تشکر نامه

سلام به دوستای مهربونم!
با اینکه قصد داشتم شهریور رو بیشتر و گرمتر کنار دوستانم باشم اما متاسفانه به دلیل تغییرات بزرگی که داره توی زندگیم رخ میده به شدت درگیر ذهنی و فکری و کاری و جسمی بودم.
اینکه گفتم گرمتر یکی به دلیل تعداد زیاد بچه های پایدار متولد شهریور بود که همین نشون میده زنان شهریوری به سلامت و خودشون بیشتر توجه دارند و البته موفق ترین بچه ها هم بین همین شهریوری ها هستند. دلیل دیگه اینکه آخرین روزهای یکسالگی این وبلاگ خواهد بود.

فکر نکنم نوشتن این وبلاگ روبه این روش ادامه بدم شاید یه موضوع دیگه رو شروع به نوشتن کنم .چون هنوز ارتباط با دوستانم رو مایل و مشتاقم و البته توجه به وزن و سلامتی هم کنار سایر مسایل روزمره همونطور که این ۸ سال اخیر بوده ادامه خواهد داشت.البته نوشتن موضوع جدید هم خودش مساله است.
در مورد تولدهای زیادی هم که توی شهریور داریم فرح نازنین و خوبم سمای مهربون و فهمیده من سیلور با اراده و خوش هیکل آب نبات خوشکلم که دقیقا با من یه روز دنیا اومده نیاز باربی و عزیزم و فریبای قوی و صبورم نگین بانو و...تولد همه رو از صمیم قلب تبریک میگم .احساس نزدیکی و صمیمیت زیادی با همشون میکنم و امیدوارم یه سال پر از خوبی و آرامش در انتظارشون باشه.دلم میخواست دونه دونه براتون جشن بگیرم اما شرایط نذاشت.

عمر میگذره ...سریع تر از اونچه بشه تصورش رو بکنی.این روزها به این نتیجه رسیدم که واقعا هیچ چیز این دنیا دست ما نیست .هرچند نباید از پا نشست و خسته شد اما وقتی توی خیال خودت دیگه به آرامش و سکون فکر میکنی میبینی این آرامش قبل از طوفان بوده و شروع خیلی چیزهای تازه خوب و بد که تو حتی تصورشم نمیتونستی بکنی.
شاید این خوبی زندگی باشه .اینکه بدون هیجان رهات نمیکنه .اینکه میگه هنوز هم باید بود و تلاش کرد و امید داشت .اینکه بهت بفهمونه که خوب من زندگیم یه کاری میکنم که همیشه یادم باشی و اسمم رو بیاری .من همراهتم و قدرت دست منه چه بخوای چه نخوای.تحول ممکنه هر لحظه اتفاق بیفته و این محدود به زمان یا مکان خاصی نیست.
به هر حال میگذره .هر چیزی رو که تصورش بکنی مشمول زمان میشه جز چیزهایی که به احساس مربوط میشه.ممکنه اونهم بعد از سالها شاخ و برگش رو هرس کنیم و تو ذهنمون کوچیکترش کنیم اما یقینا هر وقت تو فکر میریم اولین افکار ذهنی ما رو شامل میشه.تازه جوانه های جدید میزنه .میشه کلی چرای با جواب و بی جواب.
و این یعنی زندگی.با همه بدیها و خوبیهاش .جنگیدن باهاش هیچ فایده ای نداره باید کنار اومد و خوب دیدش.

این یکسال نوشتن وقت صرف کردن برای من چه نتیجه ای داشت؟خوب کمک کرد تا تعادلم رو حفظ کنم .از یه مرزی بالاتر نرم اما از همه مهمتر پیدا کردن دوستای خوب و ارزشمند بود.
این خیلی بده که من بگم خداحافظ و برم و هیچ نفعی از این اوقات نبرده باشم .اعتراف میکنم که جز خوبی از شما ندیدم.هرگز حتی یه کامنت بد یا توهین آمیز نداشتم و این رو از لطف خدا و شما دوستانم که زیاده از حد صبور و مهربانید میدونم.(جز یه نفر که اونهم مقصر اصلی خودم بودم و از همین جا ازش عذر میخوام)شاید با خیلیها فرصت آشنایی دست نداد یا نشد که بیشتر بشناسمشون اما همه برام قابل احترام و ارزشمندید .اما حضورتون و مهرتون واقعا خیلی جاها برای من کارساز بود.خیلی چیزها یاد گرفتم.اول از همه از پرستو تشکر میکنم که یه همراهیهای خیلی خاص با من داشت.توی یه زمان مثل یه فرشته کاری کرد که من دیدم خیلی عوض بشه بتونم مهربونتر خودم رو بشناسم توی شروع هم من رو راه انداخت.حتی یادم داد کالری چیه.بعد هم صورتی خوبم که صبر و مردم داری رو همیشه یاد آوری میکنه و عین خواهرم براش احترام قایلم.
شیما و نکست باربی و البته گلوریا جونم و نیاز خوبم وعروس خانوم عسل که هرگز من رو فراموش نکرده هم رفیق گرمابه و گلستان مجازی من بودن و روزمره هام رو میتونستم با اونها بگم و کلی از بودنشون لذت بردم.و توصیه میکنم که اگر دوست دارید موفق تر باشید با دوستان هم وزن خودتون بیشتر صمیمی بشید و شارژ روحی بگیرید.
فافا و شادی و زیبا که انرژی ذهنی به من میدادن.
شانون که خیلی برام عزیزه و خیلی مهربونی کرد با من.سوگند و زی زی و ری هم که راز دارهای من بودند و هیچوقت تنهام نذاشتن.شکیبا که سنگ صبورم بود.
به فاطیما و فریبا و آب نبات و بارون و عاطفه ونازی مانکن واین روزها فاطمه هم یه حس عجیب داشتم.یه چیز مثل هم خونی .شاید بتونم بگم قسمت احساسی ذهنم بیشتر با اینها درگیر بود.هرچند هیچ کاری نتونستم براشون بکنم.
تکتکتون برام خاطره خوب ساختید.همه اونهایی که تو لینکم هستید و نیستید.مرجان که باید بدونه خیلی دوستش دارم نارنج که نهایت مهره و حس.ریحانه خوبم .رها که هر وقت موفقیتهاش و تلاشش رو میدیدم پر میشدم از غرور و افتخار.سما جونم که دیر شناختمش سوما عروس آینده گلدختر و دیاموند مهربونم مرمر خوبم و آرزوی لطیف و ژالومه جون...
گلابی فهمیده و ساناز جونم که دوست داشتم بیشتر باهاشون اختلاط کنم اما خوب شاید در آینده فرصتش بیشتر باشه.
مامان بانو و بهاران هم که دو تا مامان خوب و مهربون ذهنم هستند.

همه دوستایی که بودن و رفتن .اونهایی که تازه اومدن و من از بودنشون شاد شدم .مثل سایه و پروین و رها باربی و شارلوت و وحدانه و...
افتخار میکنم به همه اونهایی که موفق بودن و باعث انگیزه گروهی شدن .مهسان نفر اوله .که علاوه بر موفقیت با مهربونی و دوستی خالصانه هر چیزی رو که میدونه در طبق اخلاص میزاره.امیدوارم باربی شدنت رو ببینم عزیزم.
از خدا برای شراره جونم من خوبم نازنینم و تینا که بعد از توصیه زی زی میخوندمش اما کامنت نذاشتم فرزند صالح و سالم از خدا طلب میکنم .

این پست به معنای خداحافظی نیست .شاید اعلام یه موجودیت تازه برای ففلی باشه.
یه شروع دیگه با شرایط دیگه و حرفهای دیگه از یه جای دیگه.یه تشکر نامه از اینکه به من اجازه دادید با شما دوست بشم.با شما زندگی کنم.از شما یاد بگیرم و خوبتر ببینم.
برام دعا کنید به حرمت این دوستی و رفاقت.
دوسستون دارم بهتون سر میزنم.

تشکر نامه

مطالب مشابه :

تشکر

نمونه هايي از تقديم و تشكر براي صفحه تقديم پايان نامه

نمونه هايي از تقديم و تشكر براي صفحه تقديم پايان نامه