حكيم افضل الدين مرقي كاشاني فیلسوفی معنوی
افضل الدین محمد بن حسن مرقی کاشانی، معروف به بابا افضل از حکما و علمای بزرگ نیمة دوم قرن ششم و نیمة نخست قرن هفتم است[1] که توانسته با نگارش کتب و رسالههای مختلف در فلسفه، حکمت، منطق، کلام، تصوف و اخلاق و سرودن اشعاری دلکش، نغز و حکیمانه و تربیت شاگردانی برجسته در رونق و گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی بکوشد. در ستایش این فیلسوف معنوی[2]، همین بس که خواجه نصیرالدین طوسی، آن حکیم و سیاستمدار نامآور، در رسالة سیر و سلوک (ص9-10) خود را شاگرد یکی از شاگردان او (کمالالدین حاسب) میداند و با عظمت و احترام از او یاد
میکند. همچنین او دربارة بابا افضل سروده است:
گر عرض دهد سپهر اعلا |
|
فضل فضلا و فضل افضل |
از هر ملکی به جای تسبیح |
|
آواز آید که افضل افضل |
همچنین صدرالمتألهین (صدرالدین شیرازی) حکیم و فیلسوف بزرگ ضمن توجه به آثار و آرای او کتاب اکسیر العارفین خود را با الهام از جاوداننامة او ساخته و پرداخته میکند و بسیاری از استدلالات و مثالهای خود را از او وام میگیرد.
ذبیحالله صفا در تاریخ محققانة ادبیات خویش، او را بزرگترین فیلسوف این عهد (قرن 7) و بازماندة روزگار پیشین میداند. (تاریخ ادبیات در ایران، ج3، بخش1، ص250)
صاحب ریحانة الادب از او به عنوان حکیمی بلندپایه و محققی گرانمایه یاد کرده است. (ریحانة الادب، ج1، ص212)
یان ریپکا، او را شاعری ظریف، نکتهسنج و دارای رباعیهای پرمغز میداند که رسالههای فراوانی به پارسی و تازی از خود به یادگار گذاشته است. او همچنین از بابا افضل به عنوان مترجم زبردست روانشناسی ارسطو نام میبرد که با زبانی ساده و بهرهگیری از اصطلاحات زبان فارسی توانسته است بعضی از آثار یونانی را از عربی به فارسی ترجمه کند.[3]
او فیلسوفی است مبتکر و صاحب نظر که در غالب مسائل حکمت، راههای تازهای برای توضیح و توجیه مطالب دارد و بر روی هم با انشای ساده و روان خود، حقایق حکمی را از اعضای فیلسوفان مدرسهای و حجتها و استدلالات سنتی آنان بیرون آورده و قابل فهم طبقات دیگر کرده است.[4]
بابا افضل علاوه بر حکمت و فلسفه در ادب فارسی نیز جایگاه و پایگاه ویژهای دارد. او علاوه بر سبک ویژة خویش در نثر فارسی و قرار دادن برابرهای فارسی برای پارهای از اصطلاحات فلسفی و حکمی، اشعار و رباعیات قابل توجهی از خویش به جای نهاده است. برخی از محققان او را از بزرگترین شاعران در میان حکمای مسلمان و یکی از دو یا سه تن از برجستهترین رباعیسرایان زبان فارسی دانستهاند.[5]
مجتبی مینوی و مهدوی، 195 رباعی و سعید نفیسی، 483 و در دیوان او که به کوشش مصطفی فیضی و همکارانش فراهم آمده، 686 رباعی و 12 غزل و قصیده ثبت شده است. هرچند که برخی از این رباعیات به ابوسعید ابوالخیر، خیام، اوحدالدین کرمانی، مولوی و ... نیز نسبت داده شده است. او همچنین حبسیهای در زندان به منظور آزادی خویش سروده است.[6]
معرفی اجمالی آثار بابا افضل
1. مدارج الکمال یا گشایشنامه: این کتاب را نخست به عربی نوشته و سپس به فارسی برگردانده است و متن فارسی آن چاپ و منتشر شده است. موضوع این کتاب، بیان مراتب نفس است که به هشت فصل و چندین بخش تقسیم میشود.
2. عرضنامه: این اثر بلندترین و کاملترین رسالة او در باب فلسفة خویش است و آن را به چهار بخش یا عرض تقسیم میکند. او در این اثر بر شناخت نفس و مقام والایی که خود انسان از راه دانستن حقایق کلی به دست
میآورد، تأکید میکند.
3. جاوداننامه: اثری است مبتنی بر تعالیم قرآن و حدیث و شامل مباحثی چون انواع دانش، اهميت خودشناسى و آغاز و فرجام هستى. صدرالدين شيرازي، اكسير العارفين خود را با الهام از ايناثر ساخته و پرداخته است.
4. جامع الحکمه: این رساله مشتمل بر ساخت فلسفی و عرفانی است. بعضی از محققان خواستهاند از آرای او در این کتاب، عقاید باطنی و اسماعیلی را برای او اثبات کنند، اما اعتقاد فلسفی او به اصالت و کفایت خرد، این انتساب را رد میکند.
5. منهاج المبین یا رساله در علم و منطق: از آثار ارزشمندی است که توجه فراوان او را به تفکر منطقی، در معنای دقیق ارسطویی نشان میدهد. او همچنین مخالفتش را با تعریف ابن سینا از قیاس خلف، در این اثر به گونهای بیان میکند. این اثر نیز نخست به عربی و سپس به فارسی برگردانده میشود.
6. ساز و پیرایة شاهان پرمایه: این رساله در فن سیاست و حکمرانی است و میتوان آن را اثری در زمینة فلسفة سیاسی به حساب آورد. ضمن اینکه در آن علاوه بر پادشاه کامل، نفس کامل را نیز به تصویر میکشد.
7. رهانجامنامه: کتابی است در سه گفتار که در آن به اهمیت خودشناسی به عنوان راه کمال انسان و همچنین ارزش و سودمندیهای دانش و آگاهی میپردازد.
8. ترجمة رسالة نفس ارسطو: ترجمهای است دقیق و ارزشمند از کتاب نفس ارسطوطالس که ظاهراً آن را از ترجمة عربی برگردانده است. (محققان با مقایسة این اثر یا ترجمة فرانسوی آن، که به زبان لاتین نزدیک است، پی بردهاند که ذرهای با هم فرق ندارند.)
9. ینبوع الحیاة: که اصل آن ینبوع الحکمة نیز نامگذاری شده است، ترجمة 13 فصل از سخنان هرمس الهرامسه، مشتمل بر مناجاتهایی به سبک خواجه عبدالله انصاری است.
10. رسالة تفاحه: که از آن به سیبنامه نیز تعبیر کردهاند، ترجمة رسالهای است منسوب به ارسطو که در رسائل اخوان الصفا نیز از آن یاد شده است. بابا افضل آن را از عربی به فارسی برگردانده است.
11. مختصری در حال نفس: متن اصلی منسوب به ابن سیناست. این رساله در هفت فصل پیرامون صفات نفس، تجرد، بساطت، جاودانگی، و قوة شناخت تنظیم شده است.
علاوه بر این آثار، آثار دیگری نیز به بابا افضل نسبت داده شده است که بعضی از آنها چون المفید للمستفید، چهار عنوان، شرح حی بن یقظان، در انتسابشان محل تردید است و بعضی دیگر چون رسالة علم واجب و شرح فصوص الحکم ابن عربی با دلایلی رد شده است.
ارزش آثار علمی بابا افضل
«کارهای افضلالدین از چند باب شایستة تحقیق و مطالعة دقیق است. نخست آنکه او با نگارش رسالات متعدد شیوای خود به زبان فارسی یا با ترجمة بعضی از رسائل فلسفی بدین زبان و با ورود در مباحث مختلف حکمی و جستجوی اصطلاحات روان و سهل و گنجانیدن آنها در عبارات مستحکم که هم جنبة معنی و هم جانب لفظ در آن به کمال است، سودمندترین کار را برای بخشیدن ارزش حِکمی بدان کرده است و قیمت کار او بر اثر وسعت و اشتمال آن بر مباحث منظم مختلف از ارزش کارهای فیلسوفان پارسیگوی پیشین کمتر نیست. دیگر آنکه او فیلسوفی مدرسهای و متوقّف در عقاید پیشینیان و متحجّر در اصطلاحات و گفتارهای آنان نیست بلکه مبتکر و صاحب نظر و گاه تأویل کننده و راه جوینده به حقایق جدید یا توجیهات تازه است و حتی اندیشههای حکمی او از کتاب و رساله تجاوز میکند و به تقریرات و نامههای او و به اشعارش میرسد و این نشان میدهد که در واقع مرد اندیشندهای است که پیوستگی اندیشههای خود را همه جا حفظ میکند و فقط به درس و وسایل درس یعنی کتاب و رساله انحصار نمیبخشد. دیگر آنکه او در ضمن تحقیقاتش بسیار به آیات استناد و اشاره میکند و در آنها چنانکه بحثهای وی اقتضا مینماید، به تأویلات و توجیهات دست میزند. این نکته دربارة حکمت بابا افضل گفتنی است که در نظر او همة بحثهای فلسفی به کمال نفس و پختگی روحانی و معنوی انسان منجر میشود و این است که او را باید به واقع یک فیلسوف معنوی دانست که نظر واقعیاش از علم، تهذیب باطن و تزکیة نفس است تا شایستة بازگشت به «جهان نفسانی» که «باطن عالم» است بشود ...
افکار اساسی حکمی افضلالدین را باید در رسالههای طولانی او مانند منهاج المبین، مدارج الکمال،
رهانجامنامه، عرضنامه، جاوداننامه، مبادی موجودات، ساز و پیرایة شاهان که بر روی هم شامل غالب مباحث اساسی فلسفه از مبادی تا سیاست و اخلاق هستند، بیشتر جستجو کرد. وی علاوه بر اینها، ترجمههایی از حکیمان پیشین نیز به پارسی کرده است، یکی رسالة نفس ارسطو و دیگر رسالة سیب (تفّاحه) منسوب به ارسطو و دیگر ینبوع الحیات که خود آن را ترجمة سیزده فصل از سخنان هرمس الهرامسه[7] معرفی کرده است و جنبة اخلاقی قوی دارد. گذشته از اینها،
افضلالدین را نامهها و تقریراتی است که ارزش فلسفی آنها بسیار است و همچنین اشعاری که از او مانده غالباً مقرون به اندیشههای عمیق فلسفی است ...[8] (تاریخ ادبیات در ایران، ج3، بخش1، ص250-252)
سبک نثر بابا افضل
بهار دربارة سبک سخن بابا افضل مینویسد:
«... شیوة نثر بابا افضل بسیار پخته و به اسلوب متقدمان نزدیک است، و در رسالات خود میکوشیده است که لغات پارسی را بگذارد، معهذا به قدری خوب و به موقع لغات فارسی را به کار میبرد که لطمهای به اصل ترجمه نمیزند، و کسانی که اصل کتب مترجم او را با ترجمههای او برابر کنند، میتوانند به این معنی که ما گفتیم بهتر پی ببرند، از آن جمله کسی که کتاب نفس ارسطو را به زبان فرانسه دیده بود، بعد از نشر ترجمة بابا افضل (این رساله در 1316 به سعی و تصحیح اینجانب و به نفقة معارف گیلان به طبع رسیده است.) اقرار آورد که ذرهای با آنچه به زبان فارسی که به لاتین نزدیکتر است دیده بود، فرق نداشته است و حتی از این رو جمعی معتقدند که شاید این مرد این رساله را از زبان لاتین به پارسی ترجمه کرده باشد؟
در کوتاهی جمله و تجزیه کردن مطالب و تقسیم آن بر جملههای کوچک کوچک که از مختصات نثر قدیم بوده است، افضلالدین را هنری خاص است، از این رو اگر تألیفات او را درست بخوانند و از روی خبرت و بصیرت با اصول سجاوندی (یعنی نقطهگذاری امروز) چاپ کنند، فهم آن بر هر باسوادی که اندکمایه با اصطلاحات علمی آشنا باشد، بسیار آسان خواهد بود، به خلاف بسیاری از کتب علمی دیگر که به سبب آوردن جملههای دور و دراز و عدم قدرت و بصیرت در ترکیب کلمات پارسی و جملهبندی، از اصل عربی دشخوارتر است و نیز مانند متقدمان از تکرار یک کلمه عندالضروره در جملههای پیاپی، خودداری نکرده است و به وسیلة ضمیر یا آوردن کلمتی مشابه یا به کنایه از آن سخن نرانده، بل خود آن کلمه را هر بار تکرار کرده است و گفتیم که این شیوه، خاص نثر باستان و نثر پهلوی و دری قدیم است.
دیگر لفظ «پس» و «اما» را برای تجزیه کردن جملهها و آغغاز کردن به جملة تعلیلیه زیاد آورده است و این هم قدیمی است.
دیگر جوهر و اصل فصاحت است که ربطی به قدیم و جدید ندارد و فصاحت بابا افضل مشهور میباشد.
(سبکشناسی، ج3، ص163-164)
[1]. سال ولادتش روشن نیست و دربارة سال وفات او نیز اقوال مختلفی چون 606، 667، حتی 707 و ... ذکر شده است. (ر.ک: مقالة رباعیات بابا افضل کاشانی نوشتة سعید نفیسی)
[2]. تعبیری است از ذبیحالله صفا دربارة او. (تاریخ ادبیات، ج3)
[3]. تاریخ ادبیات یان ریپکا، ص428
4. گنجینة سخن، ج4، ص10-11
1. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مقالة مرتضی قرایی، ص735
2. ظاهراً بابا افضل به اتهام سحر و جادوگری به زندان افتاده و این حبسیه را خطاب به ایاز نامی (احتمالاً حاکم کاشان) سروده است.
[7]. از رسالههایی که مجموعة آنها را کتب هرمسی Les livres hermétiques میخوانند و منسوب است به یک فیلسوف افسانهای مقدم بر حکمای یونان و از قبطیان که چون او را «سه بار بزرگ» میگفتند در میان مسلمانان به «هرمس الهرامسه» و در میان اروپائیان به Hermés Trismegistus مشهور شد.
[8]. رسائل و مکاتیب و اشعار او را دوستان فاضلم آقای مجتبی مینوی و آقای دکتر یحیی مهدوی، استادان محترم دانشگاه به نام «مصنفات
افضلالدین محمد مرقی کاشانی» دردو جلد (1331 و 1337) از محل موقوفة آقای دکتر یحیی مهدوی در سلسلة انتشارات دانشگاه طبع کردهاند. استاد فقید مرحوم مغفور سعید نفیسی رباعیات بابا افضل را با مقدمة جامع در تهران به سال 1311 طبع کرده است.
مطالب مشابه :
توضیح مختصری درباره رشته برق_مخابرات:
انجمن مهندسی برق.مخابرات پیام نور کاشان سیستم جامع گلستان. دانشگاه پیام نورکاشان
کمالالملک
حوضخانهٔ عمارت گلستان پورتال اطلاع رسانی تشکلهاوانجمن های علمی دانشگاه پیام نورکاشان.
نگاهی به آداب و رسوم محرم در كاشان
گلستان شعروادب پورتال اطلاع رسانی تشکلهاوانجمن های علمی دانشگاه پیام نورکاشان. قالب
آثار تاريخی و اماكن ديدنی كاشان
گلستان شعروادب پورتال اطلاع رسانی تشکلهاوانجمن های علمی دانشگاه پیام نورکاشان. قالب
حكيم افضل الدين مرقي كاشاني فیلسوفی معنوی
كاشان شناسی - حكيم افضل الدين مرقي كاشاني فیلسوفی معنوی - - كاشان شناسی
برچسب :
گلستان پیام نورکاشان