بی تومیمیرم
بی تو میمیرم
روزی رفیق بی مهر قلبم شکست و در رفت در فکر خود گمان کرد از قلب من دگررفت
شب چون به خواب کش1 شد خوابی به چشم او زد کوچکتر از اتم شد در کوچه ها قدم زد
ناگه درون کوچه من را دمی نظر کرد گفتا وٍرا نبینم از ابرویم گذر کرد
گفتا چرا خمیدی ؟ داغی2 تورا چنین کرد ؟ داغی مرا نیاید داغی3 مرا چنین کرد
گفتا چه داغ تلخی ؟ آنرا به من بیان شو گفتا کمی جلوتر جویا ز دیگران شو
آمد درون چشمم ؛ابرو چرا خمیده ؟ سیلی به سان دریا آمد برون ز دیده
گفتا چرا بباری دردی به سینه داری ؟ جویا ز دیگران شو ؛ شد وقت گریه زاری
آمد درون رگ ها گفتا غم دوتا4چیست ؟ چشمان خیس باران ، آن ابروی دوتا5چیست ؟
رگ ها همه گرفتند خون جاری دلم شد او نا امید رگ شد ؛ با خونش همسفر شد
ناگه رسید به جایی قرمزتر از رگ و خون حدسش که درد تلخی آنرا نموده دلخون
گفتا چه ای؟چنینی6؟ آیا تو هم غمینی7 ؟ ابرو و چشم و رگ بود ، غمگین تو از همینی ؟
گفتا که روزگاری بودم جگر بسی شاد گشتم ستوه8 دردی خون خوردنم چنین باد
آخر چه غم چنین کرد اعضای این بدن را دیگر مرا میازار کم کن تو این سخن را
راهش ادامه داد و در جست و جوی ان شد در راه خود بسی چند جویا ز دیگران شد
ناگه به پیش رویش طوفانی امد از باد رفتا کمی جلوتر ؛ بیند چنین چه ان زاد ؟9
شش های خسته را دید گفتا چرا ملولید10؟ اه شما بر چیست با ان چه ها بگویید ؟
گفتا که کار ما شد اه مداوم و سرد انگه که بر دل افتاد اندوه و داغ این درد
گفتا شما ملولید همچون تمام اعضا مسئول ان غمان11 گو قلبم شده گدازا
اه دوباره در شد از سینه ی پر از درد این را بدان دگر بس غم امده ز نامرد
گر طالب جوابی راهی قلبِ خون شو راه دلش بپیما خارج ز ما کنون شو
رفت ، ان زمان که پایش بر درگه دلم شد از جنبش دل من دنیای او ظَلَم12 شد
رفتا کمی جلوتر دید ادمی نشسته گویا که اشنا بود ؛ روی غمی نشسته
رویش به سمت دیگر؛ گفتا که دل به من گو مسئول ان غمی که کرده ستوه تن کو؟
گفتا همان که بینی جایش درون دل باد روزی لگد به دل زد شد وقت داد و بیداد
دیواره ی مرا بین نقش ورا ببینی ؟ او را کمی نظر کن چون طالب همینی
پایش به لرزه افتاد سوی همان ره افتاد تا دم در او نظر کرد چشمش به گریه افتاد
گفتا که این من هستم اینجا چرا نشستم ؟ جویای ان ز دل شد؛ دامن بده به دستم13
گفتا تویی که رفتی چیزی زدل نگفتی یادش رود مرا زود این را به خود بگفتی
حالا ببین که این دل ،دل نه تمام اعضا از هجر تو بسوزد چون اتش گدازا
دست خودش گرفت و قصد برون شدن کرد چشمش به دل بیفتاد ؛ رنگش چرا شده زرد؟
گفتا اگر به حالا من زنده ی جهانم من زنده ی همینم ؛ من را بنه بمانم14
گر در دلم نباشد جسمی بدون روحم با بودن غم او اتش فشان کوهم
گوشی به دل نداد و از جسم من برون شد اندک نگه به من کرد قلبش به سان خون شد
روی زمین فتادم سر بر زمین نهادم گشتم فدای عشقم گویا که من نزادم
ناگه پریده از خواب امد مرا به کش15کرد بار دگر دل من شاد امد و به کش16 کرد
گفتم که این رجا17 بود دیدار روی یارم حالا که در برم شد خوشحال و بی قرارم
توضیحات
1 : شیرین 2 : حرارت 3 : داغ و درد 4 : ان دو چیز (چشم و ابرو) 5 : خمیده (تا شده )
6 : چه چیزی هستی و برای چه اینچنین هستی 7 : غمگین هستی 8 : ازرده 9 : ببیند چه چیزی انرا تولید کرد 10 : درمانده ، نالان 11 : غم ها 12 : از ریشه ظلمت به معنی تاریک 13 : دستم به دامنت 14 : بگذار زنده بمانم 15 : بغل 16 : شیرین 17 : امیدوار ، تخلص شاعر
25/5/1389 سروده شده در
مطالب مشابه :
دانلود نی
سلطان صدا - دانلود نی - دکلمه و شعر و آهنگهای بیکلام و با کلام(علی صالحی)
آلبوم بی کلام بسیار غمگین با ساز نی Cry Out Vefa از هنرمند ترکیه ایی Sufi ” ویژه شب های قدر “
تکنوازان نــــــــــــــــــــــــــی - آلبوم بی کلام بسیار غمگین با ساز نی Cry Out Vefa از
دانلود آلبوم بیکلام - تنبور نوازی استاد نورعلی الهی
تکنوازان نــــــــــــــــــــــــــی - دانلود آلبوم بیکلام این نوای نی، گل افشان می
بهاریّه
نوای نی - بهاریّه - وبلاگ گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی امارات متحده عربی(دبی) - نوای نی
دانلود نی نوازی اساتید ایرانی
وبگاه هنری مذهبی نی نامه - دانلود نی نوازی اساتید ایرانی - معرفی موسیقی سنتی و محلی ایران زمین
شعری در مورد نی
وبلاگی برای دوستداران نی علوی به جز عشق و نوای عاشقانه. بنال ای نی به لحن نای هم که غمگین
کد موسیقی سنتی برای وبلاگ
وبگاه هنری مذهبی نی نامه - کد موسیقی سنتی برای وبلاگ - معرفی موسیقی سنتی و محلی ایران زمین
بی تومیمیرم
آواز عشق ، آوای نی ابرو و چشم و رگ بود ، غمگین تو از همینی نی یعنی عشق ، یعنی نوای
آلبوم فوق العاده غمگین و زیبای Piyano Ney ساخته ی Alpay Ünyaylar
تکنوازان نــــــــــــــــــــــــــی - آلبوم فوق العاده غمگین و زیبای Piyano Ney ساخته ی Alpay
برچسب :
نوای غمگین نی