نگاهی به طرح "غدیرپژوهی" در فرهنگسراهای مشهد
سهم آموزشهای مذهبی در بودجه سازمانهای دولتی چقدر است؟
کار در مورد غدیر باید پیوسته و دائم باشد و در مورد غدیر باید متخصص تربیت کرد. مقام معظم رهبری
غدیر فقط یک مکان نیست، یک تاریخ نیست، یک شخص نیست بلکه یک فرهنگ است، یک باور، یک اعتقاد و یک دنیا حرف ناگفته؛ غدیر دریای علم است و معرفت، و باران رحمت و صمیمیت، و غدیرپژوه باید غواص این اقیانوس معنا باشد و مروارید ولایت را از صدف قرآن و سنت بیرون آورد تا روشنیبخش جاده زندگیاش باشد.
چند ماهی است که دورهای با عنوان "غدیرپژوهی" در بین برنامههای آموزشی و مهارتی فرهنگسراهای شهر، خودنمایی میکند، این دوره به همت موسسه غدیرشناسی تهران و اهتمام جمعی از فعالان فرهنگی مشهد از اواخر آبان ماه و با شعار آموزش معارف شیعه و اثبات ولایت امیرالمؤمنین با استناد به منابع معتبر اهل سنت، کار خود را آغاز کرد.
ابتدای امر، استقبال مردم از این طرح بسیار خوب و قابل توجه بود. گروهگروه مردم محله با اشتیاق به جلسه آمده و پای صحبتهای مسئول طرح مینشستند. جلسات آغازین در برخی مناطق حتی از مرز 100 نفر هم میگذشت اما به مرور، حضور شرکتکنندگان رو به کاهش نهاد تا جایی که جلسات برخی مراکز را به تعطیلی و موکول شدن به دوره 6 کشاند.جلساتی که با 140نفر تشکیل میشد به 90،50 و حتی 20 نفر رسید.اما علت این ریزش چه بود؟
ریزش مخاطب در تمام جلسات و دورههای مختلف آموزشی و مهارتی امری طبیعی و گریزناپذیر است اما از ریزش غیرعادی در چنین طرحی و با چنین نامی نباید به سادگی گذشت، افرادی که ابتدا با علاقه در این دوره ثبتنام کرده بودند و برای حضور به موقع در جلسات، دورههای هفتگی قرآن محله خود را تغییر داده بودند و یا حتی از محل کار خود مرخصی میگرفتند مگر به دنبال چه چیزی بودند که وقتی بعد از چند جلسه به آن نرسیدند از حضور در کلاس خودداری کردند؟ سطح توقع آنها خیلی بالا بود یا کلاسها توانایی نگهداری آنان را درخود نداشت؟ دافعههای این طرح چه بود و در چه حد بود که باعث لغو شدن برخی مراکز شد؟
ماجرا از آن جا شروع شد که پس از ثبتنام رایگان مخاطبین، در همان جلسه اول کارتهایی بینشان توزیع شد که هر غدیرپژوه باید تا پایان دوره مبلغی را ماهیانه به عنوان نذر به مسئولین طرح پرداخت کند. پرنکردن کارت به معنای کامل نشدن ثبتنام و اجازه حضور نداشتن در کلاس بود، طبیعی است که در این مرحله تعدادی از افراد که توانایی پرداخت ندارند از حضور در دوره حذف میشوند، عدهای که کارتها را پرکردند و متعهد به پرداخت مبلغ شدند در جلسات شرکت کردند اما این پایان ماجرا نبود بلکه هر غدیرپژوه در هر جلسه باید مبلغ 3هزار تومان بابت جزوه آن روز به مسئول برگزاری پرداخت میکرد علاوه بر این برای شرکت در هر آزمون هم مبلغ 2 هزار تومان دیگر باید میداد.
این مبالغ به ظاهر،بسیار نیست و به قول یکی از اساتید طرح که در کلاس عنوان کرد پول تنقلات یک کودک هم نمیشود اما پرداخت همین مبالغ کم و دشوار بودن مباحث مطرح شده (به علت همسطح نبودن مخاطبین از نظر تحصیلات) در کلاسها و گیرانبودن نحوه آموزش برخی اساتید، کمکم انگیزه و رغبت جمعی از شرکتکنندگان را از بین برد و جلسات را به خلوتی کشاند، دیگر از آن شلوغی و ازدحام جلسه غدیرپژوهی که در ابتدا سرآمد دورههای فرهنگسراها بود کاسته شد و صندلیهای بیشتری را در سالن همایش خالی کرد. به علاوه پرداخت مبلغ 150هزار تومان در دور جدید ثبتنام، دیگر مشتاقان طرح را از شرکت در این دوره منصرف کرد. طرح دیگر موسسه غدیرشناسی با عنوان "حکمت رضوی" هم که متقاضی شرکت در آن از ابتدا برای هرجلسه باید 10 هزار تومان پرداخت کند ذهنیتها را نسبت به اهداف طرح متفاوت کرد.
به راستی چرا باید چنین اتفاقی برای یک طرح معنوی بسیار ویژه پیش بیاید؟ مقصر کیست؟ مسئولین دوره که از مخاطبین هزینه دریافت میکردند؟ اساتیدی که توانایی پویاکردن کلاس را نداشتند؟ مخاطبینی که سطح سوادشان پایین بود و چیزی از مطالب را نمیفهمیدند؟ یا خواجه حافظ شیراز ...؟؟؟
وقتی از مسئولین طرح علت دریافت هزینه را جویا میشوید توضیحاتشان تا حدی قانع کننده است؛ یک موسسه کاملا شخصی بدون کمک هیچ نهاد و ارگان و بودجه دولتی، خب هزینهها باید از یک جایی تأمین شود وقتی طرح، هیچ پشتوانه مالی ندارد مسلّم است که جور این کمبود را شرکت کنندگان دوره باید بکشند. در ابتدا هم مردم این جور را قبول کردند و هنوز هم با وجودی که شاید در کلاس شرکت نکنند اما برخی مبلغ را میپردازند.
نکته بعدی ناتوانی برخی اساتید در کلاسها است. ناتوانی استاد به معنای کمبود اطلاعاتش یا پایین بودن سطح علمیاش نیست، یکدست نبودن مخاطبین از نظر سطح سواد و آگاهی، به استاد، امکان جولان دادن زیاد را نمیدهد، به هر صورت که تدریس میکند عدهای راضی و عدهای ناراضی هستند.
اینها شاید فقط بخشی از دلایل کاهش مخاطب در دوره غدیرپژوهی باشد که به ذهن نویسنده که خود زمانی مسئول این طرح بود و از نزدیک در جریان برنامهها قرارداشت رسیده است، دلایل دیگری هم ممکن است داشته باشد که در این مختصر، مجال طرح آنها نیست اما نکته اصلی این است که چرا چنین طرحی نباید از هیچ طریق حمایت شود و بار هزینههای آن را مردم عادی باید بکشند؟ آیا مسئولین شهرداری در جریان پرداخت چنین هزینههایی در این دوره ها هستند؟
سالیانه متولیان شاخههای انحرافی برخی مذاهب، مبالغ هنگفتی هزینه میکنند تا آموزشهای موردنظر خود را در فکر و زندگی مردم وارد کنند و تا حدود بسیاری هم موفق هستند، آن وقت در پایتخت معنوی ایران اسلامی طرحی با عنوانی بزرگ با خیل عظیم مشتاقان اما بدون پشتوانه مالی آغاز میشود و ...
نکته اینجاست که آیا بهتر نبود این طرح، جایگاهی در بودجههای آموزشی مراکز دولتی داشته باشد؟ اصلا چرا در برنامههای آموزشی شهرداری چنین عناوینی بیشتر به چشم نمیخورد؟ تدبر و قرائت و تجوید قرآن بسیار لازم و مهم است و در برنامههای آموزشی شهرداری وجود دارد، به یقین آموزش معارف مذهب تشیع اهمیتش از دورههای همسرداری، تربیت فرزند، زبان انگلیسی، بافتنی، خیاطی، خوشنویسی، پرورش گیاهان آپارتمانی و .... کمتر نیست و مخاطبینش هم غیر از مردمی که در این دورهها شرکت میکنند نیستند. پس شایسته نیست سازمان شهرداری که با برنامههای متنوع فرهنگی تاکنون توانسته رضایت شهروندان را فراهم کند خود در این مقوله وارد شود و سکان اداره آن را به دست گیرد؟ یا این که خود برگزارکننده طرحی با همین موضوعات باشد؟
این درست است که وظایف و محدوده هر کاری باید مشخص باشد، به طور طبیعی گمان میرود که مسئولین وزارت ارشاد و حوزههای علمیه باید به دنبال برگزاری چنین دورههایی باشند اما وقتی فرهنگسراها از ظرفیت مخاطب بالایی برخوردارند که تشنه دریافت این معارف هستند آیا نباید در برنامههای آموزشی و بودجههای فرهنگی تجدیدنظری شود؟ برای اخلاق و خانواده و محیط زندگی شهروندان خرج میکنیم آیا شایسته نیست برای باورها و ریشهها هم خرج کرد...؟ در این صورت آیا نگرانی پرداخت هزینه از سوی مردم برطرف نمیشود؟
چشمهای دنیا این روزها اسلام را در تیغ تیز تکفیریها میبیند و شیعه را گوسفند قربانی میهمانیهای آنان، آیا نباید بزرگی و صلابت این باور حق را در جان خانوادهها چنان ریشه دواند که طوفان تبلیغات مسموم و رعبانگیز دستنشاندگان شیطان بزرگ، ذرهای تکانش ندهد...؟؟ نمیتوان چنان بارورش کرد که ساقههای خشک و پوشالی گروههای الحادی را ریشهکن کند...؟؟ سهم آموزشهای دینی در بودجههای آنان جایگاه بالایی دارد؛ ما چقدر خرج میکنیم تا باورهایمان به تاراج ماهوارهها و شبکههای اجتماعی نرود..؟
آیا با پرداختهای این چنینی میتوان امیدوار بود که گامی برای توسعه اندیشههای درست در مکتب ولایت برداشتهایم...؟؟ اصلا چنین پرداختهایی تا چه اندازه درست و اصولی است ...؟ آیا نظارتی بر نحوه جمعآوری و یا چگونگی دریافت و مصرف آنها وجود دارد؟
مطالب مشابه :
آموزش درست کردن این سرویس نگین تاج عروسی
آموزش درست کردن این این از نگین های ریزی که خریدم و خیلی هم بدلیجات نگینی, تاج
اموزش تاج
اموزش تاج - کریستال ، شکوفه های آماده در رنگ گلهای نگینی کوچک انجام می دیم با
بازدید شهردار منطقه 6 از فرهنگسرای سلامت
گسترش کلاسهای آموزشی و جذب مخاطبین در بخش آموزش، ضمن ارائه گزارش از کلاسهای
اشتغالزایی دورههای مهارتی فرهنگسرای سلامت برای شهروندان
اخبار و فعالیتهای بینش، مدیر مرکز آموزش فنی و حرفهای شماره 2؛ محسنی
نگاهی به طرح "غدیرپژوهی" در فرهنگسراهای مشهد
سهم آموزشهای مذهبی در بودجه سازمانهای دولتی چقدر
فرهنگسرای سلامت دوره کمکهای اولیه را برای شهروندان منطقه 6 برگزار کرد
فرهنگسرای سلامت دوره کمکهای اولیه را برای شهروندان منطقه 6 به علاقهمندان آموزش داد.
برچسب :
اموزش تاج های نگینی