سودجويان، نمايندهي زاگرسنشينها را به دامنهي البرز بردند
چرا نمايندهي زاگرسنشينها را به دامنهي البرز بردند؟
م- (لرستاني خارج از استان): جناب آقاي جايدري. با سلام و خسته نباشيد. طاعات و عباداتتان قبول. هفته قبل براي شما نوشتم ما لرستانيها كه ساكن تهران هستيم، چگونه در محل كار از سوي همكارانمان متلكباران ميشويم كه چرا تيم فوتبال گهر دورود در لرستان بازي نميكند؟ آنها تصور ميكنند عمق محروميت ما تا اين حد است كه ورزشگاهي درجه سوم كه حتي داراي سكوي تماشاگران باشد را هم نداريم!
زماني كه تازه با آنها همكار شده بودم، بعضيهايشان با تعجب به سر و پاي من نگاه ميكردند و ميگفتند چرا پوشش شما اينگونه است؟ مگر لرها طور ديگري لباس نميپوشند و سر كمرشان قداره نميبندند؟! با خوب و بد لباسهاي محلي در اين عصر و حرفهاي آنها كاري ندارم. اين دردها به كنار، زماني كه هفته قبل يكي را براي سرمايهگذاري در طرحي واقع در لرستان دعوت كردم، وي در پاسخ گفت: فكر نكنم از نظر امكانات و امنيت استان شما جاي مناسبي باشد! زماني كه ادعاي ايشان را رد كردم همين تيم گهر را مثال زد و گفت: وقتي همه استانهاي كشور در زمين خودشان ميزبان هستند، آنوقت تيم گهر زاگرس شما آمده در البرز بازي ميكند، حتماً آنجا از نظر امنيت و امكانات مشكلات بسياري دارد، لذا حاضر نشد حتي از محل در نظر گرفته شده واقع در لرستان ديدن كند.
شمار ديگري از همكارانمان هم كه در اداره با آنها كار ميكنم هر روز به شوخي ميگويند: اگر دستور انتقال ما از پايتخت به هر يك از استانها و شهرستانهاي كشور صادر شود، هر كجا را انتخاب كنيم، استان لرستان را كه فاقد امكانات است انتخاب نخواهيم كرد!
خدا ميداند من كه اصالتاً اهل زاغه بين خرمآباد، بروجرد و دورود هستم، چقدر از اين سخنان رنج ميبرم و از شما تقاضامندم حتماً با مسوولان لرستان و تيم گهر دورود صحبت كنيد و تا زودتر بازي را در شهر دورود يا نقطهاي ديگر در استان برگزار كنند. اگر تيم نتيجه هم نگرفت مهم نيست همين كه اثرات سوء و جانبي آن نظير اينها كه نوشتم براي لرستان و لرستانيها كم شود، ما راضي هستيم و به اين تيم افتخار ميكنيم، اما الآن وضعيتي پيش آمده كه گاهي ما آرزو ميكنيم اي كاش اين تيم به ليگ برتر صعود نميكرد و يا امتياز آن را قبل از شروع مسابقات ميفروختند و هزينه آن را صرف عمران و آباداني دورود و حومه آن ميكردند.
اينطور كه از نوشتههاي سايت (وبلاگ) شما و ساير خبرنگاران ورزشي لرستان بر ميآيد، گويا در حال حاضر عدهاي منافعي در دور نگه داشتن اين تيم از دورود دارند و حداقل سعي كردند سه چهار ماهي به عمد، بازسازي ورزشگاه اين شهر را به تأخير بياندازند تا دور از چشم مردم به آنچه مراد دلشان است برسند. اميدوارم اين افراد كه شما نوشتهايد برخيشان بومي هم هستند به زمين گرم بخورند و آب خوش از گلويشان پايين نرود كه آبروي لرستانيها را در تهران بردهاند!
ما لرها در طول تاريخ هر چه ميكشيم از اختلافات داخلي است. كريمخان زند همان وكيلالرعاياي جوانمرد معروف تاريخ ايران تا زنده بود، هم لرها را گرد هم آورد و ايران را آباد نمود و عدالتي مثالزدني در آن عصر بين هموطنانمان ايجاد كرد، اما همين كه سرش را زمين گذاشت، هنوز جنازهاش تشييع نشده بود كه سرداران لرتبارش به جان هم افتادند و دست آخر اختهاي به نام آغامحمدخان با استفاده از همين اختلافات، سرنوشت ايران را عوض كرد و به تباهي كشانيد.
اكنون نيز وضعيت تيم فوتبال گهر تداعيكنندهي همان تاريخ است: خائنين جهت پيشبرد اهداف شخصي سعي كردند هر جايي غير از لرستان براي برگزاري بازي اين تيم در نظر بگيرند تا آنجا كه تيم مايهي مباهات مردم زاگرسنشين را به دامنهي البرز بردند، اما اجازه ندادند از هميت و غيرت لري مردم لرستان در حمايت از اين تيم درون استان استفاده شود.
لطفاً پيام ما را به مقامات مسوول لرستان برسانيد و بگوييد آبروي ما جلوي همكارانمان رفته و اينجا همه فكر ميكنند مردم لرستان در عصر حجر زندگي ميكنند و هيچگونه امكاناتي ندارند.
شما را به خدا براي تيم گهر كاري نميكنيد حداقل براي آبروي ما كاري كنيد بلكه با تأمين زيرساختها در لرستان، اين همه تبليغ منفي براي استانمان نشود و سرمايهگذاران غيربومي از ديارمان رويگردان نشوند.
. . . . . . . . . . . . . .
رضا جايدري: سلام و سپاس جناب آقاي [...] م. اتفاقاً پيش از شما نيز برخي همتباران گرامي از تهران، كرج و تبريز نيز تماس گرفته و چنين مواردي را مطرح كردند، لذا در جلسهاي كه اعضاي هيأت مديره خانه مطبوعات لرستان عصر هفتم مردادماه با جناب آقاي دكتر دهمرده استاندار محترم لرستان داشتيم، اين مطلب را به طور مختصر و ضمني به اطلاع ايشان رساندم. دكتر دهمرده در پايان جلسه تقاضا كرد به اتاق كارش بروم و خصوصي در اين مورد گفتوگو كنيم.
خدمت ايشان كه رسيدم، از اظهاراتشان دريافتم كه به دليل تنشها و حساسيتهاي ايجاد شده توسط همان سودجويان که شما هم به وجودشان اشاره كردهايد، ايشان به دلايلي فقط به ايفاي نقش حمايتي از مسوولان دورود و باشگاه معتقدند.
خدمت شما و سایر علاقهمندان فوتبال لرستان، باید عرض کنم که نظر من نیز مانند نظر دکتر دهمرده بوده و اصلاً مایل نیستم این تیم در خرمآباد بازی کند، چون با جوي كه برخي متعصبين در دورود پيش آوردهاند معتقدم كه در صورت انجام چند بازي در شهرهاي ديگر استان، آنها سراغ كساني ميگردند كه تقصيرها را به گردنشان بياندازند. به همين خاطر است كه لرستانيهاي مقيم كرج نيز به نوعي از ميزبانيشان پشيمان شدهاند. پس بهتر است همين چند بازي را هم صبر كنيم تا ورزشگاه دورود تكميل شود.
البته اگر هم قرار است كمكي به آنها بشود تا در لرستان بازی کنند بهتر است به تقاضای خودشان باشد. استاندار اعلام کرد اگر نامهای به امضای نماینده مردم در مجلس، فرماندار، شهردار، شورای شهر و مسوولان باشگاه گهر دورود برای بازی در لرستان به او برسد در مورد آن تصمیمگیری خواهد کرد، اما آنطور كه از قرائن پيداست، با وجود اين همه در به دري تا هفته چهارم ليگ برتر، خودشان چنین تقاضایی ندارند، لذا بهتر است ساير هماستانيها نيز در اين زمينه اصرار نكنند!
زماني كه تيم پرطرفدار تراكتورسازي به ميدان ميرود، مورد حمايت همهي آذري زبانهاي عزيز كشورمان قرار ميگيرد. با وجودي كه دفتر باشگاه تراكتورسازي در شهر تبريز قرار دارد، اما آذريهاي مقيم اروميه، نقده، اردبيل و ... نيز خود را مالك اين تيم ميدانند و از آن حمايت به عمل ميآورند.
متاسفانه برخي هواداران جوان و تازهكار تيم گهر (داماش سابق) كه فريب فرصتطلبان را خوردهاند معتقدند بجز آنها كسي نبايد نسبت به تيم گهر احساس مالكيتي داشته باشد، چون در اين صورت قصد دارند تيمشان را از دورود خارج كنند! مثل اين است كه تهرانيها بگويند: كسي حق ندراد پرسپوليس يا استقلال را دوست داشته باشد و فقط تهرانيها مالك آن هستند!
شما با نام بردن از حكايت مرگ كريمخان به بخشي جالبي از تاريخ اشاره كرديد. ما لرها انسانهاي خونگرم و متعصبي هستيم. از ديرباز به مهماننوازي شهرت داشتهايم. شما ميبينيد زماني كه مسافري ره گم كرده وارد شهرمان شده و آدرسي را جويا ميشود، علاوه بر راهنمايي، تعارفي هم به او ميكنيم در صورتي كه در كلانشهرها بارها اتفاق افتاده كه در خياباني تشنهلب ماندهايم و از مغازهداري طلب ليواني آب كردهايم و آن را از ما دريغ داشته و پاسخ دادهاند براي استفاده شخصي خودشان تا شب كه درب مغازه هستند به آن احتياج دارند!
اينك نيز اگر مطلبي كه چند روز پيش نوشتم را بخوانيد متوجه خواهيد شد كه پافشاري براي كمك از روي غيرت لري به تيم گهر باعث شد برخي طرفداران تندمزاج اين تيم فكر و گمان بد كنند(همان ضربالمثل معروف: لطف كه از حد گذرد، نادان خيال بد كند)، لذا از آنجا كه طرف حساب شما در دورود بجز تماشاگران فهيم و قديمي، عدهاي جوان تازه هوادار فوتبال شده هستند كه 2-3 سالي هست جذب ورزشگاه شدهاند، بايد بدانيد كه اين افراد فاقد تجربهي لازم در زمينهي مزاياي ميزباني در لرستان بوده و نيز ديد يك كارشناس اهل فن كه از كنار زمين پيگير مسائل پشت پرده ميزباني از قبيل پذيرايي مناسب از داوران و ناظرين بازي، استفاده از امتياز خيل عظيم تماشاگران، آشنايي با زمين و ... است را ندارند، پس بهتر است اين افراد را كه به راحتي احساساتشان توسط همان سودجويان تحريك ميشود و بر عقلشان غلبه ميكند را به خودشان وا گذاشته و به مصداق «الخيرُ في ما وقع» منتظر بمانيد تا سرنوشت اين تيم در آينده مشخص شود. آنگاه يقين بدانيد كه چشم اين افراد بعدها به روي حقايق روشن خواهد شد زماني كه افسوس پشيماني نتيجهاي ندارد.
وانگهي به قول يكي از كارشناسان خبره ورزش استان، زماني كه نماينده دورود و ازنا، مسوولان شوراي شهر و شهرداي دورود، خود را به كوچه عليچپ ميزنند و مايل نيستند در لرستان بازي كنند(به مصاحبه استاندار در خبرهاي قبلي وبلاگ رجوع كنيد) من و شما چرا كاسهي داغتر از آش بشويم؟! آري! اين نيز بگذرد برادر من ...
من خبرنگار ورزشي هستم. از 9 سال پيش در بطن فوتبال لرستان حضوری فعال داشتهام و از اين صعودها و سقوطها زياد ديدهام و با فوتبال، فوتباليست و فوتبالدوست لرستاني بودهام و خواهم بود. آنان بايد ناراحت باشند كه حضورشان مقطعي است و همين يكي دو سال در صحنه ورزش لرستان پيدا ميشوند و فردا هم پنهان ... اينان اگر دلسوز بودند خودشان پاي پيش ميگذاشتند و براي فرداي اين تيم فكري ميكردند. پس بهتر است فعلاً شما نيز صبر و تحملتان را بالا ببريد و منتظر حوادث آينده باشيد.
* جناب آقاي م پوزش مرا نيز به خاطر دست بردن در بخشي از متن ارسالي شما (ويراستاري ادبي، ورزشي و تايپي آن) پذيرا باشيد.
مطالب مشابه :
آگهی استخدام گسترده در شرکت معدنی گل گهر
8-6- چنانچه داوطلب در يكي از شركتهاي پيمانكار و همكار شركت معدني و صنعتي گل گهر شاغل مي باشد
آگهی استخدام 257 نفر در شرکت معدنی و صنعتی گل گهر-خرداد93
آگهی استخدام - آگهی استخدام 257 نفر در شرکت معدنی و صنعتی گل گهر-خرداد93 -
پیمایش دره گهر رود، 3- دریاچه گهر به دره نی گا
نيگاي بزرگ از ابتداي دره گهر رود تا پايين در اين ميان تنها علي همكار كامران بود كه
دواسازی بیداد می کند
پیمایش دره گهر رود اين نظر سحر خانم كه احتمالاً در آينده همكار ما خواهد بود در زير يكي
سودجويان، نمايندهي زاگرسنشينها را به دامنهي البرز بردند
زماني كه تازه با آنها همكار شده بودم، بعضي شما را به خدا براي تيم گهر كاري نميكنيد
دومین کنفرانس مهندسی معدن ایران
ارايه طبقه بندي سنگ آهن براساس سختي سنگ؛ مطالعه موردي سنگ آهن گل گهر همكار با
آبشار آب سفيد را نمي توان به هيچ چيز جز خودش شبيه كرد
زيبايي اين سفر به اين بود كه يكي از دوستان همكار عضو تيم كوه درياچه ي گهر
شعر با موضوع امید و توکل
تـرا، ای گـرانمـایه، دیـرینه ایران ترا ای گــرامـی گــهر دوست دارم تقدير از همكار
شعر در موردحجاب
تـرا، ای گـرانمـایه، دیـرینه ایران ترا ای گــرامـی گــهر دوست دارم تقدير از همكار
عیدغدیرخم مبارک
تـرا، ای گـرانمـایه، دیـرینه ایران ترا ای گــرامـی گــهر دوست دارم تقدير از همكار
برچسب :
گهر همكار