مسلمانان مرا وقتی دلی بود - که با وی گفتمی گر مشکلی بود
فال حافظ مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود | |
به گردابی چو میافتادم از غم |
به تدبیرش امید ساحلی بود |
دلی همدرد و یاری مصلحت بین |
که استظهار هر اهل دلی بود |
ز من ضایع شد اندر کوی جانان |
چه دامنگیر یا رب منزلی بود |
هنر بیعیب حرمان نیست لیکن |
ز من محرومتر کی سائلی بود |
بر این جان پریشان رحم ت آرید |
که وقتی کاردانی کاملی بود |
مرا تا عشق تعلیم سخن کرد |
حدیثم نکته هر محفلی بود |
مگو دیگر که حافظ نکتهدان است |
که ما دیدیم و محکم جاهلی بود |
اشعار حافظ با صدای دلنشین موسوی گرمارودی
تعبیر فال حافظ :
فکر می کنی کسی حرفت را نمی شنود و از مشکلت خبر ندارد. کسی تو را از گرداب غم رهایی نمی دهد. اما همه ی این ها مصلحت الهی است و تو مورد امتحان قرار گرفته ای باز هم رحم ت خدا شامل حالت می شود و کاردانی تو را نجات می دهد بدان همه ی این مصائب به خاطر جهالت خودت بوده است.
تفسیر فال حافظ 2:
تنهایی و غم و اندوه را می توانی به شادی تبدیل کنی. با همنشینی با دوستان خوب می توانی راه تازه ای پیش پای خود قرار دهی. عشق و محبت را فراموش نکن
فال حافظ مسلمانان مرا وقتی دلی بود
اختصاصی برگزیده ها
,