گزارش بازدید

سلام دوستان عزیزم

چکیده و نکات جالبی از بازدید را جهت عزیزانی که تشریف نیاوردند می نویسم.

جای همگی خالی بود .

چند ساعتی بعد از رسیدن به تهران به دو گروه تقسیم شدیم که عده ای برای بازدید ایران داک رفتند و ما به سمت خانه کتاب. اولین نکته جالب: اصلا" کتابی در خانه کتاب دیده نمی شد و نگهداری نمی شد. در آنجا همه تبادلها توسط ایمیل و اینترنت انجام می شد.دومین نکته : کافه کتاب یا کافه فرهنگ به یاد کافه فرهنگ قبل از انقلاب که جایی برای کپی صمیمانه میان نویسندگان و اهل کتاب بوده است. 

به سمت کتابخانه ملی حرکت کردیم.وای ی ی ی ی .چه عظمتی .تا حالا کتابخانه به این بزرگی ندیده بودم. همه چیز با حساب و کتاب طراحی شده بود یک ساختمان هشت طبقه با مساحت فکر کنم ده هزار متر.اینجا پر از نکته های جالب بود . طراحی سیستم اطفاء حریقی که فقط هفت ثانیه طول می کشید تا عمل کنه و مواد منتشره از آن نه برای کتاب و نه انسان هیچ ضرری نداشت. موکتهای قرمز کف زمین که یک احساس شادابی می داد.میز و صندلی های سبز خوش رنگ و آرامش دهنده. هفتاد تالار. دو بخش ویژه داشت .یکی کتابخانه کودکان که عالی بود و عالی تر از آن بخش دوم کتابخانه کم بینایان و نابینایان که سراسر امکانات مطالعه برای این گروه افراد بود.(اگه بخوام بقیه اشو بنویسم یه طومار می شه) و...

به سمت مجتمع تفریحی عقیق (اینجا یه نفر آن هم از نوع قاصدکی به دیار خانواده و همسر و فرزندان شتافت تا در این فرصت اندک دیداری تازه کرده باشد ). یه جایی که اصفهان هیچوقت نداره .یه تفریگاه بزرگ و مجهز .البته ما از این امکانات فرصت استفاده نداشتیم فقط از محوطه آن استفاده کردیم. وخواب و حضور پر رنگ قاصدکی هابرایشیطنت... فردا شد

به سمت قم و پلیس راه همان قاصدکی دوباره به جمع دوستان پیوست و بازدید از کتابخانه مرعشی نجفی. آنجا بیشترین تعداد کتاب خطی را داشت که نکته جالب این بود که آقای مرعشی نجفی برای اینکه کتابها را تهیه کند برای مردم نماز می خوانده .روزه می گرفته و عبادت به جا می آورده. آخی نازی یه بیمارستان کتاب هم داشتند که کتابهای مریض توش خوابیده بودن به امید شفا. و بعد زیارت حضرت معصومه .یه حس عجیب داشتم شاید شادی شاید هم گریه نمی دونم یه حس آشنا اما غریب ولی جاتون خیلی خیلی خالی. اینم نمی تونم چیز زیادی بگم فقط دعا می کنم به زودی انشاالله خوتون امتحانش کنید. و چاپخانه الهادی 04.gif.اینم دیگه از اسمش پیداست که چه ابهتی داشت . و پانصد کیلومتر بالاتر (این اشتباه کلامی من بود که کلی خندیدیم) میدان هفتادو دو تن و نکته جالبش سوار کردن رئیس مرکز و حرکت به سمت اصفهان و باز هم حضور پررنگ قاصدکی ها

اگه کمی و کسری داشت ببخشید

جا داره همینجا از سرکار خانم شهرزادی گل تشکر کنم و دست این استاد عزیز و پر تلاشم را می بوسم 

 

 


مطالب مشابه :


برگزاری نخستین جلسه سیاستگذاری نخستین سوگواره ی هنر عاشورایی دانشجویان مراکز فرهنگ و هنر سراسر کشور

آموزشی مرکز فرهنگ و هنر قم، جناب آقای علمی کاربردی فرهنگ و هنر سراسر کشور




تازه های نشر کتابدار

اطلاع رسانی مرکز آموزش عالی علمی کاربردی فرهنگ و هنر رسانان ، انجمن کتابداري قم ،




نقاشی قهوه خانه

تصاویر قم قدیم . فرهنگ علمی کاربردی فرهنگ و هنر نقاشي قهوه خانه اي كه ريشه در تاريخ هنر




تحصیل در سینما و هنرهای نمایشی

مرکز آموزش علمی- کاربردی فرهنگ و هنر دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران- واحد قم.




گزارش بازدید

به سمت قم و وبلاگ گروه کتابداری واطلاع رسانی مرکز آموزش عالی علمی کاربردی فرهنگ و هنر




برچسب :