معماری مدرن متاخر

معماری مدرن متاخر

دوره معماری مدرن متاخر را میتوان بعد جنگ جهانی دوم تااوایل دهه هفتاد محسوب کرد. دراین زمان بسیاری از معماران بزرگ دوران معماری اولیه ومتعالی همچون رایت , کوربوزیه,گروپیوس,میس زنده بودند. انها کماکان فعال بوده و نقش بسزایی در شکل گیری معماری اوانگارد داشتند.
رایت در این دوره همچنان به عنوان معروف ترین ومهمترین معمار امریکا شناخته می شدو پیروان بسیاری در اروپا وامریکا داشت.اوتنها معماریاست که در هر سه دوره معماری مدرن ساختمان هایی با شهرت جهانی ساخته است

.
موزه گوگنهایم فرانک لويد رايت (Frank Lioyd Wright

اپرای سیدنی طراح یورن اتسن ۱۹۷۳نمونه معماری تندیس گرا

-1)  معماري مدرن متاخر:

معمار ديگري به نام  رودولف  با طراحي دانشكده معماري ييل در امريكا بهترين نمونه ازاين سبك را نشان داد . در اين ساختمان نماي نمايان بتن شيار داده شده بود تا زبري ان وضوح بيشتري داشته باشد.در اين دوره شهر ديگري به نام  برازيليا به عنوان پايتخت جديد در كشور برزيل توسط لوچيو كوستا طراحي شد. معمار ديگر برزيلي  اسكار بود كه بسياري از ساختمان هاي مدرن اين شهر را طراحي كرد اين شهر نيز مانند  عقايد كوربوزيه طراحي شد.

شهر همانند يك هواپيما طراحي شده بود كه در وسط ان بخش اداري ودر بال ها محلات مسكوني قرار داشت . اگرچه در اين شهر اسمان خراش صد هزار نفره وجود نداشت ولي ساختمان هاي مكعبي با فاصله هاي زياد تبلوري واضح از ايده كوربوزيه  بود .

در ايران شهرك اكباتان در تهران مثال بسيار خوبي از شهر سازي بر اساس عقايد كوربوزيه بود. ميس ونده رو  ديگر معمار صاحب نام مدرن تا پايان عمر بسيار فعال بود . او ساختمان هاي مكعب شكل خود را با استفاده از شيشه وفولاد طراحي مي كرد ودر كارهاي او منحني الخط وجود نداشت وهمه طراحي ها بااستفاده از خطوط عمودي وزواياي نود درجه طراحي مي شد.

از معماران ديگر اين دوره مي توان به  فيليپ جانسون واي ام پي اشاره كرد .

در اخر بايد اشاره كرد كه معماري مدرن نقطه عطفي در تاريخ معماري جهان بود زيرا براي اولين بار نگرش از سنت وگذشته به عنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد وپيشرفت به عنوان موضوع وهدف اصلي معماري مطرح شد.

00 بيننده را به ياد تنديسي عظيم مي انداخت تا يك پديده معماري، كه در زمين و آسمان و افق (كف و سقف و ديوار) خلاصه مي شود. اين شاهكار معماري كه در رده باشكوه ترين بناهاي «يادماني» و نمادين قرن بيستم قرارگرفته و قرار است در ۲۰ ماه مه جايزه معتبر «پريتزكر» در معماري را به خود اختصاص دهد، سالن اپراي سيدني در يكي از شهرهاي بندري استراليا است.
ـ اپراي سيدني:
مسابقه طراحي ساختمان اپراي سيدني در سال ۱۹۵۶ برگزار شد كه «يورن اوتزن» معمار دانماركي برنده آن شد. ۳ سال بعد، يعني در سال ،۱۹۵۹ اوتزن شروع به ساختن اين اثر مونومنتال معماري كرد. يعني درست در زماني كه ابرسازه ها و ساختمان هاي بزرگ در حال شكل گرفتن بودند. كار احداث اين بناي با شكوه و به يادماندني در سال ۱۹۶۶ دچار وقفه شد. وقفه اي كه به خاطر اختلاف نظر با سياستمداران محلي به وجود آمد و اوتزن را مجبور به ترك استراليا كرد به همين خاطر گروهي از معماران محلي جايگزين اوتزن شدند. يعني همان هايي كه بيانيه اي درباره ي عدم همكاري با اين معماربزرگ دانماركي امضا كرده بودند. اين كناره گيري اوتزن، به رغم دريافت مدال طلاي جامعه معماران استراليا در سال ،۱۹۷۳ در نهايت حتي باعث شد كه او در مراسم گشايش ساختمان اپرا (۱۹۷۴) هم كه با حضور ملكه اليزابت برگزار مي شد، شركت نكند.
اوتزن كه بعد از كناره گيري، به خاطر پرداخت ماليات هاي سنگين به سازمان هاي استراليايي و دانماركي از لحاظ مالي نيز تضعيف شده بود، هيچگاه از موضع خود به عنوان يك معمار صاحب انديشه و منزلت كوتاه نيامد. به طوري كه در جلسه بزرگداشت خود در انجمن سلطنتي بريتانيا و هنگام دريافت مدال طلا گفت: «اگر شما كار يك معمار را دوست داريد به او چيزي براي ساختن بدهيد، نه يك مدال!»
(برگرفته از مجله ي معماري و شهرسازي)
ـ گذار:
در اينكه طراحي و هم تافتگي (كمپلكسيتي) با ديگر هنرهاي تجسمي در اجراي ساختمان اپراي سيدني حرف نخست را مي زند، ترديدي نيست. معماري شخصي اوتزن را«مخلوط جالبي از منابع و الهامات» دانسته اند كه «از خطوط منحني كه پدرش در طراحي آن ها مهارت داشت تا فضاي سبز سايت آزتك در مكزيك و طراحي فضاي سبز قلعه هاي قرون وسطاي دانمارك كه مونته آلبان انجام داده است، را دربرمي گيرد. آثاري چون اپراي سيدني» و ديگر بناهاي يادماني، فضايي و تنديس گونه، كه ريشه در پست مدرنيسم دهه ي ۶۰ و ۷۰ و يا به عبارت برخي از نظريه پردازان معماري؛ مدرنيسم متأخر (ليت مدرنيسم) ـ به بعد دارند، در تضاد با آن وعده هاي فراگير معماري مدرنيستي كه داعيه ويرانگري هايي را به سود اجتماع (كار بيشتر با امكانات كمتر) داشتند، شكل گرفتند. آثاري كه حداقل درميان اين همه فن آوري مدرن معماري و عملكردگرايي آن، جايي براي اقامت بيننده فراهم مي كردند، تا او هم شكوه گذشته را در آيينه حال ببيند و هم فراروي هاي معماري مدرن را. اگر معماري مدرن برخاسته از فن آوري هاي جديد ساخت و ساز بود و مهر تأييدي بر صنعتي شدن غرب و صنعت زدگي ديگر جوامع مصرفي و برچيزي جز دگرگوني ساختارهاي اجتماعي و نظام هاي بنيادين تاريخي و سنتي دلالت نمي كرد، معماري «پست مدرن» (كه اجماعي كلي درباره گسست درست و دقيق آن هنوزاهنوز وجود ندارد) با تمام «روش زدگي» اش، بازگشت ديگري است به باورهايي كه به قول «سال بلو» جامعه شناس، علم خانه آنها را جارو كرده است. منتهي در اين بازگشت، گريزي از آن فن آوري ها و ويرانگري هاي بنيادي مدرنيسم نيست و اگرنه در روش، در ابزار هم بسته به آن است. درواقع اين ابزار و مصالح مدرن و به كارگيري آن بوده است كه اجازه پيش روي بي پايه و آزاد در فضاي بيروني را ـ در عين عنايت به فضاي داخلي ـ داده است و برهمين اساس هم هست كه بناهاي يادماني و اغلب اكسپرسيونيستي مي توانند آزادانه (با پلان و فرم آزاد) در فضا گسترش بيابند و نما وشمايي تنديس گونه داشته باشند. «كريستيان نوربرگ ـ شولز» نظريه پرداز بزرگ معماري در اين باره و در كتاب «ريشه هاي معماري مدرن» چنين مي گويد: «هدف معماري مدرن به تصوير كشيدن حقايق سخت و حتي ترسناك دنياي جديد بود تا اينكه از نظر احساسي بتواند برآن فايق آيد. بنابراين توجه خود را بر به كارگيري مفاهيم و ادراكات جديدي از فضا متمركز كرد. نتيجه اين شد كه پلان و فرم آزاد به وجود آمد.» در ساختمان اپراي سيدني شاهد سازه اي هستيم كه هدف آن، القاي نوعي رهايي، آزادي و ميل به پرواز است. منحني هايي كه آزادانه به اطراف گسترش يافته اند و «دروراي همه ي تنوع آفريني هاي شكلي و پراكنده سازه هاي حجمي، نوعي انديشه ي فرانظمي فارغ از ارزشهاي قراردادي زيبايي شناسي» در آنها مشهود است و شايد درست به همين خاطر است كه نه «تكرار» شده است (يكي از ويژگي هاي معماري و هنر مدرن) و نه «مثل و مانند» ديگري به خود ديده است. آن قدر كه بعد از ۳۰ سال هنوز يكي از باشكوه ترين بناهاي «يادماني» و «تنديس» گونه به حساب مي آيد و باعث مي شود كه يكي از معتبرترين جوايز معماري دنيا ـ در حالي كه اوتزن سالخورده (۸۴ ساله) قادر به سفر و دريافتش نيست ـ به آن تعلق بگيرد.
ـ جايزه پريتزكر
در اينكه «اپراي سيدني» از بناهاي يادماني پيشگام معماري در فرآيند گسست از مدرنيسم و پيوست به پست مدرنيسم در معماري به حساب مي آيد، هيچ ترديدي نيست. همين شاهكار باشكوه اما رقباي سرسختي دارد، كه در رديف آن قرارمي گيرد. يكي از رقباي اپراي سيدني را مي توان «موزه گوگنهايم بيلبائو»
ظهور سبک بین المللی
اما با گذشت زمان گرایشات دیگری در معماری ایرانی به وجود آمد که باز هم بیشترین تاثیرات آن را در تهران مشاهده می کنیم. گرچه به دلیل رشد اقتصادی کشور، پروژه های ملی دیگر فقط به پایتخت محدود نمی ماندند.
این گرایشات جدید دو راه متفاوت در پیش گرفتند. بخش اول آن را که می توان سبک بین المللی یا جهانی نام نهاد، شامل ساختمان ها و مجموعه هایی هستند که در وهله اول کارکردگرایی را مورد توجه قرار داده اند و همانند جریان اصلی معماری مدرن در اروپا و آمریکا ضد تاریخ عمل کرده و نیازی به تکرار و یا استفاده از مفاهیم، عناصر و اشکال معماری گذشته نمی دیدند. در این دوران استفاده گسترده از مصالح ساختمانی جدید مانند، بتن مسلح، آهن و شیشه، به تغییر زبان معماری یاری رساند. این ساختمان ها هیچ ويژگی بومی، تاریخی یا فرهنگی محیط خود را منعکس نمی کردند بلکه با دور شدن از تزیینات اضافی سعی در کار آمد بودن داشتند. سبک بین المللی در دوران رواج خود در بسیاری شهرها و پایتخت های دنیا تکرار می شد و حاصل آن بناهایی بود با خصوصیات کمابیش یکسان اما در موقعیت های جغرافیایی و فرهنگی مختلف.




ساختمان سازمان میراث فرهنگی

از نمونه های این گونه آثار در تهران می شود به ساختمان شرکت ملی نفت ایران(١٣۴٠) و وزارت کشاورزی(١٣۴۵) هر دو اثر عبدالحسین فرنمانفرماییان و تالار رودکی اثر اوژن آفتاندلیانس(١٣۴۶) اشاره کرد. گرچه در داخل تالار رودکی یا وحدت امروزی از برخی موتیف های معماری گذشته نیز استفاده شده است.

نگاهدوباه به گذشته
اما گرایش دوم در بین معماران ایرانی، گرایشی بود که سعی در استفاده مجدد از مفاهیم، عناصر و اشکال معماری گذشته ایرانی داشت اما نه به صورت تکرار یا تقلید آن عناصر در ساختمان های جدید، بلکه بیشتر با جذب و درونی کردن آن.
شاید بتوان هوشنگ سیحون را یکی از سردمداران این گرایش دانست. سیحون که قطعن یکی از موثرترین معماران ایرانی و جزو اولین سری فارغ التحصیلان معماری از دانشگاه تهران است، تعدادی از مهمترین یادمان ها را طراحی کرده است. گرچه بسیاری از بناهای شاخص او مانند آرامگاه بوعلی، آرامگاه خیام و نادرشاه خارج از تهران هستند اما تفکرات او بر معماران دیگر تاثیر گذار بوده است. او در طراحی آرامگاه بوعلی در همدان، برج قابوس در گنبد کاووس را مد نظر داشته است.

سال های طلایی
این گرایش به تلفیق روح معماری گذشته در معماری جدید به حیات خود ادامه داد و در سال های اواخر دهه چهل و دهه پنجاه به تکامل بیشتری رسید.


میدان آزادی - عکس هوایی

بدون هیچ تردیدی برج شهیاد که بعد از انقلاب نام برج آزادی به خود گرفت، یکی از موفق ترین نمونه های برداشتی آزاد از معماری گذشته ایران در قالب معماری مدرن است. برج آزادی را "حسین امانت" در سن بيست و شش سالگی و در سال ١٣۴۵ خورشیدی طراحی کرد و در سال ١٣۵٠ عملیات ساخت آن به پایان رسید. در این برج چکیده معماری ایران از دوران باستان تا دوران اسلامی با بیانی خلاصه و انتزاعی تصویر شده بدون آن که استفاده از این الگوها به تقلید یا تکرار ناشیانه عناصر منجر شود. حرکت قوس ها در دهانه های برج از قوس های پیش از اسلام شروع شده و به قوس در ساختار معماری پس از اسلام منتهی می شود. همچنین فضاسازی اطراف این یادمان با الهام از پردیس های و باغ های ایرانی و تزیینات برج با الگوگرفتن از معماری ایرانی پس از اسلام است. اگر این بنا را با ساختمان موزه ایران باستان مقایسه کنید می بینید که در ساختمان موزه، طاق کسری بدون هیچ تغییری عینن تکرار و بازسازی شده در حالی که در بنای برج آزادی، قوس های معماری ایرانی در ترکیبی نو و خلاقانه به کار گرفته شده اند.
در کنار حسین امانت و برج آزادی باید از کامران دیبا و موزه هنرهای معاصر او نیز یاد کنیم. در این پروژه که به سفارش دفتر مخصوص فرح طراحی و اجرا شد، معمار با درونی کردن شکل ها و فرم های معماری کویری ایران و استفاده از فضاسازهایی با اسلوب ایرانی توانسته مجموعه ای خلق کند که جوابگوی نیازهای مدرن است.
این بخش را با ذکر نمونه های برجسته ی دیگری در تهران به پایان می بریم: باغ و فرهنگسرای نیاوران و همچنین فرهنگسرای شفق یوسف آباد اثر کامران دیبا، ساختمان سازمان میراث فرهنگی در خیابان آزادی طراحی حسین امانت و تئاتر شهر اثر سردار افخمی.
پربار بودن معماری پیشامدرن ایران و جذابیت عناصر و موتیف های آن، همواره بسیاری از معماران را در به کارگیری و اداغام آنها با معماری جدید وسوسه کرده است.


مطالب مشابه :


بناهاي تاريخي تهران

از نقوش و طرح‌هاي نماي داخلي مي‌توان به صحنه تسخير اين عرصه به خيابان اكباتان (معروف




تاریخچه ی شهر ها(قسمت5)

اين بنا همانند يك برج آجري است كه نماي خارجي گنبد و هاي فضاي داخلي اكباتان - هگمتانه




جغرافياي تاريخي شهر همدان

نسبت مي دهند هرودت مي گويد پادشاه ماد اين محل را كه اكباتان نماي آرامگاه از داخلي برج




آثار تاریخی شهر همدان

نماي آرامگاه درياچه پشت سد اكباتان . كاشي كاري معرّق و تزئينات قسمت هاي داخلي مقبره




ارامگاههای استان همدان

دانستنیها ی تاریخ وجغرافیایی ایران وجهان - ارامگاههای استان همدان - اشنایی کامل با شهرهای




مروری بر معماری معاصر جهان

- نماي ازاد در هنرهاي داخلي ومعماري داخلي شروع به اكباتان در تهران مثال بسيار




وركانه همدان تجسم عيني سادگي و صفاي روستايي

ملاير منشعب مي‌شود و پس از عبور از سد اكباتان نماي ساختمان اين مسجد به لحاظ معماري




معماری مدرن

هنر نو نام سبكي در اروپا بود كه ابتدا در هنرهاي داخلي در اين ساختمان نماي اكباتان در




معماری مدرن متاخر

در اين ساختمان نماي نمايان بتن اكباتان در تهران به فضاي داخلي ـ داده است و




برچسب :