مصاحبه اختصاصی با عماد قاسمی بازیکن نساجی مازندران

عماد قاسمی متولد اردیبهشت 1367 و اهل قائمشهر. فوتبالش را از مدرسه فوتبال نادر آغاز کرد و روزی که به وی خبر دادند بگوویچ فوتبالش را پسندیده و باید به پاس همدان برود تا صبح کنار قبر شهیدی در تهران نماز خواند و گریست. حضور در نساجی رویای کودکی اش بود و زمانی که بعنوان یک هوادار به تماشای بازیهای نساجی می آمد با شنیدن شعار فریدسرطلایی موهای تنش بلند میشد.

بخاطر تمرین زیاد، همسایه ها و اهل فامیل که اعتقاد داشتند آخر او به جایی نخواهد رسید او را به تمسخر می گرفتند اما عماد هرگز ناامید نشد تاسرانجام مزد زحمات و تلاشهای خود را دریافت نمود. از نادر دست نشان بعنوان مربی بی نظیر و فوق العاده یاد می کند که در فوتبال ایران استثناست. اینترنتی است و زمانی که از محبت های مادر خود یاد می کند نمی تواند اشک های خود را پنهان سازد... . آری اینها گزیده ای از مصاحبه اختصاصی سایت هواداران نساجی با عماد قاسمیست که باهم می خوانیم:
در ابتدا خودت را برای هواداران نساجی بیشتر معرفی کن. بسم الله الرحمن الرحیم. سیدعماد قاسمی اسماعیل کلایی هستم، متولد 20/2/1367 فوق دیپلم رشته کامپیوتر و اهل شهرستان قائمشهر. فوتبالت رو از کجا آغاز کردی؟ من فوتبالم رو از مدرسه فوتبال نادر شروع کردم. بعد یکی از بستگانم بنام اصغر عزیزی تیمی را با عنوان فامیلی تشکیل داده بود که به آنجا رفتم. سپس بطور قرضی به همراه رضوان گران و محسن رحیمی به تیم پروین قائمشهر که در لیگ کشوری شرکت داشت رفتیم. دوباره به نوجوانان و جوانان نساجی برگشتم و بعد به تیم پرسپولیس قائمشهر رفتم. استقلال ساری در لیگ امیدهای کشور مقصد بعدی ام بود. بعد از آن هم 4 سال در خدمت امیدهای پاس تهران بودم. .یک روز که در فینال مسابقات با استیل آذین بازی داشتیم آقای بگوویچ و پورحیدری سر بازی ما آمده بودند که بازی را با گل دقیقه 120 من پیروز شدیم. همون شب بهم زنگ زدند و گفتند آقای بگوویچ و پورحیدری تورا قبول کردند و باید به همدان بیایی. آن شب تاصبح خوابم نبرد. تو خوابگاه پاس بودیم، یک قبر شهید در آنجا بود تاصبح آنجا نماز می خوندم و گریه می کردم(بغض می کند) و تا دوفصل گذشته در پاس همدان بودم که فصل قبل به نساجی آمدم. زیرنظر چه مربیانی تاکنون کار کردی؟ نادر درست نشان، اصغر عزیزی، اسفندیار قادری، حسین ولی نژاد، وینگو بگوویچ، حسین مسگر ساروی، علی دوستی و منصور پورحیدری چه شد فصل گذشته تصمیم گرفتی به نساجی برگردی؟ من وقتی پاس همدان بودم مشکلاتی برای من پیش آمد که آقای دست نشان از من خواستند به استیل آذین بیایم. 4 بازی آخر بود که در تمرینات استیل آذین حاضر شدم ولی فرصت نقل و انتقالات تمام شده بود. با مشورتی که با آقای دست نشان داشتم به من گفتند چون تورا بعنوان بازیکن خوب قبول دارم رضایت نامه ات را بگیر و سال بعد هرتیمی برم همراه من هستی. که ایشان به نساجی و قائمشهر آمدند و من هم به نساجی برگشتم. از اینکه در نساجی بازی میکنی راضی هستی؟ خیلی، من با حنیف عمران زاده چون در پاس، همبازی بودیم خیلی صمیمی و رفاقت داریم. حنیف همیشه میگه من یکی از آرزوهامه روزی در نساجی بخاطر هواداران پرشورش بازی کنم. هواداران پرتعداد نساجی رو کمتر تیمی در ایران داره. پاس همدان باوجود لیگ برتری بودن همیشه 2000 هزار هوادار داشت ولی نساجی در بازیهای معمولی حتی زمانی که در لیگ دو بود 20هزار هوادار ثابت داره که فوق العادست. در کوچکی بازیهای نساجی را همیشه از نزدیک تماشا می کردم و حضور در نساجی از آرزوهای من بود که به آن رسیدم. چه شد در ابتدای فصل مصدوم شدی؟ از مصدومیتت بگو و کی به مسابقات برمیگردی؟ دقیقا قبل بازی با ابومسلم در ابتدای فصل بود که با داماش گیلان بازی داشتیم و متاسفانه از ناحیه کشاله زیرشکم دچار مصدومیت شدم. حتما قسمتم این بود و به امید خدا از دو هفته دیگه میتونم برای نساجی بازی کنم. امسال نساجی رو چطور میبینی؟ یک مقایسه ای هم باتیم پارسال بکن. بنظرت نساجی امسال میتونه به لیگ برتر صعود کنه؟ تیم پارسال ما که فوق العاده بود. هرکدام از بازیکنان پارسال الان در تیمهاشون یک وزنه اند. مهدی مومنی، مرتضی ایزدی، امید عایشاه و ... پارسال خاص خدا نبود صعود کنیم و هرچه میزدیم به در بسته میخوردیم. سر بازی با شیرین فراز هم که با آقایحیی صحبت می کردم ایشان میگفت هیچ تیمی نمیتونه مثل تیم پارسال شما به این پرمهره ای و کادرفنی به اون خوبی جمع کنه. امسال تیم ما خیلی جوونه و همدلی و صمیمیت خوبی بین بچه ها هست. مطمئنا اگر خدا بخواد و مشکل خاصی پیش نیاد، هواداران و آقای پرهام هم حمایت کنند با این کادر و مدیریت خوب می تونیم به لیگ برتر صعود کنیم انشاالله. تو تیم با کدوم بازیکن صمیمی تری؟ من با حامد شیری و مجید هوتن صمیمی ترم. عماد قاسمی دوست داره در ورزشگاه باچه نامی اون رو صدا کنند؟ وقتی کوچیک بودم و به ورزشگاه می اومدم و به فرید یعقوب نیا میگفتند فرید سرطلایی موهای بدنم بلند میشد. یک روزی آرزو داشتم به من بگن عماد سرطلایی. اونهایی که با فوتبال من آشنایی دارند می دونند سرزنی من خیلی بهتر از دیگر خصوصیاتمه. تهران هم که بودم همه به من میگفتند تو چطوری این همه می پری. با گفتن عماد سرطلایی نیرویی دوچندان میگیرم. شعاری هم هست که طرفداران نساجی بدهند و خوشت نیاد؟ نساجی معمولا اگه تا دقیقه 35-40 بازی گل نزنه هوادارا شعار میدن نساجی بسته دیگه غیرتتو نشون بده، وقتی این شعار رو میشنوم ناراحت میشم. آخه مگه قراره تا دقیقه 30 حتما گل بزنیم؟ تیم های دیگه هم سرمایه گذاری کردند، بازیکن گرفتند و اونها هم تمرین میکنند. دلیل نمیشه ما تا دقیقه 30 حتما گل بزنیم. صبر تماشاچی ها اگر کم بشه و ما از طرف هوادارای خودمون تحت فشار قرار بگیریم هم ما ضرر میکنیم هم تماشاچی ها. فقط اگر برایشان مقدوره صبرشان را کمی بیشتر کنند، با تیمی که امسال داریم اگر تا دقیقه 90 ما را تشویق کنند مطمن باشید حتما به لیگ برتر میریم. الگوت در فوتبال ایران و خارج؟ من فوتبال یحیی گل محمدی رو واقعا دوست داشتم نه اینکه الان سرمربی ماست این حرف رو بزنم. من خونسردی یحیی رو خیلی دوست داشتم و الان هم که سرمربی ما هست خیلی خونسرده. در خارج هم ریو فردیناند رو خیلی دوست دارم. چه اهداف و آرزوهایی در فوتبال داری؟ قطعا اولین آرزوی هربازیکنی پوشیدن پیراهن تیم ملی کشورشه. ضمن اینکه خیلی دوست دارم بتونم در استقلال و پرسپولیس بازی کنم و به یکی از تیمهای خوب اروپایی برم. من پارسال از استقلال پیشنهاد داشتم که آقای پورحیدری بخاطر قراردادم با نساجی گفتند هرزمان قراردادت تمام شد با من تماس بگیر، می تونیم در خدمتت باشیم. با کدوم از مربیانی که تاحالا کار کردی راحت تر بودی؟ من با مربیان بزرگی کار کرده ام اما نادر دست نشان در فوتبال ایران چیز دیگریست. هنوز هم وقتی می بینمش واقعا یک قدرتی به من میده. وقتی کنار زمین اون انرژی که تو بدنش هست رو به بازیکن انتقال میده واقعا بازیکن میتونه هرچی در توان داره حتی فراتر از اون رو به نمایش بزاره. آقای دست نشان یک مربی ایده آل در فوتبال ایرانه که من در عمرم مربی ای مثل ایشون ندیدم. بعنوان یک فوتبالیست قائمشهری مشکل فوتبال قائمشهر کجاست که با وجود پتانسیل بالا سالهاست در لیگ یک درجا میزنه؟ بنظرم تو فوتبال قائمشهر حاشیه خیلی زیاده، همه همدیگر رو میشناسند و برخی ها همدیگر رو قربانی پیشرفت خودشون می کنند. اگر هر کسی در حیطه وظایف خودش عمل کنه و دخالت در کارهای همدیگر کم بشه نساجی میتونه به لیگ برتر برسه. اشکال دیگری هم که وجود داره صبر تماشاگران خیلی کمه. کافیه نساجی یک باخت بیاره دیگه همه از تیم ناامید می شن و میگن این تیم بدرد نیمخوره و امسال هم مثل سالهای قبله! اما اینطوری نیست. ما فصل گذشته هم میتونستیم به لیگ برتر برسیم ولی متاسفانه هوادارای قائمشهری اصلا صبر ندارند و بعنوان یک عضو کوچک نساجی ازآنها خواهش می کنم صبرشان را بیشتر و حمایت کنند. باور کنید همه بازیکنان نساجی با وجود هواداران قوت قلب می گیرند. آقای قاسمی اهل اینترنت هم هستی؟ خیلی زیاد. به سایت هواداران نساجی هم سر میزنی؟ من تقریبا اکثر زمان بیکاری، با گوشی موبایلم در اینترنت هستم. اکثر سایتها مخصوصا سایت هواداران نساجی رو بدون استثنا هر روز سر میزنم. بدون تارف میگم کمتر سایتی رو در ایران مثل این سایت انقدر فعال و پیشرفته دیدم که به تیم خودش هم خیلی اهمیت بده. با سابقه ای که از خودت گفته بودی ظاهرا پشتکار زیادی تو فوتبال داشتی، به جوونهایی که تازه میخوان وارد فوتبال بشن چه توصیه ای داری؟ من کوچکتر از آنم که توصیه ای داشته باشم. من در فوتبال خیلی سختی کشیدم. واقعاً سختی کشیدم ولی کسانی که تنهایم نگذاشتم پدر و مادرم بودند. در کوچکی وقتی میرفتم تمرین فوتبال همسایه ها مسخره ام میکردند که ای بابا باز صبح شد این پسره ساکش رو برداشته داره میره تمرین. معلوم نیست کجا میره کجا میاد. به من میگفتند توکه تو این فوتبال هیچی نمیشی الکی فقط میری میای. همه مسخره ام میکردند از تمام فامیل گرفته تا دوستان. ولی با لطف خدا با پشتکاری که داشتم و دعای خیر پدر و مادرم به اینجا رسیدم. این جوانان نباید اگر جایی میرن و خط میخورن ناامید بشن و هیچی تمام شده نیست. خط خوردنها آغاز راه جدیده. من زمانی که در تیم ملی جوانان خط خوردم بازیکنانی که فیکس شده بودند الان لیگ دوکشور هم بازی نمی کنند اما من هم در لیگ برتر بازی کردم و هم لیگ یک. مطمئن باشند اگر بازیکنی تلاش و تمرین زیاد کنه و سراغ حاشیه نره، اهدافی که داره میرسه و پیشرفت میکنه. در پایان اگر صحبت خاصی داری بفرمایید؟ فقط از شما و سایت خوبتان تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادید که بتوانم حرفهای دلم را بزنم. از پدر و مادرم که زحمات زیادی برای من کشیدند و در سختی کنارم بودند تشکر میکنم. واقعا در خوشی ها فقط خودم بودم با دوستانم، ولی در سختی ها تنها این پدر و مادرم بودند که کنارم بودند. من وقتی فوتبال می کنم و بازی دارم مادرم دوساعت فوتبال من را به امامزاده یوسف رضا قائمشهر میرود و نماز می خواند و برایم دعا می کند.(در این لحظه عماد قاسمی بغض میکند و دیگر ادامه نمیدهد) موفق باشی. مرسیمنبع:هواداران نساجی

مصاحبه اختصاصی با عماد قاسمی بازیکن نساجی مازندران

مطالب مشابه :

دسته بازی Game Pad) Joystick)

دريبل هاي كاربردي با دسته در بازي ( Pro Evolution Soccer pes )

بررسی Move دسته بازی جدید سونی

بازی دسته بندی سنگها

دسته بازی MOGA برای تلفن های اندروید

مصاحبه اختصاصی با عماد قاسمی بازیکن نساجی مازندران

طرحی از دسته بازی جدید سونی

دسته قهرمانان: داستان شجاعت – Company Of Heroes Tales Of Valor