تنگچشمی و اسرافکاری
تنگچشمی و اسرافکاری
مؤلف: دکتر مصطفی
سباعی
مترجم: عبدالعزیز سلیمی
زندگی دنیا علیرغم گستردگی دامنه آن در رابطه با انسانها بسیار کوتاه
است و آنان تنها از فرصت اندکی برخوردارند و بخشی اندک از نعمتها و منافع آن را در
اختیار دارند.
عمر شما هر اندازه که باشد، در مقایسه با زمان گذشته و آینده
همانند عدد یک در برابر میلیارد و حتی بیشتر است و شما به هر مقدار که از نعمتها و
امکانات استفاده نمایید، تنها در حد و حدود شرایط و اوضاع و امکانات خود میتوانید
بهرهمند شوید، و چنین چیزی در برابر نعمتها و امکانات موجود در گذشته و حال و
آینده مقدار بسیار بسیار اندکی به شمار میآید.
به هر اندازه که مال و ثروت را
جمعآوری نمایید، در مقایسه با اموال و ثروتهای موجود در این جهان پهناور، همچون
قطرهای در برابر اقیانوس بیش نیست.
از طرف دیگر تعیین میزان عمر، مقدار استفاده
از لذایذ زندگی و بقای اموال و ثروت در محدوده اراده و اختیار خود انسان نیست. گاهی
بدون اطلاع قبلی و ناگهانی زندگی این دنیا را ترک میکنید، و در بسیاری از موارد به
خاطر بیماری و موانع دیگر نمیتوان از دارایی و لذایذ زندگی بهره لازم را گرفت. و
در مواردی بهخاطر حوادث پیشبینی نشدهی فردی یا عمومی مال و ثروت نیست و نابود
میشوند.
{ أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الأرْضَ
فَإِذَا هِيَ تَمُورُ (١٦)أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يُرْسِلَ
عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ (١٧)} (الملک / 16-17)
«مگر
از کسی که در آسمان است خود را در امان میدانید که دستور بدهد، زمین بشکافد و شما
را فرو ببرد و آنگاه بلرزد و بجنبد و حرکت کند؟ یا اینکه از کسی که در آسمان است
خود را در امان میدانید که طوفان شن بر شما بگمارد. آنگاه خواهید دانست که هشدار
و تهدید من چگونه است».
{ أَمْ مَنْ هَذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ
يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْكَافِرُونَ إِلا فِي غُرُورٍ (٢٠)أَمْ
مَنْ هَذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ
وَنُفُورٍ (٢١)}(الملک / 20-21)
«آخر کدام اشخاص و افرادند که لشکر شمایند و
جدای از خدا مهربان به شما کمک میکنند و از شما مواظبت مینمایند؟ کافران گرفتار
غرورند و بس، یا اینکه چه کسانی هستند که اگر خداوند روزی خود را بازدارد بتوانند
به شما روزی برسانند، به راستی کافران در سرکشی و گریز قرار دارند».
همه
انسانها این حقایق را درک میکنند، اما در مورد بهرهگیری از آنها با هم تفاوت
دارند. بیشتر آنها بر این باورند که از کوتاهی عمر انسان باید برای بهکارگیری آن
در استفاده هرچه بیشتر از لذایذ زندگی استفاده نمود و به همین خاطر همه عمر کوتاه
خود را برای کامجویی هرچه بیشتر در این راه به هدر میدهند.
عدهای هم جمعآوری
مال و ثروت را هدف اصلی زندگی خویش قرار میدهند و به انباشتن هرچه بیشتر مال و
دارایی میپردازند، و دیگران را از خیر و منافع آن محروم میسازند.
در واقع
آنگونه آدمها هستند که عمداً خود را از نعمت زندگی و نعمت ثروت محروم نموده، به
سان مستمندان زندگی خویش را سپری کردهاند، از چیزهایی که دارند بهره نمیگیرند، و
از زندگی خویش لذت نمیبرند.
عدهی کمی از انسانها هستند که از کوتاهی عمر
انسان در این جهان در راستای خدمت به مردم استفاده مینمایند. و از اموال و دارایی
خویش در جهت خیر و منافع خود و جامعهای که در آن زندگی میکنند، استفاده
مینمایند. اینگونه آدمها هستند که علیرغم کوتاهی عمرشان از حیات و زندگی واقعی
برخوردارند و هرچند ثروت و دارایی خویش را از دست بدهند ثروتمند واقعی به شمار
میآیند و علیرغم از دست ددن این لذیذ ناروا خوشبخت و اهل سعادت شمرده
میشوند.
در این صورت بخلورزی بیماری خطرناکی است که در نهایت شخص بیمار را از
پای درخواهد آورد، از طرفی علامت غفلت و عدم بصیرت و انانیتی خودخواهانه
است.
حتی برخی از آدمها هستند که نسبت به برآورده نمودن نیازهای خود هم بخل
میورزند و آن را از خواب و خوراک و پوشاک خوب و مناسب محروم مینمایند، و هزینه
کردن برای تأمین آنها را اسراف و ریخت و پاش به شمار میآورند!
آنگونه آدمها
همچون کسانی هستند که پنجره خانه خویش را برای جلوگیری از روشنایی آفتاب سوت و کور
مینمایند و برای جلوگیری از مصرف هوا جلو نفس کشیدن خود را میگیرند!
روزی رسول
خدا صلی الله علیه و سلم یکی از آن آدمها را با لباس کهنه و نامرتب دید و خطاب به
او فرمود :
«مال و ثروتی داری؟»
گفت : بله دارم!
رسول خدا صلی الله علیه و
سلم فرمود : «چه نوع ثروتی داری؟»
گفت : طلا و نقره و شتر و گوسفند
دارم.
رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود : در این صورت بهتر آن است که آثار و
نشانهی نعمتهای خداوند در تو دیده شود، زیرا خداوند وجود نشانه نعمت خویش بر
بندگانش را دوست میدارد»[1].
عدهای هم راه افراط را در پیش گرفته و خود و
خانوادهی خویش را در باتلاق اسراف و ریخت و پاش و کامجوییهای ناروا و انواع و
اقسام لذایذ و مظاهر زندگی دنیوی غرق مینمایند، اما در این راه به مشکلات مردم و
مصالح میهن خود کمترین توجهی ندارند.
هرگاه زمینهای برای خیر و احسان و همکاری
فراهم شود و به کمک و حمایت ثروتمندان نیاز وجود داشته باشد به آن پشت میکنند و
چهره درهم میکشند و عذر و بهانه میآورند.
و از فقر و مشکلات و کسادی تجارت خود
ناله و شکوایه سر میدهند و به گونهای خود را خوار و حقیر میگردانند که گمان
میرود به کمک و صدقه دیگران نیازمند میباشند.
متأسفانه در جامعهی اسلامی
آنگونه انسانها تعدادشان بسیار است، و در همه مواردی که طرحها و برنامههای
تبلیغ اسلامی و مؤسسههای خیریه و منافع عمومی به کمک و حمایت ثروتمندان نیاز پیدا
میکنند آنان را مشاهده میکنیم که خود را به موشمردگی میزنند! آنان بدترین بلایی
هستند که گریبانگیر جامعهها به شمار میآید.
گاهی آنان در رابطه با مراسم عروسی
و میهمانیها حاتمبخشی مینمایند و به خاطر عروسی آدم صاحب مقام و موقعیتی یا دوست
و آشنایی پول بسیاری را خرج میکنند، تا خود را بیشتر به آن طرف نزدیک نمایند. یا
آوازهی بخشندگی و دستگشادی آنها در همهجا بپیچد! اما برای حمایت از مستمندان و
امور خیریه حاضر به هیچ نوع کمکی نیستند!؟ راز این روش ایشان در دو چیز نهفته است
:
اول : سستی ایمانشان به وعدهها و پاداشهای خداوند برای کسانی که بخشی از
دارایی خویش را با میل و رضایت خود در راه خیر و منفعت مردم به کار
میگیرند.
همچنین تبعیت از وسوسههای شیطان که آنها را از فقر و نیازمندی دچار
هراس مینماید و خیر و احسان را زمینهساز سختی و نیازمندی میدانند. در این مورد
خداوند متعال میفرماید :
{ الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ
بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلا وَاللَّهُ وَاسِعٌ
عَلِيمٌ (٢٦٨)}(البقره / 268)
«شیطان شما را (به هنگام خیر و احسان میترساند و)
وعده تهیدستی میدهد و به ارتکاب گناه فرمان میدهد، ولی خداوند به شما وعده آمرزش
خویش و فزونی (نعمت) میدهد. (فضل و رحمتش) وسیع و (از همه چیز) آگاه است».
دوم
: از بین رفتن احساس مسئولیت اجتماعی در ایشان و چیره شدن خودپرستی مرگبار در طبیعت
آنان. آنها فکر میکنند، که آفریده شدهاند تا به تنهایی زندگی کنند، و مال و ثروت
را تنها با اتکاء به سعی و تلاش خود به دست آوردهاند و صرفاً در برابر خود و
خانوادهی خویش مسئولیت دارند و بس!
همچنین گمان میبرد علیرغم اینکه مردم
دور و بر آنان در فقر و مشکلات قرار داشته باشند، آنان میتوانند در رفاه و آسایش
زندگی کنند.
اما اگر به خوبی بیندیشید و تحقیق کنند درمییابند که برای زندگی
همراه با دیگران آفریده شدهاند، و آنچه را که به دست آوردهاند با همکاری دیگران
بوده و سعادت و آسودگی انسان آزاد تنها زمانی تحقق مییابد که در جامعهای آزاد و
باکرامت و فضیلت زندگی کند.
همچنین برای آنان معلوم میشود که از دست دادن
احساس هم دردی با مردم و بیتوجهی به مشکلات ایشان از هرگونه فقر و نیازی بدتر و از
هرگونه محرومیتی ناگوارتر است، و حتی عامل محکوم شدن به مرگ معنوی و فقدان اخلاق
اجتماعی به شمار میآید، رسول خدا صلی الله علیه و سلم در این رابطه فرمودهاند
:
«ما آمن بی من بات شبعان و جاره جائع الی جنبه و هو یعلم به»[2].
«هر کس که
شب را سیر به بستر برود و بداند که همسایهاش در کنار او گرسنه مانده به من ایمان
نیاورده است».
همچنین فرموده است :
«من لم یهتم بأمر المسلمین فیلس
منهم».
«هر کس به امور مربوط به مسلمانان اهتمام نده، جزو آنان به شمار
نمیآید».
یکی از نشانههای یک جامعهی سالم این است که افراد آن در زندگی شخصی
و خانوادگی در حدی معقول و معتدل خرج و هزینه مینمایند و تنها به برآورده نمودن
نیازها در حد کفایت اقدام میکنند. اما در زندگی اجتماعی خود بسیار اهل سخاوتمند و
با گشادهدستی بسیار عمل مینمایند و برای کرم و بخشندگی حد و حدودی را
نمیشناسند.
انسانهایی که در دنیای متمدن امروزی زندگی میکنند، لازم است این
روش را در پیش بگیرند و در مخارج زندگی شخصی و خانوادگی تا حد ممکن در هزینهها و
مخارج صرفهجویی نمایند و در عین برخورداری از ثروت و دارایی بسیار، لباسی متوسط بر
تن کنند و در خانهای متوسط زندگی نمایند، اما برای تأسیس دانشگاه، مسجد و مدرسه و
یا محل پرورش کودکانی یتیم یا در رابطه با تأمین مخارج مراکز علمی و تحقیقاتی از
خود بذل و بخشش بسیار به خرج بدهند و زندگی خود را وقف اینگونه کارها بنمایند. به
این صورت است که ملتها در عرصه علوم و آداب و تحقیقات اجتماعی و اقتصاادی راه
پیشرفت را در پیش میگیرند.
در بسیاری از جامعههای امروزی بسیاری از انسانها
همین راه را در پیش گرفته و حق و انصاف ایجاب مینماید که با چشم احترام به این روش
و منش ایشان نگاه کنیم و نزاع و اختلافی که میان ما و ایشان وجود دارد. مانع از
اقرار به این اقدام پسندیده ایشان نگردد.
اما لازم است این حقیقت را یادآوری
نماییم که قبل از همه ادیان و اندیشهها این اسلام بوده که انسانها را به آن اخلاق
ارزشمند فراخوانده و در سایه تشویق به آن مسلمانان را تربیت نموده و در نهایت به
صورت بهترین امتی که در تاریخ وجود داشتهاند درآمدهاند.
برای مثال همه
میدانیم که اسلام ما را به رعایت اعتدال و میانهروی و پرهیز از اسراف و بخل در
رابطه با مخارج زندگی خصوصی و خانوادگی فراخوانده است. قرآن میگوید:
{ وَلا
تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ
فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا (٢٩)} (الاسراء / 29)
«دست خود را بر گردن خویش
بسته مدار (و بخیل مباش) و آن را بیش از حد مگشا! (و بی حساب بخشش مکن) تا از کار
نمانی و مورد ملامت قرار نگیری و غمناک نگردی».
{ وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا
لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا (٦٧)}(الفرقان /
67)
«(بندگان خوب خداوند) کسانی هستند که به هنگام خرج و هزینه کردن زیادهروی
نمیکنند و سختگیری هم نمینمایند و در میان این دو میانهروی را مراعات
میکنند».
{ كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا } (الاعراف / 31)
«بخورید و
بیاشامید ولی زیادهروی مکنید».
همچنین رسول خدا صلی الله علیه و سلم
فرمودهاند :
«ولا تسرف ولو کنت علی نهر جار»[3].
«اگر در کنار رودی جاری هم
قرار داری اسراف مکن!»
ولی در رابطه با زندگی اجتماعی و حل مشکلات مردم به ویژه
مستمندان هیچگونه اسراف و زیادهروی مذموم نیست، زیرا در این میدان هرچه بیشتر
هزینه شود، بر منزلت و کرامت انسان بیشتر افزوده میگردد.
{ الَّذِينَ
يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلانِيَةً فَلَهُمْ
أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ
(٢٧٤)}(البقره / 274)
«کسانی که داراییهای خود را در شب و روز و در پنهان و
آشکار در راه خیر و احسان هزینه میکنند، مزد و پاداششان نزد پروردگارشان (محفوظ)
است و نه ترسی برایشان است و نه اندوهگین خواهند شد.».
آن نوع هزینهها به
گونهای است که سود آن پیش از هر کس به خود احسانکننده برمیگردد.
{ وَمَا
تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلأنْفُسِكُمْ } (البقره / 272)
«هرچه را در راه خیر و
احسان هزینه کنید به نفع خود شماست».
انفاق و احسانی که مظهر ریشهدار بودن نیکی
و خیرخواهی در درون صاحب آن است.
{ وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ
أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ
كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ
فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ }(البقره / 265)
«مثل کسانی که دارایی
خود را برای خشنودی خداوند و استوار کردن شخصیت (ایمانی) خود انفاق مینمایند،
همچون باغی است که بر روی زمینی بلند قرار داشته باشد و باران شدیدی بر آن ببارد و
در نتیجه چندین برابر ثمر بدهد، اگر باران شدیدی بر آن نبارد، باران خفیفی بر آن
میبارد».
این چنین منشی بیانگر ایمان و اطمینان به وعدهها و اجر الهی و
علاقهمندی به کسب پاداش و رضایت خداوند میباشد.
{ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ
خَيْرٍ فَلأنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ }(البقره
/ 272)
«هر چیزی را که میبخشید، تنها برای رضایت خداوند ببخشید».
اما بخل و
اندوختن و عدم سرمایهگذاری ثروت در راههای مفید و سودمند برای آدم ثروتمند و
جامعهای که در آن زندگی مینماید، بسیار زیانبار خواهد بود.
{ وَلا
يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ
خَيْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ} (آل عمران / 180)
«آنهایی که نسبت به
آنچه خداوند از فضل و نعمت خود به ایشان عطا نموده است بخل میورزند، گمان نکنند
که این کار برای آنان خوب و به نفع ایشان است، بلکه این کار به زیان آنان
است».
چنین کاری زمینهساز خواری و عذاب دنیوی و اخروی خواهد بود، همانگونه که
خداوند متعال میفرماید :
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ
الأحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ
وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ
وَلا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
(٣٤)يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ
وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لأنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا
كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ (٣٥)}(التوبه / 34-35)
«کسانی که (پول و) طلا و نقره را
میاندوزند و آن را در راه خدا به کار نمیگیرند، آنان را به عذاب بس بزرگ و
دردناکی مژده بده! روزی که آن سکهها در آتش دوزخ گداخته میشوند و پیشانیها و
پهلوهای ایشان را با آن داغ مینمایند و به ایشان گفته میشود، این همان چیزی است
که برای خود اندوخته میکردید، پس اکنون بچشید طعم چیزی را که
میاندوختید».
رسول خدا صلی الله علیه و سلم اصحاب خویش و اصحاب او مردم را
براساس این منش و اخلاق تربیت مینمودند، و همان اخلاق زمینه را برای سخاوتمندیها
و نیکوکاریهایی فراهم نمود که همچنان در لابهلای صفحات تاریخ درخشیده و خواهند
درخشید و هر انسانی را به شگفتی میاندازند.
ابوبکر صدیق رضی الله عنه در زندگی
شخصی و خانوادگی خویش در زمینه خوراک و پوشاک بسیار ساده زیسته است. اما وقتی که
برای تجهیز و تأمین مخارج غزوه تبوک به کمک مسلمانان نیاز وجود داشت و رسول خدا صلی
الله علیه و سلم مردم را به کمک تشویق فرمود، ابوبکر صدیق رضی الله عنه همه دارایی
خود را نزد ایشان آورد.
رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود : «چه چیزی را برای
خانوادهات باقی گذاشتهای؟»
ابوبکر صدیق رضی الله عنه فرمود : خداوند و پیامبرش
را برای آنان باقی گذاشتهام!
در همان حال حضرت عمر بن خطاب رضی الله عنه نیمه
دارایی خود را آورد و حضرت عثمان سازوبرگ و مرکبهای بسیاری را تهیه نمود و تعداد
زیادی از اصحاب به وسیله اموال او تجهیز و آماده شدند!
زنان نیز طلا و زیورآلات
خود را با کمال میل و رضایت خویش نزد رسول خدا صلی الله علیه و سلم
میآوردند!
بخشندگی و احساس مسئولیت اجتماعی مسلمانان صدر اسلام به ثروتمندان و
مردان محدود نمیشد، بلکه فقرا و زنان را نیز شامل میشده است.
وقتی که در زمان
خلافت حضرت عمر بن خطاب قحطی روی داد، حضرت عثمان کاروان تجاری شامل یک هزار شتر را
در راه شام انتظار میکشید، که بار آنها شامل مواد خوراکی و پوشاک بود و در آن
شرایط قحطی بسیار ارزشمند بود!
تاجرانی که در جریان نزدیک شدن کاروان تجاری او
به مدینه بودند، به حضورش مراجعه نموده و میخواستند آن کالاها را از او خریداری
کنند!
حضرت عثمان فرمود : چند درصد به من سود میدهید؟
گفتند : پنج
درصد.
گفت : کسی هست که به من بیشتر بدهد!
گفتند : ما نیز حاضریم شش درصد
بدهیم.
فرمود : کسی را سراغ دارم که بیشتر از این میدهد!
آن تاجران سود او
را تا ده درصد بالا بردند.
فرمود : آن شخص خیلی بیشتر از شما سود
میدهد!
گفتند : ما هیچ تاجری را نمیشناسیم بیش از این سود بدهد! ما که همه
تاجران را میشناسیم و بیشتر ما اینجا هستیم، و قافله هم که دارد وارد مدینه
میشود. آن تاجر کیست که بیش از ده درصد سود به تو میدهد؟!
حضرت عثمان فرمود :
من کسی را یافتهام که برای هر درهم بیش از هفتصد درهم سود میدهد، مگر نمیدانید
که خداوند متعال میفرماید :
{ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي
سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ
سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ
عَلِيمٌ (٢٦١) } (البقره / 261)
«مثل کسانی که دارایی خود را در راه خدا
صرف میکنند، همانند دانهای است که هفت خوشه برآورد، و در هر خوشه صد دانه باشد و
خداوند برای هر کسی که بخواهد آن را چندین برابر مینماید، خداوند (قدرت و نعمتش
وسیع و (از همه چیز) آگاه است».
من شما را به گواهی میگیرم که همه بارهای آن یک
هزار شتر را در راه خدا صرف میکنم و در میان مسلمانان تقسیم میکنم!
این است
نمونه مسلمانی ثروتمند، کسی که به راستی میتواند الگوی ثروتمندان مسلمان
باشد!
یکی از کارگران مسلمان که همه شب را به آبیاری مزرعههای چند نفر اشتغال
داشت و صبح که شد و کارش را به پایان برد صاحبان باغها مزدش را که دو پیمانه جو
بود به او دادند.
او بلافاصله آن دو پیمانه جو را نزد رسول خدا صلی الله علیه و
سلم آورد و گفت : یا رسول الله صلی الله علیه و سلم ! این مزد کار دیشب من است، یک
پیمانه آن را برای خانوادهام میبرم و پیمانه دیگر را در اختیار شما میگذارم که
آن را به برادران مسلمان نیازمندم بدهی!
این هم نمونهای ارزشمند از کارگر
مسلمان!
روزی حضرت علی با حضرت فاطمه رضی الله عنه مشغول صرف غذای اندکی بودند
که برای هر دوی آنها کفایت نمیکرد، که ناگهان سائل مستمندی سر رسید و آنان غذای
خود را به او دادند، و خود با گرسنگی ساختند. تا این آیه در مورد ایشان نازل گردید
که :
{وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ
} (الحشر / 9)
«(نیازمندی) ایشان را بر خود ترجیح میدهند، هرچند که خود
سخت نیازمند میباشند».
این هم نمونهای از مسلمانان فقیر و مستمند!
روزی
حضرت عایشه رضی الله عنه همه یکصد هزار درهمی را که به عنوان هدیه به او داده شده
بود، در عین نیازمندی خود ـ در حالی که روزه بود و لباس کهنه بر تن داشت ـ در میان
مستمندان تقسیم نمود.
خانمی که در کارهای منزل به او کمک میکرد گفت : بهتر بود
که چیزی را برای تهیه افطار باقی میگذاشتی؟
عایشه رضی الله عنه که به خاطر مردم
خود را فراموش کرده بود فرمود : اگر قبل از آنکه همه آن را تقسیم کنم به من
میگفتی چیزی را هم برای تهیه افطار باقی میگذاشتم!؟
این هم نمونهای از کرم و
سخاوت زنان مسلمان!
بر مبنای این سخاوتمندیها و احساس مسئولیتهای اجتماعی بود
که مساجد و مدارس در صدر اسلام ساخته شدند و اموال بسیاری وقف گردید و خانههایی
برای اسکان مسافران و مستمندان ساخته شدند. این منش و اخلاق بود که مسلمانان به
وسیله قضیه وقف کردن برای همه امور خیریه و عامالمنفعه از دیگر ملتها تمایز پیدا
کردند، و در تاریخ ملتها بینظیر گردیدند.
رسول خدا صلی الله علیه و سلم
میفرماید :
«یقول ابن آدم : مالی مالی! و انما لک من مالک ما اکلت او لبست او
تصدقت، و ما بقی من ذبک فهو لورثتک»[4].
«آدمها (گاهی همهاش) میگویند : ثروت
من و اموال من! اما باید بدانی که دارایی تو فقط همانی است که میخوری و میپوشی و
صدقه میدهی، اما بقیه آن به وارثانت تعلق دارد».
همچنین رسول خدا صلی الله
علیه و سلم فرموده است :
«کدام یک از شما دارایی وارث خود را از دارایی خود
بیشتر دوست میدارد؟»
گفتند : یا رسول الله صلی الله علیه و سلم ! هیچکدام از
ما این چنین نیست! و دارایی خود را بیش از دارایی وارثین خود دوست داریم!
رسول
خدا صلی الله علیه و سلم فرمود :
«دارایی و ثروت شما همانی است که در زمان حیات
خود آن را در راه خیر و احسان به کار گرفته و صدقه دادهاید، و دارایی وارث او آن
اموالی است که پس از مرگ او برجای مانده است».
روزی یک نفر گوسفندی را به عنوان
هدیه نزد رسول خدا صلی الله علیه و سلم آورد. خانواده رسول خدا صلی الله علیه و سلم
آن را ذبح نموده و همه گوشت آن را به غیر از یک دستش را در بین نیازمندان تقسیم
کردند، و به رسول خدا صلی الله علیه و سلم گفتند که : همه گوشت آن را تقسیم کردیم و
تنها یک دست آن باقی مانده است.
رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود : «بهتر است
بگویید : همهی آن باقیمانده به غیر از یک دست!»
مقصود رسول خدا صلی الله علیه و
سلم این بوده که : تنها آن اموالی برای صاحب آن ماندگار میماند که آن را در راه
خیر و احسان هزینه میکند، اما آنچه را که میخورد و میپوشد و مصرف میکند و یا
برای وارثین باقی میماند، از دست او میروند.
زیرنویسها:
[1] - رواه الترمذی و الحاکم.
[2]- رواه
البزار و الطبرانی.
[3]- رواه ابن ماجه.
[4]- رواه مسلم.
برگرفته از: اخلاق اجتماعی برای همه، مؤلف: دکتر مصطفی سباعی، مترجم:
عبدالعزیز سلیمی
مطالب مشابه :
نخستین شماره «هفت صبح» در یک نگاه
مطبوعات از درون - نخستین شماره «هفت صبح» در یک نگاه - خبرهایی از درون جامعه مطبوعاتی
آگهی استخدام شرکت پخش صنایع سراسری ایران در 5 شهر
این سایت با جدیدترین اخبار استخدامی زیر نظر نیازمندی بویور ۹ صبح الی هفت تیر. بیرجند
جشنواره هفت سین 1391
افق تربيت - جشنواره هفت سین 1391 - انجمن علمي رشته علوم تربيتي دانشگاه پيام نور مرکز بهشهر - افق
یک عالمه جک
آگهی خودرو رایگان و نیازمندی های خودرو - یک عالمه جک -
دهها عنوان آگهی استخدامی اهواز و استان خوزستان در 17 دی 92
ها پرتال جامع نیازمندی بویور را به عنوان ۹ صبح الی ۱۳ هفت سال سابقه مسلط به
* هفت سین قرآنی *
* هفت سین قرآنی * 1 تا دم صبح ، صلح همچون ثواب کسی است که به نیازمندی صدقه می دهد و نیکوست
تعداد اعضاي شوراي شهر قوچان به 11 نفر افزايش يافت
نیازمندی های قوچان آزاد" صبح شنبه در جمع معتمدين هيئت شوراي اسلامي از هفت نفر به
تنگچشمی و اسرافکاری
بعضی از سنتهايي که در صبح و شام گفته مي (هفت مرتبه از فقر و نیازمندی دچار هراس می
مردم راهی طبیعت شدند /سیزده بدر،پایانی خوش بر تعطیلات نوروزی
قوچان - مردم راهی طبیعت شدند /سیزده بدر،پایانی خوش بر تعطیلات نوروزی - شهرستان قوچان-اخبار
برچسب :
نیازمندی هفت صبح