سیستان وبلوچستان درکدام پله ازتوسعه وپیشرفت قرار دارد ؟

استانی باچند صد کیلومترمرز آبی آنهم متصل بآبهای آزاددنیا وچند صد کیلومتر مرزخاکی وراه ورود بمراکز پر رونق تولید وتجارت شرق آسیاوبهترین موقعیت  وفرصت برای صادرات وواردات وخصوصا" ترانزیت وکسب درآمدهای گمرکی،درکناراین استعدادها ،نزدیک به دوونیم میلیون نفر جمعیت داردکه حداقل 60 درصد آن دارای  سن زیر 40 سال یعنی نیروی کار وتلاش ودانش ومهارت .   آنچه ذکر شد وچندین ویژگی دیگر توانمندیهای استان هستند ولی همواره تابلوی منطقه محروم بر ورودیهای استان یعنی درذهن ما وسایر هموطنانمان نصب شده تاجایی که وقتی نام سیستان وبلوچستان برده میشود بلافاصله دو کلمه " منطقه محروم" را به سیستان و بلوچستان بصورت پیشوند یا پسوند می چسبانند، تازه چند سالی است که بسیاری ارمدیران ارشد استان از بومی وغیر بومی  لطف کرده ومیکنند واستان مارا بانام سیستان وبلوچستان با استعدادهاوتوانمندیهای پنهان ومحرومیت آشکار معرفی میکنند، باید از این دلسوزان پرسید که کدامیک از توانمندیها واستعدادهای استان در بخشهای کشاورزی ،صنعت ،معدن، نیروی انسانی ،تجارت (دریایی، زمینی ،خارجی، داخلی )و.....پنهان است واگر پنهان مانده چرا؟ آنچه مسلم است هیچیک ازاین توانمندیهای استان پنهان نیستند بلکه چشم بصیرت ونظرودیدگاه مسؤلان وسرمایه گذاران و...آنهارا نمیبینند یا نمیخواهند ببینند ویامیبینند وبی تفاوت ازکنارشان عبورمیکنند .   هدف ازاین نوشتار آنست که یادآوری کنم مردم این استان شایستگی واستحقاق آنرا دارند که محرومیت از اسم استانشان جدا شور وتوسعه وپیشرفت بجای آن نشیند ، توسعه وپیشرفتی که سبب تغییر ودگرگونی درشرایط زندگی آنها شود ، چراکه توسعه  بمعنی بسط یافتن وتکامل وپیشرفت است  وبزبان واضح تر ایجادتغییر ودگرگونی درزندگی انسانها درابعاد مختلف اقتصادی ،سیاسی، اجتماعی،فرهنگی که درهر شرایط زمانی ومکانی باید اتفاق افتد  یعنی حال نسبت به گذشته وآینده نسبت به حال رشد داشته وشاهد تغییراتی در مؤلفه هایی اززندگیشان باشند بطوریکه سرپرست خانواده بتواند  اشتغال مناسب راکه تضمین کننده درآمدمناسب برای تأمین حداقل معیشت خانواده شامل غذا ،مسکن، پوشاک، بهداشت ودرمان،وآموزش است داشته باشد ونیازهای نسل حاضر بدون آنکه به توانایی نسل های آینده درتأمین نیازهایشان لطمه ای وارد شود تأمین گردد.    باچنین نگاهی اقتصاد ،سیاست، اخلاق، فرهنگ وعدالت  هرکدام نقش خودرا درارتقاء سطح زندگی ورفاه  مردم مشخص وهریک درجای خود بعنوان پایه های توسعه وپیشرفت حضورخواهند داشت واین ممکن نیست مگر آنکه توسعه را فرایندی درنظر بگیریم که باحفظ ارزشها وباورها واحترام به کرامت انسانها وبا بهره گیری از علم ودانش ، عقل وتعهد ،تدبر ومسؤلیت پذیری مسؤلان و مردم درمسیر شکوفایی وبهره وری بهینه ازاستعدادهای بومی وامکانات خدادادی از جمله منابع طبیعی ، نیروی انسانی وامکانات ومهارتهای اکتسابی باید محقق شود .

آیااین اتفاق دراستان سیستان وبلوچستان افتاده است ؟با چه درصد ومیزانی ؟ اگر توسعه نوعی تغییر درجهت پیشرفت وارتقاءسطح زندگی مردم است آیا سطح زندگی اکثریت ساکنان استان ارتقاء یافته ؟ آیا فقر ،بیکاری،مشاغل کاذب وغیرپایدار ازبین رفته اند، آیا سطح درآمد خانواده ها طوری هست که برای تأمین حداقل معیشت بامشکلی مواجه نباشند؟

پس از پایان جنگ تحمیلی وآغاز بکار دولتهای سازندگی ودولتهای بعدازآن تاکنون هواره ازتوسعه وپیشرفت استان سخن گفته شده ،خصوصا" که طرح ها ودستورالعمل های ویژه ای درهیأت های دولت ها خاص استان تصویب وابلاغ شده ازجمله طرح توسعه محورشرق ،طرح توسعه خاص استان ومصوبات سفرهای استانی  هیأت دولت  ومدیران ارشد استان هم درهرفرصت مطبوعاتی که برایشان فراهم شده درمحدوده وظایف سازمانی وبمنظور برجسته کردن اقدامات سازمان خود درجهت توسعه استان باعلام اعداد وارقام آماری پرداخته اند از جمله افزایش اعتبارات هرسال نسبت بسال قبل ، افزایش تعدادنیروهای اداری ،احداث ساختمانهای جدید ، تغییر در روش های مدیریت واتوماسیون اداری ، افزایش طول راه های روستایی وبین شهری وتوسعه شبکه های برق وآب  ،ایجاد فرصتهای اشتغال واعلام آمار بالای اشتغال ومحو بیکاری ، افزایش آمار دانشجو وگسترش رشته های دانشگاهی ، ایجاد مراکز آموزش عالی متعدد وتوسعه مقاطع تحصیلات تکمیلی و....  اما هیبچ مسؤلی تاکنون ازمیزان دقیق رشد اقتصادی استان ومقایسه هرسال آن نسبت بسال قبل  ونمایش منحنی صعودی رشد ،درصد افزایش رفاه زندگی مردم ،ارتقاءرتبه آموزشی دانشگاه هاوآموزش وپرورش استان درمقایسه با استانهای دیگر ،ارتقاء وجایگاه رتبه دانش آموزان ودانشجویان استان درمسابقات علمی درسطح  کشور ،ارتقاءسطح بهداشت ودرمان وکاهش هزینه های آن ، کاهش مهاجرت بیماران استان باستانهای دیگر جهت مداوا ، کاهش مهاجرت کارگران ونیروی کار استان به خارج ازاستان و کشور ،کاهش مشاغل کاذب ودستفروشیها وفروشگاه های وانت بار حاشیه معابر و....سخن نگفته است.

هرچند که گزارشات مسؤلان به شرحی که دربالا بیان شد میتوانند نشانه هایی از آماده سازی بسترهای توسعه وپیشرفت باشند ودرزمره شاخص های کمی رشد قلمداد شوند ولی از شاخص های کیفی توسعه پایدار نخواهند بود  زیرا توسعه باید تغییرات ساختاری کیفی درزندگی آحاد جامعه از نظر اقتصادی ازجمله :افزایش تولید ،افزایش بهره وری ، ارتقاء سطح معیشتی ، ارتقاء سطح خدمات وافزایش رفاه فراگیر ورفع فقر ومحرومیت ومرتفع شدن معضلات  گرانی وبیکاری   ایجاد کند  که چنین اتفاقی آنطورکه شایسته است برای مردم استان نیفتاده است.

ایجاد راه، راه آهن، سد،اسکله، فرودگاه ،پارک ،جاذبه های گردشکری مانند امکانات رفاهی ،تفریحی واسکان ، طراحی شهرها وشهرکهای صنعتی ،تلاش درحفظ محیط زیست وطبیعت منطقه زیرساختها وبسترهای توسعه هستند نه شاخص های کیفی توسعه. برای آنکه وضع استان را باشاخص های توسعه مورد سنجش وارزیابی قراردهیم نگاهی به شاخص های توسعه می اندازیم  بامید آنکه مردم ودولتمردان هریک در حد رسالت ،توان ومسؤلیت رسمی  ووجدانی خود برای ایجاد تغییر ودگرگونی درزندگی ساکنان استان بسوی ارتقاء ورفاه یعنی دست یافتن بآتچه که ندارند با توجه به شاخص هایکه معرفی میشوند گام برداشته وهمت گمارند

مهمترین شاخص های مؤثر درتوسعه :

1-شاخص انسانی  نیروی انسانی درهر جامعه ثروت آن جامعه واز مهمترین منابع توسعه اقتصادی ،سیاسی ،فرهنگی واجتماعی آن است  وتوسعه درهرسطح چه محلی ومنطقه ای یا ملی  برمحور نیروی انسانی استوار است  زیرا که ابزارهای توسعه درمغز انسانها که منابعی پایان ناپذیز هستند قرار دارند،اگرنیروی انسانی جامعه ای  محقق ،آگاه، خلاق ومبتکر ، متخصص ومتعهد پرورش یابد قادراست امکانات  وشرایط وبستر توسعه درسایر بخش هارا خلق کند  ودرغیر اینصورت نه تنها درتوسعه نقش مثبت نخواهد داشت که خود از موانع توسعه خواهد بود.

استان سیستان وبلوچستان از نظر نیروی انسانی  استانی ثروتمند است اما دربهره مندی ازاین ثروت عفلت شده ،فرصت وامکانات برابر برای آموزش درابعاد مختلف علمی وفنی

 و درنتیجه شکوفایی استعدادها وافزایش توانمندی ها  برای تأثیر گذاری نیروی انسانی برفرایند توسعه استان دربخش عظیمی از استان فراهم نبوده ونشده است ، نسلهای مختلف ساکن استان در ادوار مختلف بعلت نبودن یا کمبود امکانات وشرایط مناسب نتوانسته اند توانایی های خود را تحت آموزش هاوکسب مهارتهای مورد علاقه ومتناسب افزایش دهند وبابرخورداری از فرصت های برابر درجهت توسعـۀ قابلیت ها وپرورش استعدادهای خود گام بردارند . بنابراین باید دغدغه وتلاش وهمت وبرنامه ریزی  کارگزاران استان این باشد که بدون توجه به قومیت ومذهب یاشناسایی وکشف استعدادها نیروی انسانی آینده راپرورش دهند ،آنان را بدانش  وفن ومهارت وبینش مجهز نمایند ، ازنوجوانان وجوانان استان  انسانهایی توسعه گر وتوسعه آفرین بسازند ،فرصت کسب دانش ومهارت و پرورش استعداد وافزایش توانمندیها را نه تنها برای نسل حال که بستر آموزش برای نسل های آینده را با فرصت ها وامکانات برابر  فراهم نمایند .آموزش وپرورش و دانشگاه ها ونهادهای متولی آموزش های فنی وحرفه ای استان تلاش نمایند که نیروهای متخصص ومتعهد رابرای  نیازهای صنعتی ،کشاورزی ،تجارت وبازرگانی وامورفرهنگی واجتماعی وسیاسی آینده استان متناسب بانیازهر مؤلفه تربیت کنند، نه چنانکه مدیر وسیاستمدار وپشت میز نشین بیش از نیاز تربیت کنند ولی با کمبود تکنسین وکارگر ماهر ومهندس وتاجر ومتخصص امور اجتماعی مواجه باشیم ویا بر عکس صدها مهندس عمران وکشاورزی سالانه ازدانشگاه های استان فارغ التحصیل شوند ولی با کمبود   نیرو برای سایر بخشها مواجه شویم .

اگر این تناسب تربیت نیروی انسانی براساس نیازهای هرمنطقه وشهر  وباایجاد فرصت ها وامکانات  برابر رعایت شود وهرشهروند درهر گوشه از استان پهناور وظیفه ونقش خودرا برای ارتقاء سایر شاخص های توسعه وبراساس  توان وتخصص خود ایفا  نماید نه بیمار استان مجبور میشود  برای معالجه به استانهای مجاور سفر کند  ونه سرمایه گذار استان  به سرمایه گذاری دراستانهای دیگر وحتی خارج ازکشور رغبت نشان خواهد داد ونیروی کار استان هم با اشتغال های کاذب ودستفروشی  وقاچاق ومهاجرت بهدر نحواهد رفت ، توزیع کار واشتغال  بدون تبعیض متعادل وتوزیع درآمد متناسب با توان وتخصص ومهارت  اتفاق خواهد افتاد  ونتیجه اش ارتقاء وبهبود کیفیت  زندگی ، بالا رفتن قدرت خرید عموم خواهد بود . ازطرفی هرگاه توزیع عادلانه امکانات  سرمایه گذاری ، کار واشتغال ودرآمد بدون توجه به جنسیت  ، قوم ومذهب اتفاق افتد امکانات دسترسی به آموزش ها درمقاطع مختلف  تحصیلی ،فنی وحرفه ای وتخصصی برای فرزندان اقشار وطبقات مختلف مردم استان فراهم گشته  نسل آینده  نسلی متخصص و مجهز بدانش وفن ومهارت  و عاملی نیرومند وکارآمد برای توسعه  وسازندگی وپیشرفت تربیت خواهد شد ، فقر وتنگدستی ازبین میرود ،سطح تغذیه وبهداشت ودرمان ارتقاء می یابد  و مشکل اشتغال  وبیکاری حل میشود ،احساس امنیت پایدار همراه شادابی ونشاط وآرامش روحی وروانی  برجامعه حاکم میگردد  .شهروندانی که باین شرایط از سطح زندگی برسند  امید بزندگی درآنها افزایش یافته  انسانهایی خواهند بود که معنویت  درآنها قویتر از گرایش  های نفسانی است واز نظر فرهنگی  وعلمی ومهارتی برشد وبالندگی  میرسند ، بسترهای جرم وجنایت هم درچنین جامعه ای  خشکیده واز بین می روند .

 2-شاخص  فرهنگی : فرهنگ مجموعه ای از آداب ورسوم وباورها ی مردم ساکن دریک منطقه جغرافیایی است یعنی گنجینه ای از دست آوردهای مادی ومعنوی یک قوم که در طول یک دوره زمانی تاریخی باورها ،ارزشها،نگرشها وهنجارهای مورد قبول آن قوم را بوجود آورده است وبکمک این دست آوردها رفتارش تبیین ومشخص میشود ، درنتیجه بدون توجه به فرهنگ مردم یک منطقه نمی توان بدنبال تغییر درسایر ابعاد زندگیش بود ، پس توسعه فرهنگی باید با احترام به باورها ونگرشها و ارزشها  وآداب  ورسوم حاکم بر مردم هر منطقه وقوم ساکن دربخشی از استان رقم رده شود .

باتحولاتی که از نظر رشد علم ودانش ،فن وتکنولوژی بسرعت درجهان اتفاق می افتد و با اخترع وتولید  ابزارهای مدرن ارتباطی که سبب   انتقال آگاهی ها واطلاعات درابعاد مختلف اجتماعی ،سیاسی،  وفرهنگی از یک نقطه دنیا بسایر نقاط  میشوند  همواره بسترهای دگرگونی درفرهنگ وباورها درتمام جوامع انسانی آماده میشوند  واین تغییر وتحول (توسعه مثبت یا منفی فرهنگی ) بالاجبار اتفاق می افتد اگراین تغییر ودگرگونی باعث ایجاد شرایط وتأ مین امکانات مادی ومعنوی یا فرصت های مناسبی شود که هرفرد ازآحاد مردم یک جامعه جایگاه خود را بعنوان یک انسان مفید وتأثیر گذار  برزندگی سایرین بشناسد به حقوق متقابل خود ودیگران توجه داشته به رعایت آن مقید گردد آنگاه توسعه فرهنگی اتفاق افتاده ، بنابزاین باید تلاش کرد که خودشناسی  وجایگاه شناسی ، قانون پذیری ،رعایت نظم وانظباط ، احترام به حقوق دیگران ،زمینه های گسترش روابط اجتماعی وانسانی دربین مردم استان نهادینه شده وبدون طرد فرهنگ وباورهای مثبت خودی بابازاندیشی فرهنگی متناسب با مقتضیات  زمان به تقویت عناصر فرهنگی مثبت ومساعد برای توسعه فرهنگی  همت گمارند  وعناصر فرهنگی مانع توسعه خصوصا" خرافات وباورهای واهی راازخود دورسازند  .رسیدن به چنین وضعیتی نشانه رشد فرهنگی مردم استان است .  وظیفه تک تک نخبگان استان شامل دولتمردان ،روحانیان ، دانشگاهیان ،فرهنگیان ، معتمدین وتأثیر گذاران بر توده مردم آنست که تلاش کنند باآموزش وآگاهی بخشی  باعنایت به معیارهای ذکر شده بتوسعه فرهنگی استان کمک کنند .

3- شاخص اقتصادی:  توسعه اقتصادی فرایندی است که سبب بهبود زندگی مردم میگردد یعنی جامعه ای از نظر اقتصادی توسعه یافته است که درآن فقر، تنگدستی ، بیکاری وتبعیض  نباشد بعبارت دیگر اولین وشاید مهمترین هدف از توسعه اقتصادی وبرنامه های مرتبط با آن رفع فقر است واهداف مکمل آن رفع بیکاری ونابرابری ، بنابراین باید فقرزدایی ، حل مشکل بیکاری ورفع آن ، اجرای عدالت وبرابری درفرصت ها وامکانات وکسب درآمد  متناسب باتوان وتخصص بین آحاد مردم جامعه محورهای اساسی توسعه اقتصادی باشند . اگر هدف برنامه ریزی های مسؤلان ومدیران افزایش تولید ملی وارتقاء کیفیت تولیدات همراه با پاسخگویی به تقاضای بازارهای داخلی وحضور در بازارهای خارجی باشد  آنگاه رشد اقتصادی بعنوان پایه واساس توسعه اقتصادی اتفاق می افتد . 

استان سیستان وبلوچستان بسترهای  تولید و مصرف  وتوان وموقعیت های صادرات وواردات وترانزیت را داراست  اما با داشتن این استعدادها محرومیت برنامش چسبیده واز آن جدا نمی شود .

استان پهناوری با ذخایر زیر زمینی غنی معدنی درهر قطعه از خاکش ونیروی انسانی فراوان وتوانمند و فرصتهای تجارت دریایی وخشکی واستعداد ترانزیت داخل وخارج کشور چرا از نظر توسعه اقتصادی عقب مانده واز نظر تولید صنعتی درپایین ترین سطح کشور واز نظر کشاورزی شرایط غیر بهینه ای داشته باشد بطوریکه محصولات کشاورزی باکیفیت وانحصاریش بعلت عدم وجود صنایع بسته بندی وتبدیلی به نازلترین قیمت ببازارها عرضه میشوند ؟چرا مردم استان باصنعت وتولیدات صنعتی متناسب با موقعیت استان بیگانه وناآشنا هستند؟ چرا جوانان استان بجای آنکه درصنعت و معدن ومراکز صنعتی وغیرصنعتی کشاورزی ودامداری بتولید وصادرات وتجارت پایدار مشغول باشند به قاچاق کالا ویا دستفروشی ودلالی ومشاغل کاذب اشتغال دارند؟   چه گروه ها وافراد وعواملی در تحمیل این  تنگناها ومشکلات  بجوانان نقش داشته وکوتاهی وغفلت نموده اند ؟

بنظر میرسد اولین گروه خود مردم و جوانان هستند که در هر شهر ومنطقه که ساکن بوده اند ازمدیران ومسؤلان نخواسته وپیگیر نبوده اند که مراکز آموزش فنی وحرفه ای ومهارت آموزی وکارآفرینی متناسب با نیاز منطقه ایجاد وبر کیفیت آموزش های ابتدایی وراهنمایی ومتوسطه افزوده ونظارت نمایند  تااستعدادهایشان شکوفا وپرورش یافته در مقاطع بالاتر به کسب دانش وتخصص ومهارتی که بتوسعه وارتقا؟شاخص های توسعه اقتصادی کمک نمایند بپردازند  بلکه ناخواسته وبصورت تحمیلی باشتغال درمشاغل ناپایدار دلخوش بوده اند

 دومین عامل را باید دانشگاه ها ومراکز آموزش عالی دانست ، نزدیک به 40 سال است که اولین دانشکده فنی ومهندسی  دراستان تأسیس وراه انداری وبه آموزش مشغول شده است  دراین فاصله زمانی نه تنها رشته های مختلف صنعتی وفنی ومهندسی به رشته هایش افزوده شده که بدانشگاهی با چندین دانشکده ورشته های متعدد علمی  فنی  مهندسی  صنعتی مدیریتی و...تبدیل گشته  .وعلاوه بر آن باتاسیس دانشگاه های دیگر وگسترش مراکز آموزش عالی دراستان  اکنون استان بیک قطب دانشگاهی کشور تبدیل شده است ،اما این سوال مطرح است  که چه میزان دانشگاه ها در صنعتی  وتولیدی کردن استان نقش داشته اند ؟ آیا دانشکده های فنی ومهندسی وعلمی استان در بخش صنعت ومعدن وتولید  بمردم استان کمک کرده اند  ؟ آیا دانشگاه ها توانسته اند بعنوان مشاورین علمی وصنعتی وپژوهشی وتحقیقاتی با ارایه طرح ها ی توجیهی  احداث کارخانجات تولیدات صنعتی ومعدنی  به دولت درکلان کشور ومسؤلان استانی  درزمینه ایجاد صنایع بزرگ وکوچک  مشورت داده  وتوانمندیهای استان را معرفی کنند؟ البته طرح این پرسش ها بمعنی  نفی خدمات ارزشمند علمی وآموزشی دانشگاه ها نیست  بلکه انتظاری است که باید محقق شود 

شاید هم پاسخ این پرسش ها را دانشگاه ها دارند واگر چنین باشد انتظار آنست که مراکز پژوهشی وتحقیقاتی دانشگاه ها نتیجه های تحقیقات خودرا درزمینه راه کارهای توسعه صنعتی واقتصادی استان وایجاد انواع صنایع منطبق با استعدادهای استان در اختیار مسولان و سرمایه گذاران قرار دهند تا برای سرمایه داران  مشوقی جهت سرمایه گذاری باشد ، دانشگاه ها باید این اصل اساسی را مد نظر داشته باشند که هر جامعه ای برای رسیدن به اهداف توسعه نیازمند تعامل وهمکاری وتشریک مساعی مداوم وقانونمند سه نهاد  دانشگاه ،دولت ،وصنعت است اگر نهاد دانشگاه  بدور از واقعیات صنعتی وکشاورزی وسایر استعدادها ونیازهای جامعه بتربیت نیروی انسانی  همت گمارد ونهاد صنعت بدون بهره گیری از دانش  روز ونتایج پژوهش وتحقیقات  دانشگاه ها وبدون نظارت وهدایت دولت بتولید  نامطلوب از نظر کمی وکیفی بپردازد فرایند توسعه صنعتی واقتصادی شکل نمی گیرد و محقق نمیشود.

سومین گروه مدیران  وکارگزاران  استان هستنند که  درموقعیت هاوفرصت های زمانی مختلف بر کرسی های مدیریت استان تکیه زده اند تلاش نکرده اند   که جاذبه ها واستعدادهای سرمایه گذاری استان را برای سرمایه گذاران بومی وغیربومی معرفی وشرایط وامکانات جذب آنهارا ایجاد کنند تا بومیان دراستان بمانند  وغیر بومیان هم از استانهای دیگر باین استان برای سرمایه گذاری مهاجرت نمایند  علاوه براین  برای سرمایه گذاری دولت درایجاد مراکز اشتغال وخلق فرصت های شغلی پایدار بااحداث کارخانجات بزرگ وفروش اقساطی آن به نیروهای جویای کار قدمی برنداشته اند  حتی از شرایط مرزهای خاکی وآبی استان نه تنها بعنوان یک فرصت جهت توسعه  بازارهای مرزی وتجارت پایدار بعنوان  مراکز اشتغال  برای خیل جوانان بیکار  ومرزنشینانیکه  معاش وتأمین زندگیشان به تردد در اطراف میله های مرزی وابسته بوده استفاده نکرده که همواره مرزرا بعنوان تهدید امنیتی مدنظر قرار داده  محدودیتهایی برای بیکاران  ومرزنشینان که از طریق تجارت بدوکی (حمل ونقل بدنی کالا در دو طرف مرز )امرار معاش  میکنند ایجاد کرده اند   بخشی هم از عملکرد مسؤ لان  اعمال نظر وتبعیض در گزینش واستخدام نیرو ها در ادارات دولتی   وعدم  واگذاری پستها ومدیریتهای  ارشد وفرصت های آموزشی به تحصیل کردگان ومتخصصان بخش عظیمی از جمعیت استان است که سبب شده انگیزه تحصیلات عالی وکسب تخصص  ومهارت دربین جوانان اهل سنت از بین برود  وخود را در توسعه استان بی نقش بدانند  شاید مسؤلان دراستان بیان تبعیض را نا صواب بدانند  ولی  گافی است بتعداد ودرصد اعضاء اهل سنت در شورای اداری ویا شورای تأمین استان  نظری داشته باشند ویا بآمار ودرصد استخدام ها از دهه 70 ببعد  در ادارات استان بجز آ موزش وپرورش  که شرایط خاص تأمین معلم روستا ومناطق صعب العبور  برآن حاکم است عنایت داشته باشند .

چهارمین عامل وشاید اصلی ترین آنها رسانه ها هستند  رسانه های محلی  ورسانه های ملی وکشوری ، رسانه ها ی استان وحتی درسطح کشور  از مطبوعات تا رادیو وتلویزیون هرحادثه کوچکی را که هراز چند گاهی  ودرمقطعی اززمان  دراستان اتفاق افتاد ه ومشابه آن دراستانهای دیگر شاید چند مورد اتفاق افتد  بقدری بزرگنمایی وتبلیغ کرده اند که استان سیستان وبلوچستان را استانی نا امن  ومردم آن را انسانهایی خشن ، شرور ویاغی نشان داده ویا بانمایش فیلم هایی از جنگ وگریز وقاچاق مواد مخدر چهره استان را چهره ای  تولید کننده خشونت  توام با تولید مواد مخدر معرفی کرده اند  ودر نتیجه ذوق وعلاقه سرمایه داران ومتخصصان را از سرمایه گذاری وحضور در استان در نطفه خفه وبومیان را فراری و ورود غیر بومیان را برای سرمایه گذاری  وایجاد مراکز  اشتغال وخدمت بمردم استان مانع گشته اند  واین درحالی است که مردم استان مرزنشینانی هستند که نیا کانشان سالها درحفظ این آب وخاک بامتجاوزین پرتقالی وانگلیسی و...جنگیده وبا اهدا خون خود وجب به وجب خاک این استان را حفظ وبایرانی بودنشان افتخار میکرده اند  .

عامل پنجم  بخش کوچکی از نخبگانی هستند که بخاطر  دست یافتن به موقعیت های شغلی ناپایدار وکسب منافع شخصی مادی ومعنوی  همواره برطبل تفرقه قومی ومذهبی کوبیده اند  وبا شعارها وگفتارها ونوشتارها ی تفرقه افکنانه وتحلیل های نادرست وارسال گزارشات بی اساس  به نهادهایی دراستان وکلان کشور  بگسترش بی اعتمادی بین دولت ومردم نسبت بیکدیگر  وگسست قومی ومذهبی بین اقوام ومذاهب ساکن استان وخدشه دار کردن  وحدت دینی وملی دامن زده اند واین مساله باعث شده که احساس رواج بی عدالتی وتبعیض در ذهن واندیشه بخش عظیمی از ساکنان استان  شکل گیرد وحضور ومشارکت  فعال آنهارا در تحقق شاخص های توسعه استان در بخش های  مختلف کم رنگ نماید.  

استعداد دیگری  که استان دارد و میتواند درتوسعه اقثصادی آن  نقش مهمی داشته باشد  موقعیت بازرگانی تجاری استان است که میتوان آنرا با ایجاد مناطق آزاد تجاری بازرگانی در نقاط مرزی پیشین؛ جالق ، خاش ، میرجاوه و منطقه سیستان بفرصت  ایجاد مراکز اشتغال و حل مشکل بیکاری  تبدیل کرد  اگر چنین اتفاقاتی در بخش تولید واشتغال وتجارت  رسمی دراستان بیفتد می توان امیدوار بود که مقدمات توسعه اقتصادی استان در کنار توسعه سایر بخش ها فراهم میشود. بنابراین میطلبد که همه  ،مردم ، دانشگاه ها نخبگان ومسؤلان  ورسانه ها برسالتی که دربرابرمردم استان وکشور دارند اقدام کنند  ، گذشته ها را جبران  سازند وبرای توسعه اقتصادی استان چاره جویی وموانع یادشده بالا را از بین ببرند ،فرصت ها وامتیازات وتوانمندیهای صنعتی وکشاورزی  معدنی ونیروی انسانی ومرزی  استان را بدرستی معرفی وعنایت ویژه مقامات ارشد کشور را برای توسعه سرمایه گذاری دولتی وبخش خصوصی باستان جلب نمایند.

4-شاخص اجتماعی:  توسعه اجتماعی مفهومی است که بر چهار محور شهروندی ،مشارکت اجتماعی، رفاه اجتماعی وسرمایه اجتماعی بنا شده است اگر درشهرهای استان شهروندان بوظایف شهروندی خود آشنا وآگاه ومتعهد ودر اداره امور شهر  به حضور مؤثر  ومشارکت فعال علاقمند ودربرقراری روابط اجتماعی  وعاطفی  بایکدیگر  دررقابت  وکوشا باشند  ودرروستاها هم بین مردم حس تعاون  وهمکاری درکار وگرفتاریها  برزندگی  اجتماعی آنها حاکم باشد میتوان امیدوار بود که بسوی توسعه اجتماعی گام برداشته میشود  خصوصا"وقتی که  علاقمندی به مشارکت   وحضور در فعالیت های اجتماعی بین مردم وجوددارد  احساس مسؤلیت آنها بیکدیگر پررنگ تر میشود  وبستر تحقق عدالت وانسجام ویکپاچگی اجتماعی  فراهم گشته  نشانه های توسعه اجتماعی  هویدا ومؤلفه های توسعه اجتماعی از جمله  ، مشارکت درفعالیت اچتماعی ،ظهور ورشد عزت نفس بین مردم ،ارتقاء ضریب امنیت  وبهداشت روانی  محقق میگردند . برای رسیدن باین بعد از توسعه اجتماعی  آموزش وپرورش ، دانشگاه ها  رسانه ها  خصوصا" صدا وسیما ، مدیریت شهری ، شوراها  که وظیفه ورسالت سنگین ، آموزش مسایل شهروندی  وراه کارهای گسترش مشارکت اجتماعی  وتعاون وهمکاری های اجتماعی را بعهده دارند باید گام بردارند .

نتیجه آنکه باعنایت ویژه ای که مقام معظم رهبری باستان داشته ودارند  وتلاش دولتمردان ازدهه هفتاد ببعد درایجاد زیر ساخت ها ی توسعه از قبیل  راه، راه آهن ،اسکله و.......اقدامات مهمی صورت پذیرفته  اما رتبه استان از نظر توسعه پایدار در مقایسه با بسیاری از استانهای دیگر کشور که حتی استعدادوتوانمندیهای استان مارا نداشته اند  ارتقاء نیافته است ودرواقع درپله های تحتانی قرار دارد   بنابرین لازم است  همه نیروهای استان   (مردم ، مسؤلان ) در قبال  سرزمینی که استعداد  توانمندی وامکانات فراوانی برای توسعه در ابعاد مختلف دارد  احساس مسؤلیت نموده  اندیشه ، فکر ، تخصص ومهارت، سرمایه وامکانات خود وبخش خصوصی ودولتی را در جهت تحقق وارتقاء شاخص های   توسعه درابعاد مختلف بکار گیرند تا مردم استان آنچه را که ندارند وحقشان  است  وشایستگی  داشتن آنرا دارند  بدست آورند. 

  



مطالب مشابه :


برگزاری کلاس ضمن خدمت

اداره آموزش وپرورش منطقه جالق




شناسایی کد منطقه اخذ دیپلم سراسر کشور برای ثبت در سایت دریافت کد سوابق تحصیلی

دوره ی متوسطه آموزش وپرورش. روش یافتن کد دانش آموزی و کد منطقه برای ثبت در سایت 4952 جالق.




جدول ظرفیت پذیرش مدارس راهنمایی تحصیلی نمونه دولتی شهرستان ها

تداوم آموزش ردیف شهر/منطقة آموزشی محل استقرار نام مدرسه کد مدرسه جنس 8 جالق معلم 4805011




سیستان وبلوچستان درکدام پله ازتوسعه وپیشرفت قرار دارد ؟

فرهنگ مجموعه ای از آداب ورسوم وباورها ی مردم ساکن دریک منطقه جالق ، خاش آموزش وپرورش




کد سوابق تحصیلی

روش یافتن کد دانش آموزی و کد منطقه برای ثبت در سایت دریافت کد 4952 جالق. اداره کل آموزش و




تقسیم استان سیستان و بلوچستان به چهار استان

بَمپور یکی از شهرهای استان سیستان و بلوچستان ایران، در منطقه آموزش و پرورش جالق، سیب




نحوه تأیید سوابق تحصیلی (برای کنکور 1394)

ابتدا وارد سامانه ساهت آموزش وپرورش به آدرس زیر شوید: (منطقه 1 ( 1102 تهران 4952 جالق.




شهرستان سراوان

اداره كل آموزش وپرورش غربی روستا ناهوک بخش جالق شهرستان سراوان در دره منطقه : گیاهان




راه اندازی 10 موزه جدید در سیستان و بلوچستان

هم اكنون هشت موزه فعال با نام های 'مردم شناسی سیستان، منطقه ای جالق مهرستان آموزش




برچسب :