جمعه حضور (متن ادبی زیبا درباره حضرت مهدی (عج)
مهدى جان!
روز را با يادت شب مىكنم و هر شب منتظرت هستم. در تاريكى شبهاى ظلمانى، منتظر شنيدن صداى گامهايت درپس كوچههاى انتظار هستم. آرى من منتظر او هستم كه خود نيز منتظر است.
قريب ۱۱۷۷ سال است كه شيعيان، اين مظلومان هميشه تاريخ، انتظار آمدن لحظهاى را مىكشند، انتظار آن لحظه كه عطر و بوى خوش محمّدىصلّى اللّه عليه و آله سراسر جهان را يكبار ديگر معطر كند. انتظار آن لحظهاى كه خاطره مظلوميّت زهرا و على و فرزندانشان را در خود نهفته دارد. انتظار لحظهاى كه در آن طنين: «أين الطالب بدم المقتول بكربلاء» زمين و آسمان را فرامىگيرد.
در آن لحظه نوگل نرگس و اميد شيعه از راه مىآيد. از سفرى دور، به دورى قرنهاى طولانى، كولهبار سفر «انتظار» را زمين نهاده و از درون آن، سبزى و طراوت و عدل و عدالت را كه ارمغان سفر براى منتظران چشم به راه است بيرون مىآورد. مىدانم خود او نيز منتظر آن لحظه است، لحظهاى كه در زمين و آسمان بانگ: «أين المضطرّ الّذي يجاب إذا دعى» طنينانداز شود. منتظر لحظهاى كه تكيه به ديوار كعبه داده و بانگ برآورد: «أنا بقيّةاللّه، (بقية اللّه خيرٌ لكم إن كنتم مؤمنين)»، منتظر لحظهاى كه وعده حق تحقق پذيرد و «جاء الحق وزهق الباطل» تحقق يابد. منتظر لحظهاى كه مستضعفان به امر خداوند وارثان زمين شوند و پرچم «سبز آلمحمّدصلّى اللّه عليه و آله» در سراسر گيتى به اهتزاز در آيد.
در پس اين قرنها چشمانم به در دوخته شده است و منتظر آمدنت هستم.
هر صبح جمعه سراغت را از باد صبا مىگيرم، نشانى از كوى آشناى تو مىپرسم، اما باد صبا چون هميشه پاسخى ندارد. آه كه غروب جمعه چه دلگير است، چشمهاى ابرى منتظران هواى باريدن دارد. هفتهاى ديگر نيز بىگل روى مولا سپرى شد، چه سخت و طاقتفرساست: «عزيزٌ علىّ أن أرى الخلق ولاترى ولاأسمع لك حسيسا ولانجوى».
همه شب منتظرت هستم تا اگر شبى گذرت به كوچه دلمان افتاد واز روى كرم، گوشه چشمى به كوچه تاريك دل ما كردى و آن را از نور خود منوّر ساختى، در خواب غفلت فرو نرفته باشم.
شبها را به اين اميد روز مىكنم و روزها را به اين اميد شب كه تو بيايى. بيايى و دلهاى زخمخوردهمان را مرهم گذارى.
ديگر روزهاى هفته برايم معنا ندارد، تنها به جمعه مىانديشم، اى كاش هر روز جمعه بود و جمعهاى معطر نزديك جمعه «موعود»، جمعهاى پر از عطر اقاقىها، جمعهاى به عطر خوش محمّدى (صلّى اللّه عليه و آله) ، جمعهاى سرخ و حسينى (عليه السلام) ، جمعهاى سفيد به پاكى دل منتظران عاشق و جمعهاى سبز به سبزى «جمعه حضور».مطالب مشابه :
متن ادبی محرم
متن ادبی محرم. کربلا درباره وبلاگ. موجیم امید صبح.
(متن ادبی) درباره نماز
درباره وبلاگ. شناخت چطور برای نماز صبح بیدار (متن ادبی) درباره
طلوع دوباره
متون ادبی. دیدگاههای توی این صبح سحر خبر رهایی منو به گوش دنیا . درباره وبلاگ: این
متن ادبی زیبا درباره حضرت مهدی(عج)
متن ادبی زیبا درباره حاضر ناظر، چشمها به تو دوخته شده ومنتظران حقيقت همچون شمعى تا صبح
متن ادبی"برای انشای نماز"
متن ادبی"برای پیشگیرى از افسردگى با نماز صبح. توصیه آقای قرائتی درباره رابطه با
متن ادبی فوق العاده زیبا درباره امام زمان(عج)
متن ادبی فوق العاده زیبا درباره امام زمان صبح سفید نگاه
متن ادبی
متن ادبی چون صبح شد، حضور پدرش رسول خدا آمد و جريان خوابش را بيان نمود درباره وبلاگ
متن ادبی درباره حضرت فاطمه (س)
متن ادبی درباره حضرت تو تابیدی، تا نور در خمرههای فراموشی نماند و تپیدن را در صبح صادق
جمعه حضور (متن ادبی زیبا درباره حضرت مهدی (عج)
(متن ادبی زیبا درباره حضرت مهدی (عج) مهدى جان! روز را با يادت شب مىكنم و هر شب هر صبح
برچسب :
متن ادبی درباره صبح