خاطرات شروع سفر با دوچرخه

باسلام خدمت همه دوستان.

اول از خودم شروع میکنم من بنا به علاقه ی که به دوچرخه داشتم رفتم و دوچرخه خریدم و اولین دوچرخم ویوا بود و اون وقت فقط دوچرخه سواری رو در حد اداره اومدن و جای خرید داشتم استفاده میکردم تا بعد از چند مدت که دوچرخه ام رو دزدیدن از اونجا که عادت کرده بودم به دوچرخه ۳ماه بیشتر نتونستم تحمل کنم و رفتم دوچرخه بخرم چشم دوچرخه مریدا رو گرفت و خریدم بعد خوب پول زیادی بابت این دوچرخه داده بودم به فکر این افتادم که خوب منی که این همه پول بیابت این دوچرخه دادم چرا استفاده بیشتری نکنم.شروع کردم تو اینترنت سرچ کردن درمورد دوچرخه.دوچرخه سواران و ... تا این که وب سایت شخصی به اسم حبیب اشتری به چشم خورد و تمام مطالب و کارهای که کرده بود و کجا ها رفته بود رو دیدم و شمارشو برداشتم و بهش زنگ زدم و یه روز رفتم مزاحمش شدم و با هاش صحبت کردم و اونم راهنمایم کرد و در آخر فقط یک کلمه بهم گفت اگه واقعاُ میخوای با دوچرخه سفر کنی از همین حالا شروع کن و منم فردای اون روز که پنج شنبه بود اولین سفر خودم رو با دوچرخه شروع کردم مسیری که انتخاب کرده بودم تهران قزوین بود البته در انتخاب مسیرم با حبیب کلی مشورت کردم و از تجرباتی که حبیب در اختیارم گذاشته بود خیلی استفاده کردم و بعد از اون سفرهای خودم رو شروع کردم دزسته مسافتاش کم بود ولی تجربیات خوبی بدست آوردم و بعد حبیب شخصی به نام علی رحیمی رو به من معرفی کرد که فکر کنم اکثر دوستای که این نوشته رو میخونن بشناسنش خوب علی هم که الان یکی از بهترین دوستام هست خیلی در مورد دوچرخه و مسافرت با دوچرخه و ... کمکم کرد یه روز من رفتم پیشعلی و گفتم علی من میخوام یک سفر خارجی برم ولی علی اسرار داشت که من اول یک سفر داخلی بلند مدت برم چون من اکثر سفرام۱ با۲روز بود نه بیشتر بخاطر همین علی میگفت اول سفر داخلی برم بع برم خارج از کشور ولی من بنا به ۲ دلیل باید این سفرو میرفتم ۱من تصمیمم رو گرفته بودم و باید انجامش میدادم ۲ من کارمن هستم مرخصی نداشتم که دوباره بخوام سفری بالاتر ۲ روز برم البته من چون مدت زیادی بود ورزش میکردم از نظر جسمی آمادگی اون رو هم داشتم و سفرهای که خارج از ایران داشتم تغریباُُُُ با خلق و خوی مردم کشور دیگر آشنا بودم و انجام دادن این کارو در خودم میدیدم حتی چند روز از سفرم یکی از دوستانم که قرار بود با من به این سفر بیاد به اسم مهدی باقری اونم اولین سفرش بود پشیمون شد و گفت مهدی تو برات هیچ فرقی نمیکنه که چه اتفاقی برات بیافته تو به هر قیمتی شده میخوای این سفر رو بری من گفتم من یک تصمیم گرفتم پس باید انجامش بدم و من این سفرودر ۲۴/۰۶/۹۱ شروع کردم البته با دو دوست دیگر شروع مسیری که باید رکاب میزدیم از تفلیس پایتخت گرجستان بود تا استانبول که بنا به دلایلی من مجبور شدم مسافت ۱۰۰۰کیلومترشو به تنهایی رکاب بزنم م بعد از گذشت ۱۴ روز و رکاب زدن ۱۴۰۰کیلوتر من از استانبول با اتوبوس به ایران برگشتم و در این سفر تجربات خیلی مهم و جالبی بدست آوردم که میدونم این تجربیات در سفر دور دنیام خیلی کمکم میکنه البته این تنها سفر من قبل از سفر به دور دنیا نخواهد بود من همیشه در همه زندگیم به این باور که اگه آب ساکن باشه بو میگیره باید در حال حرکت باشه هستم و من به اونوان جزوی از این خانواده بزرگ دوچرخه سواران هرگز نخواهم ایستاد.

خاطرات شروع سفر با دوچرخه

مطالب مشابه :

آدرس نمایندگی دوچرخه های مریدا، جاینت، ژیتان، فوجی و ویوا در تهران:

بررسی تخصصی + عکس از تریال ویوا لیوپارد - viva leopard cheking & images

راهنمای خرید دوچرخه

خودروی متلاشی شده ی ویوا

خبر - 8/11/88 - پاسخ به سوال آقای نادر از کرج در مورد خرید تریال

یه توضیح مختصر از بی بی سایز BB size و بررسیBB size تریال های ویوا

تنظیم دنده دوچرخه

خاطرات شروع سفر با دوچرخه