نقش خانواده در بهداشت رواني
نقش خانواده در بهداشت رواني
قسمت قبل به نظام باز و بسته ي خانواده و ذكر ويژگي هاي خانواده سالم پرداختيم . اينك در ادامه مي خوانيم ...
در يك خانواده ي بالنده هر لحظه مي توان نشاط و سرزندگي ، اصالت و محبت و علاقه را احساس كرد. به نظر مي رسد كه در چنين خانواده اي علاوه بر مغز، قلب و روح هم حضور دارند . افراد با تمام وجود به سخنان همديگر گوش فرا مي دهند و رعايت حال و خواسته يكديگر را مي كنند و براي هم ارزش قايلند و آشكارا محبت خود را ابراز نموده ، يا درصورت لزوم با يكديگر همدردي مي كنند. افراد چنين خانواده اي از خطر كردن ، نمي هراسند. زيرا هر فرد خانواده متوجه است كه با خطر كردن حتماً اشتباهاتي رخ خواهد داد و اشتباهات ، خود نشانه اي از رشد كردن است، همه ي افراد خانواده احساس مي كنند كه از حقوقي برخوردارند ، ضمن اين كه كاملاً به يكديگرعلاقه مندند و برا ي همديگر ارزش قائلند.
هركس مي تواند احساس سر زندگي را در چنين خانواده اي ببيند. حركات بدنها و حالت چهره ها آرميده است . افراد با آهنگي پر مايه و روشن حرف مي زنند. در روابطشان باهم ، هماهنگي وجود دارد . حتي وقتي خردسالند به نظر گشاده رو ومهربان مي آيند و بقيه افراد خانواده هم با آنها مثل آدمهاي بزرگ رفتار مي كنند.
خانواده هاي مسئله دار و آشفته در اثر ازدواجهاي مسئله دار به وجود مي آيند. در خانواده ها ي آشفته ارزش خود ، پايين ؛ ارتباط ، غيرمستقيم ؛ قاعده ها خشك و بي روح و ناسازگار و يكنواخت است و پيوند با اجتماع براساس ترس و آرام كردن خشم و سرزنش است .
در خانواده هاي آشفته و ناراحت ، جو منفي را خيلي سريع و آسان مي توان احساس كرد. هر وقت در چنين خانواده اي باشيم به سرعت احسا س مي كنيم كه ناراحتيم . گاهي محيط آن چنان سرد است كه گويي همه يخ زده اند ، فضا فوق العاده مؤدبانه است و بي حوصلگي به وضوح روشن و مشهود است .
زماني ديگر احساس مي كنيم كه همه چيز به طور مداوم به دور خود مي چرخد و سرگيجه مي گيريم ونمي توانيم تعادلمان را بازيابيم . گاهي امكان دارد كه نوعي حالت اعلام خطر احساس شود ، مانند آرامش قبل از طوفان ، و گاهي نيز هوا سرشار از رمز و راز است ، مانند محيط ستادهاي جاسوسي.
واكنشهاي اساسي
بيشتر افراد خانواده هاي پريشان دچار بيماري جسمي هستند. در واقع بدن آنان در برابر جوي غير انساني ، واكنشي انساني نشان مي دهد و بيان كننده ي وضع ناخوشايند آنان است .
بدنها شق و سفت يا دولا و خميده است ؛ چهره ها عبوس و غمگين و مانند ماسك بي احساس به نظر مي رسد؛ چشمها فرو افتاده است و نگاه ها از مردم مي گريزد . بديهي است كه گوشها نمي شنوند ، صداها هم خشن و گوشخراش هستند.
نشانه دوستي در ميان افراد خانواده كم است و همبستگي خانوادگي نوعي وظيفه است و افراد صرفاً تلاش مي كنند يكديگر را تحمل كنند. گهگاه افرادي در خانواده هاي پريشان مشاهده مي شوند كه سعي دارند با حرفهايشان جو موجود را سبك كنند ولي گفته هايشان به هدر مي رود . در چنين مواقعي اغلب شوخي ها هم گزنده و طعنه آميز و بي رحمانه اند. بزرگترها آنقدر سرگرم امر و نهي به فرزندان خود هستند كه هرگز نمي فهمند اوكيست . در نتيجه فرزند هيچ گاه از پدر و مادر به عنوان دو انسان بهره مند نمي شود .
به طور كلي كودكان خانواده هاي آشفته تربيتي مسموم دارند. تربيت مسموم خشونتي است كه به حقوق كودكان تجاوز مي كند، اين خشونت در كودك باقي مي ماند و در بزرگسالي او ، به همين شكل به فرزندانش منتقل مي شود.
در تربيت مسموم، اطاعت والاترين ارزشهاست . در ادامه ي اطاعت ، نظم و تربيت ، تميز بودن و كنترل احساسات و آرزوها قرار دارد . كودك زماني خوب است كه آن طور كه به او گفته اند و آموخته اند رفتار كند. كودك خوب ، سازگار و با ملاحظه وغير خودخواه است و هرچه كمتر حرف بزند ، بهتراست .
در تربيت مسموم :
1- بزرگترها ارباب كودك وابسته هستند.
2- بزرگترها خدا گونه درباره خوب و بد تصميم مي گيرند.
3- كودك مسئول خشم بزرگترهاست .
4- پدر و مادر هميشه بايد حمايت شوند.
5- حق حيات كودك تهديدي براي والدين مستبد است .
6- اراده كودك بايد در اسرع وقت سركوب شود.
نمونه هايي از اين باورها:
1- بچه هاچون بچه هستند ، شايسته احترام نيستند.
2- اطاعت ، بچه ها را قوي مي كند.
3- برآورده ساختن نيازهاي كودك اشتباه است.
4- جدي بودن با كودك و سرد برخورد كردن با او، او را براي زندگي آماده مي كند.
5- تشكر ظاهري بهتر از ناسپاسي صادقانه است.
6- رفتار ظاهري مهمتر از خود واقعي است .
7- پدر و مادر موجوداتي بي گناه و عاري از وسوسه هستند.
8- هميشه حق با پدر ومادر است .
اغلب اين باورها در ناخود آگاه وجود دارند و در شرايط استرس و بحران فعال مي شوند . با توجه به مداركي كه موجود است هيتلر در كودكي مورد سوء استفاده و بد رفتاري جسمي و احساسي واقع شده بود . پدرش يك ديكتاتور به تمام معنا بود. گمان مي رود كه پدرش نيمه جهود و نامشروع بود و خشمش را روي فرزندانش پياده مي كرد. هيتلر دوران كودكي را برون ريزي كرد و ميليونها كليمي بي گناه را قرباني نمود.
برون ريزي
اريك اريكسون معتقد است كه هيتلرخشم گسسته ميليونها نوجوان را برانگيخت . او در هيئت رهبر گروه هاي جوان ظاهر شد تا خشم آنها را سازمان دهد. اين خشم واكنش ناخودآگاه آنها در برابر طرز پرورش خود بود كه در اسطوره ي " نژاد برتر" متجلي شد. كليمي هاي قرباني شده ، قربانيان آلمانيهاي تحت ستم والدين پرخاشگر، مستبد و زورگو بودند. اين " برون ريزي ملي " نتيجه منطقي يك زندگي خانوادگي مستبدانه بود كه در آن يك يا دو نفر ، با نام پدر و مادر، همه قدرتها را در اختيار دارند و مي توانند با فرزندان خود هركاري كه مي خواهند بكنند. آنها را شلاق بزنند، توهين و مجازاتشان كنند، مورد تحقير قرار دهند، برآنها سلطه برانند ، با آنها بدرفتاري و بي اعتنايي كنند. همه اينها در مفهوم تربيت مسموم انجام مي گيرند.
بايد توجه داشت كه نظم و ترتيب بدون خود انگيختگي به اسارت منتهي مي شود ؛ قانون و توجيه عقلي بدون عاطفه منجر به سردي مكانيكي مي شود. ملاحظه كاري و تواضع ، بدون احساس آزادي و استقلال دروني ، مولد انسانهاي خامي است كه به راحتي تحت قيموميت هر مقام و صاحب مقامي قرار مي گيرد .
اختلالات وسواس ، كمال طلبي ، احساس عميق حقارت ، ناشايستگي يا ناكامي و اختلال خود شيفتگي هم ناشي از شرم و خجالت است.
شرمساري يك خود ناپذيري تمام عيار است . شرمساري ، بيماري روح و تلخ ترين تجربه خود از خويشتن است، و مهم نيست كه با شكل تحقير يا ترسويي احساس شود يا به شكل ناكامي . شرمساري منبع اغلب روحيات مزاحم و ناخوشايندي است كه زندگي انسان را انكار مي كند. شرمساري با احساس گناه تفاوت دارد. احساس گناه مي گويد : اشتباه كردم ، اما شرمساري مي گويد : من خود اشتباه هستم . احساس گناه مي گويد : عمل خلافي از من سرزده ، اما شرمساري مي گويد : من خلاف هستم . احساس گناه مي گويد : كارم درست نبوده ، اما شرمساري مي گويد من نادرست هستم .
مقررات حاكم بر خانواده هاي ما ، با به حال خود واگذاشتن بچه ها ، در آنها ايجاد شرمساري مي كند. به حال خود واگذار كردن فرزندان به اشكال زير بروز مي كند:
1- رها كردن واقعي آنها ( ترك كردن فيزيكي ).
2- دريغ كردن احساسات خود از فرزندان .
3- بي توجهي به تأييد و تصديق احساسات فرزندان .
4- برآورده نساختن نيازهاي رشد كودكان.
5- سوء استفاده جسماني ، جنسي ، احساسي و روحي از فرزندان.
6- استفاده از بچه ها براي برآورده ساختن نيازهاي ارضاء نشده .
7- بچه را مسئول ازدواج خود معرفي كردن.
8- پنهان كردن و انكار اسرار شرم آور خود از ديگران تا بچه ها مجبور شوند با حمايت از اين موضوعات پنهاني ، تعادل و توازن خانواده را حفظ كنند.
9- صرف وقت نكردن با فرزندان و بي توجهي به آنها.
ادامه دارد ...
در قسمت بعد به اين مطلب خواهيم پرداخت : تربيت مسموم ، پيام هاي سرنوشت ساز ، آزادي عمل و تأثيرات آن .
در قسمت دوم اين مبحث ، به نقش خانواده هاي سهلگير ، سختگير و مقتدر پرداخته شد ، در اين بخش با توضيح الگوها و رفتار والدين ، مطلب را پي مي گيريم.
نظام باز و بسته خانوادگي
نظام خانوادگي را از جهت ديگر مي توان به نظام " باز و بسته " تقسيم كرد.
در نظام باز خانوادگي
الف- سطح ارزش اعضاء خانواده بالاست و هر يك از اعضاء ارزش ديگري را درك مي كند و به او احترام مي گذارد.
ب - ارتباط اعضاء خانواده با يكديگر صادقانه ، روشن و مستقيم است . از بيان مطالب ترسي ندارند و مقاصد خود را به وضوح بيان مي كنند.
ج - قواعدي كه حاكم بر خانواده است انساني ، قابل انعطاف و تغيير ناپذير است. هر يك از اعضاء خانواده مي تواند آزادانه نيازها و خواست خود را بيان كند و پذيراي انتقاد سايرين باشد.
نظام بازخانوادگي محلي مناسب براي رشد اعضاء و تبادل نظر و بالندگي است. دراين خانواده هرفردي به تناسب توان واستعداد خود رشد مي يابد و پيشرفت مي كند.
در مقابل ، در نظام بسته خانوادگي
الف – ارزش اعضاء خانواده پايين است . هركدام از اعضاء ، ديگري را تحقير مي كند و به او احترام نمي گذارد.
ب – ارتباط اعضاي خانواده با يكديگر غير صادقانه و مبهم است. معمولاً اعضاء خانواده يكديگر را سرزنش مي كنند و مطالب را به صورتي پوشيده و به اصطلاح مبهم بيان مي كنند.
ج – قواعد حاكم برخانواده غير انساني ، خشك و تغييرناپذيراست. هركس در اين خانواده به فكر خويش است و توجهي به نيازها و خواسته هاي ساير اعضاء ندارد .
در نظام بسته آشفتگي مشهود است. گرچه خانواده ها مشكلات خود را در قالب مشكل يكي از اعضاء و غالباً كودكان و نوجوانان بيان مي دارند ولي بايد مشكل را در ساخت خانواده و نظام آن و در شبكه ارتباطات خانوادگي جستجو كرد.
در خانواده هايي كه مشكل دارند خانواده درست سازمان نيافته ، هر يك از اعضاء نقش خود را درست ايفا نمي كند ، داراي شبكه ارتباطي مناسبي نيست و پيامها به صورت صادقانه و روشن رد و بدل نمي شود.
لازم به ذكر است كه شبكه ارتباطات فقط شامل پيام كلامي نمي شود. بلكه شامل كلمات ، وضعيت بدن ، اشارات وعلائم و حتي نحوه لباس پوشيدن و آراستگي ظاهر نيز هست .
بررسي ويژگي هاي خانواده سالم
در نظامهاي سالم خانوادگي ، نقشها هم سالم هستند و فرزندان از رفتار پدر و مادر الگو مي گيرند . پدر و مادر نقش آموزگاران را بازي مي كنند، روي فرزندان خود وقت صرف مي كنند ، به آنها توجه مي نمايند و آنها را جهت مي دهند.
در نظامهاي سالم خانوادگي نقشها انعطاف پذيرند و دست به دست مي شوند . حركت آرام و آهسته است ، تبادل افكاربا يكديگر دارند، روابط آنها با هم ملايم است . مادر ممكن است در يك زمان براساس اقتضا در نقش بلا گردان ظاهر شود و سپس ، اين وظيفه به پدر و چندي بعد به فرزندان واگذارگردد.
خانواده سالم و موفق مجموعه اي است كه در آن ، همه ي اعضاء موفق هستند وهمه ي مناسبات ميان افراد آن روال طبيعي و موفقي دارد. اعضاي اين خانواده مي توانند از قدرت هاي انساني خود استفاده كنند. آنها از اين قدرتها براي مشاركت و تعاون و ارضاء نيازهاي فردي و جمعي خود استفاده مي كنند. خانواده سالم خاك سالمي است كه در آن افراد رشد سالم دارند و انسانها بالغ مي شوند . البته رسيدن به اين مهم مشمول نكات زير است :
الف – خانواده ، واحدي براي رشد و بقاست.
ب – خانواده مكاني است كه نيازهاي احساسي و عاطفي همه اعضاي خود را تأمين مي كند ، از جمله ي اين متغيرها مي توان به تعادل ميان استقلال و وابستگي اشاره كرد.
ج- خانواده سالم رشد و اعتلاي همه اعضاي خود، از جمله پدر و مادر را در نظر مي گيرد.
د- خانواده مكاني است كه درآن عزت نفس ايجاد مي شود.
هـ - خانواده ، واحد مهمي در اجتماع است و براي جامعه اي كه قصد دوام دارد حائز اهميت است .
و - خانواده خاكي حاصلخيز براي پرورش انسانها ي بالغ است .
انسان بالغ كسي است كه تفاوت ميان خود و ديگران را درك مي كند و از هويت برخوردار است . شخصي با اين خصوصيات مي تواند بي آنكه به خانواده خود متصل باشد با آنها روابط معني دار ايجاد كند.
مقررات در خانواده هاي موفق روشن است . زن و شوهر از تفاوت هاي رفتاري ، ارتباطي و نگرش خانواده هاي خود آگاهند و آنها را بدون تعصب و بي آنكه به درست بودن يا نبودن آن كاري داشته باشند مي پذيرند و متفاوت بودن آنها را تصديق مي كنند . زن و شوهر هر كدام در جهت يافتن راه حل هاي مسالمت آميز قدم برمي دارند. البته اين هرگز به معناي آن نيست كه تضاد و اختلافي ميان آنها بروز نمي كند. ظرفيت قبول تفاوت و مواجهه ي منطقي با تضاد ها و اختلافها نشانه ي صميمت و نشانه ي خانواده سالم است ، اختلاف سالم چنانچه مورد استفاده درست قرار گيرد، مفيد و سازنده است . در يك ازدواج موفق ، زن و شوهر متعهدند كه بر سر تفاوت هاي خود به توافق برسند . در تضاد واختلاف باقي نمي مانند و به اين هم تن نمي دهند كه با هم بحث و مخالفت نكنند. به جاي آن براي مصالحه و صميمت تلاش مي كنند. باهم گفتگو كردن بخشي ازتماس ومصالحه است . زوجهاي موفق هم باهم درگير مي شوند؛ اما با اختلافات خود برخورد منصفانه مي كنند.
چگونه مي توان در برابر اختلافات برخورد منصفانه داشت؟
1- جرئت داشتن به جاي پرخاشگري
2- توجه به زمان اكنون و اجتناب از مراجعه به سوابق امر
3- اجتناب از پرگويي و نپرداختن به جزئيات
4- اجتناب از داوري
5- صداقت داشتن و توجيه واقعيت ها به جاي كمال طلبي
6- اجتناب از سرزنش
7- گوش كردن پويا
8- پرداختن به يك موضوع بخصوص در هر زمان
9- توجه به راه حل به جاي تلاش براي اثبات نظريه خود.
در خانواده موفق مقررات پنهان ، مطرح و بررسي مي شود. آنچه مطرح ناشدني باقي مي ماند بسيار جزئي است. در اين شرايط فرزندان خانواده تحت تأثير باورهاي ناگفته ي پدر و مادر آسيب نمي بينند.
در يك رابطه ي زناشويي سالم ، اتصال و وابستگي به دليل ميل است و نه صرفاً از روي نياز، در اين شرايط هر كدام در جهت و جانب كامل شدن كم و بيش درحركتند . زن و شوهري كه از كامل بودن يكديگر حمايت و حراست مي كنند به هم مي پيوندند و رشد مي كنند. هر كدام با كم كردن كنترل ، انتقاد ، سرزنش و داوري به رشد ديگري كمك مي كند. در خانواده هاي زنده و بالنده ، به طورمداوم شاهد الگوهاي متفاوتي هستيم . ارتباط ها مستقيم ، واضح ، صريح و صميمانه است . قاعده ها قابل انعطاف ، انساني ، مقتضي و دستخوش تغييراست و پيوند با اجتماع نيز بارز و اميد بخش مي باشد.
مطالب مشابه :
هفته بهداشت رواني
هفته بهداشت رواني دی 1392 آذر 1392 آبان 1392 مهر 1392 بهداشت رواني يعني:
نقش خانواده در بهداشت رواني
هفته چهارم دی 1392; هفته چهارم آذر 1392; هفته سوم آذر 1392; نقش خانواده در بهداشت رواني
گزارش هفته بهداشت روان ـ مديريت آموزش و پرورش شهرستان آران و بيدگل
* تهيه دستورالعمل هفته بهداشت روان و توجه با موضوعات بهداشت رواني با استفاده از
فرم ارزيابي مشاوران آموزشگاه
برپايي نمايشگاه هفته بهداشت رواني. نمایشگاه بهداشت روان دبیرستان نمونه تلاش . اسفند 1392.
برچسب :
هفته بهداشت رواني 1392