متن ادبی « نمیدانم کجایی اما... »
نمیدانم کجایی، اما هر روز برایت گل میچینم.
اگر
بودی، مردانگیها، بوی تعفن نمیگرفت و دستهای سیاه تفرقه، کشورهای
مسلماننشین را نمیبلعید. ما در تنهایی خویش، غرق میشویم و آوازهای
ابوجهلها را صیقل میدهیم. ما از تو دور افتادیم.
هنوز بوی در نیمسوخته را از کوچههای تنگ مدینه میشنویم؛ از پشت صفحات غبارگرفته تاریخ.
هنوز کلمات و آیینهای زندگی تو زندهاند. اگر سیره تو فراگیر شود، دوباره عطر امامت، مشام روزهای تنها مانده ما را خواهد آکند.
کاش به ما یادآوری میکردی شیوه پیروان حقیقی را! کاش ما از این خواب زمستانی برخیزیم!
عباس محمدی
--------------------------------------------------
متن ادبی « آه از اندوه ریحانه رسول »
متن ادبی « نمیدانم کجایی اما... »
متن ادبی « عطر کلامت در ذرات عالم جاری است »
مطالب مشابه :
متن ادبي درباره شهيد
متن ادبي درباره * آنها که شهید شدند ،به خدمت خودشان و سعادت خودشان و به اجر خودشان رسیدند.
جملات زیبا درباره شهید وشهادت
جملات زیبا درباره شهید ادبی زیبا در مورد شهید و شهادت،متن زیبا در مورد شهید،متن
متن ادبی : کوتاه و گویا
متن ادبی : انتهای خیابان جیحون.خیابان شهید رنجبر درباره هستهای هنوز جایی برای
متن ادبی « غروب خورشید جوان »
متن ادبی « غروب انتهای خیابان جیحون.خیابان شهید درباره هستهای هنوز جایی
متن ادبی « جای خالی یاس »
متن ادبی انتهای خیابان جیحون.خیابان شهید نظر استاد پناهیان درباره تحریم
متن ادبی
متن ادبی, شهید, درباره پايگاه. شهید سکوت، غرق سکوتی شهید گمنامم!
متن ادبی
متن ادبی . پير ما گفت درباره پايگاه قسمتی از وصیت نامه شهید نور علی
متن ادبی : خورشید خسته
متن ادبی : انتهای خیابان جیحون.خیابان شهید رنجبر درباره هستهای هنوز جایی برای
متن ادبی درباره اربعین
شاهدان شهید بچه های اسمان ; پلاک، متن ادبی درباره اربعین [نوشته شده توسط : محرم72
متن ادبی « نمیدانم کجایی اما... »
انتهای خیابان جیحون.خیابان شهید متن ادبی « عطر درباره هستهای هنوز جایی
برچسب :
متن ادبی درباره شهید