خطاطان نمونه

جمال الدین یاقوت ملقب به قبلة الکتاب، مردی ادیب، فاضل و شاعر بوده است. وی از تربیت یافتگان المستعصم بالله آخرین خلیفه عباسی بود، به همین دلیل خود را مستعصمی می نامید و بهمین نام آثارش را رفم می زد. وی اقلام اسلامی را قاعده مند کرد. چنانچه نقل شده وی سیصد شصت و چهار قرآن نوشته است.

  89.jpg

وفات وی در سال ۶۹۸ رخ داده است. شاگردانش به استادان سبعه معروفند عبارتند از: مولانا ارغنون، مولانا عبدالله صیرفی، مولانا یحیی صوفی، مولانا مبارک شاه سیوفی، مبارک شاه قطب، مولانا احمد سهروردی و یک نفر دیگر.

........................

پ ن: در نوشتن این قسمت از سایت  آفتاب و کتاب احوال و آثار خوشنویسان استفاده شده است.

خط شکسته نستعلیق

در اوایل سده یازدهم سومین خط ویژه فارسی بوجود آمد. و چون بیشتر شکل‌های آن از نستعلیق گرفته شده بود به نام شکستهٔ نستعلیق شهرت یافت. عده‌ای «مرتصی قلی خان شاملو» و برخی دیگر «محمد شفیع هروی» معروف به شفیعا را ابداع کنندهٔ این خط دانسته اند. در نیمهٔ دوم سده دوازدهم هنرمندی به نام «درویش عبدالمجید طالقانی» شکستهٔ نستعلیق را به اوج تکامل رسانید.

و اکنون از استادان طراز اول این خط می توان به استاد یدالله کابلی خوانساری اشاره کرد که ضمن ارتقا بخشیدن به  این خط، شاگردان زیادی را نیز تربیت و تحویل جامعه هنر داده است.

 

 یداله کابلی خوانساری


میرزا غلامرضا اصفهانی

 


قطعه شماره يك ـ خط نستعليق ميرزا غلام هنر


میرزا غلام‌رضا اصفهانی، از خوشنویسان بنام و نوابغ خطوط نستعلیق و شکسته است که حدود یک قرن پیش – یعنی قرن سیزده هجری – زندگی می‌نموده است.
پدر میرزا در سال 1212 از اصفهان به تهران آمده و به کسب قنادی مشغول شد. از آن‌جا که با وجود چند فرزند دختر، هیچ پسری نداشته، به زیارت امام‌رضا(ع) مشرف شده و با توسل به آن حضرت خداوند در سال 1246 ه.ق. پسری به وی می‌دهد که به همین دلیل نام وی را غلام‌رضا نهادند.
غلام‌رضا در 5 سالگی به مکتب رفت پس از دو سال قادر به خواندن قرآن به تمامی شد. میرزا در خاطراتش می‌نویسد که در همان سال در رؤیایی صادقه به محضر امیرالمؤمنین علی(ع) شرفیاب شده و همین واقعه سیر زندگی او را دگرگون می کند. ....

 


ادامه مطلب
خط نستعلیق:
در میان خطوط اسلامی و فارسی خط نستعلیق از جایگاه ویژه ای برخوردار است و از همین لحاظ به عروس خطوط اسلامی شهرت یافته است.

خطوط هفتگانه که از دو خط معقّلی و کوفی بوجود آمده‌اند و شامل خطوط : « ثلث، نسخ، محقّق، ریحان،توقیع، رقاع و تعلیق » می‌باشد که اغلب در کشورهای عربی متداولند و بعضی از آنها دیگر منسوخ شده است. در بین این خطوط  نستعلیق به اذعان اکثر خوشنویسان و هنرمندان زیباترین این خطوط است. 

خط نستعلیق از ترکیب دو  خط « نسخ و تعلیق »  بوجود آمده است. و سابقه ای آن به حدود قرن هفتم هجری می‌رسد و در دوره‌ی تیموریان توسط میرعلی تبریزی مدون و قانونمند شد و به دست میرعماد الحسنی (درگذشت ۱۰۲۴ ه.ق.) به اوج زیبایی خود رسید.

از استادان چیره دست این خط می توان میرعماد حسنی و میرزا غلامرضای اصفهانی و  میر حسین و ... نام برد.

 

123208_orig.jpg123207_orig.jpg

عمادُالکُتّاب، خوشنویس مشهور (1315ـ1240 شمسی)
میرزا محمدحسین سیفی قزوینی در قزوین به دنیا آمد. پدرش قباله‌نویس بود و مادرش از سادات سیفی قزوین، و به این مناسبت (سید بودن مادر)، میرزا نامیده شد. مدتی نزد میرزا محمدعلی خوشنویس خط آموخت. در چهارده‌سالگی برای کار نزد تاجری از اهالی شیروان به بادکوبه رفت. در شانزده‌سالگی پای پیاده راهی عتبات شد و سه سال در کاظمین ماند واز راه نوشتن زندگی کرد. می‌گویند آن‌قدر معیشت بر او سخت بود که حتی نمی‌توانست به کربلا برود. سرانجام همراه یکی از علما به کربلا رفت و پنج سال در این شهر و نجف اقامت کرد و ضمن نوشتنِ خط، علوم دینی خواند و سرانجام از تنگدستی به ستوه آمد و به ایران باز گشت. دو سال در تهران ماند و ازدواج کرد. در سال 1271شمسی در خیابان ناصرخسرو آموزشگاه خوشنویسی دایر کرد و اسم آن را «دارالکتابه» گذاشت. شاهنامه‌ی فردوسی را برای مظفرالدین شاه خوشنویسی کرد و به این مناسبت لقب «عمادالکتاب» گرفت. در انقلاب مشروطه به جرگه‌ی آزادی‌خواهان پیوست و در کودتای محمدعلی‌شاهی آواره‌ی کوه و بیابان شد. پس از فرار شاه مستبد، هفت سال معلم مشق احمدشاه شد. در سال 1294 شمسی عضو انجمنی مخفی شد به نام «کمیته‌ی مجازات» که هدف آن از بین بردن هواداران مؤثر انگلیس در ایران بود. در سریال «هزار دستان» علی حاتمی، شخصیت رضا تفنگچی که بعدها به رضا خوشنویس تبدیل شد، شباهتی تام و تمام به عمادالکتاب دارد. مأموریت نوشتن شب‌نامه‌های این کمیته با عمادالکتاب بود و گزارشی از انجام ترور توسط او ثبت نشده است. با خیانت یکی از اعضا، کمیته از هم پاشید و سران آن دستگیر و اعدام شدند. عمادالکتاب هم به پنج سال حبس محکوم شد. در سال 1300، در 60 سالگی از زندان آزاد شد و چهار سال بعد فرمان‌نگار مخصوص رضا پهلوی گردید و مدتی معلم خطّ پهلوی دوم بود. در سال 1312 انجمن آثار ملی او را مأمور نوشتن کتیبه‌های آرامگاه فردوسی در طوس و کتیبه‌های دارالفنون، دانشسرای عالی، دانشگاه تهران و چند جای دیگر کرد. در همین سال نشان درجه‌ی یک فرهنگِ وزارت معارف را دریافت کرد و سه سال بعد در 26 تیر سال 1315 در سن 75 سالگی از دنیا رفت و در امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد. او را پس از میرعماد و کلهر بزرگترین خوشنویس تاریخ ایران می‌دانند.

میرعماد حسنی

 

 خوشنویس بزرگ قرن نهم و دهم هجری (1024ـ961 قمری)
در قزوین خوشنویسی آموخت و در تبریز به جرگه‌ی شاگردان محمدحسین تبریزی درآمد. استاد اخیر خیلی زود او را «استاد خوشنویسان» نامید و او را از شاگردی بی‌نیاز دانست. میرعماد از تبریز به عثمانی و حجاز رفت و سپس به ایران بازگشت. مدتی در خراسان و هرات به کاتبان کتابخانه‌ی فرهاد خان قرامانلو، از امرای لشگریان شاه‌عباس، پیوست. پس از قتل فرهاد خان به قزوین آمد و در 1008 قمری به اصفهان رفت. عباس دوم دوازده سال بود که به تخت نشسته بود و صفویه در اوج قدرت و شوکت به سر می‌برد. از این رو، هنرمندان و صنعتگران راهی اصفهان می‌شدند تا از نظر مادی و معنوی ترقی کنند. میرعماد نیز عریضه‌ای به نستعلیق در مدح شاه نوشت و برای او فرستاد. شاه را خوش آمد و او را به دربار فرا خواند. میرعماد تغییراتی در قواعد نستعلیق به وجود آورد. خط او به حدی متعالی شد که گفته می‌شود هنوز نظیری برایش سراغ نکرده‌اند. او شانزده سال در اصفهان اقامت کرد. شاگردان بسیاری را آموخت و آثار فراوانی از خود به جا گذاشت. میرعماد از مقربان بارگاه بود و همین حسادت کسانی را برانگیخت. از جمله علیرضا عباسی (با رضا عباسی اشتباه نگیرید، آن یکی نقاش بود و این یکی خطاط) به بدگویی از میرعماد نزد شاه پرداخت و او را سنی‌مذهب معرفی کرد. میرعماد از چشم شاه افتاد و روز به روز با نیش و کنایه‌ی بیشتری با شاه سخن گفت. خشم شاه عباس روزبه‌روز از کنایه‌های میرعماد و سعایت عباسی بیشتر شد و سرانجام مقصود بیک قزوینی، رئیس ایل شاهسون قزوین را بر آن داشت که به معاونت اراذل و اوباش بر سرش بریزند و در تاریکی شب او را بکشند. گور او اکنون در اصفهان است. میرعماد خود را از سادات حسنی می‌دانست و از این رو، رقمِ امضایش «میرعماد حسنی» بود. مرگ او در سال 63 زندگی‌اش اتفاق افتاد. آثار او اکنون به موزه‌ی خوشنویسی قزوین واقع در کاخ چهلستون منتقل شده‌اند

تاریخجه خط 2
قبل از اسلام خطوط مختلفي ار جمله ميخي و پهلوي و اوستائي در ايران متداول بوده است با ظهور دين اسلام نياكان ما الفبا وخطوط اسلامي را پذيرا شدند خط متداول آنزمان كه نزديك دو قرن قبل از اسلام شكل گرفته بود خط كوفي و نسخ قديم بودكه از دو خط قبطي و سرياني اخذ شده بود در اوايل قرن چهارم سال 310 هجري قمري ابن مقله بيضاوي شيرازي خطوطي را بوجود آورد كه به خطوط اصول معروف شد كه عبارتند از محقق – ريحان – ثلث – نسخ – رقاع و توقيع كه وجه تمايز آنها اختلاف در شكل حروف و كلمات و نسبت سطح و دور در هر كدام مي باشد و براي اين خطوط قواعدي وضع كرد و 12 اصل نوشت : تركيب-كرسي-نسبت-ضعف-قوت-سطح-دور-صعود مجازي-نزول مجازي-اصول-صفا و شأن .


khat1.jpg
مقارن پيشرفت خطوط فوق، حسن فارسي كاتب، خط تعليق را از خطوط نسخ و رقاع بوجود آورد كه به نام ترسل نيز ناميده مي شد .

در قرن هشتم ميرعلي تبريزي (850 هجري قمري) ار تركيب و ادغام دو خط نسخ و تعليق خطي بنام نسختعليق بوجود آورد كه بسيار مورد اقبال واقع شد و موجب تحول عظيمي در هنر خوشنويسي گرديد خطي كه حدود يك دانگ سطح و مابقي آن دور است و نام آن در اثر كثرت استعمال به نستعليق تغيير پيدا كرد.

و بايد اذعان نمود كه بحق از زيباترين و ظريفترين ومشكلترين خطوط فارسی و ميتوان گفت كه عروس خطوط فارسی است
پس از ميرعلي تبريزي پسرش ميرعبدالله و بعد از او ميرزا جعفر تبريزي و اظهار تبريزي در تكامل خط نستعليق كوششها كردند تا نوبت به سلطانعلي مشهدي رسيد كه خدمات شاياني به اين هنر اصيل نمود .

khat2.jpg
اساتيد زيادي بعد از سلطانعلي مشهدي در تكامل خط مذكور زحمات فراواني كشيدند همانند میرعلی هروی و سپس  بعد از حدود يك قرن، خوشنويس نامي و آشناي همه، ميرعمادالحسني ( 1024 هجري قمري) معاصر شاه عباس صفوي پا به عرصه ظهور نهاد كه با نبوغ خود تغيرات و سبكي در خط نستعليق بوجود آورد كه هنوز از گذشت قريب 400 سال مورد استفاده و الهام بخش خوشنويسان است او پايه خط را به جائي نهاد كه از زمان پيدايش خط نستعليق تا كنون هنرمندي خوشنويس را ياراي برابري با او نبوده است و همزمان او هنرمند بزرگ ديگري چون عليرضا عباسي رقيبي براي او بشمار مي رفت كه علاوه بر خط نستعليق خفي و جلي در خط ثلث نيز استاد بود بطوري كه قالب كتيبهه هاي مساجد و بناهاي تاريخي اصفهان به خط ثلث و يا به سرپرستي او انجام شده است .

بطور كل قرنهاي نهم ، دهم و يازدهم هجري قمري را ميتوان قرنهاي درخشان در هنر خوشنويسي دانست .

در اواسط قرن يازدهم سومين خط خالص ايراني يعني شكسته نستعليق به دست مرتضي قلي خان شاملو حاكم هرات از خط نستعليق احداث گرديد علت پيدايش آن تند نويسي و راحت نويسي و ديگر، ذوق و خلاقيت ايراني مي توانست باشد همانطوري كه بعد از پيدايش خط تعليق ، ايرانيان به خاطر سرعت در كتابت، شكسته تعليق آنرا نيز بوجود آوردند .

خط شكسته نستعليق به دست ميرزا شفيعا هراتي كاملتر شد و درويش عبدالمجيد طالقاني قواعد جديدي وضع نمود و آنرا به كمال نوشت چهار تن ازخوشنويسان نامي كه در چهار خط ثلث، نسخ، نستعليق و شكسته نستعليق به اركان اربعه هنر خوشنويسي مشهور گشته اند عبارتند از :
khat3.jpg
در خط ثلث : جمال الدين ياقوت ( 698 هجري قمري)
در خط نسخ : ميرزا احمد نيريزي (اواسط قرن 12)
در خط نستعليق : ميرعماد الحسني (1024 هجري قمري)
در خط شكسته نستعليق : درويش عبدالمجيد طالقاني ( 1185 هجري قمري)

در قرن 13 در دوره قاجاريه خطاطان بزرگي پا به عرصه ميدان نستعليق و ديگر اقلام نهادند و سختيهاي اين هنر ظريف را بجان خريدند و در توسعه آن كوشيدند كه اسامي معروفترين آنها از آن زمان تاكنون به شرح ذيل مي باشد :

عباس نوري- وصال شيرازي- احمد شاملو مشهدي – فتحعلي حجاب – ميرحسيني خوشنويس- اسداله شيرازي – ميرزا آقا خمسه اي – ابوالفضل ساوجي – عبدالرحيم افسر – محمدحسين شيرازي – عبدالحميد ملك الكلامي – علي نقي شيرازي –

ميرزا محمد ابراهيم تهراني (ميرزا عمو) – ميرزا غلامرضا اصفهاني – ميرزا محمدرضا كلهر- محمدحسين عمادالكتاب – مرتضي نجم آبادي – سيدحسن ميرخاني – سيدحسين ميرخاني – علي اكبر كاوه – ابراهيم بوذري – حسن زرين خط – غلامحسين اميرخاني – عباس اخوين – يداله كابلي خوانساري – كيخسرو خروش و سیدمحمدموحد قمی و استادگرامی آقای احمد عبدالرضایی که زحمت نوشتن کتیبه های مدرسه بزرگ امام خمینی (ره) و مرقد مطهر ایشان را هم بعهده داشتند. 


 در نوشتن این قسمت از  وبنگاشت آقای جوزدانی استفاده شده است.

 

 

 

تاریخچه خط 1

خط به عنوان یک وسیله ارتباطی از اوائل پیدایش بشر بوجود آمد است. در ابتدا انسانها برای تبادل افکار و اندیشه ها از تصایر برای افاده معنی استفاده میکردند و سپس به مرور زمان تکامل یافت و به شکل مدرن تری در آمد که  خط میخی یکی از آنهاست:

میخی به آن دسته از خطوط (دبیره‌ها) گفته می‌شود که با نشانه‌هایی شبیه میخ نوشته می‌شوند. بنابراین خطوط میخی متفاوتی وجود دارند که برای نوشتن زبانهای متفاوتی به کار می‌روند. از گونه‌های مختلف خط میخی می‌توان به میخی سومری، اکدی، ایلامی، اوگاریتی و هخامنشی (برای نوشتن فارسی باستانی) اشاره کرد. تمام خطوط میخی از چپ به راست نوشته می‌شوند. این خط که اصلی اندیشه‌نگار داشت در همه کشورهای آسیای غربی بکار می رفت. پژوهشگران سومریان را ابداع کننده‌ی خط میخی می دانند. سومریان (حدود 3000 تا 2500 سال قبل از میلاد) با ابداع خط میخی دوره‌ای را آغاز کردند که به عنوان آغاز خط نویسی شهرت دارد و همچنین اولین مدارک نگارشی بشر که به صورت لوحهای گلین برجای مانده متعلق به تمدن‌های میانرودان است.


مطالب مشابه :


خطاطان نمونه

3000دروار - خطاطان نمونه - دروار در میان خطوط اسلامی و فارسی خط نستعلیق از جایگاه ویژه ای




نمونه سوالات امتحانات سراسري انجمن خوشنويسان ايران

نمونه 1. بنگر اي شمع که پروانه چرا باز آمد از پي دل بشد و سوخته پر باز آمد. سر تسليم چو بر خط




نمونه خط سیاه مشق سطری از هنرمند خوشنویس آقای حسن ترابیان

وبلاگ هنری - نمونه خط سیاه مشق سطری از هنرمند خوشنویس آقای حسن ترابیان -




خط نستعلیق

انجمن خوشنویسان خمین - خط نستعلیق - هر چند پیش از او نمونه هایی ابتدایی از نستعلیق موجود




نمونه سوالات خوشنویسی( دوره مــــمتاز)

دوره مـمتـــــاز انجـــــمـن خوشنویسـان ایران . نمونه سوالات ای که بر ماه از خط




گفتگو جناب آقاي كريمي با اساتيد انجمن خوشنويسان شاهرود

بایدعرض کنم من در انجمن خوشنویسان اول دوره عالی را را بدهد یعنی نمونه خط از




نمونه سوالات خط تحريري

نمایشگاه خوشنویسی آثاز برگزیده خوشنویسان از جملات زیر به دلخواه 4 نمونه را با خط نستعلیق




نمونه خط یکی از هنرجویان خوشنویسیم

025-37832100 مشقنامهء شیخ - نمونه خط یکی از هنرجویان خوشنویسیم - دریافت نسخهء بدون واترمارک آثار




برچسب :