همه چیز درباره ترانس سکشوال ها( دو جنسی ها)

همه را با هم قاتی نکنید!!!
 

کمتر کسی پیدا میشود که در طول عمرش دست کم یک مرد زن نما ندیده باشد. عکس العمل رایج مردم در مواجهه با این انسان ها غیر معمول، تعجب،نگاه های خیره وحتی لبخند های معنی دار است.
بسیاری از ما این افراد را با همجنس بازها اشتباه میگیرم. در حالی که ترانس سکشوالیته یک اختلال کاملا متفاوت است. هرما فردویت ها افرادی هستند که با اعضای جنسی مبهم به دنیا آمده اند. آن ها تا زمانی که تحت عمل جراحی قرار نگیرند نه زن به حساب می آیند، نه مرد. هم جنس بازها نیز هم از گرایش غیر طبیعی به همجنس خود رنج می برنداما آن ها از لحاظ هویت جنسی مشکلی ندارند. مثلا یک مرد همجنس باز خودش را مرد میداند در صورتی که یک ترانس سکشوال با وجود اینکه با اندام ها و کروموزم های جنسی و کامل بی نقص یک مرد یا یک زن به دنیا می آید،از لحاظ روانی وذهنی، خودش را متعلق به جنس مخالف میداند. به قول پرفسور بهرام میر جلالی ، این اختلال هویت جنسی نیست، بلکه واژگونی هویت جنسی است. چون میان جسم و روان این بیماران اختلال صدرصد وجود دارد به علاوه افراد دیگری هم هستند که اختلال هویت جنسی دارند اما ترانس سکشوال نیستند.

یک ترانس سکشوال، همجنسگرا نیست
 

به این دلیل که فرضاً یک پسر/مرد ترانس سکشوال چون روحاً و جاناً و طبیعتاً خود را یک زن می داند و بدن پسرانه/مردانه ی خود را به رسمیت نمی شناسد٬،تمایل جنسی به یک مرد را هم دال بر همجنسگرا بودن خود نمی داند٬بلکه بالعکس؛می گوید من زنی هستم که به جنس مخالف خودم(مرد) گرایش دارم٬ هرچند که روح و جانم در یک بدن اشتباهی گرفتار آمده باشد. آنچه که یک ترانس سکشوال می خواهد این است که تناسب فیزیکی بدن و آلت تناسلی خودش با روان و احساس و جان درونش یکی شود٬ و بعد از عمل جراحی٬ می خواهد با یک نفراز جنس مخالف ازدواج نماید. یعنی اگردختر ترانس سکشوال بوده ٬بعد از تغییر جنسیت و مرد شدن با یک زن ازدواج می کند و یک پسر ترانس سکشوال بالعکس.
تضادی که فرد ترانس سکشوال از همان دوران کودکی مابین ماهیت درونی و بیرونی (ظاهر و باطن) خود حس می کند٬درد و رنج٬ تنهایی و انزوا٬ و فشار زیادی به او تحمیل می کند٬ و او گیج و منگ از این قائله٬ نه تنها نمی داند چرا باید وضع این گونه باشد٬ بلکه ناآگاهی اطرافیان٬ شماتت٬ تحقیر٬ سرزنش و سرکوفت های خانواده و اطرافیان هم مزید بر علت می شود و بر رنج او می افزاید. و متأسفانه همین مشکلات در نهایت بسیاری از ترانس سکشوال ها را در همان سنین جوانی به سمت خودکشی می کشاند٬ چرا که قادر نیست یکبار برای همیشه به این تضاد و تناقض ظاهری و باطنی خود پایان دهد.
افراد ترانس به وفور با کمک روانپزشک سعی و آزمایش کرده اند که ساختار بیولوژیکی بدن خود را دوست بدارند و بپذیرند ولی این گونه آزمایشها همیشه با نتیجه منفی روبرو شده و در بعضی موارد حتی به خودکشی خاتمه پیدا کرده.در اغلب موارد تنها راه برای ترانس هویت انجام سلسله ای از معالجات روانی, هورمونی و عملهای جراحی به منظور تغییر جنسیت قرار دارد.که بدین ترتیب پیکر او با هویت او تطابق پیدا کند.
هر چند که این معالجات به ندرت نتیجه صد در صد را به همراه میاورد ولی از این طریق کمکهای زیادی میتواند به او شود و در اغلب موارد او خوشبخت تر زندگی میکند.

چگونه یک انسان دو جنسی به دنیا می آید؟
 

برای پزشکان و روانشناسان پدیدده ترانس سکشوالیته همیشه مورد معما بوده است.اجازه بدهید برای درک و فهم بهتر این پدیده نگاهی دقیقتر به عوامل احتمالی که موجب این پدیده میشوند بپردازیم.
در این مورد تئوریهای مختلفی مورد بحث قرار داده شده که در زیر به آنها میپردازیم.

تئوری تولد بی سکشوالیته:
 

این تئوری بر این تصور است که جنسیت فرد از بدو تولد مشخص نیست و این فرهنگ است که ما را مجبور به ایفای رل یک جنسیت مشخص میکند.بر اساس جمله معروف سیمون دبورا: (on ne nait pas fame,on le devient) فرد زن متولد نمیشود, بلکه به زن تبدیل میشود. بر اساس این تئوری ترانسها افرادی هستند که جنسیت دوگانه را از بدو تولد در خود حفظ کرده اند.
در دنیای امروز این تئوری تا حد زیادی مردود به شمار میآید. نه تنها حقایق بیولوژیکی متعددی در مقابله با آن قرار دارند,بلکه بسیاری از ترانسها آن را نیز رد میکنند.آنها خود را نامشخص احساس نمیکنند بلکه به قوت میتوان گفت که خود را حتی زن تر از یک زن و یا مرد تر از یک مرد معمولی تصور میکنند. مشکل آنها خارج از این مسئله است و آن اینکه پوشش بدن آنها با فهم شجصیتی که از خود دارند تطابق ندارد.

تئوری نقص تربیتی:
 

پدر همیشه آرزوی داشتن فرزند پسری را داشته و به این دلیل دختر خود را "مردانه" تعلیم و تربیت میکند و یا بر عکس.

تئوری مبارزه فرهنگی:
 

بر طبق این تئوری بعضی از خانمها به دلیل رهائی از تبعیض جنسیتی به عمد هویتی مردانه برای خود انتخاب میکنند.به عنوان نمونه ای معروف میتوانیم از ژاندارک یاد کنیم.

تئوری جنسیت پیکری:
 

رشد و تکامل دستگاههای تناسلی مردانه و زنانه از طریق کنترل هورمونها و به همچنین مراکز مربوطه در مغز انجام میگیرد که در نتیجه آن احساس جنسیتی ما با شکل ساختاری پیکر ما همسوی و یگانگی پیدا میکند.اگر در دوران جنینی در این مکانیسم اشتباهی بوجود بیاید, پیدایش نقصهای ژنتیکی مختلفی را میتوان احتمال داد.
اگر مادر در دوران بارداری تحت تأثیر محیط استرس قرار داشته باشد میتواند یکی از عوامل نقص کار مکانیسم هورمونی در جنین باشد.
تکامل دستگاههای تناسلی مردانه یک کودک دارای X_Y کروموزوم ناقص صورت میگیرد یا اینکه زمان تولد کودک دارای هر دو نوع ارگانهای تناسلی مردانه و زنانه میباشد و یا تکامل بدنی مردانه است ولی مغز عمل و عکس العمل زنانه احساس میکند.
روند این پدیده ها میتوانند دلیلی برای بوجود آمدن ترانس سکشوالیته باشد.

تئوری جنسیت اجتماعی
 

بر طبق این نظریه پایه های اولیه جنسیت توسط تکامل مغزی در دوران جنینی مشخص میشود لذا عامل تربیت اجتماعی تصمیم گیرنده اصلی نوع جنسیت به شمار میرود.طبق این تئوری اجتماع اطراف نقش بسیار مهمی در شکل گیری و تکامل رفتارهای کودک و همسوئی آنها با هویت جنسی او دارد.حال اگر مغز تحت تأثیر هورمونهای اشتباه در دوران جنینی قرار گیرد کودک هویتی خلاف ساخت پیکریش پیدا میکند.کودک بر خلاف مخالفتهای والدین علاقه به بازی کردن با اسباب بازیها و پوشیدن لباسهای جنس مخالف خود نشان میدهد و رفتارهای او تشابه بیشتر به رفتارهای جنس مقابل پیدا میکند.
هارتموت بوزینسکی متحقق از دانشگاه شهر کیل در آلمان چندی پیش تمام تئوریهای گفته شده را بر روی ترانس سکشوالهای مرد و زن که هنوز اقدام به هیچ گونه معالجه ای نکرده بودند تست کرد.
او در این روند متوجه شد که عامل نقص تربیت بیشتر از عاملهای دیگر دیده میشود با وجود این مسئله همچنین ترانس سکشوالهای زیادی هم دیده میشوند که تحت تأثیر این عامل نبوده اند.
به همچنین بوزینسکی در 83% از افراد ترانس زن به مرد افزایش بالای هورمونهای مردانه را مشاهده کرد.البته باز اینجا این سؤال مطرح میشود که پس چگونه 17% باقی مانده که افزایش هورمون مردانه نداشتند ترانس شدند.
قابل توجه است که در 33% زنهای معمولی و غیر ترانس هم افزایش هورمونهای مردانه دیده میشود, چگونه است که این زنها نیازی به تغییر جنسیت در خود نمی بینند! آیا دلیل پدیده ترانس سکشوالیسم بیشتر در فرم تربیتی است ؟
به قوه تعداد بسیاری از افراد ترانس مورد تست قرار گرفته، بدون پدر، رشد کرده بودند و خیلی از آنها به یاد میآوردند که مجبور به انجام بازیهای کودکانه ای از طرف مادرشان می شدند که مغایرت با نوع جنسیت بیولوژیک آنها داشته.اگر این عامل را عامل اصلی پدیده ترانس سکشوالیسم بدانیم باز این سؤال پیش میآید که چرا تمام کودکانی که تحت تأثیر نقص تربیتی قرار میگیرند ترانس سکشوال نمیشوند ؟از آن گذشته چگونه میتوان وجود ترانسهایی را توضیح داد که تحت تأثیر چنین عاملی نبودند و در یک خانواده کاملا نرمال و متعادل بزرگ شده اند!
شاید وجود فقط یک عامل مشخص به تنهای موجب ایجاد پدیده تغییر جنسیت در تمام افراد ترانس نیست بلکه عاملهای متعددی میتوانند نقش بازی کنند.
شاید بهتر باشد که برای فهم و درک بیشتر این پدیده نظری به روند شکل گیری جنسیت یک فرد بیآندازیم.
ما همگی در مدرسه فرا گرفتیم که جنسیت فرد به طریق ژنتیکی مشخص میشود.نطفه زنانه حاوی کروموزومهای X هست در حالی که دو نوع نطفه مردانه وجود دارد.نطفه محتوی کروموزومهای X و نطفه محتوی کروموزومهای Y .بعد از عمل لقاح نطفه مردانه و زنانه یا جنینی با کروموزومهای XX به وجود میآید که حاصل آن یک دختر میشود و یا اینکه جنینی با کروموزومهای XY که حاصل آن یک پسر میشود.اگر بدین ترتیب که گفته شد نوع جنسیت نمایان میشد ترانس سکشوالیته به وجود نمی آمد ولی واقعیت اینست که روند شکل گیری جنسیت جنین بسیار پیچیده تر از روند ذکر شده است. نوع جنسیت به یک مرحله تکامل محدود نمی شود بلکه به حد اقل چهار مرحله.در مرحله تکامل جنسیت جنین ما فقط یک جنسیت مردانه و یا جنسیت زنانه نداریم بلکه چهار جنسیت مردانه و چهار جنسیت زنانه داریم.

جنسیت هورمونی:
 

اطلاعات ژنتیکی ثبت شده روی کروموزومها در وهله اول مولد هورمونها هستند که در بدن به جریان می افتند و با حمل و انتقال اطلاعات گرفته شده روند شکل گیری و تکامل جنسیت را به جریان می اندازند.حال اگر کروموزوم مردانه Y فاقد اطلاعات لازمه باشد اتوماتیک وار هورمونهای زنانه تولید میشود.بدین ترتیب جنسیت زنانه همیشه در وهله اول قرار میگیرد.جنسیت مردانه فقط زمانی شکل میگیرد که در کنار اطلاعات موجود زنانه X _کروموزوم اطلاعات لازمه مردانه Y_کروموزوم اضافه شود.
علاوه بر آن اگر در حین انتقال اطلاعات موجود بر روی Y _کروموزوم اشتباهی رخ دهد و فقط اطلاعات X_کروموزوم خوانده شود جنین تبدیل به دختر میشود با وجود داشتن کروموزوم مردانه XY و ژنتیک مردانه.
در صورت تکامل ژنتیکی بدون مانع در هر چهار مرحله و در صورت تثبیت بدون اشکال روند تکامل ژنتیکی در هر چهار مرحله کودک هویت خود را به راحتی و آشکار به عنوان زن و یا مرد احساس میکند.اما اگر در چهار مرحله طی شده باری جنسیت مردانه و باری جنسیت زنانه انتخاب شده باشد نتیجه آن فرمی از ترانس سکسوالیته خواهد شد.
درمان هورمونی در ترانس سکشوال ها

آزمایش زندگی واقعی:
 

زمانی که درمان هورمونی آغاز میگردد و حتی قبل از شروع آن، لازم است فرد زندگی با مشخصات جنس مخالف را بطور واقعی و عملی تست کند. بدینصورت که برای زمان طولانی و تمام وقت، بایستی مطابق میل جنسی و جنسیت جدید خود لباس بپوشد و نام جدید خود را انتخاب کند. قبل از انجام عمل جراحی غیرقابل برگشت لازم است این فرم زندگی جدید برای حداقل یک سال تمام وقت ادامه یابد و سپس تصمیم قطعی به جراحی گرفته شود.

بررسی کلینیکی:
 

شامل معاینه کامل فیزیکی و بررسی های آزمایشگاهی شامل مطالعلت بیوشیمیائی خون و هورمونی و کاریوتیپ و بررسی کروموزومی است.
تعین وضعیت وزن و فشارخون جهت مقایسه و پیگیری طی درمان هورمونی لازم است.

در درمان هومونی 2 هدف دنبال میگردد:
 

۱-مهار محور هیپوتالاموس، هیپوفیز به غدد جنسی که منجر به کاهش ترشح تستوسترون یا استرادیول میگردد. و در نتیجه علائم جنسی ثانویه که مربوط به جنسیت اولیه فرد است در حد امکان کاهش یابد.
به هرحال از بین رفتن کامل علائم جنسی اصلی فرد با درمان هورمونی به تنهائی امکانپذیر نیست. -۲ایجاد علائم جنسی مشخصه جنس جدید مورد نظر. رژیم درمانی شامل انواع استروژنها، پروژسترونها، و یا آندروژنهاست. که در مکاتب مختلف پزشکی برنامه های متفاوتی ارائه شده است. و هنوز یک برنامه رژیم درمانی خاص بصورت واحد وجود ندارد.

هورمون درمانی در ترانس سکشوال های مذکر به مونث
 

آنتی آندروژن:
 

چندین گروه دارو جهت مهار آندروژن(هورمون جنسی مردانه)، و یا عمل آن وجود دارد و با مهار عملکرد آندروژنها باعث کاهش بافت عضلانی و مردانه میگردد.
برای این منظور در اروپا بیشتر سیپروترون استات مصرف میگردد. و همچنین از مهار کننده های آندروژنی غیر استروئیدی مثل فلوتامید میتوان استفاده کرد. این دارو علائم ظاهری مردانه را از بین میبرد ولی بطور ثانویه میزان تستوسترون را بالا میبرد.
داروی دیگر بدین منظور مهار کننده های محور هیپوتالاموس هیپوفیز است مثل دکاپپتیل که به مصرف ماهیانه قابل استفاده است.
همچنین درمان با فیناسترید1mg یا مینوکسیدیل جهت درمان طاسی و تبدیل فرم رویش موی مردانه به زنانه مصرف میگردد.
در بیماران ترانسکشوال غیر بالغ با مهار کننده های هیپوتالاموس ، تکمیل بلوغ را به تاخیر میاندازند تا در زمان درمان اصلی اقدام جهت تغییر جنسیت به شکل بهتری امکانپذیر باشد.

استروژنها:
 

استروژن ماده اصلی برای ایجاد علائم زنانه در بیماران مرد است که تمایل به زن شدن دارند.
در بیشتر مراکز از استروژن خوراکی استفاده میگردد. دوز بالاتر دارو تاثیری در سرعت ایجاد علائم زنانه ندارد. و فقط عوارض را بیشتر میکند.
درمان با استروژن موجب ایجاد سینه زنانه و تغییر تجمع بافت چربی به فرم زنانه، یعنی تجمع چربی در باسن و ران، نرمی پوست، کاهش موی بدن و کاهش یا توقف ریزش موی مردانه، کاهش باروری و کاهش نعوظ آلت خواهد شد.
حداکثر تغییر در علائم جنسی با 2 سال درمان ایجاد میگردد. و پس از آن تغییر بیشتری با درمان هورمونی صورت نمیگردد.
درمان هورمونی با استروژن و یا آنتی آندروژن باعث تغییر کیفیت صوت به فرم زنانه در مردان نمیگردد و جهت آن ممکن است لازم به ارجاع به مراکز اختصصاصی گفتار درمانی باشد.

پروژسترون:
 

گرچه اندیکاسیون و نیاز قطعی درمان با پروژسترون مشخص نشده است ولی در برخی از بیماران ترانس سکشوال مذکر به مونث دیده شده که درمان با پروژسترون، تمایلات جنس زنانه و رشد سینه ها را بهتر میکند.

درمان هورمونی در ترانس سکشوآل های مونث به مذکر
 

هدف از درمان هورمونی در بیماران نارضایتی جنسیتی مونث به مذکر ایجاد علائم مردانه شامل فرم بدن مردانه و قطع خونریزی قاعدگی و ایجاد شکل رویش موی مردانه (شامل فرم موی سر به فرم طاسی مردانه و رویش موی صورت و بدن است.
پایه درمان هورمونی در این بیماران، فراورده های تستوسترون میباشد که متداولترین، درمان با تستوسترون استراز به میزان 125-25۰ میلی گرم عضلانی هر 3-2 هفته است .
درمان جایگزین، داروهای خوراکی یا موضعی با جذب از طریق پوست است. اصول ، با درمان بیماران هیپوگنادیسم مشابه است.
با درمان آندروژنی تغییرات زیر بصورت پایدار ایجاد میگردد:
تغییر در طنین صوت به فرم مردانه پس از 10-6 هفته درمان.
۴-افزایش تمایلات جنسی.
۵-ایجاد آکنه.
۶-افزایش موی صورت و بدن .
۷-طاسی سر به فرم مردانه.
سایر تغییرات شامل افزایش قد در بالاتنه، افزایش وزن و تغییر رفتار در افزایش علاقه اجتماعی و جنسی، کاهش چربی ناحیه باسن است.
گاهی با این درمان خونریزی قاعدگی قطع نمیگردد و احتیاج به اضافه کردن داروهای پروژسترونی میباشد.
اگر درمان بصورت موضعی و از طریق جذب پوستی با هورمون صورت گیرد داروی پروژسترونی نیز تقریباْ همیشه لازم است.

هورمون درمانی بعد از عمل جراحی
 

برخی مراکز میزان داروهای استروژنی را پس از خارج کردن بیضه ها به نصف میزان قبل از جراحی کاهش میدهند و بقیه مراکز با همان دوز ادامه میدهند.
دلیل ادامه درمان با با استروژن پس از خارج کردن بیضه ها حفظ ظاهر زنانه و بهبود کیفیت استخوانی جهت جلوگیری از کاهش دانسیته استخوانی و (osteprosis) است.

پس از خارج کردن تخمدانها در زنان تغییر جنسیت یافته به مرد، بایستی درمان با آندروژن، جهت حفظ علائم ظاهری مردانه و جلوگیری از پوکی استخوان (osteprosis) ادامه یابد.


همه چیز درباره ترانس سکشوال ها( دو جنسی ها)(2)

سرگذشت یک ترانس سکشوال(دو جنسه)ایرانی
 

زمانی که من به ملاقتش میرفتم هنوز دو روزش نشده بود.تاریخ تولدش ۱۵ بهمن ۱۳۸۴ است. آن جایی که من ایستاده ام در سالن انتظار، میشود با کمی سرک کشیدن از لای در نیمه باز او را دید. او که روی تخت لا به لای ملافه های سفید داراز کشیده و با صدای ضعیفی ناله میکند : فرشاد سابق،ویدای فعلی.
ویدا یک ترانس سکشوال است . او برای به دست آوردن هویت جنسی واقعی اش سالها جنگیده و حالا دو روز است که به آن چه میخواسته رسیده و خودش را از بیست و چند سال زندگی پنهانی و محرمانه، در جلد پسری به نام فرشاد نجات داده وگرچه هنوز حال خوشی نداردو ضعف ناشی از عمل و چند روز غذا نخوردن نای حرف زدن برایش نگذاشته با میل واشتیاق گفت وگو را شروع میکند:
(( ویدا یعنی گمشده، من بیست وپنج سال گم شده بودم!!))
او آخرین بچه یک خانواده شمالی است . در آخرین روز تابستان سال ۵۹،در شهر کمله در استان گیلان به دنیا آمده و از آن جا که پسر کوچولوی به ظاهر سالمی بوده اسمش را فرشاد گذاشتند. خانواده در خواب هم نمی دیددند که ممکن است روح کوچک زنانه در بدن پسر بچه اشان پنهان شده باشد و از سه چهار سالگی خودش را نشان دهد. فرشاد کوچک از همان سنین ،یعنی سال هایی که هویت جنسی بچه شکل میگیرد با تناقض آشنا شد از همان روزهایی که به جای توجه به ماشین و تفنگ های خودش،حسرت عروسک های دختر فامیل و همسایه به دلش ماند. از پوشیدن لباس پسرهای بیزار بود و دلش میخواست لباس های رنگی دخترانه بپوشد با دخترها بازی کند و نقش مامان را در خاله بازی ها به عهده بگیرد. فرشاد از همان زمان فهمید که با بقیه فرق دارد چون او خودش را یک دختر تمام و کمال میدانست.اما خانواده و اطرافیانش سعی می کردند به او بقبولانند که پسر است و باید ازهمه چیزهایی که دوست دارد چشم پوشی کند.
بالا رفتن سن هم نه تنها نتوانست فرشاد را طبیعی تر و هماهنگ تر کند،تعارض های را شدیدتر واوضاع را برخانواده اش سخت تر کرد. درسن بلوغ کابوس های فرشاد به اوج خود رسیده بود. روح زنانه دیگر درجسم مردانه نمی گنجید خودش میگوید: ((تمسخر و تحقیر هم از همان سال ها شروع شد. توی مدرسه ،محله، فامیل حرفم را به هیچکس نمیتوانستم بگویم چون حتی خانواده ام فکر میکردند این ها ادا اطوار است و خودش درست می شود. نمیدانید چند بار لوازم آرایش ام را دور ریختند!! نمیدانستند با چه شکنجه ای زندگی میکنم. من یک زن بودم خودم را یک زن کامل میدانستم اما مجبور بودم جسمی را تحمل کنم که تمام ویژگی های مردانه داشت بدتر از آن ایفای نقش مردانه طبق عرف جامعه بود،کاری ازعهده اش برنمی آمدم هیچ کس باور نمیکرد که من یک زن در قالب مرد هستم!!

رویا تعبیر میشود
 

ویدا را نه فقط اهالی و مسولان شهر خودش که تمام شهره وروستاهای اطراف میشناسند. چون ویدا در میان ترانس سکشوال های منطقه تنها کسی است که موفق به تغییر جنسیتی شده است. او می گوید : (( در کل لنگرود، رودسر،کمله و املش ما هشت نفریم وقتی من داشتم برای عمل به تهران می آمدم دوستانم گریه میکردند هم از شادی این که من میتوانستم به این مرحله برسم و هم ازغصه این که چرا آنها نمیتوانند جراحی کنند.))
اما این که ویدا چرا توانست و آنها نتوانستند بیشتر برمیگردد به تلاش هایی که ویدا برای تفهیم مشکل خودش به دیگران انجام داد. او از حدود سه سال پیش پیگیر جدی مشکلش آغاز کرد. وقتی فهمید که بیماریش چیست دست به کارشد
(( همه جارفتم، از وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی گرفته تا دفتر ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی میخواستم به هر ترتیبی که شده هویت واقعی خود را بشناسم ولو یک روز مانده به آخر عمرم،تکلیف خودم را روشن کنم بدانم کی هستم .)) درهمین رفت و آمدها بود که ویدا تعداد زیادی از همدردان خویش آشنا شد. مشکلات و رنجهایی که کشیده اند را از نزدیک دید و تصمیم گرفت تلاش هایش را با هدف کمک به تمام این افراد دنبال کند.
او میگوید: (( من نسبت به خیلی ها وضعیت بهتری داشتم.حداقل از خانه و زندگی ام طرد نشده بودم.گرچه هنوز به خانواده ام چیزی نگفته بودم،اما از هر برخورد پدر وبرادرم می ترسیدم.مساله را با خواهرم در میان گذاشتم او هم ترسید به شوهرش چیزی نگفت . اما وقتی شوهرخواهرم این موضوع را فهمید بر خلاف انتظار خیلی خوب و منطقی با این مساله برخورد کرد. او حتی برای انجام عمل جراحی به من کمک مالی کرد. خیلی ها کمک کردند از فرمانداری بخش شهرداری و شورای شهر گرفته تا دفتر امام جمعه شهرمان. شاید اگر صحبت های حاج آقا دل شکسته امام جمعه شهر و آقای حیدری نماینده شهرمان با پدرم نبود او هیچ وقت راضی به این کار نمیشد. رضایت گرفتن از پدرم کار ساده ایی نبود خانواده اول که ماجرا را فهمیدند می خواستند مرا از خانه بیرون کنند پا درمیانی همین بزرگ تر ها و مسوولان شهر بود که مانع شد.))
سرانجام ویدا به خاطر فعالیت و دوندگی هایش توانست خیلی سریع تر از سایر این افراد مجوز عمل جراحی تغییر جنسیتی بگیرد اما دوسال صبر کرد تا ترس وواهمه ای که این عمل داشت از بین برود. او در این مدت شاهد جراحی تعدادی از دوستانش بود و پس از دیدن نتیجه عمل آنها ، وقتی که احساس کرد کاملا آمادگی این کار را دارد این عمل را انجام داد. او میگوید : وقتی به اطاق عمل میرفتم از ته دل خوشحال بودم سال ها انتظار چنین روزی را می کشیدم.

از ویدا میپرسم برای آینده اش چه برنامه ایی دارد؟
 

میگوید: می خواهم ازدواج کنم با مردی که عاشق روح وذهن من باشد نه گرفتار ظواهر و حرف مردم میخواهم تحصیلاتم را ادامه دهم و شغل خوبی پیدا کنم. میخواهم یک زندگی عادی داشته باشم، مثل همه مردم وهمه کسانی که از اول عمر تکلیف جنسیتشان معلوم بوده. و ازهمه مهم تر میخواهم از حقوق افراد ترانس سکشوال دفاع کنم من خیلی تابه حال دوندگی داشتم اما از امروز دوندگی بیشتری میکنم من تا زمانی که شخصاً و حضوری خدمت آقای احمدی نژاد نرسم آرام نمیگریم. من هرجا لازم باشد میروم تا حقوق پایمال شده افراد مثل خودم را زنده کنم تا دیگر خانواده ها بدانند ممکن است یک بچه ترانس سشکوال داشته باشند مثل لب شکری و یا هر بیماری دیگر. تا دیگر در خیابان هیچ کس به یک بیمار ترانس سکشوال نخندد و رو ترش نکند. این دنیا ایده آل من است دنیایی که در آن ترانس سکشول های آینده رنج هایی که من ودوستانم تجربه کرده اند تجربه نکنند.

مهیار ۲۰ سال است که با روحیه زنانه در بدن یک مرد اسیر است:
 

زمانی که مهیار کودکی کم سال بود دوست داشت که لباسهای دخترانه بپوشد و استفاده از لوازم آرایش را امتحان کند، اما زمانی که او بزرگتر شد شرایط برایش سختتر شد.
مهیار می گوید:” من شدیدا احتیاج داشتم که آرایش کنم، ولی مجبور بودم این کار را در خفا انجام دهم.”
اکنون او می خواهد جنسیتش را تغییر دهد، البته اگر بتواند هزینه عملش را در ایران که حدود ۴۰۰۰ دلار است، تهیه کند. اگر خانواده اش از لحاظ مالی او را کمک نکنند، ممکن است او برای تهیه این مبلغ یکی از کلیه هایش را بفروشد.
مهیار می گوید: “خیلی ها می گویند که ممکن است با از دست دادن یکی از کلیه هایم به بیماری دیگری دچار شوم، اما من با یک کلیه هم می توانم زنده باشم، اما نمی توانم بین زمین و آسمان زندگی کنم.”
مهیار برای اینکه حس زندگی عادی را پیدا کند به کلینیک دکتر میرجلالی، از جراحان اصلی تغییر جنسیت، می رود. در آنجا زنانی هستند که مرد شده و مردانی هستند که زن شده اند و کسانی هم مانند مهیار منتظر عمل جراحی هستند که به عقیده خودشان تولد دیگری برایشان است.
دکتر میرجلالی در خصوص عمل مهیار با او صحبت می کند. دکتر میرجلالی می گوید در اروپا هر جراح متخصص تغییر جنسیت در یک دهه، حدود ۴۰ عمل انجام می دهد در صورتیکه او ظرف ۱۲ سال گذشته ۳۲۰ نفر را در ایران عمل کرده است.
آقای میرجلالی می گوید:” اگر شما یکی از کسانی را که من عمل کرده ام، در خیابان ببینید متوجه نخواهید شد که او روزی در قالب جنس مخالف بوده است.”
مهیار عاشق آن است که به فروشگاه های لوازم آرایشی برود و لاک ناخن جدیدی را امتحان کند و درباره کرم پودری که بتواند با آن ریشهای چانه اش را بپوشاند، از فروشنده مبهوت بپرسد.
منظره مردی که آرایش کرده است نگاه ها را در خیابان به خود جلب می کند. در اسلام مجاز نیست که کسی لباس جنس مخالف را بپوشد، یک مرد فقط باید لباس مردانه بپوشد. اما این دلیل بر این نیست که علما با تغییر جنسیت مخالف باشند.
حجة الاسلام مهدی کریمی نیا پایان نامه دکترای خود را در زمینه شرایط عمل جراحی تغییر جنسیت بر اساس قانون شرع اسلام نوشته است.
او به عنوان متخصص در این زمینه در مقابل سئوالهایی از قبیل مواجه می شود؛ آیا کسی که ازدواج کرده پیش از عمل تغییر جنسیت نیاز به کسب اجازه از همسرش دارد؟ آیا ازدواج میان دو نفر که یکی از آنها تغییر جنسیت می دهد خود به خود باطل می شود و چه اتفاقی برای مهریه و یا ارثیه زنی می افتد که تبدیل به یک مرد شده است؟
آقای کریمی نیا کتابی نشانم می دهد که ۴۱ سال پیش امام خمینی (ره) درباره مسائل جدید پزشکی از نظر اسلام، از جمله تغییر جنسیت نوشته است.
آقای کریمی نیا می گوید:” من معتقدم امام خمینی (ره) نخستین عالم جهان اسلام بود که مسئله تغییر جنسیت را مطرح کرد.”
فتوای امام خمینی (ره) در خصوص آزادی تغییر جنسیت در اسلام از سوی مقام معظم رهبری هم تائید شده است.
آقای کریمی نیا می گوید:”من عقیده دارم که اجازه تغییر جنسیت برای ترانس سکشوال ها حق طبیعی آنهاست. من قصد دارم که افراد ترانس سکشوال را از طریق کارم به مردم معرفی کنم و در واقع این ننگ و اتهامی که برخی اوقات به این افراد می چسباننند، از بین ببرم.”

عوامل به وجود آمدن این بیماری در ایران
 

دکتر میر جلالی در این زمینه دست به تحقیقاتی زده و معتقد است : ما از همه مادرانی که فرزند ترانس سکشوال دارند سوال میکنیم که آیا در دوران سه ماهگی حاملگی،یک شوک روانی یا عصبی داشته اند یانه ؟ تعدا نسبتاً زیادی از این افراد جواب مثبت میدهند. حوادث ناگواری مثل از دست دادن همسر یا یکی از اعضای خانواده طلاق، ترس های شدید برای این افراد در دوران بارداری اتفاق افتاده است.
تعداد زیادی از بیماران ما از جنوب و جنوب غرب کشورمان می آیند با یک حساب سرانگشتی میتوان فهمیمد زمانی که مادران این ها سه یا چهار ماهه حامله بودند سال های اولیه شروع جنگ تحمیلی بوده این نشان میدهد که شوک عصبی ممکن است باعث ایجاد ترشحات هورمونی خاص میشود که محیط رحم را تغییردهد و روی نحوه رشد مغز جنین تاثیر بگذارد.

آمار این افراد
 

دکتر علی رضا کاهانی کارشناس پزشک قانونی در همایش : ((بررسی اختلال هویت جنسی))در مشهد میگوید :
حدود ۴۷۰ نفر از سال ۶۶ تا ۸۳ برای انجام عمل جراحی تغییر جنسیت به پزشک قانونی مراجعه کرده اند که در این بین مراجعه به مراکز استان ها ۵۷ نفر بوده که ۳۵ نفر مرد و۲۲ نفر زن بودند.
اما دکتر میرجلالی آمار کلی تر ارائه میکند به عقیده او فرقی نمیکند کشورموردنظر ایران باشد یاآمریکا یا هلند و.. آمار و ارقام این افراد در کل جوامع یکی است.
چیزی در حدود شش نفر در صدهزار نفر یعنی عوامل مثل نژاد،فرهنگ،ثروت،وضعیت اقتصادی جامعه، درآمد سرانه،یا میزان تحصیلات هیچ تاثیری روی تعداد کودکانی که با اختلال واژگونی هویت جنسی متولد میشوند ندارند.
از طرف دیگر به نظر میرسد تعداد پسرهایی که هویت جنسی زنانه دارند بیشتر از دخترهایی است که هویت جنسی مرادنه دارند. اما دکتر میرجلالی میگوید این اختلاف بسیار کم است و این دودسته تقریباً برابرند.
دکتر میرجلالی میگوید: شاید بتوان گفت نسبتشان ۶۰ به ۴۰ است اما پسرها این بیماری بیشتر جلب توجه می کنند. خودتان قضاوت کنید یک دختر ترانس سکشوال که روسری سرش میکند نهایت اختلالش این هست که موهایش را کوتاه میکند و یا آرایش نمی کند اما یک پسر ترانس سکشوال که موهایش را بلند میکند رنگ میکند آرایش میکند و زیور آلات به خودش آویزان میکند . پس طبیعی است که شما فکر میکنید تعداد پسران بیمار بیشتر است چون خیلی از دختران ترانس سکشوال شناخته نمیشوند و از روی ظاهر نمیتوان شناخت.))

تعداد دو جنسی ها در ایران
 

کامران باقری لنکرانی وزير بهداشت دولت نهم زمانی گفته بود: حدود 2000بيمار دوجنسي در كشور ثبت نام شده اند كه پيش بيني مي شود تعداد واقعي اين افراد 4000 نفر باشد.
معاون پزشكي، باليني سازمان پزشكي قانوني در مهرماه 87 گفته بود: سالانه حدود 80 نفر در ايران با مجوز سازمان پزشكي قانوني با انجام عمل جراحي تغيير جنسيت مي‌دهد كه حدود 90 درصد آن‌ها تغيير جنسيت از مرد به زن است.
روال تغيير جنسيت در ايران به اين ترتيب است كه افرادي كه دچار ابهام هويت جنسي هستند، مثلاً ظاهر مردانه دارند اما احساسات آن‌ها زنانه است يا بر عكس از دادگاه درخواست انجام عمل تغيير جنسيت مي‌كنند و دادگاه براي بررسي موضوع پرونده آن‌ها به سازمان پزشكي قانوني ارجاع مي‌دهد.
معمولاً براي تشخيص اين كه فردي دچار اختلال هويت جنسي است يا نه ابتدا وضعيت ظاهري، جسمي و هورموني او بررسي مي‌شود و بعد از بعد رواني نيز از طريق يك روانپزشك با وي مصاحبه مي‌شود، با خانواده وي نيز صحبت مي‌شود و اگر واقعاً محرز شد كه فرد مشكل دارد اقدامات قانوني آغاز مي‌شود.
روال قانوني اين است كه ابتدا فرد را به مشاور روان‌پزشكي ارجاع مي‌دهند تا بررسي شود آيا با مشاوره روانپزشكي امكان درمان وي وجود دارد يا آن قدر اين احساس با او عجين است كه قابل برگشت نيست و حتماً بايد عمل تغيير جنسيت انجام شود اگر طي مصاحبه‌ها و مشاوره‌هاي مكرر لزوم اين عمل تأييد شد و با نظر به نتايج آزمايش‌هاي پزشكي و روان‌پزشكي كميسيون تخصصي مربوطه در پزشكي قانوني مجوز تغيير جنسيت را براي فرد متقاضي صادر مي‌كند.
مراكز مجاز انجام عمل تغيير جنسيت از سوي وزارت بهداشت تعيين مي‌شود و بر اساس آخرين اطلاعات موجود، وزارت بهداشت بيمارستان حضرت فاطمه زهرا(س) را به عنوان مركز انجام عمل‌هاي تغيير جنسيت معرفي كرده است.
صدور مجوز تغيير جنسيت در ايران از حدود سال 1380 آغاز شده و هر سال تعدادي مجوز براي اين كار صادر مي‌شود، آمار سال 86 نشان مي‌دهد كه در اين سال حدود 85 مجوز تغيير جنسيت صادر شد كه البته تعدادي از مجوزها قطعي نبود و مشروط بود و به شرط رضايت خانواده و تأمين هزينه عمل از سوي خانواده بيمار صادر شد.
بخشي از هزينه عمل جراحي تعدادي از اين بيماران از سوي سازمان بهزيستي پرداخت مي‌شود.

اولين تغيير جنسيت در ايران
 

اولين تغيير جنسيت در ايران در سال 1930 ميلادي اتفاق افتاد که بر اساس آن پزشکي به نام دکتر خلعتبري پسر هيجده ساله‌اي را با عمل جراحي به يک دختر تبديل کرد. اين مسأله در آن زمان سر و صداي زيادي ايجاد کرد. البته اين تغيير جنسيت در مورد يک جوان ترانس سکشوال (Transsexual) بود که از نظر جسمي کاملاً مرد بود، ولي از نظر روحي و رواني خود را زن مي‌دانست و با اصرار و رضايت فراوان خواهان تغيير جنسيت بود. وي مي‌گفت: اگر تغيير جنسيت صورت نگيرد خودکشي خواهم کرد.
قبل از اين تاريخ، تغيير جنسيت دو جنسي‌ها کم و بيش وجود داشت، ولي تغيير جنسيت يک فردي که از نظر ظاهر سالم بود، چيز عجيب و جديدي محسوب مي‌شد.
اولين تغيير جنسيت در انگلستان در فاصله سال‌هاي 1942-1948 ميلادي اتفاق افتاد که دختري به نام لورا ديلون تغيير جنسيت داد و پسر شد و نام مايکل ديلون را براي خود انتخاب کرد.
سابقه تغيير جنسيت در آمريکا، به عنوان يک موضوع پزشکي، به سال 1952 ميلادي باز مي‌گردد و نخستين تغيير جنسيت در کشور مصر در سال 1982 ميلادي اتفاق افتاد، که جوان نوزده ساله‌اي به نام عبدالله تغيير جنسيت داد و نام سالي را براي خود انتخاب کرد.

افراد خواهان تغيير جنسيت
 

افرادي که ممکن است خواهان تغيير جنسيت باشند، حداقل يکي از دو گروه زير هستند:

1) دو جنسي‌ها (Hermaphrodite):
 

اين افراد داراي آلت تناسلي از هر دو جنس هستند؛ از اين رو، داراي اختلال هويت جنسي يا ابهام در جنسيت هستند. در جراحي تغيير جنسيت، يکي از دو آلت تناسلي که ضعيف، کوچک و يا غير مناسب تشخيص داده شود، حذف و آلت ديگر تقويت و جايگزين مي‌شود. در اين حالت بيمار دو جنسي به يکي از دو جنس مذکر يا مؤنث تبديل مي‌شود. اين نوع تغيير جنسيت‌ها از گذشته تاکنون وجود داشته و اساساً براي آن هيچ مخالفتي وجود ندارد؛ چون بيماري آنان محرز و ثابت است و حتي حقوق‌دانان سنّي و کليساي مسيحي که با تغيير جنسيت مخالف هستند، با تغيير جنسيت اين گروه مخالفتي ندارند و در واقع تغيير جنسيت به عنوان معالجه و خروج دو جنسي‌ها از بلاتکليفي جنسي است.

2) ترانس سکشوال‌ها (Transsexual):
 

برخي بيماران روحي خود را متعلق به جنس مخالف مي‌دانند. امروز ما با برخي بيماران روحي و رواني روبه‌روييم که از نظر فيزيکي هيچ‌گونه اختلال جنسيتي ندارند، ولي حاضر به پذيرش جنسيت فعلي خود نيستند. به عبارت ديگر اين گروه بيماران رواني، مرداني هستند که خود را زن مي‌دانند، و يا زناني هستند که خود را مرد مي‌پندارند. اين بيماري تقريباً در بيشتر کشورهاي دنيا مشاهده شده و مخصوص جغرافياي خاصي نيست. گاه اين بيماران به خودکشي دست مي‌زنند که حداقل سه مورد آن در ايران گزارش شده است. به گفته برخي روان‌شناسان، براي برخي از اين بيماران هيچ راه درماني جز تغيير جنسيت وجود ندارد.
تغيير جنسيت در بيماران ترانس سکشوال مورد اختلاف شديد صاحبنظران است. تقريباً همه فقيهان سني و نيز کليساي مسيحي با اين عمل جراحي مخالفند. از نظر آنان اين کار تغيير در خلقت خداست، اما عده زيادي از فقيهان شيعه با اين کار موافقند و از نظر آنان بيماران ترانس مي‌توانند تغيير جنسيت دهند. البته از نظر فقيهان شيعه براي تغيير جنسيت حداقل بايد دو شرط زير وجود داشته باشد؛
شرط اول) بيماري ترانس سکشوال، واقعي و قطعي باشد؛ بنابراين افرادي که بيماري آنان مشکوک است، مجاز به تغيير جنسيت نيستند.
شرط دوم) تغيير جنسيت بايد به صورت کامل صورت بگيرد؛ يعني مرد پس از تغيير جنسيت کاملاً به زن تبديل شود، يا زن پس از تغيير جنسيت کاملاً به مرد.

دليل فقهای شيعه
 

از نظر فقهای شيعه دليل شرعي از قرآن کريم يا روايات اسلامي مبني بر حرام بودن تغيير جنسيت نداريم. همچنين کساني که خواهان تغيير جنسيت هستند، به بيماري شديد جسمي و روحي مبتلا شده‌اند و تغيير جنسيت راهي براي معالجه و درمان اين‌گونه بيماران است. بنابراين، تغيير جنسيت، تغيير در خلقت خدا محسوب نمي‌شود.

تغيير جنسيت از نظر حقوق ايران
 

امام خميني(ره) اولين فقيه و دانشمند مسلمان است که مسائل فقهي و حقوقي تغيير جنسيت را بيان کرده است. وي معتقد است که تغيير جنسيت حرام نيست.
توضيح اين‌که در سال 1964 ميلادي، امام خميني(ره) از سوي شاه ايران به ترکيه تبعيد شد. وي به مدت حدود يک سال در شهر بورساي ترکيه ساکن بود و در اين مدت يک کتاب فقهي به نام تحريرالوسيله نوشت. او در اين کتاب مسائل فقهي و حقوقي تغيير جنسيت را بيان داشته است. ديدگاه امام خميني(ره) در اين کتاب مهم‌ترين منبع فقهي براي تبيين جايگاه حقوقي تغيير جنسيت در پس از انقلاب شده است. امام خميني(ره) مي‌گويد: تغيير جنسيت مرد به زن، يا تغيير جنسيت زن به مرد، و نيز تغيير جنسيت خنثي (Khonsa) يا دو جنسي (Hermafrodit) به مرد يا زن حرام نيست.»
پس از انقلاب اسلامي ايران و در سال 1985 ميلادي مردي به نام فريدون، که دچار بيماري شديد ترانس سکشوال بود، پيش امام خميني(ره) رفت و خواهان دريافت مجوز شرعي براي تغيير جنسيت شد. امام خميني(ره) در فتواي خويش براي اين بيماري چنين نوشت: «تغيير جنسيت با تجويز طبيب مورد اعتماد اشکالي شرعي ندارد … .»
بعد ازفتواي ايشان،‌ به‌تدريج عمل‌هاي تغيير جنسيت با مجوزهاي قانوني و حقوقي انجام شد. از سال 1985 ميلادي تاکنون ده‌ها تغيير جنسيت با اجازه دادگستري و پزشکي قانوني جمهوري اسلامي ايران انجام شده که افراد پس از تغيير جنسيت، شناسنامه جديد دريافت مي‌کنند و از حمايت‌هاي قانوني و شرعي برخوردار مي‌شوند.
همچنين از نظر مقام معظم رهبری حضرت آيت الله خامنه‌اي، تغيير جنسيت براي افراد بيماري جسمي و روحي مجاز اعلام شده است. افزون براين، از نظر ده تن از فقيهان شيعه مانند حضرت آيت الله سيستاني در عراق، تغيير جنسيت براي بيماران روحي مجاز است.
بر اين اساس يک رويه فقهي و قانوني به وجود آمده است که افراد بيمار جسمي يا روحي زيرنظر پزشکان مي‌توانند تغيير جنسيت داده و از حمايت‌هاي قانوني بهره‌مند شوند و اين در حالي است که تغيير جسنيت از نظر کليساي مسيحي و نيز فقهای اهل سنت غير مجاز اعلام شده است.

تأثير تغيير جنسيت بر زندگي فردي و اجتماعي
 

تغيير جنسيت تأثير زيادي بر زندگي فردي و اجتماعي شخص مي‌گذارد. اگر تغيير جنسيت پس از ازدواج باشد، ازدواج سابق باطل و منحل مي‌شود؛ چون ازدواج دو مرد يا دو زن از نظر اسلام حرام و ممنوع است. بلکه مرد پس از تغيير جنسيت و تبديل شدن به يک زن مي‌تواند با يک مرد ديگر ازدواج کند. نيز يک زن پس از تغيير جنسيت و تبديل شدن به يک مرد مي‌تواند با يک زن ديگر ازدواج کند.
اگر هر يک از برادر يا خواهر تغيير جنسيت دهد و به جنس مخالف در آيد، نسبت خانوادگي ميان آن دو عوض مي‌شود؛ يعني برادر، خواهر مي‌شود و خواهر، برادر و اگر عمو تغيير جنسيت دهد، به عمه بدل مي‌شود و اگر عمه تغيير جنسيت دهد، به عمو. همچنين با تغيير جنسيت، دايي به خاله و خاله به دايي تغيير مي‌کند.
توجه به اين نکته ضروري است که پدر با تغيير جنسيت، هيچ‌گاه به مادر تبديل نمي‌شود و نيز مادر پس از تغيير جنسيت به عنوان پدر شناخته نمي‌شود.

نتيجه
 

نتيجه اين‌که بيماري ترانس سکشوال (Teranssexual) يک بيماري روحي و رواني شديد است که بيمار، خواهان تبديل به جنس مخالف است. گاه هيچ راه درماني براي اين بيماران، جز تغيير جنسيت وجود ندارد. از اين رو امام خميني(ره) و اکثر فقيهان شيعه، حق تغيير جنسيت را براي اين بيماران به رسميت شناخته‌اند. مي‌توان گفت که يکي از مصاديق حقوق بشر و حق تعيين سرنوشت، حق تغيير جنسيت براي بيماران ترانس سکسشوال است.
البته اين تغيير جنسيت بايد با دقت نظر و با مراقبت‌هاي ويژه پزشکي همراه باشد، تا تنها بيماران خاص که راه درمان ديگري براي آنان وجود ندارد، تغيير جنسيت دهند و بايد جلوي تغيير جنسيت‌هاي غير مجاز گرفته شود.
منابع مجموعه مقالات ترانس سکشوال ها:
مجله ی الکترونیکی ماها
خبرگزاری البرز
Pezeshk.us
سایت سپید لحظه ها
pezeshkan.org
خبرگزاري رسا
روزنامه كيهان
www.magiran.com
تابناک
خبرگزاری فارس
فردا نیوز
و تعدادی از وبلاگها...


مطالب مشابه :


اطلاعیه در مورد تغییر نحوه تایید آمپول دکاپپتیل و قرص پلاویکس در بیمه خدمات درمانی

انجمن داروسازان تنکابن و رامسر - اطلاعیه در مورد تغییر نحوه تایید آمپول دکاپپتیل و قرص




میوم رحمی چیست؟

میوم رحمی چیست این گروه داروها که در ایران به نام "دکاپپتیل" و "دیفرلین" در دسترس اند، با




آندومتریوز را بشناسید

دکاپپتیل – دانازول – iud هورمونی ویژگی های افرادی که ازدواج سالمی داشته اند چیست؟/نما




تغییر جنسیت قسمت سوم

Molecular & cell biology - Genetic - تغییر جنسیت قسمت سوم - زیست شناسی سلولی و مولکولی - ژنتیک - Molecular & cell biology




همه چیز درباره ترانس سکشوال ها( دو جنسی ها)

دیگر بدین منظور مهار کننده های محور هیپوتالاموس هیپوفیز است مثل دکاپپتیل که چیست دست




برچسب :