شال سبز و سياه به عنوان نشان سيادت از چه تاريخى مرسوم شده است؟

سادات و علويان در طول تاريخ داراى نمادها و شعارهايى بوده اند، كه با آن شناخته مى شده اند. يكى از آن علامات، آويختن گيسوان بلند تافته در طرفين صورت بوده است كه شيخ عبدالجليل قزوينى در كتاب نقض به آن اشاره كرده است، وى مى گويد: «شخصى مردى علوى را در خواب ديد كه گيسوها در بر افكنده است...». سعدى نيز در اواخر باب گلستان در آغاز حكايتى گفته است: «شيّادى گيسوان بافت، كه من علويم». 
يكى ديگر از آن علامات، ثبت اسامى آنان در دفترى مخصوص به نام نقابت بوده است; اما درباره علت انتخاب لباس و شال سبز از سوى سادات، ميرزا عباس قلى خان سپهر به نقل از رساله زينبيّه سيوطى مى نويسد: «و لعلّ اختير هذا اللون (الأخضر) لكونه أفضل الألوان و لكونه لون الحلّة الّتى يكساها فى الموقف نبينا(صلى الله عليه وآله)كما فى حديث اورده عياض في الشفاء أو لكونه لون ثياب أهل الجنّة كما في آية أهل الكهف»; شايد اين رنگ ـ سبز ـ بدان جهت انتخاب شده كه بهترين رنگ هاست و رنگِ ردايى است كه پيامبر ما(صلى الله عليه وآله) در موقف قيامت مى پوشد، همان گونه كه در حديث عياض آمده است، و يا بدان جهت است كه رنگِ سبز، رنگ لباس اهل بهشت است، چنان كه در آيه اصحاب كهف بيان شده است.
استفاده از عمامه سياه نيز به عنوان علامت سيادت، از سوى وارثان مظلوميت امام حسين(عليه السلام)كه دايم به حال سوگوارى در رثاى جدشان مى باشند مرسوم شد كه تا كنون نيز در ايران و بيش تر مناطق شيعه نشين جهان، رواج دارد. 
البته درباره استفاده سادات از رنگ هاى سياه و سبز به عنوان شعار، تحليل هاى گوناگونى وجود دارد؟ برخى استفاده سادات از عمامه سياه، را به معناى تأسى و پيروى از جد بزرگوارشان حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) مى دانند زيرا روايات زيادى مبنى بر استفاده پيامبر از عمامه سياه وجود دارد. شمس الدين ذهبى در كتاب سير اعلام النبلا در مورد سياه بودن عمامه حضرت، پنج روايت از صحاح سته و ساير منابع ذكر مى كند كه براى رعايت اختصار، به ذكر دو روايت اكتفا مى شود.
جابربن عبداله، مى گويد: «إِنَّ النّبي(صلى الله عليه وآله) دَخَلَ مَكَّةَ يَوْمَ الفَتْحِ وَ عَلَيْهِ عَمامَةٌ سَوداءَ»; پيامبر در روز فتح مكه وارد شهر شد، در حالى كه عمامه سياه بر سر داشت.
جعفر بن عمرو بن حريث از پدرش نقل مى كند: «رَأَيْتُ النّبي(صلى الله عليه وآله) عَلَى المِنْبَرِ وَ عَلَيْهِ عَمامَةٌ سَوداءَ قَدْ أَرْخى طَرَفُها بَيْنَ كِتْفَيْهِ»; پيامبر(صلى الله عليه وآله) را روى منبر ديدم در حالى كه عمامه سياه بر سر داشت و يك طرف آن بين شانه هاى او آويزان بود.
عده اى نيز معتقداند كه شاهان صفوى، عمامه سياه را شعار و علامت سادات قرار دادند، تا به عنوان وارثان مظلوميت امام حسين(عليه السلام) همواره در مصيبت جدشان عزادار باشند. 
مشكلى كه اين نظريه دارد، عدم سازش آن با فرهنگ مردم ايران است; زيرا مردم ايران در عزادارى ها لباس سياه مى پوشند، نه عمامه سياه.
ابن عنبه در كتاب عمدة الطالب مى نويسد كه سيد رضى(رحمه الله) در ميان طالبيين، نخستين كسى بود كه از علايم سياه استفاده نمود: «وَ هُوَ أوَّلُ طالِبي جَعَلَ عَلَيْهِ السَّوادُ». از اين عبارت فهميده مى شود كه قبل از سيد رضى(رحمه الله)سادات، از رنگ سياه به عنوان شعار و علامت استفاده نمى كرده اند.
پس از سيد رضى(رحمه الله) به مرور استفاده از رنگ سياه به عنوان علامت سادات، در بين سادات و بنى هاشم مرسوم مى شود. بنابراين استفاده از علامت سياه در بين سادات از ابتداى قرن چهارم به بعد مرسوم گرديده است. قبل از سيد رضى(رحمه الله)سادات، از رنگ سياه استفاده نمى كردند و شايد يكى از علل آن، مبارزه منفى آنان با عباسيان بود كه رنگ سياه را شعار خود قرار داده بودند و به همين جهت نيز رواياتى در كراهت پوشيدن لباس سياه وارد شده است; گر چه گاهى ائمه(عليهم السلام) خود مجبور مى شده اند براى تقيه، از رنگ سياه استفاده كنند.
در مورد علت استفاده از رنگ سبز، پژوهندگان اين پرسش روايتى را پيدا نكردند ولى مى توان قراينى را براى علت استفاده از آن بيان كرد:
الف) يكى از سه پرچم پيامبر(صلى الله عليه وآله) به رنگ سبز بوده است; 
ب) سيوطى به روايتى اشاره دارد مبنى بر اين كه حضرت پيامبر(صلى الله عليه وآله) لباس سبز پوشيده است; 
ج) قرآن رنگ لباس بهشتيان را سبز مى داند: (...وَ يَلْبِسُونَ ثِياباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسِ وَ اسْتَبْرَق...); 
د) مأمون عباسى هنگامى كه حضرت رضا(عليه السلام) را به ولايت عهدى خود منصوب كرد، بر حضرت لباس سبز پوشانيد و دستور داد همه علويان لباس سبز بپوشند. 
بدين طريق رنگ سبز، شعار علويان شد و مأمون نيز لباس سبز پوشيد; گرچه به خاطر سرزنش عباسيان پس از مدت كوتاهى دو مرتبه به رنگ سياه كه شعار عباسيان بود، برگشت و به لشكريان و اتباع خويش نيز دستور داد از لباس سياه استفاده كنند.


مطالب مشابه :


مصاحبه سایت گلباغ با حجت الاسلام حاج شیخ عبدالله رضاپور

به سر ما افتد قم ثبت نام كرد و يك سال، خانه به اينكه پدر من نه دفتري داشت و




آئینامه اجرای اسناد رسمی لازم الاجراء (1)

ج ـ در مورد مهريه و تعهداتي كه ضمن ثبت ازدواج و طلاق و آغاز مي‌شود. (سر ثبت نشده به نام




الهیات

گرچه اين آشنايي در آغاز براي تحكيم علم فقه نام دارد و سر دفتري ازدواج و




مدل ها و روشهاي حسابداري سرمايه هاي فكري

ثبت نام ازدواج عصر اطلاعات آغاز شد و شكاف عميق بين ارزش دفتري و ارزش بازار شركت




شال سبز و سياه به عنوان نشان سيادت از چه تاريخى مرسوم شده است؟

سعدى نيز در اواخر باب گلستان در آغاز ثبت اسامى آنان در دفترى سياه بر سر




برچسب :