انبیاء گذشته درود فرستی، شفیعانت در روز قیامت شدهایم و اگر برای مؤمنین استغفار کنی همه از تو راضی خواهند بود و اگر بگویی سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و اللهاکبر ثواب حج و عمره را به دست آوردهای. (منتهی الآمال؛ شیخ عباس قمی (ره)، ج1 ص162)
قرآن و هنجارشناسي خوابيدن
شيوه خواب صحيح و امكان شناخت شخصيت افراد
در خصوص مسئله خوابيدن به عنوان يك رفتار و پديده انساني، در دو حوزه روان شناسي و جامعه شناسي از آن بحث مي شود. خواب هرچند كه امري غريزي و رفتاري طبيعي بيرون از اراده انساني است اما چگونگي خوابيدن و كيفيت آن امري مبتني بر اراده آشكار و يا نيمه آشكار آدمي است. بنابراين اگر نتوان درباره اصل خواب به عنوان يك پديده طبيعي، داوري و ارزش گذاري كرد ولي ميتوان درباره چگونگي آن بررسي كرد و در حوزه تحليل علمي به داوري درباره آن پرداخت. به اين معنا كه چگونگي خوابيدن پديده رفتاري است و مي توان از نظر روان شناسي و جامعه شناسي به تحليل داده هاي علمي و نتيجه گيري و داوري درباره آن اقدام كرد. سنجش خوابيدن براي درك و تحليل رفتارهاي فرد، بسيار مثبت و سازنده است و ميتوان از اين راه به شناخت شخصيت آدمي و سلامت روحي و رواني او دست يافت.
قرآن با توجه به اصل تاثير عناصر تركيبي بشر در شخصيت آدمي به اين مسئله توجه داشته و به روشهاي مختلف آن را مورد تحليل و تبيين قرار داده. هرچند هدف قرآن و آيات آن نگرش روان شناختي و يا جامعه شناختي صرف به پديده نيست ولي اين بدان معنا نيست كه به اين مسايل در چارچوب رفتار شناختي و تحليل وضعيت بشر و راهنمايي او بر پايه آن به سوي مقصود متعالي بي توجه بوده. قرآن به هر چيزي كه در شناخت ماهيت انسان به او كمك ميكند پرداخته است تا با توجه به مجموعه اي از ذاتيات و فطريات و غرايز موجود در بشر، راه هاي شكوفايي ظرفيتها و تواناييها و امكانات دروني را به وي باز شناساند. اينگونه بهتر ميتوان به بشر امكان داد تا به هدف اصلي خلقت كه شناخت توحيد در همه ابعاد و بندگي و پرستش و رسيدن به كمال مطلق است، دست يابد. از اين رو آيات قرآن با توجه به اصل هدايت گري، به همه نكات و ظرفيت ها توجه داده و امري را فروگذار نكرده است. بر پايه همين باور و تاكيد است كه مي فرمايد تبيانا لكل قرآن شي (نحل89) قرآن بيانگر همه چيز است. اين بدان معناست كه از بيان هيچ چيز كه موجبات هدايت و راهنمايي بشر را براي مقصد و مقصود فراهم مي آورد، فروگذار نكرده؛ نه آن كه همه چيز ربط و بي ربط را بيان كرده باشد زيرا هدف از ارسال قرآن هدايت است (بقره2)
تأثير متقابل جسم و جان
از آنجايي كه قرآن بشر را موجودي تركيبي، معرفي ميكند و ميان روح و جسم، ارتباط و همبستگي قائل است به تاثير و تاثر متقابل ميان آن دو تاكيد ميورزد. روان (نفس) تا زمانيكه در جسم قرار دارد بر آن تاثير گذاشته و از آن هم تاثير مي پذيرد. بنابراين به عنوان دو متغير همبسته (اگر نگوييم دو علت متقابل و دو معلول متعاكس) از يكديگر تاثير مي پذيرند و بر روند يكديگر آثار مثبت و يا منفي اي به جا مي گذارند. جان (روح) به عنوان امري الهي در شكل نفس (روان) در بشر ظاهر ميگردد و هنگامي كه اين فرايند طبيعي طي شد، در دو شكل كامل از آدمي بيرون ميرود و مرگ ظاهر ميشود. بنابراين تا زمانيكه روح در جسم بشر است (نفس و روان) نام دارد الله يتوفي الا نفس حين موتها و التي لم تمت في منامها... لقوم يتفكرون؛ خداوند روانها را در هنگام مرگشان به طور كامل ميگيرد و نيز روان هايي كه در هنگام خواب نمردند. روان هايي را كه حكم مرگ بر آنها رانده شد نگه مي دارد و ديگران را تا زماني معين و مقدر باز مي فرستد. در اين عبرت است براي كساني كه مي انديشند (زمر49)؛ خداوند در هنگام خواب به صورت كامل روانها و نفوس مردم را از تن ميگيرد و اگر زمان مرگش فرا نرسيده باشد آن نفس و روان را به تن باز مي گرداند.
مساله ما در اينجا آن نيست كه جان و روان چيست و چه تفاوتها و اشتراكاتي دارند و وجوه تمايز و اختلاف آن دو چيست؟ بلكه آنچه مهم است چگونگي خوابيدن است و اينكه از نظر روان شناختي آيا همه گونه هاي خوابيدن يكي است و هيچ تفاوتي ميان آنها نيست؟ يا تفاوت هاي مهم و تاثيرگذاري دارند كه ميتوان بر پايه آن به ارزش گذاري و داوري درباره آن اقدام كرد و شخصيتها را از نظر روان شناختي به سالم و ناسالم و از نظر جامعه شناختي به هنجاري و ناهنجاري دسته بندي كرد؟ و نيز نگرش قرآن و احاديث در خصوص نحوه خوابيدن چگونه است؟
نحوه خوابيدن بيانگر شخصيت افراد
به نظرمي رسد كه روانشناسي دست كم از اين مساله به سادگي نمي گذرد و رفتارهاي آدمي را در حوزه متاثر از روان تحليل و تبيين ميكند. اين امر موجب ميشود كه روان شناسان به مساله خواب و خوابيدن به عنوان رفتار مهم بيانگر از روان آدمي توجه و اهتمام ويژه اي داشته باشند و در اين باره به تحقيقات و پژوهش هاي ميداني و باليني اقدام كنند. بررسي هاي علمي و داده هاي پژوهشي بسياري مويد اين نظريه است كه روان متعادل و يا نامتعادل آدمي تا چه اندازه در رفتارهاي ارادي و حتي غير ارادي وي تاثير مي گذارد. براي نمونه نوع قرار دادن دستان در هنگام خواب، معاني و مفاهيم مختلف و متضادي دارد و بيانگر روحيه افراد است. اينكه كسي دستانش را جلوي صورت خود ميگيرد و به صورت گاردي ميخوابد بيانگر مفهومي است و اگر خود را مچاله كند و دستان را در ميان دو پا قرار دهد، معنا و مفهوم ديگري دارد و بيانگر شخصيت متفاوت وي با فرد ديگر است.
در آيات قرآن نيز به اين مساله توجه شده. در آيه 191 آل عمران الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَ قُعُودًا وَ عَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز نشانه هايي است براي كسانيكه خرد ورزند و بمحتوا و باطن پديده ها توجه دارند. آنان كساني هستند كه خداوند را درحالت ايستاده و نشسته و خوابيده بر پهلوها ياد مي كنند. در اين آيه از ويژگي هاي خردمندان و باطن نگرهاي تيزبين ياد شده كه خدا را در حالتهاي سه گانه ايستاده و نشسته و خوابيده به پهلو ياد ميكنند. بنابراين سخن از حالتي است كه اين افراد در خواب دارند. خردمندان ياد كننده كساني هستند كه بر پهلويشان ميخوابند. آيه 16سجده در توصيف مومنان تتجافي جنوبهم عن المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعا؛ پشت و پهلوهايشان را از رختخواب جدا ميكنند و از آن بيرون مي آيند و پروردگارشان را از روي ترس و اميد (طمع) ميخوانند. در اينجا نيز وقتي مومنان خدا ترس و اميدوار را معرفي ميكند در توصيف ايشان به مساله خوابيدن بر پهلوها تاكيد ميشود.
ويژگي شخصيت سالم قرآني
آيات ديگري بر اين مساله توجه داده كه ميتوان از آنها به عنوان شاهد مثال بهره برد. ولي همين اندازه از آيات براي بيان مقصود ما كافي است كه انسان مومن و شخصيت سالم قرآني كسي است كه نوع و حالت خوابيدن وي اين چنين است. كساني كه از نظر شخصيت، سالم هستند كساني هستند كه خوابيدنشان اين گونه است. بنابراين از نظر هنجاري و داوري در رفتار خوابيدن بايد گفت كه قرآن اين گونه خوابيدن را به عنوان يك هنجار تاييد ميكند و آن را رفتار مومنان و خردمندان تيزبين خدا ترس ميداند. در روايت است كه پيامبران بر پشت و طاقباز مي خوابيدند و به آسمان مي نگريستند و عالمان به پهلوي راست مي خوابند. به اين معنا كه هر چه روح و روان، سالم و قوي تر باشد در چگونگي خوابيدن افراد نيز تاثير مي گذارد. البته در روايت ديگري خوابيدن به پهلوي چپ به منافقان نسبت داده شده (احمدبن اسحاق از امام عسگري(ع)
در حديثي كه درباره شب شهادت اميرمومنان آمده اين مساله مورد توجه قرار گرفته . هنگاميكه امير مومنان (ع) وارد مسجد شد پس از اقامه نماز شب و مستحبات ديگر، هنگام اذان عده اي را كه مسافر بودند و در مسجد خفته بودند بيدار كرد. وقتي به ابن ملجم رسيد او را ديد كه بر شكم خفته است و خطاب به وي فرمود: برخيز اي مرد! كه چون شيطان خوابيده اي. بر طبق رواياتي كه از ائمه معصومين رسيده، مستحب است انسان قبل از خوابيدن به دستشويي رود. چنانكه مستحب است بر طرف راست و رو به قبله بخوابد و دست راست را زير صورت بگذارد. اما خوابيدن روي دست چپ و خوابيدن به رو، مكروه است. در روايت آمده : هر وقت كسي را ديديد كه بر رو خوابيده است او را بيدار كنيد و مگذاريد برآن حال بخوابد. به نظر مي رسد كه خفتن بر شكم پديده اي نادرست و از نظر ارزشي جزو رفتارهاي ناهنجار است و كسي كه اين گونه مي خوابد از نظر شخصيتي فردي ناسالم از ديدگاه قرآن و اسلام است. اين رفتار نادرست و ناسالم حكايت از فقدان سلامت شخصيتي فرد مي كند.
خواب هاي دوران نوجواني
پژوهشها نشان ميدهد كه نوجوانان به 5/8 الي 9 ساعت خواب شبانه نياز دارند. اما بسياري از نوجوانان نميتوانند زود بخوابند و اين مسئله به دليل نخواستن خود آنها نيست، بلكه به اين دليل است كه مغز آنها به طور طبيعي تا دير وقت كار ميكند و در نتيجه آنها آمادگي خواب پيدا نميكنند. در دوره نوجواني ريتم شبانه روزي بدن (به نوعي ساعت بيولوژيكي بدن) دوباره تنظيم ميشود. در دوره نوجواني مغز هورمون ملاتونين را نسبت به دوره كودكي و بزرگسالي ديرتر يعني در ساعات آخر شب توليد ميكند كه در نتيجه آن خوابيدن نوجوان مشكل ميشود و ديرتر به خواب ميرود و ديرتر هم بيدار ميشود.
اين تأخير خواب نوجوان پديده پزشكي بسيار شايعي است، اما همه نوجوانان را در برنمي گيرد. تغيير در آهنگ شبانه روزي بدن تنها دليل بيخوابي نيست. بسياري از بزرگسالان هم دچار بيخوابي هستند يعني براي به خواب رفتن و خوابيدن نسبتاً طولاني، مشكل دارند. دليل اصلي اين بيخوابي استرس است، اما بسياري از عوامل ديگر مانند ناراحتي هاي جسمي (مثل گرفتگي بيني، سرماخوردگي، سردرد و...) يا ناراحتي هاي احساسي (مثل مشكلات خانوادگي، مشكلات ارتباطي، كاري و...) يا حتي محيط خواب (مثل اتاق خوابي كه بيش از حد سرد، گرم، شلوغ و... باشد) هم مي تواند به بيخوابي منجر شود.
هر كسي ممكن است گاهي دچار بيخوابي شود، اما اگر بيخوابي يك ماه، بيشتر طول بكشد، بيخوابي مزمن است كه مي تواند منشأ بسياري از مشكلات مانند افسردگي باشد. گاهي نگراني فرد از بيخوابي اش، سبب تشديد بيخوابي ميشود؛ بنابراين يك دوره كوتاه مدت بيخوابي با اضطراب فرد كه ناشي از افكار نگران كننده او در خصوص خستگي روز بعد، يا اينكه چرا نميتواند بخوابد؛ به يك دوره طولاني تبديل ميشود. پزشكان به اين مشكل بيخوابي روان فيزيولوژي مي گويند.
حركت هاي دوره اي پا و سندرم پاي بي قرار از ديگر مشكلات خواب است. افرادي با اين وضعيت، اغلب به دليل حركت پاهاي شان دچار اختلال خواب مي شوند و در نتيجه دائماً به خاطر كمبود خواب كافي، احساس خستگي مي كنند. اين افراد بسيار زود رنج و تحريك پذيرند. حركات پا در اختلال حركات دوره يي پا يا PLMD كاملا غير ارادي است و خود فرد نسبت به اين حركات آگاه نيست و هيچ كنترلي بر آن ندارد. افراد مبتلا به سندرم پاي بيقرار (RLS) اغلب در پاهاي شان احساس سوزش، خارش، گرفتگي عضله و داغ شدن ميكنند و تنها راهي كه مي تواند آنها را از اين احساسات نجات دهد حركت پاها يا گاهي هم دستان است. هم مشكل PLMD و هم RLS قابل درمان است.
پزشكان معتقدند كه سندرم پاي بي قرار در اغلب موارد به دليل كمبود آهن است كه با تجويز آهن برطرف مي شود.
آپنه خواب اين اختلال سبب ميشود شخص هنگام خواب موقتاً دچار قطع تنفس شود، يكي از دلايل اصلي اين اختلال داشتن لوزه سوم يا كلا لوزه هاي بزرگ است و يكي ديگر از دلايل شايع آن چاقي است. افرادي كه دچار اين اختلال هستند، در طول روز به شدت احساس خواب آلودگي مي كنند و بسيار زودرنج و حساس هستند. نشانه هايي نظير خروپف هاي بلند يا خواب آلودگي مفرط در طول روز بايد توسط دكتر ارزيابي شود.
ريفلاكس ناراحتي هاي ريفلاكس يعني برگشتن اسيد معده به مري كه موجب احساس سوزشي به نام سوزش سر دل يا ترش كردگي مي شود. اين ناراحتي با دراز كشيدن بدتر مي شد حتي اگر خود شخص هنگام خواب احساس سوزش يا ترش كردگي نكند، اين ناراحتي موجب بر هم زدن چرخه خوابش مي شود.
راه رفتن در خواب
راه رفتن در خواب بيشتر در كودكان مشاهده مي شود. به ندرت نيز در نوجوانان هم اتفاق مي افتد. آنهايي كه در خواب راه مي روند، معمولا چيزي به ياد نمي آورند زيرا اغلب اين مورد در مراحل 3 و 4 خواب كه خواب عميق است، رخ ميدهد. اگر در اين حال آنها را بيدار كنيد، بسيار يكه مي خورند و مي ترسند. پس بهتر است فقط به آرامي آنها را به سوي تختخواب هدايت كرد. اگر با وجود خواب كافي در شب، باز هم احساس خستگي ميكنيد، حتماً به پزشك مراجعه كنيد. همچنين به خاطر داشته باشيد كه بازي هاي كامپيوتري و تماشاي تلويزيون قبل از خواب ميتواند مانند نوشيدني هاي كافئين دار سبب بيخوابي شود.
از عارفي پرسيدند: آيا خوابهايي كه مي بينيم، تعبيري دارد يا نه و اصولاً مي توانيم به خواب هايي كه مي بينيم، اعتماد كنيم؟ گفت: بستگي دارد! گفتند: به چ
مطالب مشابه :
تاریخچه و فلسفه قربانی
فلسفه قرباني كردن در روز «پسر عزيزم من در خواب ديدم خداوند به تعبير ديگر وقتي
تاريخ زردتشت
گويي و تعبير خواب و با مساله قرباني گاو و با قرباني كردن
رؤ ياها در قرآن . قرآن و هنجارشناسي خوابيدن
پس چون پدر براى قربانى كردن و اين تعبير خواب پادشاه مصر چند شب در خواب ديد كه هفت گاو
که در طریقت ما کافری است رنجیدن
( اين تعبير خواب از خير قرباني كردن اگر به تعبير مولانا بتوان گاو نفس
آنچه كه به تخت جمشيد تقديس بخشيده است.
تعظيم كردن و سر فرود آوردن، زانو زدن، قرباني كردن تعبير شده است. ران گاو نر خواب دیده
دین در آسیا 1 ( سومر و بابل )
كاهنان، از راه همين هدايا و قرباني ها و قرباني كردن آنان تعبير خواب است
داستان ضحاک
اهريمن كه در جهان جز فتنه و آشوب كاري نداشت كمر به گمراه كردن تعبير خواب تو قرباني ماران
برچسب :
تعبير خواب قرباني كردن گاو