راهنمای گزارش نویسی در مددکاری اجتماعی
* راهنمای گزارش نویسی در مددکاری اجتماعی *
1- مشخصات :
اطلاعاتی که در این قسمت ذکر می شود در موسسه های مختلف معمولاً متفاوت خواهد بود . هر موسسه ای لازم است اطلاعاتی خاص برای استفاده خود و همچنین برای استفاده موسسات دیگر در اختیار داشته باشد . دانستن نام مددجو و سایر اطلاعاتی که مددجو را مشخص می نماید مورد نیاز هر موسسه است .
الف – نام و نام خانوادگی مددجو ......................... تاریخ تولد یا سن مددجو ....................... جنس مددجو ........................... خانواده ، سن آنها – جنس آنها و نسبت آنها به مددجو ........................ .
نشانی خانواده ........................... چون بسیار اتفاق می افتد که مددجو یا خانواده او نام خیابان یا شماره خانه و مانند آنرا بطور مشخص ندارند ، در چنین صورتی شما سعی کنید اطلاعاتی بدست آورید که بتوانید به افراد خانواده دسترسی پیدا کنید .
ب – تاریخ و دلیل درخواست یا دلیل ارجاع – ارجاع دهنده ( و یا هر گونه علتی دیگر که ممکن است داشته باشد .)
1- مددجو ممکن است خود شخصاً به موسسه ای مراجعه و درخواست کمک نماید .
2- ممکن است آموزگار – کارفرما و یا دیگری ، مددجو را به مددکار ارجاع دهد .
مددکاری که در مدرسه – کارخانه – اردوی کار و یا پرورشگاه کار می کند ممکن است خود وی نیاز به خدمت را درک کند . اطلاعاتی که در اینجا ذکر می شود ( از شماره 1 تا پ ) اطلاعاتی است که کمک می کند تا خواننده وضعیت مددجو را بطور اختصار بفهمد مثلاً :
الف : پزشک بیمارستانی ، بیماری را برای مرخص شدن به مددکار معرفی می نماید .
ب : آموزگار کلاس سوم ابتدایی کودکی را به علت ضعف در دروس و ناسازگاری او در دبستان به مددکار رجوع می دهد .
ج :مددجویی که پنج کودک دارد از پرورشگاه درخواست می کندتا دو تن از کودکانشان را پرورشگاه بپذیرد .
د : هنگامیکه تمام کودکان دبستانی به کلاس رفته اند ، مددکار متوجه کودکی می شود که در حیاط دبستان تنهاست و گریه می کند .
هـ : انجمن ده ، از مددکار خواهش می کند که اطلاعاتی در مورد منابع آزمایش آب دراختیارشان قرار دهد .
اینگونه اطلاعات و جملات کوتاه و مختصر به خواننده نشان می دهند که کار با یک کیس ( مددجو = case) چگونه شروع شده است ، هنگام ارجاع ، دلیل آن بنحوی که رجوع دهنده اظهار می کند باید ذکر شود .
مددکار ، موقعیتی را که مربوط به دلیل ارجاع می باشد مورد مطالعه قرار می دهد و مشکل اصلی مددجو در ضمن و در جریان کار ، روشن می شود چه بسا اتفاق می افتد که مشکلی که مددجو بخاطر آن ارجاع داده می شود ، مشکل اصلی نیست و نیز خدمتی که مورد لزوم است چه بسا که خدمتی نیست که تقاضای آن داده شده است .
ارجاع ممکن است در داخل یک موسسه از بخشی به بخش دیگر و یا از موسسه ای به موسسه دیگر باشد .
2-مسائل و مشکلات موجود ( مشکل – نگرانی – علاقه - ... )
این قسمت ، شامل اطلاعاتی است از مشکل ، نگرانی و یا علاقه ، بطریقی که مددجو ویا خانواده اومی بینند . البته نباید انتظار داشت که تمام افرادیکه مددجو مربوط به آنها می شود ، مشکل را به یک طریق دیده و درک کنند چون معنی و مفهوم مشکل در نظر اشخاصی که مشکل مربوط به آنهاست فرق می کند . لذا قصد از مطالعه آن است که سعی شود معنی و مفهوم مشکل از نظر افراد مختلف ، فهمیده شود .
آنچه را که مددجو و خانواده در مصاحبه اول
، درباره موقعیت ، بیان می دارند در این قسمت گزارش
می شود . گاهی موقعیت هایی پیش می آید که شخص دیگری بجای مددجو ، اطلاعاتی به مددکارمی
دهد . مثلاً در یک حادثه ، شخصی مجروح می شود و نیاز فوری به مواظبت و رسیدگی دارد
. در این جریان ، افسر پلیس یا راننده آمبولانس ممکن است اشخاصی باشند که مشکل را
عرضه می دارند . هنگامی که برای کمک به کودکی درخواست خدمت می شود . خویشان و
نزدیکان آن کودک را باید مددجوی مسئول محسوب داشت . در بعضی موارد یک موسسه و یا
یک قیم ممکن است از طرف مددجو اقدام کنند . شروع مصاحبه ها باید اینگونه باشد :
15 آذر ماه 1379 – مصاحبه با مددجو : ....................
هنگام عرضه داشتن مشکل ، مددجو ، معمولاً
اطلاعاتی از حوادث گذشته را در حالیکه راجع به زمان حال صبحت می کند ، بیان می
دارد ولی مددکار نباید مطالب مصاحبه را از یکدیگر جدا کند بلکه تمام مطالب مصاحبه
تحت عنوان شماره 2( مسائل و مشکلات موجود ) گزارش می گردد. هنگام کار با گروهها
باید توجه داشت که مشکلات در نظر افراد گروه ممکن است بصورتهای مختلفی دیده و
فهمیده و بیان می شود . اگر مشکل بوسیله مددکار تشخیص و فعالیت توسط وی شروع گردد ،
مشکل باید بدان صورت که مددکار
می بیند تحت این شماره بیان شود گاهی اتفاق می افتد که تشخیص اینکه مددجو کیست ،
مشکل بنظر می رسد مثلاً :
در مدارس ، پرورشگاهها و سایر موسسات ، ممکن است پرونده بنام کودک باشد . این امر سبب می گردد که مددکار فکر کند که کودک مددجوی وی می باشد (البته اگر کودک مشکل داشته و در نتیجه احتیاج به خدمت مددکار داشته باشد ) در حالیکه واحد اصلی مورد مطالعه و همچنین آن واحد اصلی که دریافت کننده خدمت می باشد ، خانواده است . از نظر مددکاری صحیح نیست که مددکار با یک طفل کودکستانی یا دبستانی و .... کار کند زیرا مطابق قوانین :آداب و رسوم فرهنگی و عرف جامعه اینگونه افراد هنوز اجازه ندارند که برای تعیین راه زندگی خود تصمیم بگیرند ، در این نوع موارد باید با اطلاع و رضایت و اگر ممکن باشد با شرکت خویشاوندان یا اشخاصی دیگری که مسئول توجه و حمایت کودک هستند ، اقدام لازم صورت گیرد .
نتیجه آنکه در دبستانها ، بیمارستانها ، مهدهای کودک و سایر موسساتی که به خدمت کودکان اشتغال دارند ، توجه فعالیتهای اساسی مددکاری بر کانون خانواده مبتنی است ، مادر و پدر کودک ، یا سایر خویشاوندان و نزدیکان مسئول و یا قیم او کسانی هستند که مددجوی اصلی او اولیه محسوب می گردند و کودک نیز( مخصوصا ً زیر دوازده سال ) بخشی از واحد کودک – و خانواده – بحساب می آید . مددکاری مستقیم با یک کودک ، در موارد بسیار خاص و محدود و بندرت باید انجام شود و بعلاوه باید ارزیابی موقعیت و مشکل بصورتی انجام شود که عطف توجه آن مبتنی بر خانواده باشد و همچنین نقشه کمکی لازم است که بر موقعیت کودک و خانواده پایه گذاری گردد .
در مورد حادثه بیماری یک کودک ، خود بیماری ممکن است از نظر پزشکی دارای اهمیت خاص باشد و تیم پزشکی مسئولیت رسیدگی به آن را دارد . این بیماری و عوارضی که در نتیجه بیماری بوجود می آید ، ممکن است جنبه های روانی – اجتماعی داشته باشد که این جنبه ها مورد توجه و مسئولیت مددکار است که لازم است به کودک و خانواده های وی در این مورد یاری و کمک دهد .
در اینجا هدف اصلی تاکید این نکته است که عطف توجه فعالیتهای مددکاری مناسب و صحیح بر خانواده است . مثلاً کودکی که مشکل تحصیلی دارد . صحیح نیست که مددکار با یک کودک کار کند و تنها او را مددجوی خویش بشمار آرد .
اگر کودک از یک مدرسه یا بیمارستان – پرورشگاه و یا سازمان دیگری به مددکار ارجاع شده است که کارمند آن موسسه اطلاعاتی در مورد کودک دارند که به مددکار می دهد ، این اطلاعات نیز ممکن است تحت شماره دو گزارش شود .
* نتیجه آنکه ، این قسمت شماره 2 اطلاعاتی درباره موقعیت آنطور که مددجو یا اشخاص مربوط دیگر آنرا تجربه می کند ، می بیند ، تحمل می کنند و احساس می نمایند ، بدست می دهد و چه بسا اتفاق می افتد که این اطلاعات شامل مشکل اساسی و واقعی نیست .
3- اطلاعات مربوط به گذشته
( تاریخچه یا حوادث گذشته ای که مربوط به موقعیت فعلی می شود )
اگر این اطلاعات در شماره (2) ذکر شده است ، تکرار آن در این شماره (3) لازم نیست.
اطلاعاتی درباره بیماریهای قبلی و معالجه مددجو – تجارب شغلی او – تجربیاتی که کودک در مدرسه یا پرورشگاه و مانند آن داشته است ، می توانند نمونه هایی باشند از نوع مطالبی که در آن چه گذشته ذکر می شوند ، همچنین اطلاعاتی را که مربوط به حوادث گذشته زندگی فرد می شود و حال او را بهم می پیوندد ( و قبل از 4- الف به دست آمده است ) می توان همه را در اینجا گزارش نمود .
البته باید بخاطر داشت که بسیاری از اطلاعات ویژه که مربوط به حوادث گذشته می شود و ضمناً بر وضع موجود و حال مددجو اثر می گذارد ، گاهی در هنگام و جریان مطالعه بیشتر موقعیت ، به دست می آید .
4- الف – بیان مشکل : ( ارزیابی اطلاعات موجود )
در این قسمت ، ارزیابی حرفه ای مددکار از تمام اطلاعات موجود ، نوشته می شود . این ارزیابی باید جامع و قابل درک باشد و همچنین شامل مشکلات و مسائل اساسی ( تا حدودی که مشکل فهمیده شده است ) و نیز شامل تمام عوامل بهم پیوسته و مربوط به مشکل باشد . مثال : طفل در دبستان مشکل تحصیلی دارد ولی این مشکل ، احتمالاً مشکل اساسی او نیست ، بعلاوه ، خود این مشکل ، امکان وجود مشکلات و مسائل خانوادگی و ... مانند زیادی تعداد افراد خانواده – کمبود درآمد – بیماری طفل – اختلافها و نزاعهای خانوادگی ، عوامل بهم پیوسته دیگری را بدست می دهد . در اینجا – مقصود اصلی از این ارزیابی ، نفوذ به عمق مشکلات و جستجوی دلایل اساسی مشکل است و هنگامیکه روابط علت و معلول عوامل و مشکلات روشن شود ، اقدامات لازم برای روبرو شدن با آنها قابل طرح و اجرا خواهد بود .
4- ب : طرح و نقشه کمکی :
برای روبرو شدن با موقعیت ها ( شرح آنها در 4- الف ذکر شده است ) ، برای طرح نقشه کمکی ، مددکار
می بایستی موقعیت ذکر شده در 4 – الف را مورد توجه قرار دهد . بعلاوه مددکار می بایستی ظرفیتها ،
انگیزه ها و علاقه های مددجو را نسبت به حل مشکل و همچنین فرصتها و منابع موجود در
اجتماع
( نظام های اجتماعی ) را که در دسترس مددجو می باشد ، در نظر بگیرد . ( به راهنمای
فعالیتهای اساسی مددکاری مراجعه شود . )
طرح و نقشه کمک ، عبارت است از مسئولیت مددکار و مددجو که هر دوی آنها لازم است در آن شرکت جویند . طرح کمکی ، برای مددجو ریخته نمی شود ، بلکه با کمک خود او تهیه و مددجو در طرح ریزی آن شرکت می کنند . میزان موفقیت طرح کمکی ، به میزان قبول مددجو از آن طرح و همچنین به میزان مشارکت او در اجرای آن بستگی دارد .
5- سرویسهای تشخیص ویژه :
در موارد زیادی از این سرویسهای تشخیص ، استفاده نمی شود . در مواردی که استفاده از سرویسهای تشخیص ، توصیه می شود و یا از آنها قبلاً استفاده شده است ، گزارش آن در این قسمت از گزارش نوشته می شود ، چون : عکسبرداری – آزمایشهای لابراتواری – آزمایشهای روانی – آزمایشهای عصبی و مانند آن و در مددکاری جامعه ای چون : آزمایش آب – خاک – آزمایشهای مربوط به آفات و مانند آن در این قسمت ذکر می گردد .
گزارش ادامه فعالیتهای مددکاری :
در این قسمت ، گزارش تمام فعالیتهای
مددکاری بعد از تماس ( های ) اولیه که در
قسمتهای 1 و 2 و 3 قبلاً نقل شده است ، درج می شود . مطالب 4- الف – 4 – ب ، بعد از بیان مشکل از زبان مددجو
، خانواده وی و یا دیگر منابع کسب اطلاع ، بیان می گردد .
ارزیابی 4- الف – ممکن است یک ارزیابی موقت و آزمایشی باشد و در طرح کمکی نیز ممکن است فقط لزوم تماسهای دیگر برای کسب اطلاع بیشتر یادآوری گردد . نتیجه آنکه احتیاج به تغییراتی چند در 4- الف و 4- ب، بصورت اضافه کردن و یا حذف مطالبی و غیر آن ، انتظار می رود . این تغییرات در این قسمت ( قسمت ششم از راهنمای گزارش نویشی ) گزارش می شود ، مثلاً :
30-7-1371- تغییر در 4- الف و یا
1-7-1371- تغییر در 4- ب
مطالعه و ارزیابی ، بطور مداوم و پیوسته ، تا آنجایی که مددکار یا مددجو ، ادامه دارد ، صورت می گیرد بنابراین ، بعید بنظر می رسد که هیچ تغییری در این دو یعنی (4-الف و 4- ب) رخ ندهد . مصاحبات و جلسات و بطور خلاصه ، گزارش تمام فعالیتهایی که در ادامه کار با مددجو صورت میگیرد ، همگی بجز آنهایی که درشماره های 1و2و3و4- الف و 4- ب و 5 گزارش نویسی ، ذکر شده است در این قسمت یعنی درزیر شماره 6 گزارش می شود . تاریخ های این فعالیتها ، ترتیب فعالیتها و سلسله مراتب آنها را می رساند .
توضیحات کلی
هر مددجوئی که به مددکاری ارجاع می گردد ، داستان وی و سرگذشت او دارای یک مبداء و منبع اصلی است که تغییرات و حوادثی چند در طی گردش زمان بر وی حادث می گردد . این تغییرات و حوادث ممکن است کم و انگشت شمار و یا بی شمار باشند .
این تغییرات و حوادث و همچنین قسمتهای تغییر یافته ، همگی در پایان یا خاتمه کار ، اثر می گذارند و گزارش را که مددکار می نویسد داستان و سرگذشت این نکات را منعکس وروشن می کند . مطالبی که گزارش می شود قسمتی بهمان ترتیبی که در طول زمان اتفاق افتاده است درج گردد .
فعالیتهای روشهای مددکاری :
فعالیتهای مددکاری ، حدود و ثغور مشخصی که آنها را از یکدیگر جدا نماید ، ندارند . مثلاً مطالعه تا هنگامیکه مددجو یا ( کیس = case ) وجود دارد ، همچنان ادامه می یابد و فعالیتهای دیگر هم در ضمن آن ، همچنان ادامه می یابند .
جریانات و اتفاقات ، بطور موازی و همزمان با یکدیگر ، حادث می شود و افزایش مداوم اطلاعات ، درک بیشتر موقعیت ، همچنین تغییراتی که در نحوه مواجهه فرد یا گروه ، با موقعیت ایجاد می شود ، و نیز تغییراتی که در نحوه کمک و یاری و مددکار ، بوجود می آید ، همه و همه بر نتیجه کار اثر می گذارند .
تهیه و تنظیم :محمد مهدی امیری (کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی)
مطالب مشابه :
درس گزارش نویسی (استاد رنجبر)
درس گزارش نویسی و نمونه سوالات گزارش یکی از گزارش هایی که بیش ترین کاربرد را در
گزارش نویسی
خاطره نویسی، گزارش از و یا در گزارش خبری، بخش هایی از مطلب دارد نمونه هایی است
راهنمای گزارش نویسی در مددکاری اجتماعی
* راهنمای گزارش نویسی در است ، می توانند نمونه هایی باشند از نوع مطالبی که در آن
شیوه نامه گزارش نویسی
تعریف گزارش نویسی: · از گزارش چه استفاده ای خواهد شد؟ به کار بردن عبارت هایی
شیوه نامه گزارش نویسی
نکاتی که باید در گزارش نویسی به آن توجه کرد: از گزارش چه نمونه "گرچه این موضوع به او
برچسب :
نمونه هایی از گزارش نویسی