معرفی خلیج فارس شناسان : دكتر پيروز مجتهد زاده

دو پسر ايشان مرحوم آقا شيخ مرتضی و شادروان علی مجتهدزاده بودند که اولی در لباس روحانيت باقی ماند، ولی علی خان که به هنگام درگذشت مجتهد کمتر از ده سال داشت، به شغل آزاد روی آورد. پيش از ازدواج با زبيده خانم نواب، مرحوم مجتهد همسر ديگری از کپ داشت که در عنفوان جوانی درگذشت. از آن همسر مجتهد نيز فرزندی باقی ماند بنام آقاشيخ محمد که در لباس روحانيت بود. او نيز در سنين ميان سالی درگذشت. او که از مادری کپج (اهل آبادی کپ) در نزديکی کالج بود، همسرانی از همان آبادی داشت و در همان آبادی زندگی کرد. از دانش فقهی او فراوان گفته اند و مشهور است که در بحث فقهی که ميان مرحوم مجتهد کالجی و آيت اله نوری(آقا شيخ عبدالنبی نوری سرآسبی) در بلده ي نور درگرفت، مجتهد به فرزندش شيخ محمد تکليف کرد جواب سوالی را بدهد که آيت اله نوری برای آزمايش دانش فقهی مجتهد طرح کرده بود و او از آن آزمايش بس موفق و سربلند در آمد و به آيت اله نوری فهماند که وقتی پسر مجتهد اعلی منزلت علمی؛ نمی توانست نشانی جز خود باوری های ايشان داشته باشد. از خاندان مجتهد شنيده می شود که در دوران خدمات علمی و دينی مجتهد در نور؛ آيت اله مازندرانی، بر اساس اين استدلال که به دليل حضور آقا شيخ محمد تقی مجتهد در مازندران و والائی درجه ي اجتهادش، از پذيرفتن سوال کنندگان مازندرانی در نجف خود داری می کرد. او گويا حقيقتاً عالم ربّانی بوده و با مسائل جهان مادی بيگانه بوده است.

بديهی است که از مجتهدی چنين پرهيزکار و بيگانه با مظاهر تمدن غربی، عکسی باقی نمانده باشد. علي رغم رسيدن به درجه ي اجتهاد در نجف و کسب اعتبار فراوان، مرحوم مجتهد شهرتي فراتر از منطقه ي نور و مازندران نداشت. اين عدم شهرتش عمدتاً به اين دليل بود که او از سياست دوری می جست و بيشتر ترجيح می داد روی ديانت و تقوی توأم با قناعت، تمرکز کند و اين گونه بود که گوشه گيری اختيار کرده بود.

 شادروان علی مجتهدزاده

مرحوم علي مجتهدزاده متولد سال ۱۲۸۸شمسی بود و به هنگام درگذشت در ديماه سال ۱۳۴۸ سنش اندکی بيشتر از۶۰ بود. ايشان آخرين فرزند خانواده اش بود که ريشه ي اجداديشان از کلاگر محله(کوزه گر محله) در روستای ييلاقی کالج نور بود و روستای صيدکلا در حومه ي شهر نور (سولده) محل قشلاقی آنان شمرده می شد.

ايشان، پيش از تأسيس دانشگاه در ايران، در مدرسه ي سپهسالار تهران نزد علمای برجسته ای مانند آقا شيخ علی نوری اليکايی «حکمت»، «منطق» و «عربی» آموخت و با برجستگانی چون بديع الزمان فروزانفر، رحيم هيراد و علی کيا هم دوره بود. پس از ازدواج با دختر ميرزا داوود خان ملک محمدی نوری، شادروان علی مجتهدزاده که ابتدا می خواست از راه تدريس زندگی کند، به کمک سلطان حيدر خان نوری علا، نماينده ي رضا شاه در املاک مازندران و دايی همسرش، خود را به املاک پهلوی منتقل کرده و کار ملک داری را از آن پس ادامه داد. او تصميم گرفت که از راه اجاره داری شش دانگ آبادی نور که در مالکيت فرزندان و نوادگان صدراعظم نوری بود، هم زندگی بهتری را برای خانواده ي خود سامان دهد و هم امکان حقوقی و دست مايه ي اداری لازم را داشته باشد تا رسماً و مستقيماً به آبادانی نور بپردازد.

 نخستين گامی که او در راستای آبادانی نور برداشت، تراشيدن جنگل های اطراف جاده ي سراسری شمال در محل سولده، پس از آغاز دهه ي۱۳۰۰بود و تأسيس ۲۵ باب مغازه ي چوبی با استفاده از چوب تخته های حاصل از جنگل تراشی در دو طرف جاده به هزينه ي شخصی و انتقال اجباری مغازه داران داخل آبادی به مکان جديد و اختصاص رايگان مغازه های جديد به هريک از آنان. وی با اختصاص دادن دو باب از آن مغازه های چوبين به نخستين مدرسه ي نور به سبک جديد در سال ۱۳۰۶، آموزش جديد را در نور پايه گذاری کرد و خود به کار تدريس در آن مدرسه پرداخت. تأسيس اين مدرسه ي دو کلاسه ي ابتدايی که بعدهاً «دبستان داريوش» نام گرفت، همزمان بود با دوران شناسنامه دادن به مردم ايران و تأسيس ارتش جديد و فراخواندن جوانان مشمول قانون خدمت اجباری، به کار سربازی. همين امر سبب شد که خانواده ها از اعزام فرزندان خود به مدرسه خودداری كنند؛ مبادا نام فرزندانشان برای خدمت سربازی(اجباری) ثبت شود. در سال ۱۳۲۷ مرحوم مجتهدزاده ترتيبی داد تا محمد رضا شاه پهلوی که از اين منطقه عبور می کرد، بودجه ای را برای توسعه ي دبستان ابتدايی نور اختصاص دهد.

در آن عصر، نور هنوز يک منطقه ي روستائی محسوب مي شد و در نخستين تقسيمات کشوری (۱۳۱۶) به عنوان يک «بخش» از شهرستان ساری در استان مازندران رسميت يافت. نور در تصويب نامه ي ۱۹۱۳۰ مورخ ۲۲ بهمن۱۳۲۳، به عنوان بخشی از شهرستان بابل و در تصويب نامه ي ۶۳۴۲ مورخ ۱۳۲۵،  به عنوان بخشی از شهرستان آمل رسميت پيدا کرد.

از سوی ديگر، مالکيت فرزندان ميرزا آقاخان، صدر اعظم نوری در درازای زمان در دو بخش بلده چمستان و سولده ي نور دستخوش تحولات فراوانی شد. آخرين خان خواجه نوری که امير مصدق نام داشت؛ اقتدار خود را از پيشکاری ميرزا کاظم خان نظام الملک، پسر بزرگ صدر اعظم آغاز کرد و به تدريج و از راه های گوناگون بخش بزرگی از دارايی و املاک او را به اختيار خود در آورد و اقتدار خود را از بلده(در تابستان ها) و چمستان(در زمستان ها) بر سراسر نور واقعيت بخشيد.

با سرنگون شدن اقتدار وی توسط رضا شاه، تحول در معيشت مردم و تبديل آن از زندگی روستايی به زندگی شهری آغاز گرديد. همين تحول بود که رفته رفته محور بلده چمستان(در مالکيت فرزندان نظام الملک) را از اهميت سياسی انداخته و بر اهميت سولده(در ناتل کنار و در مالکيت ميرزا داوود خان، پسر دوم صدر اعظم) افزود. ظلم و ستم امير مصدق خواجه نوری توسط شادروان علی مجتهدزاده، مدير مدرسه ي ابتدايی نور، به توجه رضا شاه رسانده شد و او در سال ۱۳۱۲ ياغی گری های امير مصدق را بر انداخت و همه ي املاک نور را تصرف کرد و به اداره ي «املاک پهلوی» منتقل نمود. املاک نور در سال ۱۳۲۲ به مالکان اصليش از بازماندگان صدر اعظم نوری بازگشت داده شد و شادروان علی مجتهدزاده که در اداره ي املاک پهلوی نزد سلطان حيدر خان نوری علا کار می کرد، از تصميم آن اداره در بازگرداندن املاک نور به صاحبانش با خبر شد؛ صاحبان املاک ارثی صدراعظم در سولده را در گوشه و کنار ايران پيدا کرد و موفق شد شش دانگ اين املاک را به اجاره ي خود در آورد. اين اجاره داری، خود به خود وظيفه ي آبادانی ملک و پيشرفت و توسعه ي آن را بر عهده ي مستأجر يا « ارباب اجاره دار» محل گذارد. به اين ترتيب برخورد سياسی ميان خوانين خواجه نوری در چمستان از يک سوی و مستأجر شش دانگ سولده از سوی ديگر، بر سر تعيين مرکزيت نور(در چمستان يا سولده) آغاز شد.

در سال ۱۳۱۹، هنگامی که رضا شاه؛ سلطان حيدر خان نوری علا را از نمايندگی خود در املاک مازندران معزول و او را بازداشت کرد، ميرزا جعفر خان ملک محمدی نوری از بخشداری نور کنار گذاشته شد و برادر بزرگترش، ميرزا داوود خان ملک محمدی نوری بازداشت گرديد. تلاش و تهديد خوانين خواجه نوری برای انتقال بخشداری نور به چمستان ادامه يافت، ولی شخصی به نام منصوری که تحت حمايت علی مجتهدزاده به بخشداری سولده گمارده شده بود، توانست تا دو سال در آنجا دوام آورد. در سال ۱۳۲۳ بخشدار ديگری به نام اقبال در سولده ي نور اسکان داشت. بروز تحولات در رابطه با سقوط اقتدار حيدر خان نوری علا ، استنباط ضعف سياسی در گروه خانواده های نوری علا ملک محمدی نوری مجتهدزاده را نزد خوانين خواجه نوری تقويت کرد. آنان رسماً با مرحوم مجتهدزاده درگير شده و با استفاده از قوای پريکی(چوبدار) به سوبده تاخت و تاز نمودند ولی پايداری های شادروان مجتهدزاده در برابر تهديد ها و تهاجم قوای رزمی خوانين خواجه نوری سبب تثبيت بخشداری نور در سولده شد. اندکی پس از اين رويدادها، استاندار وقت مازندران وارد سولده شده و موقعيت اين آبادی را به عنوان مرکز بخش و محل بخشداری نور مورد تأييد و تأکيد قرار داد. مرکز نور از آن تاريخ، به عنوان ملک صدر اعظم نوری و بر پايه ي اجاره داری املاک ياد شده رو به توسعه و پيشرفت نهاد.

شادروان علی مجتهدزاده، دو باب مغازه ي چوبی را از مغازه هايی که پس از جنگل تراشی در کنار جاده ي اصلی ساخته بود؛ به شهرداری نور که خود در سال ۱۳۳۳ تأسيس کرده بود، اختصاص داد: يک دست مبل و يک ميز نهار خوری با صندلی های مربوطه را از منزل به آنجا منتقل کرد و مرحوم ايوب جعفری را به عنوان اولين کارمند شهرداری استخدام کرد و تا دو سال همه ي هزينه ها را شخصاً داد تا اين که تصميم گرفته شد که از مغازه داران، مالياتی مختصر به عنوان «عوارض شهرداری» اخذ شود: چيزی در حدود ده ريال و قرار شد از کاميون های عبوری نيز پنج ريال عوارض گرفته شود.

از محل اين در آمد بود که ترتيبی داده شد تعدادی حدود ۳۰ تا ۴۰ تير چوبی، در دو طرف بخش اصلی جاده ي کناره که از سولده می گذشت؛ بر افراشته شده و بر فراز هر تير، يک فانوس قديمی اپ آويزان شد که شب ها روشن شده و جلوه ي يک آبادی رو به توسعه را به سولده داد.

در مورد تأسيس فرمانداری و تبديل نور به «شهرستان» شايان توجه است که شادروان مجتهدزاده، علاوه بر تلاش های شخصی در ديدار با کتر کاسمی وزير مشاور وقت و دکتر اقبال نخست وزير وقت؛ توانست جمعی از فرزندان صاحب نفوذ نور در مرکز مانند دکتر مصطفی الموتی، ابوالحسن عميدی نوری، محمد ملک محمدی نوری را تشويق کند تا با بکار بردن نفوذ خود، کار تبديل نور به شهرستانی مستقل را واقعيت بخشند. به موجب تصويب نامه ي مورخ ۱/۲/۱۳۳۹دولت، بخش نور از آمل جدا و به شهرستانی مستقل تبديل شد به مرکزيت شهر سولده که نامش در همين تاريخ به ابتکار عميدی نوری، به «شهر نور» دگرگون شد. برای اين شهرستان جديد، سه بخش در نظر گرفته شد به نام های «بخش حومه»، «بخش چمستان» و «بخش بلده». اين سه بخش هم اکنون دارای پنج مرکز شهری است به نام های «نور»، «چمستان»، «رويان»، «بلده» و «ايزد شهر».

آخرين خدمت مرحوم مجتهدزاده گرفتن نمايندگی مالکان نور بود به منظور انتقال مالکيت زمين های محل به ساکنين آن و اين امر سبب شد که املاک موجود در اختيار شهروندان، از نظر حقوق مالکيت به رسميت شناخته شده و راه برای رونق اقتصادی شهرستان هموار گردد.

زندگينامه ي  دكتر پيروز مجتهدزاده

دکتر پیروز مجتهدزاده در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در شهرستان نور متولد شد، او تحصیلات ابتدایی را از مدرسه ي داریوش در زادگاهش شروع نمود؛ مدرسه‌ای که پدرش آن را افتتاح كرده و خود مدیر آن بود. پدرش تحصیل‌کرده ي مدرسه ي سپهسالار تهران در زمان مشروطیت بود.

پیروز مجتهدزاده تا کلاس یازده در نور ماند و چون آنجا مقطع دیپلم نداشت، با مساعدت پدر و به همراه برادرش در سال ۱۳۴۳ راهی تهران شد. وي در سال ۱۳۴۴ در مدرسه ي پهلوی سابق واقع در خیابان ری در رشته ي ادبی با معدل یازده دیپلم گرفت.

او در سال 1346 به دانشگاه تهران راه يافت؛ در سال دوم، رشته ي جغرافيا تخصصى شد و او فهميد آن چيزى كه به دنبالش بوده جغرافياى سياسى است. در سال سوم دوره ي ليسانس بود که اولين كتاب خود را به فارسي تحت عنوان «شيخ نشين هاى خليج فارس» تأليف كرد كه از طرف انتشارات عطايي در ايران منتشر شد.

وي در سال ۱۳۵۰ با دريافت درجه ي ممتاز ليسانس در جغرافياي انساني- اقتصادي از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد و دكتر عالى خانى، رييس دانشگاه براى تشويق او شرايط سفرى به شيخ نشين هاى خليج فارس را برايش فراهم كرد چرا كه براى او جالب بود كه دانشجوى سال سوم كتاب جغرافياى تاريخى شيخ نشين هاى خليج فارس را تأليف كند.

در آن زمان به شاگرد اولى ها براى تقويت دپارتمان هايشان بورس مى دادند و جغرافيا از رشته هايى بود كه نياز به تقويت دپارتمان داشت و پيروز مجتهدزاده كه ابتدا قصد تحصيل در آمريكا را داشت؛ تحت تأثير شهرت و اعتبار علمی دانشگاه های بريتانيا، به آنجا رفت. در انگلستان يك سال در دانشگاه لندن دوره فوق ليسانى را گذراند و برای ديدن فوق ليسانس ديگری به دانشگاه منچستر رفت. هنوز آن دوره تمام نشده بود که دست سرنوشت او را به محضر پرفسور ژان گاتمن Jean Gottmann برجسته ترين نام در جغرافيای سياسی و ژئوپوليتيک جهان کشاند. خود می گويد در خدمت اين استاد بی همتای ژئوپوليتيک در دانشگاه آکسفورد بود که پا به جهان واقعی علم گذاشت. از همانجا بود که پای او به والاترين اجتماعات علمی جهان باز شد: در بسياری از کنفرانس های بين المللی سخنرانی کرده و نظرات علمی خود را به ثمر رساند. در همين اجتماعات علمی بين المللی بود که وی تئوری آغاز جغرافيای سياسی جهان از ايران را طرح کرده و طی نوشته هایی علمی و تحقيقی در معتبر ترين نشريات علمی جهان ثابت کرد که مفاهيم اصلی جغرافيای سياسی مانند «کشور»، « ملت» و « مرز»، در ايران باستان اختراع شدند.

از سال ۱۹۹۱ كه مركز پژوهش هاي ژئوپلتيك و مرزهاي بين المللي دانشگاه لندن تأسيس شد؛ دكتر پيروز مجتهدزاده عضويت اين مركز را داشت و سپس به رتبه ي«عضويت ارشد» رسيد. تكميل پروژه اي درباره ي « سرزمين هاي مرزي و مرزهاي خاوري ايران» در دانشگاه لندن در سال۱۹۹۳ ؛ منجر به اعطاي درجه ي ممتاز دكتراي آن دانشگاه در جغرافياي سياسي به وي شد.

دكتر پيروز مجتهدزاده از سال ۱۹۹۰ به رياست هيئت مديره  و مديريت عامل بنياد پژوهش يوروسويك لندن رسيد. وي از سال ۱۹۹۵ عنوان مشاور پژوهشي دانشگاه سازمان ملل متحد را دريافت كرد و فصلي از فصول نه گانه ي نخستين كتاب دانشگاه سازمان ملل متحد را درباره ي« ژئوپلتيك ايران در خزر و اسياي مركزي» نوشت كه در سال ۱۹۹۸ منتشر شد.

علاوه بر كتاب شيخ نشين هاي خليج فارس؛ ايشان هفت كتاب ديگر و بيش از سيصد مقاله و گزارش علمي به فارسي منتشر كردند. دكتر مجتهدزاده تاكنون پنج كتاب به زبان انگليسي انتشار داده است كه يكي از آنها جزاير تنب و ابوموسي به فارسي در ايران و به عربي در لبنان ترجمه و منتشر شده است.

شمار پروژه هاي تحقيقي و مقاله هاي وي به زبان انگليسي  از هفتاد گذشته است. برخي از اين نوشته ها به زبان هاي عربي و فرانسه نيز ترجمه و منتشر شده اند. دكتر پيروز مجتهدزاده در بيشتر كنفرانس ها و اجتماعات علمي بين المللي مربوط به ايران و خليج فارس و خاورميانه و خزر شركت كرده و در اجلاس هاي علمي فراواني در آمريكي شمالي و اروپاي باختري و خاورميانه و خاور دور سخنراني كرده است.

رسانه هاي ايراني و بين المللي؛ پيوسته نظريات وي را منعكس مي كنند و برخي از دولت هاي خاورميانه از راه پروژه هاي علمي و پژوهش از رايزني هاي وي بهره مي گيرند. هم اكنون چند سالي است كه دانشگاه هاي منطقه ي تهران از ايشان به عنوان« استاد مدعو» براي تدريس يك دوره ي فشرده« ژئوپلتيك منطقه اي ايران» ( مهر و آبان هر سال) استفاده مي كنند. ايشان هم چنين با سمت دانشیار در رشته جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس مشغول به تدریس مي باشند.

علاقه ي وافر دکتر مجتهدزاده به نور بر کسی پوشيده نيست،  با اين حال نام او امروزه بيش از آنكه يادآور زادگاه و بوم و اقليم خانواده اش باشد، با نام بلند «خليج فارس» گره خورده است. چرا كه او از معدود پژوهندگان جغرافياى سياسى در ايران است كه تحصيلات و تأليفات و دغدغه هاى هميشگى اش، معطوف به خليج فارس و حاشيه ي آن بوده و نزديك به چهل سال از عمر خويش را صرف مطالعات خليج فارس كرده است. مبارزات طولانی دکتر مجتهدزاده در تثبيت حق و حقوق ايران در خليج فارس، تثبيت نام ايرانی خليج فارس، اثبات حقانيت و مالکيت ايران بر جزایر تنب و ابوموسی در سطح جهانی بر کسی در ايران و جهان پوشيده نيست. انتشار ده ها کتاب و صدها مقاله ي علمی در رابطه با اين مبارزات علمی، حاصلی آن چنان درخشان در جهان داشته است که به حقيقت بايد گفت ايران در اين موارد به او مديون است.

مسئوليت ها

·            مدیر عامل بنیاد پژوهشی یوروسویک Urosevic Research Foundation لنـدن از سال ۱۹۸۵ تاکنون.

·            استاد مدعو، دانشکده حقوق دانشگاه تهران ۱۳۷۸و ۱۳۷۹

·            استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک دانشگاه تربیت مدرس از سال ۱۳۷۹تا کنون.

·            پژوهشگـر ارشـد مرکـز مطالعات ژئـوپـولیتیک و مـرزهای بیـن المللی دانشگاه لنـدنGRC/SOAS University of London - از سال ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۲.

·            مشاور پژوهشی دانشگاه سازمان ملل متحد - United Nations Universityاز سال ۱۹۹۶ تا کنون.

·            مشاور موسسه پـژوهشی مرزهای بیـن المللـی لنـدن = MENAS ASSOCIATION

International Boundaries Consultants- از سال ۱۹۸۴ تا کنون.

·            تدریس به جای استادان و مدرسین در گروه جغرافیای دانشگاه لندن - از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۴

·            پژوهشگر گروه جغرافیای دانشگاه تهران - از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۲

عضويت ها

·            عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی تهران از سال ۱۳۸۲

·            عضو هیات مدیره انجمن مطالعات ایران معاصر در دانشگاه لندن.

·            عضو انستیتو بریتانیایی مطالعات ایرانی بریتانیا، از سال ۱۹۹۳

·            عضو موسسه مطالعات آفریقا دانشگاه تربیت مدرس تهران، از سال ۱۳۸۱

آثار و تأليفات به فارسي

·         حاکمیت ایران بر جزایر تنب و ابو موسي(Iran's Sovereignty over the Islands of Greater Tunb, Lesser Tunband Abu Musa)، انتشارات موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، تهران ۱۳۸۵.

·            جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک، انتشارات دانشگاه پیام نور، تهران، ۱۳۸۴

·            نام خلیج فارس در درازای تاریخ، نشر سایه روشن با همکاری مرکز مطالعات سپاه پاسداران، تهران. ۱۳۸۳

·            نامه‌هایی از ایران، انتشارات عطایی، تهران. ۱۳۸۳

·            جغرافیای سیاسی و سیاست جغرافیای، انتشارات سمت، تهران. ۱۳۸۲

·            امنیت و مسائل سرزمینی در خلیج فارس (جغرافیای سیاسی دریایی)، ترجمه امیر مسعود اجتهادی، انتشار دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، تهران. ۱۳۸۰

·            خلیج فارس، کشورها و مرزها، انتشارات عطایی، تهران. ۱۳۷۹

·            ایده‌های ژئوپولیتیک و واقعیت‌های ایرانی، نشر نی، تهران. ۱۳۷۹

·            امیران مرزدار و مرزهای خاوری ایران، ترجمه حمید رضا ملک محمدی نوری، نشر شیرازه، تهران. ۱۳۷۸

·            جزایر تنب و ابوموسی، ترجمه حمید رضا ملک محمدی نوری، انتشار دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، تهران. ۱۳۷۵

·            کشورها و مرزها در منطقه ژئوپولیتیک خلیج فارس، تنظیم و ترجمه حمید رضا ملک محمدی نوری، انتشار دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، تهران. ۱۳۷۲

·            جغرافیای سیاسی تنگه هرمز، ترجمه محسن صغیرا، انتشارات صغیر، اصفهان. ۱۳۷۰

·            جغرافیای تاریخی خلیج فارس، انتشار دوم، لندن. ۱۳۶۶

·            جغرافیای تاریخی خلیج فارس، انتشارات دانشگاه تهران، تهران.۱۳۵۴

·            شهرستان نور، چاپخانه صبح امروز، تهران. ۱۳۵۲

·            شیخ نشین‌های خلیج فارس، انتشارات عطایی، تهران. ۱۳۴۹

آثار و تأليفات به انگليسي

·         Small Players of the Great Game, RoutledgeCurzon Publication, London – New York. 2004

·         Security and Territoriality in The Persian Gulf - A Maritime Political Geography, Curzon Press, London. 1999

·         The Amirs of Borderlands and Eastern Iranian Borders, Urosevic Research Foundation, London. 1996

·         The Islands of Tunb and Abu Musa, CNMES/SOAS Publication, London. 1995

·         The Changing World Order and the Geopolitical Regions of The Persian Gulf and Caspian - Central Asia, Urosevic Foundation, London. 1992

·         Political Geography of the Strait of Hormuz, CNMES/SOAS, University of London. 1991

آثار و تأليفات به عربي

·            جزر طنب و ابوموسی = السعی الایرانیة عن سلام و التعاون فی الخلیج، ترجمه به عربی توسط استاذ محمد الناهض، انتشار دارالمنتظر، بیروت. ۲۰۰۰

برگرفته از

1.       امنیت و مسائل سرزمینی در خلیج فارس (جغرافیای سیاسی دریایی)، ترجمه امیر مسعود اجتهادی، انتشار دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، تهران. ۱۳۸۰

2.       ویکی‌پدیا، دانشنامه ي آزاد

3.       وبلاگ دكتر پيروز مجتهد زاده: www.mojtahedzadeh.blogfa.com


مطالب مشابه :


منابع آزمون کارشناسی ارشد هنر (کد 1358 هنرهای تصویری و طراحی)

انتشارات سمت* کلیه فصلنامه‌های هنر ( انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد نمايندگی




معرفی خلیج فارس شناسان : دكتر پيروز مجتهد زاده

آخرين خدمت مرحوم مجتهدزاده گرفتن نمايندگی انتشارات سمت های خلیج فارس، انتشارات




تغییر رشته و ادامه تحصیل در هنر

هنرهای تجسمی و شاخه های اون رو براتون انتشارات سمت و مبانی نمايندگی




انواع کسب و کار

در شرايط وجود يک سمت مطابق انتشارات در بيشتر موارد اين تعريف به واسطه نمايندگیهای




مصطفی عدل

در 1324 با سمت رياست هيئت نمايندگی ايران در کنفرانس سانفرانسيسکو نشست های انتشارات




محدوديتهای حاکم بررسيدگی های ديوان عدالت اداری

محدوديتهای حاکم بررسيدگی های عبارت "سمت نمايندگی قائم به تهران ،انتشارات




برچسب :