گزارش برنامه کرمان

ساعت در حدود ۱۶:۳۰ بعد از ظهر بود که تمامی همنوردان در ایستگاه راه آهن جمع شدیم. پس از توزیع بلیط و کمی انتظار، در ساعت ۱۷:۱۰سوار قطار شدیم. شام رو اون شب، تو کوپه ها خوردیم، (هر کس غذایی که خودش آورده بود.) نماز صبح روز سه شنبه رو در ایستگاه "بیشه در" و در فضای باز خوندیم. بعد از اتمام نماز هنوز تا حرکت قطار چند دقیقه وقت بود، هوا هم که خیلی لطیف و خوب بود، پس چه کاری بهتر از یه نرمش صبحگاهی، تا خواب آلودگی و کسالت ناشی از ۱۲ ساعت نشستن و خواب تو کوپه ها رو از تن بیرون کنه؟ واقعا چند حرکت کششی و چند تا نفس عمیق تو اون هوای دلچسب و پاک پاییزی، حسابی حال همنوردا رو جا آورد. بعد اون هم صبحانه رو در رستوران قطار دور هم خوردیم و صبح قشنگمون کامل شد. ساعت حول و حوش ۱۲:۰۰ ظهر بود که رسیدیم به کرمان. آقای بیگلری، راهنمای عزیمون هم، طبق هماهنگی های انجام شده با هیئت کوهنوردی کرمان، لطف کردن برای استقبال از ما، به ایستگاه راه آهن اومدن. که یه عکس یادگاری هم، اونجا با ایشون گرفتیم.

به وسیله ی مینی بوسی که به لطف ایشون هماهنگ شده بود، به پایگاه ورزش های قهرمانی کرمان رفتیم و موقتا ساعتی رو در محل خوابگاهی که متصل به سالن سنگنوردی بود، موندیم. نماز ظهر رو خوندیم، ناهار رو هم خوردیم، و ساعت ۱۴:۳۰ ازون جا با همون مینی بوس به سمت روستای لاله زار حرکت کردیم. در مسیر اون جاده بترتیب شهرهای: جوپار – قریه العرب – نگار و سنگ صیاد رو پشت سر گذاشتیم تا به روستای لاله زار رسیدیم. (البته در تابلوی ورودی، از اونجا با عنوان "شهر شهید پرور لاله زار" یاد شده بود!)

ساعت 16:45 بود که به روستا رسیدیم و قرار شد شب رو در حسینیه ی روستا بمونیم. از همونجا مواد غذایی و همچنین صبحانه ی فردا رو تهیه کردیم و تو حسینیه مستقر شدیم. غیر از ما یک گروه اصفهانی (از ذوب آهن) هم تو حسینیه بودن که روز بعد به گفته ی خودشون قله ی"کوه شاه" (که در محاوره و اصطلاح خود کرمانی ها میشه "کوشا") رو صعود کردن. خلاصه نماز رو خوندیم، بعد از کمی استراحت دور هم جمع شدیم و آقای بیگلری برامون صحبت کردن. بهمون خوش آمد گفتن، و از حضور ما ابراز خرسندی کردن که اینا همه به خاطربزرگواری و خوبی خودشونه، مسیر و شرایط صعود و تجهیزات لازم رو ذکر کردن.ضمنا ایشان جمله زیبایی رو ذکر کردن که نوشتنتش خالی از لطف نیست.تقریبا با این مفهوم "کوهنوردی فقط یک ورزش نیست بلکه یک زندگی ست." بعد از اتمام صحبتهای ایشون، دوستان در کنار هم گپی زدیمو چای خوردیمو....

کوله ها رو متناسب با شرایط صعود فردا که آقای بیگلری فرمودن بستیم، مختصر شامی خوردیم و ساعت نزدیک ۸:۰۰ بود که خوابیدیم.

صبح چهارشنبه ساعت ۳:۳۰ بامداد بیدار شدیم، و ساعت ۴:۰۰ هم حسینیه را به قصد صعود قله ترک کردیم. بعد از یک ساعت و چهل دقیقه راهپیمائی و عبور از "آلاچیق" ها و سد خاکی نماز رو خوندیم و نرمش کردیم. هوا سرد و ابری بود؛

در ادامه راه به "دهنه یا سه راهی آرتی" رسیدیم.

ازونجا سمت راست به طرف "تخت دریا قلی بیگ" می رفت که مسیر صعود "کوه شاه" بود و سمت چپ مسیر صعود لاله زار بود. از سمت چپ و در ساعت ۶:۴۵ ادامه مسیر داده تا روی یکی از اولنگ ها و در ساعت ۸:۴۵ صبحانه رو خوردیم. هوا کاملا صاف و آفتابی شده بود، ولی باد سردی صبحونه خوردنمونو تحت تاثیر قرار داده بود و شرایط رو تقریبا کوهنوردی کرده بود.

ساعت ۹:۲۰ دوباره حرکت رو آغاز کردیمو ساعت ۱۰:۰۰ هم به آخرین اولنگ مسیر در ارتفاع ۴۰۰۰ متر که پای قله بود رسیدیم. نیم ساعت استراحت تا آمده شیم برای حمله ی آخر به قله. ۱۰:۳۰ حمله رو آغاز کردیم.

و ساعت ۱۲:۰۰ ظهر به لطف و یاری خدا و همت همنوردان و در معیت پیشکسوتان گروه به قله رسیدیم. لحظات با شکوهی بود و بچه ها یکدیگر رو در آغوش گرفتند و سجده شکر را روی قله به جا آوردن. حال دیگر روی قله ای با ارتفاع ۴۳۵۱ متر ایستاده ایم. تمامی فشار و سختی راه به لحظه فتح قله می ارزد، و به قول یکی از دوستان بیانگر این جمله است که "در نبرد میان روزهای سخت و انسان های سخت، این انسان های سخت هستند که می مانند.نه روزهای سخت." مناظر اطراف واقعا دیدنی بود. در سمت جنوب و غربِ قله، "کوه شاه" با ارتفاع ۴۳۴۹ متر با توده ای ابر بر فرازش خود نمایی می کرد. مسیر صعود مان زیر دریایی از ابر محو شده بود و .....

در ساعت ۱۲:۳۰ و پس از گرفتن عکس ها ی دسته جمعی، قله را با خلوتِ با عظمتش تنها گذاشتیم!!!.

به اولنگ پای قله که رسیدیم، نماز ظهر و عصر رو خوندیم و راه رو ادامه دادیم. ساعت ۱۶:۰۰ بعد از ظهر به محل آلاچیق ها رسیدیم. نگهبان اونجا که پیرمرد یا بهتر بگم بزرگمردی با صفا و با معرفت و زحمتکش، به نام "کرامت" بود ما رو به کلبه ش که اتاقکی بود، برد. و ما رو مهمون چای آلاله گرم کرد.

و چند عکس از زیبایی های لاله زار کرمان:

منتظر مینی بوس بودیم که فهمیدیم، اومده و دیده ما نیستیم، برگشته (واقعا چقدر آدما با هم فرق دارن) خلاصه گروه ذوب آهن اصفهان لطف کردن و اجازه دادن ما همراه اتوبوس اونا تا روستا بیایم. که ازین لطفشون واقعا متشکریم.

به حسینیه که برگشتیم، نماز خوندیم، کوله ها رو بستیم و در ساعت ۱۸:۰۰ بعد از ظهر، لاله زار رو به قصد کرمان ترک کردیم.

ساعت ۸:۴۵ به همون خوابگاه روز اول رسیدیم. انصافا خوابگاه نسبتا خوب و راحتی بود. سالن سنگنوردیش رو هم که می گفتن بزرگترین سالن سنگنوردی کشوره و مسابقات آسیایی هم داخلش برگزار شده. بعد از استحمام و صرف شام کنار هم خوابیدیم.

صبح پنج شنبه هم به داخل شهر اومدیم و از "بازار مِسگرا" و "بازار ارگ" و "حمام گنجعلی خان" دیدن کردیم.

حمام گنجعلی خان:

این حمام در دوره تاریخی صفویه و توسط حاکم کرمان (گنجعلی خان) در سال ۱۰۰۵ هجری شمسی بنا شده است. طراح و معمار آن "استاد سلطان محمد" معمار یزدی می باشد. مساحت فرضی این بنا ۱۰۰۰ متر مربع است.

پس از این بازدید و خرید سوغاتی به اقامتگاهمان بازگشتیم. پس از اقامه نماز و صرف ناهار به ایستگاه راه آهن رفتیمو کرمان را ترک گفتیم. و ساعت ۸:۲۵ صبح روز جمعه به ایستگاه راه آهن مشهد رسیدیم.

عکس ها: شاهرودی

جا داره در پایان به نیابت از گروه یک تشکر اختصاصی از جناب آقای بیگلری عزیز که تو این چند روز خیلی زحمتشون دادیم، بکنم. و همچنین از جناب آقای زندی دبیر هیئت کوهنوردی استان کرمان، که هماهنگی های لازم را انجام دادند.

گزارش برنامه کرمان

مطالب مشابه :

تصاویر برنامه صعود به قله بینالود 3 - 4 - 90

قله بینالود

مراسم یادمان هیمالیانورد و پهلوان ملی خطه خراسان رضوی، مهدی عمیدی

گزارش برنامه کرمان

گزارش مراسم سالروز تاسیس باشگاه

محمد اوراز

طبیعت گردی گرمابدشت به طرف چشمه ذغالی زیارت

مطالبی چند راجع به قله بينالود

کلات نادر _ قره سو (قله سه چینگه)

گزارش صعود به قله شیرباد بام خراسان بزرگ 8 - 9 - 92