سفرنامه ارمنستان ( دومین بار )

ارمنستان Armenia

سفر یازدهم تابستان 1389 بیستم جولای 2010

تابستان امسال " مرداد ماه سال 1389 " فرصت دوباره ای دست داد تا یک سفر دیگری را تدارک ببینیم ، مسافرتی زمینی برای بار دوم به کشور ارمنستان و سپس دیدن جمهوری خود مختار نخجوان متعلق به کشور آذربایجان

یک هفته قبل از رفتن به این سفر یک سفر یک هفته ای به قسمت شمال و شمال غرب کشور تا اردبیل و سرعین داشته ایم که بسیار جذاب بوده است بخصوص ماسوله در فومن و آلوارس در اردبیل با آن یخچالهای طبیعی و تله کابین اش.

2- نمایی از شهر ایروان

برای سفر به ارمنستان نیاز به فراهم کردن مدارک بوده است چون مدارکی که سال قبل برای سفر اول مان به ارمنستان تهیه کردیم دیگر اعتبار نداشت . که یک روز قبل از سفر برگه گمرکی " کاپوتاژ " را از گمرک گرفتیم . و سپس از یک آژانس مسافرتی کارت بین المللی ماشین به مبلغ 38000 تومان را تهیه کردیم .

دوست راننده مان برای گرفتن گواهینامه بین المللی اقدام نمود چون گواهینامه اصلی اش یک سال از اعتبارش گذشته بود گواهینامه بین المللی صادر نشد و قرار گذاشتیم بقیه کارها را یا در اردبیل و یا تبریز انجام دهیم .

لذا ساعت 10 شب به راه افتادیم و حدود ساعت 8 صبح به سرعین اردبیل رسیدیم و در آنجا استراحت کرده و از آبگرم آن استفاده کردیم .

سپس راهی شهر تبریز شدیم و از آنجا فاصله ۱۳۰ کیلو متری تا شهر جلفا را طی نمودیم .

از جلفا به سمت مرز نوردوز حرکت کردیم و نرسیده به شهر سیه رود از آسیاب خرابه که در فاصله ای ۴ کیلو متری به خیابان اصلی در یک جاده فرعی قرار داشت دیدن کردیم که جای بسیار دیدنی با چشمه آب زلالی که از دل کوه بیرون می آید قدری نوشیدیم و از دره بسیار عمیق و زیبای آن با آب و هوای بسیار مطبوع اش لذت بردیم.

سپس راهمان را ادامه دادیم و بعد از طی ۴۵ کیلو متری از جلفا تا به شهر سیه رود رسیدیم و در پمپ بنزین آن که آخرین پمپ بنزین موجود ایران تا مرز ارمنستان می باشد باک ماشین را تا آنجاییکه جا داشت پر کردیم .

سپس از کنار رود خروشان ارس که مرز مشترک بین ایران و آذربایجان می باشد فاصله ۳۵ کیلو متری تا مرز را پشت سر گذاشتیم .

لازم به ذکر است که که دو طرف رود ارس دکل های دیدبانی ایران و آذربایجان مستقر می باشند و خانه هایی هم در هر دو طرف مرز موجود می باشند.

بعد از رسیدن به مرز چون بار دوم سفرمان به ارمنستان بوده است نحوه کار را می دانستیم و در قسمت ایران بعد از تبدیل مقداری ارز به درام و انجام کارهای اداری و پرداخت عوارض خروج ۱۰۰۰۰ تومانی زمینی مامور مستقر بدون بازدید ماشین و چمدان ها اجازه خروج داده بود و از پل مشترک بر روی رودخانه ارس گذشتیم و وارد گمرک ارمنستان شدیم .

در اینجا هم ،چون از قبل آشنایی داشتیم ابتدا به قسمت مربوط به ویزا رفتیم و دو ویزای ۲۱ روزه به مبلغ نفری ۵۰۰۰ درام بعبارتی ۱۵۰۰۰ تومان دریافت کردیم .که ویزا به صورت یک برگه بر روی پاسپورت می باشد .

سپس کار ماشین را رسیدیم و برای ورود به خاک ارمنستان نیاز به بیمه ماشین بوده است که با پرداخت ۲۱۰۰۰ درام یعنی ۶۳۰۰۰ تومان بیمه نامه را گرفتیم و بعد از بازدید ماشین از گمرک خارج شدیم .

" کلیه هزینه دو نفره با ماشین در گمرک ایران و ارمنستان ۱۱۵۰۰۰ تومان می باشد ."

گمرک ایران:

- نصب پلاک بین المللی ماشین ۲۰۰۰ تومان

- عوارض خروجی دو نفره ۲۰۰۰۰ تومان

گمرک ارمنستان :

- ویزای دو نفره ۲۱ روزه ۳۰۰۰۰ تومان

- بیمه نامه ماشین ۶۳۰۰۰ تومان

چون دیر وقت بود و ما از وضع جاده باخبر بودیم که ابتدا جاده به صورت کوهستانی و مارپیچی است حدود ساعت یک شب تصمیم گرفتیم داخل ماشین در خروجی گمرک استراحت نماییم و ساعت ۵ صبح حرکت نماییم .

دوستم داخل ماشین خوابید و من بیدار بودم و صحنه های ناراحت کننده ای را در گمرک مشاهده کردم .

یکی از آن مورد مربوط به مسافران اتوبوس از ایران به ارمنستان بودند که یکی از مسافران مقداری تریاک و مقداری داروی کدیین دار به همراه داشته که مامور گیت ایکس ری x-ray فهمیده بود و از آن شخص خواسته بود تا چمدان را باز کند که بعد از باز کردن چمدان چون از روی مانیتور دستگاه مشخص بود مواد و دارو را درآورد.

مرد را دستگیر و زنش گریه و زاری میکرد و بعد از ۲-۳ ساعت معطلی بقیه مسافران ، مرد را به پاسگاه مغری بردند و زنش همانجا سرگردان و بقیه مسافران راهی ارمنستان شدند .

"لازم به توضیح است که دستگاه اشعه ایکس برای بازدید افراد و وسایل دو کار را انجام می دهد .

۱- مشخص کردن جای وسایل در داخل چمدان و یا هر وسیله دیگر

۲- مشخص کردن نوع وسایل مجاز یا غیر مجاز بر اساس نوع رنگ از پیش تعریف شده ( یعنی اگر مواد مخدر داخل چمدان باشد و خوب هم جاسازی شده باشد محل آن مواد با رنگ بخصوصی مشخص می شود که نیاز به دقت مامور کنترل دارد . )

همانطوری که در بالا توضیح دادم در گمرک ایران اکثر مسافران از جمله ما را با اشعه ایکس بازدید نکردند و بعد از گذاشتن چمدان ها بر روی دستگاه آنها را برداشتیم دلیلش را از مامور پرسیدم علتش خرابی دستگاه x-ray اعلام کرد .

به نظر من یکی از علتهای دستگیری ایرانی های حامل مواد مخدر در ورودی گمرک های کشور های دیگر سهل انگاری ماموران گمرک ایران می باشد که دقت کافی نمی کنند و در گمرکات کشور های دیگر با بازرسی دقیق افراد و مبارزه شدید با مواد مخدر، حاملین مواد مخدر دستگیر و زندانی می شوند و این برای فرهنگ ایران و ایرانی بسیار زشت و زننده می باشد .

ساعت ۵ صبح آماده حرکت شدیم در صورتیکه هوا تاریک بود و با توجه به آشنایی با جاده راهمان را ادامه دادیم و اولین توقف ما شهر کاپان در ۸۰ کیلو متری مرز ایران بوده است و در اینجا قصد ملاقات با یک دوست ارمنی ایرانی تبار آقای خداداد "زادوزیان" را داشتیم و کادویی هم تهیه دیده بودیم چون میزبان یک شب سال گذشته مان به شهر کاپان بوده است .حدود ساعت ۷ صبح به شهر کاپان رسیدیم و در جستجوی منزل مورد نظر گشتیم و بعد از چند بار دور زدن خیابانها و بالاخره آپارتمان مورد نظر را پیدا کردیم ولی هرچی در زدیم کسی خانه نبود از خانم همسایه سوال کردیم چیزی دستگیرمان نشد بالاخره در خیابان با یک مرد که کمی انگلیسی بلد بود جویای احوال آقای خداداد شدیم که گفته متاسفانه ۳-۴ ماهی است که فوت کرده است که ما بسیار از این قضیه ناراحت شدیم چون مرد مهمان نواز و خوش مشربی بوده است " یادش بخیر "سراغ فرزندش که صاحب یک رستوران بود را گرفتیم که متاسفانه نتوانستیم پیدا نماییم و مجبور شدیم راه مان را به ایروان ادامه دهیم .

مسیر سر سبز جنگلی که جاده از میان آن می گذرد را ادامه دادیم و از شهر های مختلف گذشتیم و بعد از رسیدن به شهر زیبای گوریس در یک مغازه نان تازه و خوشمزه که شبیه به نان محلی خودمان بود را عددی ۲۰۰ درام "۶۰۰ تومان " و مقداری پنیر خریدیم و بعد از گذشتن از شهر گوریس کنار جاده در یک استراحتگاه برای صرف صبحانه توقف نمودیم .

3- نمایی از شهر زیبای گوریس

بعد از صرف صبحانه راهمان را ادامه دادیم و از شهر های مختلفی عبور میکردیم بعد از شهر گوریس چون به صورت دشت می باشد کشاورزان محصولات کشاورزی و همچنین شراب های دست ساز خود را برای فروش کنار جاده بساط میکنند .و فروشندگان معمولا خانم می باشند از یکی از آنها مقداری هلو ی درشت به قیمت کیلویی ۱۰۰۰ درام و مقداری سیب خریدیم . و راهمان را بدون توقف ادامه دادیم .

سرعت ماشین براساس تابلوهای نصب شده در جاده حدود ۸۰ کیلو متر می باشد که معمولا ارمنی ها با سرعت خیلی بالا تری رانندگی می کنند و گاها هم جریمه می شوند و ما هم برای زود تر رسیدن این راه دراز چاره ای نداشیم که پشت سر ماشین های ون که سرعت زیادی هم داشتند حرکت کنیم و جریمه هم نشویم .

قرار شد در بین راهمان به ایروان ابتدا از منطقه سرسبز و توریستی جرموک با چشمه های زیبا و آبهای معدنی معروفش استفاده کنیم .

4-عکسی پانوراما از دریاچه ای در جرموک

5-منطقه اطراف جرموک

عد از حدود ۲۴۰ کیلومتر رانندگی به یک سه راهی رسیدیم که مسیر شهرجرموک را مشخص میکرد از مسافر کنار خیابان فاصله جاده اصلی به جرموک را پرسیدیم که حدودا ۲۴ کیلو متر بوده است .

قسمت راست جاده فرعی را ادامه دادیم و از میان کوه ها و مناطق کوهستانی عبور میکردیم و ابتدا به یک شهر کوچکی رسیدیم و بعد از گذشتن ازآن شهر، شهر جرموک " Jurmok" در میان دره ای سرسبز نمایان شد .در ابتدای ورود به شهر در کنار خیابان از یک خانواده توریست هندی در باره شهر جرموک اطلاعاتی کسب کردیم .

شهری کوچک ولی بسیار زیبا و تمیز با چشم انداز هایی بسیار زیبا و چشم نواز با چند دریاچه آب زلالی که از چشمه و آب معدنی به آن مبریزد وبا خیابانهای عریض و هتلهای شیک با پارکی سرسبز که آب سرد چشمه ها و آب گرم معدنی در ان جریان دارد و توریستها و مردمان خونگرم ارمنی که توریستهای زیادی از روسیه و کشورهای اروپایی در آنجا هستند . چون جرموک منطقه توریستی تابستانی شوروی سابق بوده است .

6-یکی از پنج شیر آب معدنی که دمایی بین ۵۵-۳۵ درجه دارد و قابل خوردن می باشد

7- منطقه نصب شیر های آب معدنی با ستون های مرتفع

قرار شد برای رفع خستگی و رهایی از گرمای مسیر ابتدا برای شنا به یک استخر برویم . بعد از پارک ماشین آدرس استخر که در همانجا در نزدیکی پارکینک داخل یک هتل بسیار شیک بنام هتل ارمنستان " Hotel Armania" قرار داشت رفتیم .

روز سه شنبه ساعت 1:30 دقیقه بعد از ظهر بوده است که قصد استفاده از سونا ، جکوزی و استخر هتل را داشتیم که سونا و جکوزی تا ساعت 5 غروب رزرو شده بود که مجبور شدیم دو بلیط استخر به مبلغ 4000 درام " 12000 " تومان تهیه کنیم و تا ساعت 3 بعد از ظهر در استخر بودیم.

بعد از استخر چند ساعتی درمیان درختان سرسبز کنار دریاچه قدم زدیم و چند صباحی هم از یکی از کافی شاب آن نوشیدنی خوردیم سپس باماشین بقیه جا ها را دیدیم و در یک جایی برای توقف کردن با نزدن راهنما مبلغ 5000 درام جریمه نقدی شدیم .

8-نمایی از پارک در جرموک

در کل رانندگی در ارمنستان بسیار مطلوبتر از ایران می باشد و همه عابران پیاده از محل خط کشی شده عابرین بعد از سبز شدن چراغ عبور می کنند .شما عابر پیاده ای را در وسط خیابان بین ماشین ها مانند کشور مان نمی بینید .

غروب راهمان را برای رسیدن به ایروان ادامه دادیم و بدون توقف بعد از 3-2 ساعت دیگر به ایروان رسیدیم .

ابتدا برای اجاره خانه به میدان جمهوری "میدان هراپارک " رفتیم چون همیشه افرادی در آنجا هستند که می توان با مراجعه به آنها خانه یا آپارتمانی را اجاره نمود .

9- میدان جمهوری " میدان هراپارک "

بعد از چند دقیقه شخصی را یافتیم که قرار شد خانه ای را به ما نشان دهد که نزدیک به میدان اپرا کنار خیابان اصلی بود ، خانه ای ویلایی دو خوابه مبله با امکانات کامل شبی 65 دلار اجاره نمودیم .

بعد از استراحت و صرف شام در منزل سپس برای گشت و گذار و تفریح بیرون آمدیم و در اطراف ساختمان اپرا و پارک اطرافش که طبق معمول شلوغ بوده است گشتی زدیم و سپس به خانه برگشتیم و برنامه فردا را رفتن به پارک آبی "آختاپارک " قرار دادیم .

10-مجسمه ای در ایروان

صبح روز بعد ، بعد از گشتن شهر با ماشین خودمان حدود ساعت ۱۱ صبح به پارک آبی رفتیم و بعد از تهیه بلیط نفری ۸۰۰۰ درام وارد پارک شدیم.

" دو نوع بلیط فروخته میشد . ۸۰۰۰ درامی و ۱۰۰۰۰ رامی

۸۰۰۰ درامی علاوه بر استخر بعضی از وسایل مانند سرسره ها مجانی بودند .

۱۰۰۰۰ درامی همه وسایل بازی مجانی بودند .

دیگه اینکه امسال علاوه بر تخت های عمومی کنار استخر به هر نفر یک تخت اختصاصی در قسمت بالای مجموعه برای استراحت داده بودند."

(سال قبل قیمت بلیط ۵۰۰۰ درام بوده است و همه وسایل نیاز به بلیط جداگانه بوده است .)

تا ساعت حدود 4 بعد از ظهر در آنجا بودیم و نهار را هم در همانجا خوردیم و سپس به خانه برگشتیم.

سپس از فروشگاه نزدیک خانه که 24 ساعته باز بوده برای شام و نهار مقداری خرید کردیم.

و بعد از ظهر هم پیاده قسمتی از دیدنیهای شهر را گشتیم بخصوص خیابان شمال غربی میدان جمهوری با ساختمانهای جدید در حال اتمام ولی بسیار زیبا وشیک با خیابان پهن و تمیز که شبیه خیابانهای کشور های اروپایی است قدم زدیم.

11-خیابان شمالی - واقع در شمال شرقی میدان جمهوری

12-خیابان شمالی

سپس در قسمت غربی میدان که پر از کافه می باشد استراحت نمودیم و غذایی هم خوردیم.

صبح روز بعد با تاکسی به مبلغ 3000 درام به بازار بنگلادش که بازار بسیار بزرگی است رفتیم که اکثر این بازار سرپوشیده و در یک مجموعه می باشند که انواع کالا ها را می توان در آن تهیه کرد از مواد خوراکی و میوه تا لباس و وسایل ماشین و ابزار یراق و ...... تا ظهر در آن گشتی زدیم و کمی خرید به منزل برگشتیم.

13- مجسمه ای در ایروان

بعد از ظهر همان روز دو باره به پارک بسیار زیبای کنار میدان اپرا رفتیم ،استراحتی کردیم و در یکی از چندین کافه های موجود در آن غذایی خوردیم که به همراه موسیقی زنده ارمنی بوده است و بعد سرس هم به هزار پله "کاسکاد زدیم و بعد از آن برای خرید پارچه قسمت های زیادی از شهر را گشتیم متاسفانه نتوانستیم یک مغازه هم پیدا کنیم ،چون لباس ها اماده می باشند و بزازی وجود ندارد.

14-کاسکاد"هزار پله "

بعد از چندین روز اقامت در ایروان روز جمعه 16 مرداد خانه را تحویل دادیم و حدود ساعت 10 صبح بسمت مرز ایران حرکت کردیم .

در پمپ بنزین خارج شهر اولین بنزین معمولی 360 درامی ارمنستان را حدود 40 لیتر زدیم و سپس راهمان را ادامه دادیم .

نرسیده به شهر یقگنادزوز در 120 کیلو متری ایروان تابلویی نشاندهنده کلیسای بسیار قدیمی بوده که از خیابان اصلی 8 کیلو متر فاصله داشت " کلیسای نوراوانک " و توریستهای اروپایی زیادی در حال رفتن به آنجا بودند که همین بیشتر ما را واداشت تا به آنجا برویم.

15-جاده کوهستانی به سمت کلیسای نوراوانک

16-ادامه مسیر به کلیسا

در مسیر کلیسا که جاده در میان کوه های مرتفع می باشد که در طول مسیر دو رستوران یکی در اول مسیر و دیگری در میان مسیر در دل کوه بصورت تونل دایر می باشد .

17- مسیر به کلیسا

بعد از نزدیک شدن به محل مورد نظر از دور در بالای کوه کلیسای دوقلو نمایان است که این مجموعه باز میان دیواره ای از کوه قرار دارد که بعد از گذشتن از مسر مارپیچی سربالایی که بخاطر پیچ شدید اتوبوس ها قادر به بالا آمدن تا پای کلیسا نیستند .

بعد از پارک ماشین داخل مجموعه شدیم دو کلیسا در میان کوه مرتفع که یکی از آنها دو طبقه می باشد که با بالا رفتن از پله های سنگی وارد طبقه دوم شدیم .پله های سنگی دو طرفه و بدون حفاظ می باشند.

این کلیسا ظاهرا در قرن سیزدهم بنا شدند که واقعا پر عظمت و زیبا بنا شدند و بازدید کنندکان زیادی از جامعه مسیحی جهان دارد.

18-کلیسای نوراوانک در 128 کیلو متری ایروان بنا شده در قرن سیزده میلادی

19- کلیسای نوراوانک

20- کلیسای نوراوانک

بعد از بازدید از کلیسا برگشتیم و مسیرمان را برای رسیدن به مرز ایران که نزدیک به 300 کیلو متر دیگر مانده است را ادامه دادیم .

حدود ساعت 1:30 بعد از ظهر کنار یک رستوران که در نزدیکی یک دریاچه بود توقف کردیم و سفارش نهار از ماهی قزل آلای آن دریاچه را دادیم که برای دو نفر 6300 درام پرداخت کردیم.

( کنار رستوران بوته تمشکهایی بودند بدون تیغ با تمشکهایی بزرگ و خوشمزه که با اجازه صاحب رستوران 2-3 بوته ای را برای کشت در باغمان کندیم و همراه مان به ایران آوردیم .)

که حدود ساعت 4 بعد از ظهر به شهر کاپان رسیدیم .

برای دومین بار مانند زمان رفت دنبال رستوران پسر آقای خداداد که میزبان سال قبل ما به کاپان بوده است گشتیم که متاسفانه نتوانستیم آن را پیدا نماییم و به فرزندش بابت فوت پدرش تسلیت بگوییم و مجبور شدیم راهمان را ادامه دهیم و ساعت 7:30 به مرز رسیدیم .

کارهای گمرکی را رسیدیم و مبلغ 6300 درام برای خروج ماشین پرداخت نمودیم و بعد از بازدید ماشین از گمرک ارمنستان خارج شدیم و از پل مابین مرز گذشتیم و وارد خاک ایران شدیم.

هزینه سفر:

هزینه سفر با ماشین شخصی نفری300.000 تومان

قیمت دلار : 1100 تومان

پایان

سفرنامه ارمنستان ( دومین بار )

مطالب مشابه :

سفر به ارمنستان (2) - تجربیات سفر

ایروان قسمت آخر

سفر زمینی به ارمنستان

ایروان شهر مجسمه ها وکلیساها

حادثه

اجاره آنلاین آپارتمان درارمنستان و رزرو انلاین هتل در ارمنستان

سفرنامه ارمنستان ( دومین بار )

اطلاعات ارمنستان