جزوه درس زبان مقدماتی

معني لغات انگليسي به فارسي:

 

فارسي

انگليسي

فارسي

انگليسي

فارسي

انگليسي

دارم

I have

فعال

Active

متولدشدن

Born

هستم

I am

ديرآمدن

Come late

چه؟

What

خسته ام

I am tired

تلفن زدن

Phone

كجا؟

Where

خوشحالم

I am happy

احترام گذاشتن

Respect

چه وقت/چه زماني؟

When

نامزد

Engaged

حقيقت را گفتن

Tell the truth

چرا؟

Why

تنها ـ مجرد

Single

مراقبت از

Look after

چه چيزي/چه كسي؟

Who

دوست داشتن

Like

بي ادب

Impolite

چطوري/باچه وسيله اي؟

How

محله

Area

يك سره حرف زدن

Talk active

رشته تحصيلي

Major

خواهرزاده (دختر)

Niece

پاكيزه/تميز

Clean

چون/زيرا

Because

برادرزاده(پسر)

Nephew

آرام/ساكت

Quiet

مادر زن

Mother in law

مسافرت ـ سفر

Travel

خواب آلوده

Sleepy

تكاليف

Home work

مسابقه ـ رقابت

Competition

صادق/روراست

Honest

غايب

Absent

من هم ـ همينطور

Me too

دقيق/بادقت

Careful

شلوغ/مشغول

Busy

رشته تحصيلي

Field

پرانرژي

Energetic

ناراحت

Sad

يك بچه

Child

بودن/خواهدبود

Will be

كدام

Which

چندبچه ـ بچه ها

Children

شكستن

Break

صحيح

Correct

خواندن

Reading

قوي/قدرتمند

Powerful

چاقو

Knife

درس خواندن

Studying

مشهور

Famous

شمال

North

آوازخواندن

Singing

مهم/با ارزش

Important

جنوب

South

خريدن

Shopping

آينده

Future

شرق

East

خوردن

Eating

والدين

Parents

غرب

West

هلو

Peach

پول آوردن

Make money

شنبه

Saturday

دختر

Daughter

خانواده

Family

يكشنبه

Sonday

پسر

Son

شستن

Wash

دوشنبه

Monday

متأهل

Married

لباس ها

Clothes

سه شنبه

Tuesday

خودم

My self

شيريني

Candy

چهارشنبه

Wednsday

كارمند

Clerk

كمك كردن

Help

پنجشنبه

Thursday

پرتقال

Orange

روزنامه

Newspaper

جمعه

Friday

آوردن

Bring

نوشتن يك نامه

Write a letter

اوقات

Time

آدامس جويدن

Jhew gum

مو

Hair

تلفن كردن

Call

قطب

Pole

مصر

Egypt

چاق

Fat

دعوت كردن

Invite

رام/مسير

Way

ميز قديمي

Old table

تا

Until

به زودي

Soon

سعي كردن

Try

نيازداشتن

Need

كاركردن

work

گل

flower

فارسي

انگليسي

فارسي

انگليسي

فارسي

انگليسي

چرت زدن

Take a nap

بريدن/كوتاه كردن

Cut

مغازه

Shop

استراحت كردن

Rest

درخواست/پرسيدن

Ask

قدم زدن/راه رفتن

Walk

اصلاً

 At all

سؤال

Question

بيرون

Out

پرنده

Bird

از

From

غذا

Food

شام

Dinner

سيگاركشيدن

Smoke

احساس كردن

Feel

خانه

House

گوش دادن

Listen

نوشتن

Write

خانه

Home

گل فروشي

Florist

زيبا

Beautiful

ديدن

See

بستگي دارد

It depends

درس ها

Lessons

پختن

Cook

مهمان

Quest

دانشگاه

University

داشتن

Have

امشب

Tonight

شركت

Company

استخر

Poor

آدم برفي

Snow man

هفته ديگر

Next week

فعل كمكي

Modals

تابستان

Summer

فارغ التحصيل

Gradeaufeel

صبحانه

Breakfast

زمستان

Winter

سال ديگر

Next year

مردن

Die

ساختن

Make

حفظ كردن/نگه داشتن

Keep

درچرخه

Bicycle

حرف زدن

Talk

فكركردن

Think

سيب

Apple

سريع

Fast

افتادن

Fall

خيلي زياد

Very much

حياط

Court

بدست آوردن

Get

موز

Banana

حل كردن

Solve

دادن

Give

دانش آموز/دانشجو

Student

مشكل/مسئله

Problem

نوشيدن

Drink

سخاوتمند

Generosity

نشستن

Sit

چه آيا شما؟

What do you?

آمدن

Come

توانستن

Can

باهوش

Intelligent

انجام دادن

Do

رانندگي كردن

Drive

زندگي كردن

Live

هفته گذشته

Last week

صحبت كردن

Speak

ترك كردن

Left

ديروز

Yesterday

شناكردن

Swim

مهربان

Kind

دوهفته پيش

Two weeks ago

آب

Water

فهميدن/دانستن

Understand

4 روز پيش

Four daye ago

تاحدودي

So so

شناختن

Know

پارسال

Last year

مجسمه سازي

Statue

خواستن

Want

امسال

This year

دير خوابيدن

Late bad

همسر

Wife

ماه پيش

Last month

بايد

Should

تمام كردن

Finish

امروز

Today

اول

First

دوم

Second

سوم

Third

چهارم

Forth

پنجم

Fifth

 

 

 

 

 

افعال بي قاعده و شكل ساده  و گذشته فعل آنها:

 

گذشته (past)

حال

Present

گذشته (past)

حال

Present

died

مردن

Die

Came

آمدن

Come

Gave

دادن

Give

Sat

نشستن

Sit

Got

بدست آوردن

Get

Went

رفتن

Go

Did

انجام دادن

Do

Bought

خريدن

Buy

Had

داشتن

Have

Made

ساختن

Make

Kept

نگهداري كردن

Keep

Ate

خوردن

Eat

Fell

افتادن

Fill

Spoke

صحبت كردن

speak

Drove

رانندگي كردن

Drive

Drank

نوشيدن

Drink

Felt

احساس كردن

Feel

Wrote

نوشتن

Write

Slept

خوابيدن

Sleep

Brought

آوردن

Bright

Swam

شناكردن

Swim

Saw

ديدن

See

Tought

فكركردن

Think

Told

گفتن

Tell

 

 

 

Got married

ازدواج كردن

Get married

 

افعال باقاعده در زمان گذشته ed مي گيرند.

 

1)      I am …    به معناي هستم

 

فارسي

English

فارسي

English

من كارمند هستم.

I am staff \ clerk.

من ايراني هستم

I am Iranian.

من يك مرد هستم.

I'm a man.

من يك پدر هستم

I'm a father.

من كوتاه هستم

I am short

من چاق هستم

I am fat.

من ساكت هستم

I'm quietly

من امير دربندي هستم

I'm Amir Darbandi

من خوشحالم زيرا استاد من خانم جبارپور است

I'm happy, because my professor is Ms, JabbarPour

 

2)      I have …        به معناي داشتن

 

فارسي

English

فارسي

English

من يك خودروي قرمز دارم

I have a red car

من دو بچه دارم

I have two children

من يك خودروي خاكستري دارم

I have a gray car

من يك خانه خوب دارم

I have a nice house.

من كفش هاي سياه زيادي دارم

I have many black shoes

من يك شغل خوب دارم

I have a nice job

من والدين خوبي دارم

I have good parent

من يك تلويزيون پلاسما دارم

I have a plasma TV

من تعدادي فرش دارم

I have some carpet

من يك يك جوجه زرد دارم

I have a yellow chicken

 

 

3)      I like …           به معناي دوست داشتن

 

فارسي

English

فارسي

English

من امام رضا را دوست دارم

I like Imam Reza

من هواي باراني را دوست دارم

I like rainy weather

من توت فرنگي دوست دارم

I like strawberry.

من دوست دارم يك خانه بزرگ در كرج

I like a big house in karadj

من انگليسي صحبت كردن را دوست دارم

I like speaking English

من رانندگي با ماشينم را دوست دارم

I like driving with my car

من تيم فوتبال پرسپوليس را دوست دارم

I like FC Perspolis football team

من دوست رنگ آبي را براي لباسم

I like blue colour for my clothes

من دوست قدم زدن را درهواي باراني با همسرم

I like walking in rainy weather with my wife

دوست دارم خريد كنم

I like to buy.

دوست دارم داشتن خودروي جديد

I like to have a new car.

دوست دارم زود به خانه بروم

I like to go hame, soon.

دوست دارم در كلاس بخوانم

I like to sleep in classroom.

دوست دارم امشب به سينما بروم

I like to go cinema tonight

دوست دارم با كامپيوتر بازي كنم

I like to play with PC

دوست دارم لبخند بزنم

I like to smile

دوست دارم ظرف ها را بشويم

I like to wash the dishes

دوست ماشين آبي ام را بشويم

I like to wash my blue car

دوست دارم به تو كمك كنم

I like to help you

 


مطالب مشابه :


جزوه دانش افزایی بسکتبال

گروه تربیت بدنی شهرستان راز - جزوه دانش افزایی بسکتبال مقررات و قوانين بسكتبال. 1- تعريف:




آموزش مهارتهای پایه بسکتبال

بديهي است كه ارائه يك بازي خوب و زيبا در بسكتبال ، مستلزم تسلط بر مجموعه جزوه درس آسیب




جزوه تربیت بدنی سوم دبیرستان

براي مثال بازي بسكتبال را در واقع شما نمي بينيد و در جزوه سال اول ودوم به بررسي پشت گرد




جزوه تربیت بدنی اول دبیرستان

جزوه تربیت بدنی اول اين آسيب درميان افرادي كه فوتبال، هاكي،بسكتبال و واليبال بازي مي




جزوه سال اول

جزوه سال اول. جزوه اين آسيب درميان افرادي كه فوتبال، هاكي،بسكتبال و واليبال بازي مي كنند




جزوه درس زبان مقدماتی

وبلاگ زمان دانشگاه که تعطیلش نکردم - جزوه درس زبان مقدماتی نمي توانم خوب بسكتبال بازي




دروس اول دبیرستان

جزوه فصل اول درس مثال1: 10 دقيقه بازي بسكتبال چه مقدار انرژي نياز دارد؟




بررسی سیستم های قدرت

بسكتبال*اخبار روز*دانلود كليپ* جزوه دینامیک سیستم های قدرت . فایلهای امتحانی مباحث ویژه .




پاس بیسبالی

تاريخچه بسكتبال. ابعاد زمین و توپ جزوه آموزش گام به گام




برچسب :