مولوي

خواجه بيا خواجه بيا خواجه دگربار بيا

دفع مده دفع مده ای مه عيار بيا

 

عاشق مهجور نگر عالم پرشور نگر

تشنه مخمور نگر ای شه خمار بيا

 

پای تویی دست تویی هستی هر هست تویی

بلبل سرمست تویی جانب گلزار بيا

 

گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده تویی

یوسف دزدیده تویی بر سر بازار بيا

 

از نظر گشته نهان ای همه را جان و جهان

بار دگر رقص کنان بیدل و دستار بيا

 

روشنی روز تویی شادی غم سوز تویی

ماه شب افروز تویی ابر شکربار بيا

 

ای علم عالم نو پيش تو هر عقل گرو

گاه ميا گاه مرو خيز به یک بار بيا

 

ای دل آغشته به خون چند بود شور و جنون

پخته شد انگور کنون غوره ميفشار بيا

 

ای شب آشفته برو وی غم ناگفته برو

ای خرد خفته برو دولت بيدار بيا

 

ای دل آواره بيا وی جگر پاره بيا

ور ره در بسته بود از ره دیوار بيا

 

ای نفس نوح بيا وی هوس روح بيا

مرهم مجروح بيا صحت بيمار بيا

 

ای مه افروخته رو آب روان در دل جو

شادی عشاق بجو کوری اغيار بيا

 

بس بود ای ناطق جان چند از این گفت زبان

چند زنی طبل بيان بی دم و گفتار بيا


مطالب مشابه :


ارزش انسان از نگاه مولوي-دفتر ششم مثنوي

در اشعار مولوي در مثنوي معنوي موجوديتهايي مانند عقل؛ نفس و انسان به دفعات نقد و توصيف شده اند.




مولانا

اشعار ناب - مولانا - اشعار زيبا از شعراي مختلف - اشعار • مولوي




عاشقانه ترین شعر مولانا محمد بلخی ( مولوی )

اشعار محمد علی رضاپور (مهدی-بابل) اشعار ابوالقاسم




مولوي

بهترين و زيباترين اشعار و قطعات فارسی - مولوي - هر روز يک شعر زيبا The Best




جايگاه پيامبر اسلام در اشعار مولوي

جايگاه پيامبر اسلام در اشعار مولوي. مولوى در دفتر پنجم‏ مثنوى خود درباره ابتداى خلقت




محبت آمیز ترین شعر مولانا محمد رومی ( مولوی )

اشعار محمد علی رضاپور (مهدی-بابل) اشعار ابوالقاسم




اشعار مولانا با صدای شاملو

سفر - اشعار مولانا با صدای شاملو - خدا انسان را آفرید تا خود بی اندیشد نه اندیشه ی دیگران را




مولوي

اشعار ناب - مولوي - اشعار زيبا از شعراي مختلف - اشعار ناب




برچسب :