نمایشنامه تربیتی
یکی از مربیان تمام آموزه ها را به صورت یک قصه درآورده و در قالب نمایشنامه با بچه ها کار می کنند.
به گفته وی این کار برای بچه ها فوق العاده شیرین و جذاب بوده و به خوبی کاربردهای آموزه های دینی را هم می آموزند.
تکرار همزمان ده آموزه کاربردی دینی
1. حدیث پاکیزگی: النظافة من الایمان
2. آیه نیکی به پدر ومادر: بالوالدین احسانا
3. آیه همکاری: تعاونوا علی البرّ و التقوی
4. آیه وضو گرفتن: فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم
5. آیه یاد خدا:الا بذکرالله تطمئن القلوب
6. آیه شروع کارها با نام خدا: بسم الله الرحمن الرحیم
7. حدیث کمک به نیازمندان: ارحم المساکین
8. آیه مسابقه در کارهای خوب: فاستبقوا الخیرات
9. حدیث سلام کردن: للسلام سبعون حسنة
10. حدیث پذیرایی از مهمان: اقرءوا الضیف
قصه تکرار لذت بخش
در یکی از روزهای عید، هدی و خانوادهاش برای دیدن خانوادهی عمو به آبادان میرفتند. صبح زود پدر داشت ماشین را تمیز میکرد [حدیث پاکیزگی: النظافة من الایمان]
و مادر در آشپزخانه وسایل لازم را جمعآوری میکرد. هدی وبرادرش امیرعلی در جمعآوری وسایل به مادرشان کمک کردند [آیه نیکی به پدر ومادر: بالوالدین احسانا].
بعد با کمک همدیگر سبد وسایل را که سنگین بود تا کنار ماشین آوردند [آیه همکاری: تعاونوا علی البرّ و التقوی]
قبل از اینکه سوار ماشین بشوند مادر وضو گرفت [آیه وضو گرفتن: فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم]
هدی پرسید: مادر الان که وقت نماز نیست. چرا شما وضو گرفتید؟
مادر گفت: دخترم، وضو داشتن همیشه خوب است. من هم میخواهم در ماشین بیکار نباشم و قرآن بخوانم. چون قرآن کتاب خداست و وقتی ما به یاد خدا هستیم از هیچ چیز نمیترسیم (یا دلهای ما آرامش دارد) [آیه یاد خدا:الا بذکرالله تطمئن القلوب].
بعد همه سوار ماشین شدند و پدر با نام خدا شروع به رانندگی کرد [آیه شروع کارها با نام خدا: بسم الله الرحمن الرحیم].
چند دقیقه بعد در کنار جاده یک صندوق صدقات دیدند.
پدر گفت: من یادم رفته بود که قبل از سفر صدقه بدهم.
خوب است که ما در شروع سفر با صدقه دادن به نیازمندان کمک کنیم [حدیث کمک به نیازمندان: ارحم المساکین].
هدی گفت :پدر، پول را بده من توی صندوق بیندازم!
امیرعلی گفت: نه پدر، بده من این کار را بکنم. [آیه مسابقه در کارهای خوب: فاستبقوا الخیرات].
پدر به هر دوی آنها آفرین گفت و به هردو مقداری پول داد تا در صندوق صدقه بیندازند. بعد هدی وامیرعلی تا کنار ماشین مسابقهی دو دادند. وقتی که به آبادان رسیدند به خانهی عمو رفتند. وقتی عمو در را باز کرد به او سلام کردند [حدیث سلام کردن: للسلام سبعون حسنة].
عمو و زنعمو به استقبال آنها آمدند و با شیرینی و شربت از آنها پذیرایی کردند [حدیث پذیرایی از مهمان: اقرءوا الضیف].
منبع: http://www.tajrobeha91.blogfa.com/post/215
پ.ن: برای سنین دبستان قابل استفاده است.مطالب مشابه :
نمایشنامه تربیتی
ویکی صالحین - نمایشنامه تربیتی - اشتراک گذاری دیالوگ مجری فاطمیه. تربیت غیر مستقیم است!
موفقیت نمایشنامه نویس قره تپه ای در بخش پایانی جشنواره نمایشنامه خوانی وتار
قره تپه مرند - موفقیت نمایشنامه نویس قره تپه ای در بخش پایانی جشنواره نمایشنامه خوانی وتار
بحر طویل
با نگاهی به یک بحرطویل از حمید برقعی برای اجرای وحید فقیهی در ایام فاطمیه نمایشنامه
استقبال گسترده علاقه مندان تئاتر از "شعله در زمهریر"
" که کاری از گروه تئاتر "تراب" است برای پنجمین سال پیاپی در ایام فاطمیه نمایشنامه
هنرمندان که از بین ما رفتند
در سال 1345 به کار هنر علاقه مند شد و نمایشنامه نویسی را آغاز کرد دبیرستان فاطمیه
نمایشنامه : خرسی بود ، خاله نبود ............... ( نویسنده : مهدی حاج محمدی )
وب سایت آموزشی وپرورشی صفرعلی کشوری احمد - نمایشنامه : این عید به نور فاطمیه زیباست .
بهنام زینعلی : کاش بتوان محبت هایتان را جبران کنم ...
رمز دانلود نمایشنامه های بر این بود که اجرای اثر فاطمیه از روز شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه
مشاهیر آذربایجان- غلامحسین ساعدی
در سال 1336 داستان خانه های شهرری را در تبریز و نمایشنامه لیلاج ها را در مجله سخن فاطمیه
برچسب :
نمایشنامه فاطمیه