سفری به جنوب (3)
سفری به جنوب ( 3)
یکبار دوماه قبل به جنوب رفته بودم که گزارشش رادردوقسمت تقدیم کردم اینبارنیز فرصتی دست دادتا درتعطیلات نوروزدوباره ازجنوب ایران دیداری تازه بکنیم اغلب شهرهای جنوب پرازمسافربود. مقصد ما ابتدا شهرستان بندری کنگان بود وسپس رفتن به جزیره ی قشم. ماشینی بدون راننده اجاره کردیم وبطرف حزیره راندیم. مسیر قشم برخلاف مسیربوشهراست. درسرراه ازچندین بندرگذشتیم که بزرگترینش بندرگناوه وبندرلنگه بود. هواخیلی مناسب ومثل عهوای اردیبهشت ما بود. درمزارع بین راه ده ها آب انباربزرگ وکوچک به چشم می خورد. اغلب این آب انبارها برای جمع آوری باران های سیل آسای جنوب احداث شده اند تا درزمان نیاز به آبیاری سطلی برای درختان نخل وگاو وبز وشترهایشان بکار آیند. بعضی از آب انبارها بزرگ ودارای پله بودند تااز آب آن برای آشامیدن خود استفاده کنند. آبی راکد وپرازخس وخاشاک وکرم ومیکرب و...{هرچند بومیان تلاش داشتند آب را ازچندین لایه پارچه ململی بگذرانند.نهایت به اسکله پل رسیدیم وماشین هارا درلندی کرافت های بزرگی که حدود 70 ماشین رادرخودجای می دهد سوارکردیم تا مارا 1600 مترآنطرفتر پیاده بکند.
بدنیست بگویم که اززمان شاه پایه های پلی را دربندرلافت کاشته اندتا برروی این 1600مترپل بزنندوجزیره را به خاک وطن وصل کنند ولی هنوزاقدامی نشده است!
( البته برای این سوارکردن 50 هزار تومان دریافت کردندآنهم 15هزرتومان هزینه لندی کرافت وبقیه مالیات وعوارض من درآوردی گوناگون. یعنی هرشهری تلاش داشت باسم درآمدشهری، هموطنان میهمان خودرا به تلکد!!
پانزده دقیقه بعددراسکله بندرلافت پیاده شدیم وبطرف قشم راندیم.ازلافت تا قشم حدود50 کیلومترراه است. طول خودجزیره قشم حدود 135 کیلومتراست وبزرگترین جزیره خاورمیانه. دراین مساحت بزرگ که گویا به تنهائی از22 کشور بزرگ هست شهرهای قشم ودرگهان وچندین روستا حضوردارند.
درسال1356 حدود دوفته ای درقشم اقامت داشتم ولی وقتی به قشم رسیدم هیچ کجارانشناختم. درورودی قشم جوانانی موتورسوای وجودداشتند که آپارتمان ومنزل به اجاره می دادند چون شب بود وقشم را نمی شناختیم پس ازبازدید ازدوسه منزل یکی راپسندیده وبه توافق رسیدیم. اما فردایش با آشنا شدن با موقعیت شهر، به هتل مرجان نقل مکان کردیم.
هرسال درآمارمسئولین ازجابجائی صدها وملیون ها مسافر یاد می شودولی ما درقشم دیدیم که اغلب این صدهاهزارمسافر بازدن چادر درپارک ها- خیابان ها وپیاده روها جزو این آمار رفاهی هستند!
چادربغل چادر، عین کمپ های پناهندگان جنگی! لباس های شسته شده شان از نرده ها ودرختان آویزان شده بود. گوئی درختان برای لباس ببارنشسته اند. هرچند پرسنل شهرداری قشم وحتا برای جمع آوری نایلونهای گیرکرده به خارهای صحرا تلاش می کردند ولی کافی نبود وهمه جارا اشغال های تولیدی منوتوی بافرهنگ پرکرده بود!
اما نظافت شهر کنگان تاسف بارتر بود. خیابان مرکزی شهر که میزبان ده ها هزارنفربوده است پرازآشغال های چندروزه وپس آب گندیده وسبزی گرفته کنار خیابانها مشام را می آزرد ونشان می دادکه شهرداری کنگان زحمتی برای راندن آب باران چندروزقبلِ گرفتار شده درپشت جدول ها نکرده است.
درقشم مهاجرین ساکن درصدبزرگی ازساکنین دائمی راتشکیل می دهند که درپاساژهای متعددوزیبای قشم ودرگاهان مشغول خرید وفروش هستند. درآنحا آرزو کردم کاش پاساژ داران مرند ماازاینگونه پاساژها دیدن کرده وبه بیغوله های تاریک وکم مساحت خود نام پاساژ اطلاق نکنند.
قشم مکانهای دینی طبیعی زیادی دارد. دیدن دلفین ها دراطراف جزیره هنگام، دیدن جنگل حرا در اسکله سهیلی ودیدن ده ها دکه که تولیدات صدفی را می فروشند بوجد می آیی. صدفها وکوسه های کوچک وماهی های بادکنکی؛ستاره های دریایی وسخت پوستان که همگی تاکسیدرمی شده اند و.به قیمتهای مناسب 50 تا 100 هزارتومان بفروش می رسند ولی زمانی دلت بدرد می آید که متوجه می شوی این صدفها وماهیها نیز نه محصول دستان هموطنانت، بلکه وارداتی ازچین وتایلند هستند!!
دراین اسکله قایق سواری شترسواری ونقش بستن اشکال گوناگون توسط حنا برروی دست وبازوهم مشتری فراوان داشت.
درقشم کارگاه های بزرگ لنج سازی وجوددارد.
دیدار از ژئو پارک کم نظیر قشم فراموش ناشدنی است.این ژئوپارک باشهرقشم حدود 70 کیلومتر فاصله دارد. درورود به دره ستاره ها با چندین تپه بزرگ روبرو می شوی که همه اش از صدفهای متلاشی شده ی دوکفه ای ولوله ای وغیره درمیلیونها سال پیش تشکیل شده است پس از گذرازاین تپه ها به صحرای بزرگ مدوری می رسی که بعلت بافت نرم زمین که توسط لایه ای کم ارتفاع سنگی پوشانیده شده است، لایه های نرم شسته شده ودهها وصدها هیکل گوناگون ایجادشده که گوئی صدها تندیس دراندازه های مختلف بازدیدکنندگان را به نظاره نشسته اند. دریکی ازتپه ها احتمالن برای شناسائی نوع خاک ویا ایجاد مکانی تجاری وگردشگری( همنند شهرزیرزمینی کیش) تونلی سی متری به ارتفاع 250 سانتیمتروبه عرص 5/1 مترکنده وخاک آبی رنگی رابیرون ریخته اند. برای شریک شدن در لذت این مسافرت تعدادی از عکس هارا دردو یاسه قسمت باهم به تماشا می نشینیم.
لندی کرافت های متعددماشین مسافرین را ازاسکله پل تا اسکله لافت حمل می کنندهرلندی کرافت بطورمتوسط70 اتوموبیل را جابه جا می کند.
درفواصل بین شهرها ده ها آب انباربه چشم می خورد که درمواقع بارندگی آب باران به این گودالهای مسقف هدایت می شودتادرروزهای خشک به شرب درختان وحیوانات رسانیده شود.
آب داخل آب انبارها
شکل درختچه های قشم بصورت چتروار وقیفی هست. ازدوسه نفرساکن قشم پرسیدم دلیلش را ندانستند درحالیکه فکرمی کنم این تطبیق طبیعی درختچه ها با کم آبی هست. هم درمواقع بارانی ، قطرات باران راازبرگها وساقه ها به ریشه اصلی هدایت می کند وهم باسایه چترگونه برگهایش تنه اش راازگرمای سوزان وتشنگی بیشتر حفاظت می کند.( جل الخالق)
آب انبارهای به ثبت رسیده بشاری بندرلنگه که به حالت مخروبه بحال خودرها شده اند!!
یکی از آب انبارهای ثبت شده ولی بی صاحب!! بشاری بندرلنگه!!
دانشگاه آزادبندرلنگه
یکی ازجاآشغالی های وسط شهر بندردرگاهان!! گیرم بعلت حجم انبوه مسافر آشغال تولیدی زیاد شده، آیاشهردار نباید نسبت بجابجائی بموقع آنها اقدام بکند!؟یک خارجی اینرا ببیند به بهداشت ما چه فکری می کند. ای کسانی که مدعی هستید: النظافة من الایمان!)
نقشه ای ازجزیره قشم وموقعیت شهرقشم ودرگاهان
اینهم سایه مطبوع وخنک خانه ای درقشم
مطالب مشابه :
رییس دانشگاه آزادبندرلنگه بر رفع مشكلات خوابگاه های دانشجویی تاكید كرد
آفتاب لارستان - رییس دانشگاه آزادبندرلنگه بر رفع مشكلات خوابگاه های دانشجویی تاكید كرد
سفری به جنوب (3)
تاریخ مرند و آثار سیدمرندی - سفری به جنوب (3) - سرِ بدخواهِ جاهت بی سپر باد *** چو فغفوری و
برچسب :
دانشگاه آزادبندرلنگه