کویر تشنه

رمان بسیار زیبای کویر تشنه

نویسنده: مریم اولیایی

9643285609.240.jpg?1207249336

شرح پشت جلد کتاب: سعی کن هیچوقت عاشق نشی. عشق تا جائی زیباست که روش تسلط داری و میتونی مهارش کنی. وقتی فرمانروای تو شد و تو را دنبال خودش کشید٬ وقتی مثل مردابی تو رو در برگرفت٬ دیگه نهایت ذلته. و من ذلیل شدم. حالا قصه رنجی رو تعریف میکنم که فقط به جرم عشق کشیدم....
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست.


خلاصه داستان: این داستان٬ داستان زندگی دختری به نام مینا است که بدون عشق با عادل پسر دوست پدرش که مردی بسیار فهیم٬ آقا٬ منطقی٬ و از همه مهمتر عاشق دل خسته مینا بوده ازدواج میکنه٬ در حالیکه خودش عاشق اردشیر پسرعموی عادل بوده و پنهانی باهاش تلفنی در ارتباط بوده٬ بعد از ازدواج هم اردشیر دست از سرش بر نمیداره و گاه و بیگاه شعله های عشق خاموش را در او شعله ور میکنه و نمیذاره گوهری را که در کنار خودش داره بشناسه و ...

بعد از بدنیا آوردن دختری به نام سپیده اردشیر باعث میشه که از عادل جدا بشه و به عقد او در بیاد که از آن زمان لحظه به لحظه عذاب میکشه و تازه ...


دانلود


مطالب مشابه :


کویر تشنه

رمان بسیار زیبای کویر تشنه نویسنده: مریم اولیایی شرح پشت جلد کتاب: سعی کن هیچوقت عاشق نشی.




کویر تشنه-قسمت1

رمان کویر تشنه نویسنده: مریم اولیایی از هفت هشت سالگی یادم می آید هر وقت سر خاک پدر می رفتیم




کویر تشنه-قسمت19

*بهترین رمان های عاشقانه ی ایرانی* - کویر تشنه-قسمت19 - رمان های عاشقانه ی ایرانی و هر آنچه شما




کویر تشنه-قسمت13

*بهترین رمان های عاشقانه ی ایرانی* - کویر تشنه-قسمت13 - رمان های عاشقانه ی ایرانی و هر آنچه شما




رمان تشنه آزادی -نوشته محمدرضا عباس زاده -پست های 131-132-133

همه چیز در باره قصه و داستان - رمان تشنه آزادی -نوشته محمدرضا عباس زاده -پست های 131-132-133 - آموزش




رمان بگذارامین دعایت باشم(14)

رمــــان ♥ - رمان بگذارامین دعایت باشم(14) صیام تو بغلم جم میخورد و من هنوز هم تشنه خواب بودم.




33 سایه

رمان خانه - 33 از طرف دوتامون واقعیه واقعیه بود نشون از این داشت که واسه ی هم تشنه ایم یهو به




شب نیلوفری 11

رمان خانه - شب نیلوفری 11 - من تشنه ام باران، تشنه تر از همیشه. می دونی چند ماه




سایه35

رمان خانه خیلی تشنه م بود کمی اب خوردم که صدای ارکس بلند شد لطفا حلقه بزنین نوبت




شب نیلوفری 3

رمان خانه اما نه، این بارانی نبود که وجود تشنه او را سیراب می کرد.این باران تشنه




برچسب :