گروه آزاد هنری کوثر...

سالها پیش، پس از اتمام دوران کوتاه ولی پر بار هنرمندان تئاتر شهر(بچه های گندمهای خونین) در سال ۶۹ و ۷۰ سرو کله تعدادی بازیگر و علاقمند هنر تئاتر پیدا شد...

بازیگرانی که هیچ گاه رنگ استاد به خود ندیدند و هرچه رو کردند برداشت خودشان از هنر ، تئاتر و بازیگری بود.

بازیگران با استعدادی که قدرت خیره کننده ای در اجرای فی البداهه داشتند و البته هر گاه متون سنگین را برای اجرا انتخاب میکردند به راحتی از پس اجرای قابل قبولش بر می آمدند.

چند سالی بر همین منوال گذشت و طی این سالها تنها یک گروه منسجم بار همه فعالیت های نمایشی شهر را به دوش میکشید. نکته جالب اینکه بدلیل شرایط خاص زمانی آن ایام؛ این گروه می بایست برای هر اجرا خود را بعنوان گروه نمایشی یک ارگان یا نهاد دولتی معرفی کند تا بتواند مجوز اخذ سالن و اجرا بگیرد. البته به استثنای مراسم مذهبی و ایام دهه فجر آن سالها که بسیار پر رونق برگزار میشد و اجرای برنامه های نمایشی جزء لاینفک آن بود(در بخش خاطره نگاری ،سراغ خاطرات آن ایام میرویم).

بهمن ماه سال ۷۴ بود که به پیشنهاد و اصرار محسن محمدی، بازیگران گروه نام و عنوان گروه آزاد هنری کوثر را برای خود برگزیدند و نسبت به اعلام کلمه و آزاد در عنوان گروه تعصب خاصی داشتند. سالهای اوج فعالیت گروه بود و چندین اجرای مختلف و قوی در سال برای بچه های گروه کاملاً عادی می نمود!

فروردین سال ۷۵ تئاتر حماسه جاویدان به نویسندگی و کارگردانی مسعود همتی تمرین و در حسینیه ولیعصر زرقان بمدت ۵ شب اجرا شد و پس از استقبال گسترده از این کار ، در شهریور ماه۷۵ نیز تئاتر-نمایش سبکبالان خرامیدند و رفتند در میدانی وسیع تر و در پارک آزادگان اجرا شد. سه ماه بعد و در سالن هنرستان شهیدقاسمی ، نمایش سایه ، یادواره خاطرات شهدای زرقان اجرا شد که با استقبال خوب مردم و خانواده ها روبرو شد.

نکته ای در پرانتز: شخصاً از ادای کلمات فریبنده و دروغین نفرت دارم و همچنین نسبت به بعضی کلمات مانند: برای اولین بار !! آلرژی بد خیمی دارم و حالم به هم میخورد از ادای این عبارات برای کارهای کوچک و حتی کارهای بزرگ. اما چه می شود کرد که در نوشتن گزارش ، بعضی اوقات آدم مجبور می شود به استفاده کلماتی که ... که ... میل باطنی ندارد!!!! نسبت به نوشتنشان!!!!!

اواخر سال ۷۵ موقع سربازی رفتن رسید و محسن محمدی اولین قربانی گروه بود!! علیرضا فرهادی نفر بعدی و ...

گروه کم کم ، کم کار شد. نفرات اصلی به اجباری میرفتند و زمان حضورشان در شهر کوتاه و موقتی بود. در این بین اما اجراهای مناسبتی(مخصوصا! جشن های ملی مذهبی) هنوز به قوت خویش باقی بود. و گاهی اجرائی در شهر، تا چراغ اجرا خاموش نگردد...

سالهای ۷۷ به بعد اجراها هنوز بودند و جوان ترهائی آمده بودند که به نظر میرسید حرفهائی برای گفتن دارند اما خیلی زود به ورطه تکرار افتادند و از تقلید اجراهای خوب نیز طرفی نبستند. هرچند که مردم مشتاق خندیدن، به کارهای عادی و تکراری هم می خندیدند و همین عامل دلگرمی گروه جوانها شده بود. گروه آزاد هنری کوثر دچار بحران هائی شد. اختلافاتی بین اعضا پیش آمد. هرچند که هیچگاه رودررو بحثی نبود اما از برخوردها و جدائی طلبی های برخی بازیگران معلوم بود که جدائی در حال شکل گیری است.

سال ۷۸ فرهنگسرای سرو از پس ماجراهائی، شکل گرفت که می توانست نوید بخش شروع فعالیتهای هنری فرهنگی شهر باشد اما بقول استاد سمندر: بهاری خنده زد جلدی خزون شد...

پیش از آنکه کاشته هایش به بار بنشیند به تعطیلات!!! و خواب زمستانی برخورد و کلاسهای متنوعش تبدیل به چند کلاس معمولی شد. هرچند که حضور استاد صالحی عزیز و گرانمایه تنها رونق و دلگرمی فرهنگسرا بود و کلاسهای آموزشی خط و نقاشی اش تنها کلاس با کلاس! فرهنگسرا!!

زمان میگذشت و گاهی عده ای می آمدند و داعیه گروه بودن!! و تئاتری بودن سر می کردند!! و برنامه ای برای اجرا تهیه!!

جوانی اهل شیراز با داعیه : نجات هنر ،شناخت استعدادها ،انقلاب فرهنگی و رنسانس هنری در مهد تمدن ایران زمین -زرقان- و و و به زرقان آمد و مدارس دخترانه زرقان را تحت پوشش گرفت و اولین!!!!!!!!!!!!!!!!!!! جشنواره همسرایان را راه اندازی کرد.... جالب اینجاست که هنوز بچه های شرکت کننده در این جشنوراه آن را با فتحه حرف سین میخوانند نه با ضمه!!

اجرای مراسم اختتامیه بر عهده محسن محمدی بود و دبیر جشنوراه آقای محمد ایمان کشاورز(همان جوان اهل شیراز) با شور و حرارت جوایز را اعطا می نمود و اعلام که : در بخش تئاتر دانش آموزی هیچ اثری از دبیرستانها ارسال نشده و هیچ اثری در مقطع راهنمائی ارزش داوری نداشته اما در بخش دختران داستان بکلی دگرگون بود... حضور خیره کننده جمعیت مشتاق و هنرمند....

نکته پرانتزی: دونفر از افرادی که در بخش دختران مقطع متوسطه صاحب رتبه شدند و طرح بروشورشان رتبه اول و دوم را کسب نموده بود، برای طراحی بروشور به نویسنده این مطالب مراجعه کردند و طرحهای چند دقیقه ای و پرینت معمولی بروشور، بالاترین رتبه اولین جشنواره همسرایان زرقان!!!! را کسب نمود.

باز هم زمان میگذشت و سازمان ملی جوانان در شهر شناخته شده بود و گروه هائی از این نمد کلاهی برای خویش دوخته بودند و در ادامه ، گروهی تحت عنوان زلال کوثر فعالیت خویش را آغاز نمود که جالب است که عنوانش وام گرفته از گروه آزاد هنری کوثر و لوگوی آن کاملاً برگرفته از مهر گروه آزاد هنری کوثر بود! حال بگذریم که چه نمایش هائی ،اسمشان در سابقه فعالیت گروه مذکور درج گردیده....

باز هم زمان میگذشت

و گروه های دیگری پا به عرصه گذاشتند و فعالیت هائی انجام دادند که...

ادامه این ماجرا در نوشته های بعدی انشاءاله!!

حضرت علی علیه السلام می فرماید: پرگو بسیار خطا کند...

گروه آزاد هنری کوثر...

مطالب مشابه :

بوی خوش سیمرغ

دو خبر از تئاتر شیراز

گروه آزاد هنری کوثر...

تئاتر های کمدی موزیکال ۹۲

دو خبر از تئاتر کودک شیراز

بزرگداشت روزجهاني تئاتر در شيراز

شهر کوچک من

تئاترهای کمدی موزیکال