حرفهای ناگفته تاریخ درباره یهودیت در ایران؛ ضرب شست یهودی ها، تغییر تاریخ قمری ایران .
از جمله مباحث تاریخی مهم، عزیمت هشت هزار یهودی ایرانی از کشور ایران به سرزمین های اشغالی است، رخدادی تاریخی که کمتر درباره آن خواندهایم، دیدهایم یا شنیدهایم. این موضوع بهانهای شد تا ساعتی با «محمدتقی تقیپور»، همصحبت شویم تا کمی بیشتر درباره حضور یهودیان در ایران و نقش آنها در دوران سلطنت پهلوی و جایگاه آنان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بدانیم. تقیپور بیش از ۲۸ سال است که در حوزه مطالعاتی و پژوهشی یهود و صهیونیزم فعالیت میکند. وی بیش از ۱۴عنوان کتاب دارد که از میان آنها میتوان به «استراتژی پیرامونی اسرائیل»، «ایران و اسرائیل در دوران سلطنت پهلوی»، «سازمانهای یهودی و صهیونیستی در ایران»، «پس پرده هولوکاست» و «تکاپوی صهیونیسم در ایران معاصر» اشاره کرد. کتاب «قصه قوم برگزیده» عنوان اثری به زبان انگلیسی از تقیپور است که به دلیل مواضع ضد صهیونیستی در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت توقیف و جمعآوری شد. تقیپور، دبیرکل جمعیت حامیان آزادی قدس شریف است و مدیرمسوولی ماهنامه «نسیم قدس» را نیز بر عهده دارد. با توجه به ایامالله پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ابتدا بگویید خروج همزمان هشت هزار یهودی از ایران به اسرائیل چگونه رخ داد؟ ما در کشور اسناد و مدارک فراوانی داریم که توسط نویسندگان و مورخان مراکز یهودی در آمریکا و فلسطین اشغالی نوشته شدهاند. در این اسناد آمده که در مقطع سقوط رژیم پهلوی هزاران یهودی از ایران خارج شدند و این یک بحث قطعی است اما مسأله اینجا است که یهودیها در این زمینه چه میگویند، ما چگونه بررسی میکنیم و واقعیتها چیست. در این میان آنچه که مسلم و قطعی مینماید آن است که بسیاری از اشخاص، سازمانها و کانونهای رسانهای یهودی، اسرائیلی و غربی با تحریف و وارونه جلوه دادن واقعیتها، تلاش کردهاند طی ۳۴ سال پیروزی انقلاب اسلامی این قبیل حرفها، اتفاقها و رویدادها را در مسیر آرمان و اهداف صهیونیستی و رژیم جعلی اسرائیل بهرهبرداری کنند. در این مسیر آنها همواره از سناریوی تاریخی خود به نام «آنتی سمیتیم» بهره میبرند که معنای آن در زبان فارسی یعنی یهود آزاری و یهود ستیزی. یهودیان در طول ۲۰۰ ـ ۳۰۰ سال گذشته از این سناریو در راستای اهداف و آرمان صهیونیزم و در مسیر استراتژی ایجاد یک دولت در فلسطین بهرهبرداری کردند، سناریویی که پایهگذار آن خودشان بودند. و به نظر میرسد که این سناریو در طول سالهای مختلف همواره حربهای برای آنان بوده است. بله، آنها همیشه در این سالها از این حربه استفاده میکنند و به گونهای آن را ساخته و القا میکنند که یهودیها در همه اطراف و اکناف عالم به جز در جوامع یهودینشین چه در جوامع اسلامی و چه در جوامع مسیحی تحت آزار و اذیت مسلمانان و مسیحیان قرار دارند. در پوشش این سناریوی تبلیغی آنها میخواهند بگویند که یهودیها در هیچ مکانی امنیت و آرامش ندارند مگر اینکه به کشور فلسطین بروند. در قالب این ابزار تبلیغاتی و مظلومنمایی برای قوم یهود چند هدف را دنبال میکنند، نخست اینکه تمام رفتارهای سوء اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و آن آدابی را که در تقابل با مشی و آداب بقیه ادیان آسمانی است توجیه کنند و وقتی در آن جامعه اتفاقاتی رخ میدهد آنها توپ را به زمین دیگران میاندازند و همیشه مسیحیان و یهودیان را متهم میکنند و با این مظلومنمایی و تبلیغات رفتار خود را توجیه میکنند. از سوی دیگر خود را مظلوم معرفی میکنند و دیگر اینکه حس ترحم غیر یهودیان را به نفع یهودیها و در جهت آرمان اسرائیل و صهیونیزم برمیانگیزند تا عامه غیریهودی شامل مسلمان و مسیحی با آنها همدردی بکنند و این حرکتی حسابشده، هدفمند و برنامهریزی شده از سوی یهود است تا یهودیان را وادار به رفتن به فلسطین اشغالی کند. کمی درباره وضعیت یهودیان ایرانی برایمان میگویید؟ با توجه به اینکه مخاطب ما جامعه مسلمان ایرانی است خوب است که در ابتدا نسبت به موقعیت ممتاز و برجسته یهودیان در دولت پهلوی اشارهای داشته باشیم. اینکه آنها در چه جایگاهی قرار داشتند و زمانی که انقلاب اسلامی ایران پیروز شد آنها احساس خطر کردند و رفتند. متاسفانه در عرصه مطالعاتی، پژوهشی و تاریخنگاری کشور در این حوزه کوتاهیهای بسیاری شده است و مخاطبان ایرانی مثل نسل دانشگاهی شامل استادان و دانشجویان، همچنین نخبگان و خواص نسبت به جایگاه یهودیان در دوران سلطنت پهلوی اطلاعات لازم را ندارند. یهودیها در عرصه اقتصادی کشور ما بسیاری از شرکتها، کارخانهها، مراکز صنعتی، مراکز تولیدی و بازرگانی را در دست خود داشتند. شرکتهایی که اسامی آنها در اسناد تاریخی وجود دارد و از میان آنها میتوان به کارخانجات کاشیسازی، ملامین، پتوبافی، پلاستیکسازی، نخریسی، کفشسازی و کارخانههای آدامس اشاره کرد که آنها را در اختیار داشتند که البته به همه آنها باید به کارخانجات مشروبسازی نیز اشاره کرد که در دست یهودیها قرار داشت. بسیاری از شرکتها و کمپانیهای بزرگ داخل کشور در اختیار یهودیها با نام و اسامی مشخص بود و اینها همگی به جز شرکتهای صهیونیستی و یهودی غیر ایرانی بود که در کشور ما نمایندگی داشتند. همچنین در بسیاری از مراکز بانکی و پولی ایران، یهودیهای ایرانی نقش و حضور بسیار فعال، تاثیرگذار و قدرتمندی داشتند. در بخش طلاسازی و تجارت طلا، تولید و تجارت مشروبات الکی، خرید و فروش و صادرات فرش، جمع آوری قاچاق، اشیاء عتیقه و انتقال آن به اروپا و آمریکا خصوصا فلسطین اشغالی این یهودیان بسیار فعال بودند به گونهای که اکنون در فلسطین موزهای بزرگ قرار دارد که مخصوص اشیاء تاریخی ایران است. خرید و فروش دارو و توزیع این اقلام در داروخانههای کشور نیز به دست یهودیان بود. بسیاری از صرافیها و مراکز تبدیل و تعویض پول خصوصا در چهارراه استانبول خیابان فردوسی تهران در دست آنها بود، در این میان بسیاری از پولسالاران و اشخاص متنفد یهودی ایرانی دارای دو گذرنامه و اوراق هویت بودند، یکی اسرائیلی و دیگری ایرانی و به طور همزمان هم تابعیت ایرانی داشتند و هم تابعیت اسرائیلی و هر زمانی که احساس خطر میکردند میتوانستند خیلی راحت از ایران بروند. بسیاری از آنها غیر از ایران در کارخانهسازیها، هتلسازیها، راهسازیها و صنعت تولید و تجارت در شهرهای حیفا، عکار و تلآویو نیز آزادانه فعالیت اقتصادی داشتند. نقش یهودیان در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور چگونه بود؟ موقعیت یهودیان در عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران نقشی ناشناخته برای ایرانیان است. در دوره پهلوی همانند اکنون یهودیان به طور رسمی نمایندهای در مجلس شورای ملی داشتند. یهودیان به دلیل موقعیت خاص و ویژهای که در دوران پهلوی داشتند و حمایت و پشتیبانی سلطنتی، آنها به طور آزاد بدون هیچ مانع و مشکلی در همه حوزههای سیاسی، سیاستگذاری تا دربار نفوذ، حضور و نقش داشتند که از میان آنها میتوان به محمدعلی فروغی، سردار فاخر حکمت رییس مجلس شورای ملی بود اشاره کرد، خانواده ابراهیم راد، لطفالله حی و یوسف کوهن که از نمایندگان مجلس شورای ملی نیز از جمله افرادی به شمار میآیند که یهودیتبار بودند و چهرههای شناخته شده و تاثیرگذاری در حوزه سیاست کشور بودند. و غیر از مجلس در دربار پهلوی چه جایگاهی داشتند؟ آنها در دربار نیز رفت و آمد آزاد و کاملی داشتند. ما اسنادی داریم که بر اساس آن از سال ۱۳۲۸که دولت پهلوی اسرائیل را به رسمیت میشناسد، اقتصاد ایران در دست یهودیها بود و تمام این مباحث در قالب اسناد محرمانه دولتی آن زمان وجود دارد. به همین دلیل در دربار و حاکمیت میتوانستند حضور آزادانهای داشته باشند. یهودیان نیز در کتابهای خود بارها به این موضوع اشاره کردهاند که دوران پهلوی یک دوره طلایی بوده است. «حبیب لوی» که نویسندهای یهودی و صهیونیزم است در جلد سوم کتاب خود با عنوان «تاریخ یهود ایران» که در سال ۱۳۵۰ در ایران به زبان فارسی چاپ شد، به این موضوع اشاره کرده و با اشاره به دوران سلطنت رضا شاه میگوید: «از زمان این پادشاه بزرگ انقلاب عظیمی در بهبود وضع آزادی و آسایش یهودیهای ایران پدید آمد، اگر گفته شود که زمان رضا شاه کبیر برای یهودیان ایران نظیر زمان کوروش کبیر و عصر فرزند او محمدرضا، نظیر عصر داریوش کبیر بوده، راه اغراق نپیمودهایم.» او در این کتاب آورده است که در زمان رضا شاه زمینه اتحاد یهودیان در ایران فراهم شد. یهودیها از این دوران طلایی به شکلهای مختلف و در راستای اهداف فرهنگی، مطالبات سیاسی و اقتصادی خود استفاده میکردند و در این مسیر از طریق بورسبازیها و دلالبازیها بهره میبردند. این فعالیتها فقط به حوزه سیاست که محدود نمیشد؟ خیر، حتی در آن دوران چندین کانون و انجمن یهودی نیز فعالیت میکردند که با اسم و اساسنامه مشخص از اداره شهربانی آن زمان مجوز فعالیت دریافت کرده بودند. به عنوان مثال سازمان «آلیانس» از زمان قاجار در ایران فعالیت خود را آغاز کرد و در دوران پهلوی نیز به حیات خود ادامه داد و مدارس آلیانس که بعدها به نام اتحاد مشهور شدند، در سراسر ایران شعبه داشتند که از طریق پرورش یهودیها و غیریهودیها نیرو تربیت میکردند. آژانس یهود که بازوی اجرایی سازمان جهانی صهیونیزم بود، انجمن کلیمیان تهران، سازمان بانوان یهود ایران، سازمان دانشجویان یهود ایران، کانون کِرمِل، انجمن اتفاق، انجمن علمی پزشکان ایران و... نیز از دیگر این سازمانهای یهودی است که این سازمانها به بهانه فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در داخل جامعه یهود مجوز فعالیت داشتند اما بر اساس اسناد موجود این سازمانها با اسرائیل در راستای آرمان صهیونیزم و اهداف رژیم صهیونیستی و ماشین جنگی در ارتباط بودند و همکاری داشتند و کمکهای مالی به حساب اسرائیل واریز میکردند، برای آنها تبلیغ انجام میدادند و حتی یهودیان را تشویق میکردند که به فلسطین بروند. طبیعی بود اگر اقداماتی که آنها انجام میدادند زمانی برای مردم ایران نمایان میشد جرم بود و آنها به همین دلیل احساس خطر میکردند. لطفا به برخی از اقدامات آنها اشاره کنید. یکی از کارهای برجستهای که یهودیان به دلیل نفوذ و حضور پررنگشان در ایران انجام دادند، تغییر تاریخ شمسی به یهودی بود. در سال ۱۳۵۰ و همزمان با برگزاری جشن ۲۵۰۰ ساله شاهشناهی در شهر شیراز، تاریخ ما را تغییر دادند و گفتند که ۲۵۰۰ ساله است، در حالی که این تاریخ شاهنشاهی نیست و یک تاریخ یهودی در ایران است. این موضوعی است که در اسناد و متون یهودیها، همچنین اعتراف و گفتههای مقامات مسوولان آنها وجود دارد. ما به طور مستند و دقیق نیز حساب کردهایم که مبدأ را از چه زمانی گرفتهاند و چگونه محاسبه کردند که به عدد ۲۵۰۰ سال رسیدند و این عدد نشانگر سالهایی است که یهودیان در ایران فعالیت آزادانه داشتند و متاسفانه مقامات پهلوی به این موضوع افتخار میکردند، چنین رویدادی نشانگر عمق نفوذ و سیطره یهودیها در ایران آن زمان را نشان میدهد. ایران در سال ۱۳۲۸، بعد از کشور ترکیه دومین کشور مسلمانی بود که موجودیت رژیم جعلی اسرائیل را به رسمیت شناخت و روابط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی خوب و مستحکمی با هم داشتند. یهودیان در ایران کاملا فعال بودند به گونهای که اسرائیل در ایران سه پایگاه جاسوسی و اطلاعاتی در شمال، غرب و جنوب کشور داشت که در این پایگاهها صدها جاسوس کارکشته را آزادانه در ایران آموزش میدادند، سپس این افراد را برای جاسوسی به کشورهای عربی میفرستادند. بسیاری از یهودیهای ایرانی با عناصر اسرائیلی شامل اشخاص، کانونها و پایگاههای اسرائیلی در درونمرزی و برون مرزی ارتباط و همکاری آزادانهای داشتند. یهودیهای ایرانی هیچگاه فکر نمیکردند که رژیم سلطنت پهلوی سقوط کند و انقلاب پیروز شود و به حساب اینکه این نظام ادامه دارد با اسرائیل همکاری میکردند. به نکته جالبی اشاره کنم و آن اینکه وقتی انقلاب اسلامی ایران پیروز شد، کارتر، سفیر آمریکا در ایران را احضار و از او سوال میکند که پس از سالها فعالیت در ایران چطور نتوانستید این انقلاب را پیشبینی کنید؟ در حالی که سفیر اسرائیل در ایران دو ماه قبل از پیروزی، پیشبینی کرده بود. سفیر نیز پاسخ داد که سفیر اسرائیل از اطلاعات و معلومات ۷۰۰ هزار یهودی ایرانی برخوردار بود. یعنی اینکه تمام یهودیهای ایرانی به این سفیر اطلاعات میدادند. البته ممکن است که غلو شده باشد اما این سند تاریخی نشان عمق ظهور و نفوذ یهودیان را نشان میدهد. پس پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اتفاق ناخوشایندی برای یهودیها به شمار میآمد، آیا آنها در سرکوب مردم نیز نقشی داشتند؟ نکتهای که هنوز در ایران افشا نشده این است که بر اساس اسناد اسرائیلیها مثل روزنامه «هاآرتص» در اکتبر ۱۹۷۸ نقل شده که برای حفظ حکومت پهلوی و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران، از فرودگاه نظامی رامات دیوید در نزدیکی شهر حیفا یک گروهان به رهبری رحمان زیبگیلو به ایران اعزام کردند و با کمک ساواک و ارتش ایران، ملت ما را سرکوب میکردند. جالب اینجا است که جمعی از یهودیان ایرانی را نیز احضار، جمعآوری و سازماندهی کردند و آنها نیز پا به پای ارتش و ساواک با مردم ایران در قالب لباس نظامی ایرانی مبارزه و مقابله کردند و این نمونهها میزان نقش و حضور یهودیهایی که از ایران رفتند را نشان میدهد، اینکه این یهودیها به خاطر میزان جرم و جنایاتی که در ایران انجام داده بودند که هر یک از این جنایات در جای خود جرمهای وحشتناک و تکاندهندهای بود، از ایران رفتند و طبیعی است که بسیاری از آنها نمیتوانستند پس از انقلاب اسلامی به حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود ادامه بدهند. جایگاه یهودیان در کشور ما بعد از انقلاب اسلامی ایران چگونه بوده است؟ علیرغم همه تبلیغاتی که رسانههای غربی و صهیونیستی درباره تحت آزار بودن اقلیتهای دینی در ایران مطرح میکنند، در ایران طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اقلیتهای دینی شامل مسیحیها، یهودیها و زرتشتیها به عنوان یک شهروند ایرانی به رسمیت پذیرفته شدهاند و اکنون آشوریها و کلدانیها نیز همگی میتوانند در مجلس نمایندهای داشته باشند. یهودیها در هر دوره انتخابات مجلس یک نماینده رسمی به مجلس میفرستند، در این میان شاید کل شرکتکنندگان یهودی چهار هزار نفر باشند که اگر آنها به یکی از کاندیدا دو هزار رای بدهند، به راحتی به مجلس میرود؛ در حالی که گاهی اگر یک نماینده ایرانی ۲۰۰ هزار رإی هم بیاورد شاید نتواند به مجلس ورود پیدا کند. اما یهودیها به راحتی پا به پای نماینده مسلمان در مجلس قرار دارند و در برنامهریزی، سیاستگذاری و تصمیم گیری کشور نقش دارند. اکنون در هیچ کجای تاریخ و جغرافیای دنیا سابقه ندارد که نماینده یک اقلیت دینی با ۲ هزار رای به رسمیت شناخته شود و در شورای سیاستگذاری حکومت شرکت کند. حتی از زمان صدر اسلام و پیغمبر اسلام (ص) نیز این مورد وجود نداشته است و به نظر من فراتر از دموکراسی است و در مقابل میبینیم که رسانههای غربی بیان میکنند که یهودیان تحت آزار و شکنجه قرار دارند. غیر از فعالیتهای سیاسی یهودیان در حوزههای دیگر هم فعال هستند؟ بله، آنها اکنون در فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ورزشی و اقتصادی آزاد هستند و حتی همین الان دهها انجمن، تشکل و کانون یهودی از شیراز و اصفهان تا تهران فعال هستند و آزادانه کار خود را ادامه میدهند. حتی برخی از آنها از حمایتهای دولت برخوردارند. به عنوان مثال بیمارستان «سِپیر» که وابسته به یک کانون فرهنگی یهود در ایران است، مورد حمایت دولت است. همچنین دهها معبد یهودی در ایران داریم که بر اساس نوشتههای رسانههای اروپایی و آمریکایی به صورت آزادانه از چهارراه شیخ هادی تا یوسف آباد فعال هستند و هیچ مانع و مشکلی ندارند و تاکنون دیده نشده که حتی یک نفر سنگی به یک قبر یهودی پرتاب کرده باشد! حتی روبهروی ساختمان مجلس شورای اسلامی یک معبد یهودی قرار دارد که ساختمان آن قبلا متعلق به مدرسه اتحاد بود، اما شبهای شنبه یهودیان در آن جمع میشوند تا مراسم دینی و عبادی خود را انجام دهند. اما با همه رأفت و رحمتی که نظام اسلامی در مواجهه با یهودیان دارد باز ما شاهد برخی تحرکات از سوی برخی از این افراد هستیم. به عنوان مثال در ۱۷ سال پیش، ۱۳جاسوس یهودی در شیراز دستگیر شدند که البته آنها با رأفت نظام اسلامی آزاد شدند یا انجمن کلیمیان ایران، مجلهای به نام «بینا» منتشر میکند، بسیاری از مقالات این نشریه گرایشات کاملاً صهیونیستی و اسرائیلی دارد و از شخصیتهای اسرائیلی تمجید میکند. مثلا از صهیونیستهای افراطی توسعه طلب مثل «شاموئل یوسف ابنو» که یک نویسنده یهودی است. او جایزه ادبی صلح نوبل را در سال ۱۹۹۶ دریافت کرده است و میگوید این فلسطین که ما گرفتهایم کم است و حتی صور و صیدا در جنوب لبنان را هم باید بگیریم. اما در این ماهنامه از این فرد تمجید و تعریف میشود. در حالی که او جایزه نوبل خود را به دلیل پافشاری بر مواضع توسعه طلبانه صهیونیستی خود گرفته و جالب اینجا است که این مجله در ایران به راحتی توسط انجمن کلیمیان چاپ میشود و کسی هم مانع آن نیست و این موضوع نشانگر اوج آزادی آنها در ایران است. در حوزه فرهنگی و هنری نیز «هارون یشایائی» نیز که او را به نام «پرویز یشئیا» نیز میشناسند، ریاست موسسه پخشیران که موسسهای فعال در حوزه فیلمسازی است، را به عهده دارد. او حدود ۲۰ سال عضو هیإت داوران جشنواره فیلم فجر بود و تا ۲۵ سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رییس انجمن کلیمیان تهران بود، در حالی که او قبل از انقلاب عضو سازمان دانشجویان یهود ایران بود و در سال۵۷ عضو هیإت مدیره انجمن کلیمیان تهران بود، انجمنی که در یک مقطع زمانی گرایشهای کاملا سیاسی داشت اما همچنان کار خود را ادامه میدهد و هیچ مانع و محدودیتی برای او وجود ندارد. در کل میتوان گفت یهودیانی که از ایران رفتند جرایمی را مرتکب شده بودند که خود از آن میترسیدند در حالی که اکنون حدود ۲۵ هزار یهودی ایرانی آزادانه در سراسر کشور فعالیت میکنند و موقعیت خوبی دارند و هیچ منع قانونی و مشکلی ندارند.
مطالب مشابه :
دانیل لیبسکیند
موزه موزه یهودی است که ساختمان موزه یهود از یک فضای موزه به مقطع دیگر
انقلاب مفهومی
از تعاریف، فلسفهی چندان خوبی حاصل نمیشود، اما دستکم در یک مقطع موزه یهود
ساختارشکنی درمعماری Deconstructivism
یک نمونه از پیشرفت و پیچیدگی deconstructivist فرانک گری در موزه طراحی برای موزه یهود مقطع دکتری
حرفهای ناگفته تاریخ درباره یهودیت در ایران؛ ضرب شست یهودی ها، تغییر تاریخ قمری ایران .
تقیپور بیش از ۲۸ سال است که در حوزه مطالعاتی و پژوهشی یهود و مقطع سقوط موزهای
ضوابط و استانداردهای طراحی فضاهای آموزشی ((( هنرستان)))
معماری منابع کنکور کارشناسی ارشد معماری معماری دبی هنر مدرن موزه یهود موزه ها و مقطع
درخت بازمانده از 11 سپتامبر که ابزار اسلامهراسی شد +تصاویر
وی طراح "موزه یهود برلین" و از جمله خادمین مطرح صهیونیست ها در یک مقطع از مجموعه
كوين روچه معماري بزرگ
معماری منابع کنکور کارشناسی ارشد معماری معماری دبی هنر مدرن موزه یهود در مقطع كارشناسي
برچسب :
مقطع موزه یهود