عکس های دهمین سوژه
رنگ ِ عکسمو! گفتم یکمی جلوه های ویژه بدم بهش!! :دی
خب از سمت چپ شروع میکنیم و از بالا به پایین: عینک آفتابی، من کارت، عابر بانک، کیف پول، آدامس، لغات 504 که تازه به کیفم اضافه شده! اون طلایی ِ زیر اینا هم کاور جزوه هامه. یه سری وسیله ی دیگه هم هس که بنا به شرایط میان داخل کیف دانشگاه، ولی ثابتاش همیناس. جایی هم که میرم اگه رسمی نباشه کیف برنمیدارم، احساس میکنم خیلی اضافه اس، فقط کیف پولمُ برمیدارم
مریم
خوب شد چند روز پیشا کیفمو مراتب کرده بودم این کلاه و دستکش برای روزایی که آسمون یهو وسط روز تصمیم میگیره دلش بگیره و طوفان برف میشه، نصفه اون جا کلیدی هم دست همسره
اين هم محتويات کيف من: دفتر و خودکار و تبلت و موبايل (که دستمه دارم باهاش عکس ميگيرم!) و آدامس و دستمال کاغذي و کيف پول که معلومه. چيزهاي جالبش يکي انگشتر عقيق خزهايه که يه بار توي يه نمايشگاه حجاب گرفتم :)) و دوستش دارم، يکي خود کيفمه که يک کيف تيتيه که خيلييي دوستش دارم، و يکي اون دستبنده مال بيمارستانه، وقت به دنيا اومدن مريم،که هنوز تو کيفم مونده (کيف بيمارستان و دانشگاه و عروسي و عزا همينه!) و يک لاکتابي (نشانگر کتاب)، که تو مترو رو کف زمين يافتم. دستسازه، روش هم نوشته
My dearest
I love you, always
توضيحاتم خيلي شد؟
آب كه هميشه بايد همراهم باشه، آب مايه ي حياتس عاخه
يه دستماله دماغووو خخخخخخخ
سيم ميماي گوش نوازم
آينه ي خوشگله زيبايم
كيف پوله هميشه پر و پيمونم
راپيد
فيله آويزون به كليدام... به ياده بعضيـــــا !!! كه باعث شدن يادگاريشون هميشه محكم تو مشتم باشه و بوسيده بشه
کیف پول(کلی محتویات داره خودش که دیگه درشون نیاوردم) ، کارت های اقساط برادر و کارت پس اندار خودم ، موبایل نوکیا2630 (5-6ساله دارمش وهنوز عوضش نکردم :دی) ، دو عدد فلش مموری، یک عدد مداد اتود و خودکارقرمز، دفترچه پاپکو، قرص کلداکس ( از یک ماه پیش که سرما خورده بودم در کیفم جا مونده)، شکلات کاکائوئی پمپی! (2تاخریده بودم برای تزئین کیک تولد عمه جونم که یه دونش اضافی توکیفم موند پس از 11 روز!) و جاسوئیچی قورباغه ایم که عاششششقشم
این محتویات کیف من این مشکیه مینی آلبوم عروسیم هستش که هر جا میرم ازم عکسامو خواستن نشون بدم اون قلبیه هم کیف پولمه از تایلند واسم اوردن اونم سوئیچ و کلید خونه و کیف مدارک شناسایی و اینم فیلمه که امروز خریدم و موبایلم در حال حاضر ندارم
کمد آقای ووپی
ستاره
بدون شرح
امروز که دیدم روز آخر عکس گرفتم شانس اوردم کیفم کوچولو بودوگرنه باید یه تریلی
میگرفتم تا وسایلش رو خالی کنم
کیف مشترک من و دخترک مسواک مامان ، مسواک دخترک ، کارت های اعتباری مامان ، کارت اعتباری دخترک ، گواهینامه من ، کارت همیار پلیس دخترک
طنین
سلام. خانمها که دیگه به ندرت جیب دارند چون مانتوها اکثرا بدون جیب هستند. منم از کیف پول و کیف دستی ام عکس انداختم.
این عکس کیف پولمه. همونطور که معلومه، پولها به ترتیب ارزش (!)، فلش و مموری دوربین برای انتقال عکسها به فایل مربوطه، کارتهای مراکز خریدی که مورد نیازه کم و بیش، کارتهاش شناسایی و بانکی و بلیط الکترونیکی مترو و کارت تلفن، قرص ارگوتامین سی برای پیشگیری از حمله میگرن، عکس مانی که داره سرک میکشه.
اینم عکس مواردیه که توی کیف دستیمه: کیف پول، جای عینک (چون عینک به چشممه الان!، مسواک برقی، قرص برای کمردرد، کلیپس، شارژر موبایل، هندزفری، یه شکلات برای اینکه موقع برگشتن به مانی بدم، دو تا رژ لب و خط لب، (به خاطر گردن درد، از حمل موارد بیهوده پرهیز میکنم و کیف آرایش سنگین رو نمیارم. همین دو سه قلم کافیه!!، اون هم آینه است که شکل شکلات تخته ا یه!!! البته کلید تو کشوی ا داره است الان و گاهی به این اقلام، دفترچه بیمه هم اضافه میشه. ولی آنچه واضع و مبرهن است، همیشه درحال پاکسازی هر دو کیف هستم وگرنه توی کیف من، سگ صاحبشو نمی شناسه!!!
این اواخر بیشتر از کیفهای دیگم این کیف دستم بوده. همه چیز مشخصه و نیاز به توضیح نداره جز اون بروشور های پایین عکس که برای تبلیغ کارمه و همیشه چند تا تو کیفم میذارم که بتونم به مردم بدم . روی آدرس و اسممو مخدوش کردم .
ساراسارا(جاده زندگی ما از ایران تا...دبی
خب من عموما جاهای نزدیک کیف نمی برم همین کیف پولم دستمه و موبایلم تو جیبم ولی اگه کیف دستیمو بردارم همین کیف و موبایل توش هست! جایی بخوام برم که ارایش دارم یک رژ هم رنگ میذارم تو کیفم چون اینجا هوا گرمه و اگه همیشگی بذارم به فنا میرن...دستمال کاغذی چون تو ماشینم هست و هرجایی برم هم هست نمیبرم و عموما یکی میذارم تو جیبم... این کارتا و قرص همیشه هستن پولم بسته به اول یا اخر ماه و خریدام کم و زیاد میشه
2تا کیفم دم دستی هست . نمیدونم چرا دلم خواست عکس اونارم بگیرم
از بالا سمت چپ کیف پولم چیه خیلی کوچیکه؟عینکم که بدون اون نابود میشم شارژر ام پی فور برگه های بانک که میخوام ضامن یکی از بچه ها بشم تو دو تا بانک خدا رحم کنه و قسطش رو بده ادامس مورد علاقه ام با طعم هندونه و مچ بندی که یار روزهای دست درد منه هی مبیندم بازش میکنم میندازم تو کیفم
سارا جی
شما می تونید یه خورجین در نظر بگیرید که من همه اینارو همینجوری پرت کردم توش . فکر کنم از توضیحاتم متوجه شدید من چه قدررررر منظمم
اینم وسایل من. کیف پول، عابر بانک، عینک آفتابی (که تو جعبه ش هست البته)، یه دفترچه یادداشت، دو تا روان نویس، یه تیکه از پارچه ی مانتو اولی که برده بودم براش دکمه بخرم و هنوز مونده بود تو کیفم، یه تیکه از کاموام که کم آورده بودم و هنوز هم گیرم نیومده ازش، کلیدای خونه، یه دونه فلش، و از اونجایی که چشم های من حساس هستن و با هر دفعه بیرون رفتن به اندازه ی یه مجلس ختم اشک می ریزم! پس دستمال کاغذی هم به میزان لازم!!جیب هام رو هم اگه خالی کنم غیر از دستمال کاغذی و گاهی شکلات، چیز خاصی توشون پیدا نمی شه!
این کیف تورفت وآمدهای روزانه اغلب استفاده میشه.کیف پول،عینک،دستکش،آدامس،دفترچه ضمانت ساعتم که سه ماه قراره ببرم نمایندگیش،قرص بتاهستین ودیمن هیدرینات؛هندزفری،کیسه،دفترچه یادداشت،خودکار،رژلب برای مواقع اضطراری،پول خورد،فیش عابربانک،تافی مدادی برای گول مالی،موبایل،یک عالمه دستمال کاغذی هم معمولا هست که اینبارغایبن
بهنوش
محتویان کیف من : کارت اعتباریم کارت هدیه که تازه گرفتم کلیپسم ریمل و رژ ست مانیکور که باید همیشه همراهم باشه مخصوصا سوهانش کلید خونه اون جا کلیدی قشنگ که وقتی بازی میکنم یک اهنگ ملایم پخش میکنه عکس داداش گلم توشه اون کفش دوزک رو خیلی دوست دارم همیشه همراهمه سنجاق سینه برای مواقعی که یقه مانتوم بازه اون بطری هم همیشه توش کلیسم جوشان میریزم و نم نم میخورم و پول هام اون قرمزه هم کیفمه که اینا از توش دیخته بیرون
مطالب مشابه :
عکس های دهمین سوژه
،آدامس،دفترچه ضمانت ساعتم که سه ماه قراره ببرم نمایندگیش،قرص بتاهستین ودیمن هیدرینات
برچسب :
بتاهستین