گفتگوئى روشنگرانه درخصوص خمس (ازکتاب درمحضر فقيه )
محمد وفقيه محمد به دوران تكليف رسيده است وبر اثر كار وفعاليت مقداري پول، مغازه، اجناس وماشين آلات، وخلاصه سرمايه كاري براي كسب وكار خود فراهم نموده است وهم اينك مشغول كسب وكار در بازار است، وي مواظب است تا مبادا لقمه حرامي مصرف بنمايد وبراي آن كه حقوق شرعي خود را به نحو اكمل واتم پرداخته باشد،
نزد مرجع جامع الشرايط خود رفته وميخواهد سر سال خمسي خود را محاسبه كند.
اينك كنار مرجع بزرگوارش نشسته وبعد از سلام واحوال پرسي ميخواهد درباره پارهاي از مسايل خمسي بحث وگفتگو كند.
محمد : لطفا بيان فرماييد در چه مواردي خمس واجب ميشود؟
فقيه: خدا بر انسان واجب فرموده است كه بابت يكي از هفت چيز خمس بدهد.
محمد: آيا ميشود آنها را بيان فرماييد؟
فقيه: بله با تمامي اشتياق، آن هفت چيز عبارتاند از:
1: غنيمت: چيزهايي كه مسلمانان «در جنگي كه به اذن پيامبر «صلي الله عليه وآله وسلم» ويا امام معصوم عليه السلام يا نايب او بر پا شده» از كفار به دست آوردهاند.
2: معدن: چه روان باشد مانند نفت، يا غير روان مانند طلا ونقره ومانند آن، به شرط آن كه ارزش آن به حد نصاب برسد، يعني: بعد از كم كردن مخارجي كه براي آن هزينه شده است به مقدار ارزش پانزده مثقال طلا يا يك صد وپنج مثقال نقره به بالا باقي باشد.
3: گنج: وآن مالي است كه در زمين يا كوه يا ديوار يا درخت پنهان باشد به طوري كه به آن گنج بگويند به شرط آن كه در زمين (دار الحرب) يا زمينهاي مرده (باير) كه به آن موات گفته ميشود وصاحب ندارد پيدا شده باشد ويا در زمين خراب كه مالك نداشته باشد ويا در زمين آباد شده به احياء ويا در زمين خريده شده در صورتي كه بداند اين گنج مال فروشندگان آن زمين نيست، البته اگر آن گنج طلا ونقره باشد بايد به حد نصاب برسد، يعني: بعد از كم كردن مخارجي كه براي آن كرده به مقدار اولين نصاب طلا ونقره كه در احكام زكات آمده بوده باشد.
4: جواهراتي كه به واسطه فرو رفتن به دريا به دست مي آيد مانند مرواريد ومرجان به شرط آن كه معادل يك دينار شرعي (كه هيجده نخود طلا است) باشد، البته بعد از كم كردن مخارج بيرون آوردن آن.
5: مال حلال مخلوط به حرام به شرط آن كه صاحب مال ومقدار آن معلوم نباشد وطوري مخلوط شده باشد كه نتواند آنها را از يكديگر تشخيص دهد.
6: زميني كه كافر ذمي از مسلمان بخرد، بنابر احتياط واجب در بعضي از اقسام آن بايد قيمت خمس زمين را آن كافر ذمي بدهد.
7: منافع كسب، خواه مانند تجارت ويا صنعت وزراعت باشد، خواه مانند اجاره دادن املاك بوده يا اجير شدن خود شخص باشد.
محمد: تشكر ميكنم واز شما خواهشمندم درباره بركت بخشيدن خداي متعال به زندگي آن دسته از افرادي كه سرسال مالي خود حقوق شرعي خود را پرداخت ميكنند توضيحي بفرماييد؟
فقيه: بله با كمال ميل فرض كنيد، درختي هر سال يك صد سيب ثمر ميدهد. در روزهاي آخر زمستان صاحب خانه كشاورزي را دعوت ميكند تا مقداري از شاخ و برگ هاي اين درخت را هرس كند. شخصي در خانه با مشاهده چنين حالتي زبان اعتراض گشوده وميگويد: آقا چرا شاخ وبرگهاي درخت خانهمان را ميبري؟ اگر هر ساله اين درخت به ما يك صد سيب ثمر ميداد، با اين كار امسال فقط هشتاد سيب بيشتر ثمر نخواهد داد. كشاورز لبخندي ميزند و به آن معترض ميگويد: درست است، امسال ثمره اين درخت بيش از هشتاد سيب نيست، ولي در عوض اين هشتاد سيب بزرگ تر، آبدارتر و بهتر از ميوه هاي سالهاي گذشته خواهد بود. مصداق اين مثال در مورد افرادي است كه يك صد تومان پول دارند وبيست تومان آن را خمس ميدهند گرچه پول ايشان (بعد از جدا نمودن خمس) هشتاد تومان بيشتر نيست ولي خداي متعال در اين پول حلال كه هشتاد تومان ميباشد بركتي گذارده، كه در مبلغ يك صد تومان (كه هنوز حقوق خدا وحقوق مردم در آن است) نگذاشته است خداي متعال در قرآن مجيد ميفرمايد: « ويربي الصدقات» خدا صدقات را افزون بخشد. در اين صورت خمس، بركات نفقات وانفاق در راه خدا را افزايش ميدهد، يعني: بركت از آن زندگي كسي است كه حقوق شرعي خود را بدهد ودر روايات متعددي اين معني واين گونه مطالب به چشم ميخورد كه اين كتاب از حوصله بيان آن خارج است.
محمد: از بيان جنابعالي ومثال شيرين شما سپاس گذارم، حال لطفا بفرماييد از ديدگاه اقتصادي چگونه ميتوان بحث خمس را توجيه نمود، طوري كه جوانان متدين ما قانع شوند؟
فقيه: اسلام بهترين الگوي اقتصادي را براي جهان به ارمغان آورده وتطبيق نظام اقتصادي اسلام ضامن ريشه كن شدن فقر از جامعه بشري است. از جمله احكام اقتصاد اسلامي مسئله خمس وزكات است كه بايد توسط مراجع تقليد در مواردي كه رضايت امام زمان عليه السلام در آن است از ترويج دين مبين اسلام وتقويت مسلمين تا رفع احتياج ونيازمندي فقرا، صرف وخرج گردد، شما ببينيد اگر تمامي مردم حقوق شرعي خود را سالانه مرتب پرداخت ميكردند وعلما وفقها اين مبالغ هنگفت را در جاي مناسب خرج ميكردند عزت وآقايي مسلمانان تضمين شده وهيچ فقير، مستمند، محتاج، بيخانمان وبيسر وساماني بر روي كره زمين نميماند. هم چنين هيچ بيماري به دليل فقر وتنگدستي بيمعالجه از بيمارستان خارج نميشد. وبيماران از نبود دارو و درمان نميمردند. مثلا: گفته ميشود در كشور دانمارك دو ماليات بر مردم مقرر نموده اند، زيرا اقتصادانان آن كشور بررسيها وتحقيقاتي كردند وبه اين نتيجه رسيدند كه بهترين الگوي مالياتي خمس و زكات اسلامي است، به همين جهت دو نوع ماليات از مردم ميگيرند، يكي با نام (ممس) كه همان بر گرفته از خمس اسلامي است، دومي (مزكات) كه همان زكات اسلامي است البته نه به همان درصد اسلامي. بله آنان توانستند با اين برنامه ورهنمودهاي اسلام درباره مصرف و رسيدگي به امور اقتصادي مردم، فقر را نوعا از جامعه خود بزدايند، لذا اگر اقتصاد اسلام صحيح نبوي را پياده كنيم نبود فقر، بيماري، بيخانماني وريشهكن شدن فساد را لمس خواهيم كرد.
محمد: از فرمايشات روشن گرانه شما متشكرم، بفرماييد در وضع كنوني آيا بر هر فرد مسأله داني شرعا واجب است، مردم مسلمان را نسبت به اين گونه احكام اسلامي فراموش شده آگاه سازد يا خير؟
فقيه: بله وظيفه هر فرد مسلمان ومسأله دان است كه ديگران را از مسائل شرعي ومواردي كه خود به آن دچار شده است آگاه سازد. يعني: بيان تمام مسائل شرعي مبتلا به، يكي از واجبات كفايي است.
محمد: لطفا بفرماييد خداي متعال در كجاي قرآن بحث خمس را ياد آور شده است؟
فقيه: در سوره انفال آيه 41 خداي تبارك وتعالي فرموده است: «واعلموا أنما غنمتم من شيء فأن لله خمسه وللرسول ولذي القربي واليتامي والمساكين وابن السبيل إن كنتم آمنتم بالله» وبدانيد هر گونه غنيمت (در آمد واستفاده) به شما رسد، خمس آن خاص خدا، رسول خدا وخويشان (اهل بيت) او وهم چنين يتيمان، مسكينان وواماندگان در راه «از سادات» است، اگر شما به خدا ايمان آوردهايد. اين آيه مباركه اربابان خمس را خدا، رسول واهل بيت او كه امروز حق امام زمان عليه السلام ومعروف به سهم مبارك امام است، هم چنين يتيمان، مسكينان وواماندگان در راه «از سادات» كه امروز حق سادات ومعروف به سهم سادات است معرفي نموده است. مسلمانان در زمان پيامبر اكرم «صلي الله عليه وآله وسلم» حقوق شرعي خود را به حضرت ميپرداختند. بعد از پيامبر در زمان حضور ائمه اطهار «عليهم السلام» مردم مسلمان، حقوق شرعي را به امام خود ميپرداختند ودر زمان غيبت صغراي امام زمان عليه السلام حقوق شرعي را به چهار نايب خاص آن حضرت ميرساندند. در دوران غيبت كبري مانند امروز مردم مسلمان حقوق شرعي خود را به نواب عام امام زمان عليه السلامكه مراجع جامع الشرايط كنوني تقليد هستند ميپردازند.
محمد: از توضيح مفيد وكامل شما نهايت امتنان را دارم، حال بفرماييد حقوق شرعي را فقها در چه زمينهاي بايد صرف بنمايند؟
فقيه: مصرف خمس جهت احياي امر به معروف، اصلاح جامعه و زدودن ريشه مفاسد و منكرات است و براي تقويت حوزههاي علميه، دانش پژوهان علوم اهل بيت «عليهم السلام» تربيت خطبا ومبلغين وارسال آنان براي راهنمايي وارشاد مردم و همچنين براي مساعدت و ياري رسانيدن به يتيمان، مسكينان و واماندگان در راه «از سادات» نيز از خمس استفاده ميشود، البته مخفي نماند كه حق سادات را به ساداتي ميشود داد كه شرعا فقير باشند يعني مخارج سال خود وزن و بچه خود را نداشته باشند و اين غير از واماندگان در راه است كه بايد از خمس به آنها داده شود گرچه در شهر خود ثروتمند باشند.
محمد: آيا به كساني كه از طريق مادر نسبتشان به سيادت ميرسد خمس ميرسد يا خير؟
فقيه: خير، بايد از طرف پدر سيد باشند.
محمد: لطفا بفرماييد به چه كسي سيد ميگويند؟
فقيه: به كسي كه از پدر به هاشم جد پيامبر «صلي الله عليه وآله وسلم» برسد سيد ميگويند.
محمد: شخصي كه سيد نيست ولي همسرش علويه است، ميتواند به همسرش سهم سادات پرداخت كند يا خير؟
فقيه: خير مادامي كه (علويه) واجب النفقه او (شوهر) خواهد بود بنابر احتياط واجب جايز نيست.
محمد: شخصي كه سيد نيست ميتواند حقوق شرعي خود را به پدر زن يا مادر زن بدهد.
فقيه: اگر پدر زن سيد ويا مادر زن علويه بوده ومستحق باشند ميتواند از سهم سادات به ايشان پرداخت كند.
محمد: اگر مغازه وكسب وكار شخصي وسعت داشته باشد واصلا توجهي به اين مطلب ندارد كه ساليانه چقدر پس انداز واضافه بر در آمد داشته است، آيا ميتواند ساليانه پولي را علي الحساب پرداخت نمايد تا وقت مناسب فرا رسد وزندگيش را محاسبه كند؟
فقيه: خلاف احتياط است.
محمد: بفرماييد خمس را چگونه تقسيم ميكنند؟
فقيه: همان گونه كه اشاره شد مقدار خمس را بايد دو قسمت كنند:
يكي: سهم امام عليه السلام وآن در حال حضور به خود امام عليه السلامودر حال غيبت به مجتهد جامع الشرايط تعلق دارد.
دوم: سهم سادات وآن نيز به خود امام عليه السلام در حال حضور وبه مرجع تقليد در حال غيبت پرداخته ميشود، يا با اجازه او به يتيمان فقير ومسكينان، وابن السبيل (واماندگان در راه) داده ميشود.
محمد: به بعضي از مردم كه حقوق شرعي نميدهند گفته ميشود: چرا سر سال نداريد وحقوق شرعي نميدهيد؟ آنها ميگويند، ما همواره بدهكار هستيم، چگونه خمس بدهيم لطفا بفرماييد وضعيت اينان چگونه خواهد بود؟
فقيه: اين نكته را بايد بيان كنم كه سر سال گذاشتن يك مطلب است وخمس دادن مطلبي ديگر، اينها دو مقوله از هم جدا ميباشند، هر مكلفي بايد يك روز از سال را روز حساب رسي خود قرار بدهد ودر آن روز محاسبه كند. پس اگر از سرمايه پارسال مبلغي اضافه داشت خمس آن را پرداخت ميكند واگر اضافه نداشت خمس بر او واجب نيست.
محمد: آيا سال خمسي فقط بايد سال قمري باشد يا خير؟
فقيه: بله محمد آقا، ولي در صورت ضرورت سال شمسي هم اشكالي ندارد.
محمد: پس با اين بيان اشخاصي كه در كشورهاي اروپائي زندگي ميكنند وتاريخشان تاريخ ميلادي است ويا در يكي از كشورهاي دور زندگي ميكنند براي پرداخت حقوق شرعي بايد چكار بكنند؟
فقيه: در صورت امكان سال خمسي خود را سال قمري قرار دهند، ولي در صورت ضرورت اشكالي ندارد.
محمد: آقا خدمت شما رسيدهام تا بعد از حسابرسي و رسيدگي به وضعيت مالي، حقوق شرعي خود را بدهم. حال بفرماييد از چه راهي بايد شروع كنم؟
فقيه: محمد آقا، آيا اين اولين سال است كه ميخواهي خمس بدهي؟
محمد: بله امسال سال اول خمسي من است وتا كنون سرسال نداشتم.
فقيه: پس كل مايملك خود از قبيل اموال نقدي واموالي كه از ديگران طلب كار هستي، مغازه، شركت، ماشين آلات وآنچه كه مستملكات شخصي خود به حساب آيد ولي از مؤونه حساب نميشود را عرفا محاسبه كن آن هم به قيمت روز (كه از تو خريداري ميكنند) تا خمس آن را بدهي واما چيزهايي كه از مؤونه خود است مانند لباس، اثاث منزل، ماشين شخصي وخانه با شما مصالحه مينماييم.
محمد: بله آقا همه داراييهاي خود را از قبل محاسبه كردم، تمام ما يملك من امروز در رابطه با پول وامور كاري از قبيل جنس ومغازه و آن هم به ارزش روز يك ميليون تومان برآورد شده است وآنچه مربوط به مؤونه من مانند لباس واثاث وماشين شخصي وخانه نيز يك ميليون تومان ارزش دارد.
فقيه: بسيار خوب، آنچه در رابطه با مؤونه شما بود همه را گذشت كرده ومصالحه مينماييم واما آنچه در رابطه با پول وكار شما بود، بايد با دادن يك پنجم آن، حق شرعي خود را اداء نمايي.
محمد: متشكرم، حال بفرماييد بيست درصد يك ميليون تومان چقدر ميشود؟
فقيه: بيست در صد يك ميليون تومان دويست هزار تومان ميشود باقي مانده از يك ميليون تومان هشتصد هزار تومان ميشود. اين مبلغ را فقط نه مبلغ مربوط به مؤونه خود را در نظر داشته باش ويا آن را در دفترچهاي ثبت كن تا سال آينده هر چه در زمينه كاري اضافه بر اين مبلغ درآمد داشتي فقط خمس آن اضافه را بايد بدهي. بله اين مبلغ (يعني: هشتصد هزار تومان) همان مبلغ مخمس تو ميباشد كه با دادن حق خدا رسول خدا واهل بيت «عليهم السلام» هم چنين حق يتيمان، مسكينان وواماندگان در راه از سادات وخلاصه دادن سهمين، حلال به دست تو قرار گرفته است وحال تو با اين پول حلال ميتواني به كار وشغل ودر آمد حلال خود بپردازي، البته مايملك شما از خانه وماشين و نيز حلال شد وآنچه بين سال تا سر سال دوم هم براي مؤونه ودر شأن خود مصرف كني نيز حلال است وديگر محاسبه آن لازم نيست.
محمد: آقا متشكرم واز شما اجازه ميخواهم چند مسألهاي كه در ذهنم تداعي شده است از شما سؤال كنم.
فقيه: بله هيچ مانعي نيست، بفرماييد.
محمد: لطفا بفرماييد سال ديگر چگونه حقوق شرعيام را حساب كنم؟
فقيه: حساب شما ديگر بسيار ساده وآسان است، از امروز كه با مبلغ هشتصد هزار تومان سرمايه كاري وحلال، به زندگي خود وكار وكسبت ادامه ميدهي، هر كار وكسب حلالي كه تا سال ديگر كردي وهر توسعه كاري وفعاليتهاي تجاري وهر چه فايده ودرآمد وسود داشتي، همه آن براي تو حلال است ونيز هر چه را كه براي خانه وكاشانه وزندگي خود ومتعلقين خود در بين سال تهيه نمودي وبه مصرف رساندي همه آن حلال است، منتهي سر سال كه ميشود بايد آنچه پول وجنس و.. كه مربوط به كار است را محاسبه كنيد وخمس اضافه آنچه را كه در سال قبل داشتيد، پرداخت كنيد.
محمد با خوشحالي و شادابي ميرود و به كسب وكار، زندگي خود را همراه با موفقيت وكاميابي ادامه ميدهد. سال دوم حسابهاي خود را جمع وجور كرده به نزد مرجع تقليد خود ميآيد و بعد از سلام و تعارف عرضه ميدارد:
محمد: آقا امروز سر سال دوم من هست واموال خود را محاسبه كردم متوجه شدم كه خداي تبارك وتعالي به من بركت داده است وبر مقدار سرمايهام هم اينك مبلغ يك ميليون تومان اضافه است، يعني: يك ميليون وهشتصد هزار تومان مجموع سرمايهام شده است، حال بفرماييد چگونه محاسبه كنم؟
فقيه: پارسال مخمس پول شما چقدر بوده است؟
محمد: هشتصد هزار تومان (البته به غير از آنچه مصالحه نموديد براي من از خانه وماشين شخصي و كه جزو مؤونه به حساب ميآمد وغير از آن دويست هزار تومان، خمسي كه پرداخت كردم).
فقيه: بنابراين مبلغ هشتصد هزار تومان (كه پول خمس داده شده است) را از مبلغ موجودي امسال منها ميكني، يك ميليون اضافه (همان گونه كه حساب كرديد) ميماند كه بايد خمس مبلغ مانده را پرداخت كني.
محمد: هشتصد هزار تومان را كم كردم، موجودي امسال من يك ميليون تومان ميشود.
فقيه: پس حالا معلوم شد كه بايد (بيست درصد) يك ميليون تومان اضافه را خمس بدهي يعني مبلغ دويست هزار تومان.
محمد: امسال مجموع سرمايه كارم يك ميليون وهشتصد هزار تومان است وخمس آن بيشتر بايد باشد؟
فقيه: درست است ولي هشتصد هزار تومان، مبلغ مخمس سال گذشته شما بوده است؟
محمد: بله درست است، ولي چرا نبايد خمس آن را بدهم؟
فقيه: به خاطر اين است كه مخمس ديگر خمس ندارد، در اين صورت امسال اين مبلغ را بايد از كل رأس المال «سرمايه ودارايي» خود، كم كني.
محمد: بنابراين بايد هشتصد هزار تومان مخمس سال گذشتهام را كم كنم، آن گاه يك ميليون برايم باقي ميماند، حال خمس آن چقدر ميشود؟
فقيه: يك قاعده براي تحصيل مقدار خمس به شما تعليم ميدهم وآن اين است كه در هر يك صد هزار تومان، بيست هزار تومان خمس است. در نتيجه خمس يك ميليون تومان فقط مبلغ دويست هزار تومان ميباشد.
محمد: از قاعده علمي شما بسيار متشكرم، بنابراين قاعده، با پرداختن دويست هزار تومان مخمس امسال من باز مبلغ هشتصد هزار تومان ميباشد.
فقيه: احسنت محمد جان درست است واين مبلغ (هشتصد هزار تومان) مخمس امسالت را با مبلغ مخمس پارسال (هشتصد هزار تومان) جمع كن، در نتيجه يك ميليون وششصد هزار تومان پول مخمس تو ميشود، البته لازم است كه اين مبلغ را يادداشت كني تا سال ديگر چنانچه از اين مبلغ چيزي اضافه كسب نمودي، اين مبلغ (جمع مخمس امسال و پارسال) را از آن كم كني هر چه اضافه بر آن بود، خمس آن اضافه را پرداخت كني.
محمد: آقا، من امسال براي توسعه زندگيام يخچال، فريزر، پنكه، كولر و خريداري كردهام، مبالغي را كه براي اين كار صرف كردم را به حساب خمسي امسال من نياورديد.
فقيه: بله كاملا درست است واين يكي از عنايات خاصه خداي تبارك وتعالي است بر افرادي كه هر سال حقوق شرعي خود را ميپردازند، يكي از فوايد خمس دادن همين است كه هر چه «ميان سال» براي خود، خانواده خود، خانه و زندگيش به اندازه شأن خود مصرف كند، علاوه بر اين كه حلال وطاهر است جزو حساب خمسي سالش محسوب نميشود.
محمد: مبلغي را به جهت خمس ميخواهم پرداخت كنم، ولي ميدانم اگر پرداخته شود ديگر نميتوانم با ما بقي موجود تجارت كنم، در اين صورت بايد چكار بكنم؟
فقيه: ميتواني از مرجع تقليد خود يا وكيل او اجازه تصرف در آن را بگيري ومبلغ را به صورت اقساط بپردازي، يا اين كه اين مبلغ را به مجتهد يا وكيل او پرداخت نمايي وايشان اين مبلغ را از شما گرفته ودست گردان ميكند وپس از آن به عنوان قرض الحسنه يك ساله به شما بر ميگرداند، اينك شما اين مبلغ را بدهكار مجتهد يا وكيل شرعي آن شدهاي كه بايد به صورت اقساط در مدت معين پرداخت كني.
محمد: آقا، لطفا بفرماييد مدت پرداخت اين مبلغ دست گردان شده تا چه وقت خواهد بود؟
فقيه: محمد جان پرداخت اين مبلغ بايد كمتر از يك سال (تا قبل از رسيدن سرسال آينده خمسيات) صورت گيرد.
محمد: آقا، آيا ميتوانم با كسي كه اعتقاد به دادن حقوق شرعي ندارد در كار وتجارت شريك بشوم يا خير؟
فقيه: بله واگر شريك شما عين مالي كه خمسش را نداده جزء سرمايه شراكت قرار دهد بنابر احتياط واجب اذن فقيه لازم است.
محمد: آقا فرزندي دارم كه وضع زندگيش مناسب است ولي خمس نميدهد، آيا من كه پدر او هستم ميتوانم او را مجبور به دادن حقوق شرعي بكنم يا خير؟
فقيه: اين را بدان شما بايد با او طوري برخورد نمايي كه هم قانع به حكم الهي گردد وهم تشويق به پرداخت سالانه حقوق شرعي بشود.
محمد: به چشم، انشاء الله همين كار را انجام خواهم داد.
فقيه: خدا به شما جزاي خير دهد، زيرا هدايت افراد مخصوصا زن وفرزند خود يكي از واجبات الهي است واجر آن بسيار است.
محمد: آقا، سابقا مبلغي به وكيل يكي از مراجع به عنوان خمس داده شد، ولي بعد از مدتي معلوم شد كه ايشان اين مبلغ را به مجتهد جامع الشرايط نرسانيده در اين صورت حكم چيست؟
فقيه: محمد آقا اشكالي ندارد زيرا از عهده دهنده حقوق شرعي خارج شده است وبهتر آن است كه از وكلاي مراجع همان طوري كه خود مراجع به مراجعين رسيد مهر شده ميدهند، درخواست رسيد مهر شده بنمايند.
محمد: آقا، من مقلد شما هستم، با وكيل حضرت عالي محاسبه سال نمودم، ولي بعد از پرداخت، ايشان رسيد مهر شده يكي ديگر از مراجع را براي من ارسال نمود، حكم آن چيست؟
فقيه: رسيد مرجع تقليد جامع الشرايط قبول است.
محمد: آقا لطفا بفرماييد آيا به نظر جناب عالي ميشود حقوق شرعي را به غير از مجتهدي كه از او تقليد ميكند پرداخت بنمايد يا خير؟
فقيه: به مرجع جامع الشرايط قبول است انشاء الله تعالي.
محمد: آقا، آيا از سهم سادات ميشود براي چاپ كتابهاي اسلامي واخلاقي و استفاده نمود يا خير؟
فقيه: محمد آقا، سهم سادات راجع به سادات فقير است. اگر كتابي كه با سهم سادات چاپ شده به دست سادات فقير برسد اشكالي ندارد، ولي در غير اين صورت مشكل است.
محمد: آقا بفرماييد كه فقر فقط در فقر مادي وتنگناي اقتصادي منحصر است يا كسي كه فقر معنوي وفرهنگي دارد نيز سهم امام يا سادات به او ميرسد؟
فقيه: محمد آقا كاملا به جا گفتي، فقر تنها در فقر مادي منحصر نيست، بلكه فقر معنوي سختتر است، لذا بايد با اجازه مرجع تقليد از حقوق شرعي براي رفع فقر معنوي از جامعه اسلامي استفاده نموده وكوشيد.
محمد: آقا به علويهاي كه فقير بوده سهم سادات دادهاند. آيا اين خانم ميتواند، اين سهم سادات را براي خرجي فرزندانش كه سيد نيستند صرف بنمايد يا خير؟
فقيه: بله اگر خرجي فرزندان به عهده آن خانم باشد اشكالي ندارد.
محمد: شايع شده است كه اگر سيد تالار منزلش از طلا هم باشد ميتوان به او سهم سادات داد، آيا چنين كلامي صحيح است يا خير؟
فقيه: خير صحيح نيست.
محمد: لطفا بفرماييد اگر شخصي باشد كه با وكالتي كه از قبل داشت ميتوانست در حقوق شرعي تصرف بنمايد، حال مجتهد او از دار دنيا رفته است. آيا باز ايشان ميتواند با همان وكالت در حقوق شرعي تصرف بنمايد يا خير؟
فقيه: بدان كه با فوت مجتهد وكالت نيز باطل ميشود وبايد در اين گونه مسايل به فقيه زنده جامع الشرايط رجوع بنمايد.
محمد: آقا، اگر شخصي به سيدي مبلغي پول يا جنس داد بعد از مدتي او فقير ومستمند بشود، آيا ميشود آن مبلغ را به عنوان حقوق شرعي محاسبه نمود يا خير؟
فقيه: بله، اشكال ندارد، اما از مرجع تقليد خود بايد اجازه بگيرد.
محمد: آقا به سيدي كه فقير ومستمند است ولي حقوق شرعي را در راه خلاف شرع صرف ميكند يا سيدي كه فقير است ولي تجاهر به فسق ميكند ميتوان حقوق شرعي داد يا خير؟
فقيه: خير جايز نيست.
محمد: آقا، سؤال ديگرم اين است اگر در ميان سال مغازه خريدم يا براي مغازه ام اجناسي تهيه كردم، آيا آن هم همانند خانه واثاثيه خانه سر سال خمس ندارد؟
فقيه: خير اين موضوع با موضوع خريد خانه واثاثيه خانه فرق ميكند وسابق اشاره كرديم آنچه مربوط به پول وكار وسرمايه كاري است بايد موجودي كرد وسر سال آن را محاسبه نمود.
محمد: آيا خريد ماشين جزو درآمد كاري محسوب ميشود كه بايد سر سال خمس آن را داد يا جزو مؤونه زندگي حساب ميشود كه اگر وسط سال خريداري شود، خمس ندارد؟
فقيه: اگر شما ماشين را براي زندگي شخصي خود وخانوادهات خريداري كردي از مؤونه زندگي است وخمس ندارد، ولي اگر وسيله نقليه را براي تجارت وكار ومسافركشي تهيه كردهاي بايد موجودي كرد وسر سال آن را محاسبه نمود.
محمد: آقا بفرماييد اگر ماشين را براي خانه وزندگي وهم براي كار وكاسبي خريداري كرده به اين گونه كه پنجاه درصد براي استفاده زندگي وپنجاه درصد براي استفاده كاري، در اين صورت چگونه محاسبه ميشود؟
فقيه: محمد آقا! در مثالي كه شما زديد بايد مقدار نصف ماشين را خمس بدهي، يعني: به همان كه براي كار وكاسبي از آن وسيله نقليه استفاده ميكني بايد خمس همان مقدار را بدهي.
محمد: آقا لطفا كمي اين مطلب را بيشتر توضيح بدهيد.
فقيه: فرض ميكنيم شما ماشيني را به قيمت پنج ميليون تومان خريداري ميكنيد. اگر استفاده تمامي اين ماشين براي كار وكاسبي باشد بايد يك ميليون آن كه خمس مبلغ كل اين ماشين است را بپردازي واگر استفاده تمامي اين ماشين براي خانه وزندگي باشد هيچ خمس ندارد. ولي اگر پنجاه درصد آن براي خانه وزندگي است وپنجاه درصد آن براي كار وكاسبي، بايد پنجاه درصد قيمت ماشين، يعني: خمس آن (دو ميليون ونيم كه نصف قيمت ماشين است) كه پانصد هزار تومان است را بپردازي زيرا نصف ديگر ماشين مؤونه زندگي شما است وخمس ندارد.
محمد: آقا بفرماييد اگر در كار وتجارت شريك داشته باشيم، چگونه بايد خمس خود را محاسبه كنم؟
فقيه: قاعده حساب درآمد شخصي در صورت شريك داشتن به اين گونه است كه: اگر شريك پنجاه درصد با شما در كار شريك باشد، هنگام محاسبه بايد پنجاه درصد در آمد يك سال را محاسبه نمايي وخمس آن را بدهي.
محمد: با تشكر از لطف شما بفرماييد چكهايي كه در بازار جهت فروش اجناس به ما ميدهند هنگام سر سال خمسي من كه در يك روز معين است ميرسد وهنوز اين چك ها به حساب نيامده ووصول نشده، آن مبالغ چك را چگونه محاسبه كنم؟
فقيه: محاسبه اين گونه چكها دو راه دارد: يك: آن كه جزو سرمايه سال حساب كنيد وخمس آن را بپردازيد. دو: آن كه جزو سرمايه محاسبه نشود منتهاي مراتب هر وقت هر چكي كه پاس شد، آن را جزو سرمايه آورده وخمس آن را فورا پرداخت نماييد.
محمد: آقا بفرماييد اگر شخصي مغازهاي به مبلغ ده ميليون تومان خريداري كند، سال اول آن را جزو بقيه سرمايه خود محاسبه كرد وخمس آن را نيز پرداخت نمود. حال كه سال دوم ميرسد، آيا مبلغ مغازه را نيز بايد به حساب آورد يا خير؟
فقيه: مغازه را بايد هر ساله وبه قيمت روز محاسبه نمود، مثلا اگر قيمت مغازه امسال پانزده ميليون تومان است، بايد مبلغ پانزده ميليون تومان براي مغازه موجودي كنيد وچنانچه با محاسبه بقيه سرمايه، موجودي شما اضافه برسال گذشته بود، خمس آن اضافه را بايد بدهيد.
محمد: آقا لطفا بفرماييد آيا ميشود، ارزش مغازه را هرسال به همان قيمت خريداري شده حساب كنم، ولي هر وقت آن مغازه را فروختم خمس آنچه اضافه برخريد بوده است را فورا بپردازم؟
فقيه: آري چنين كاري را ميتواني انجام دهي، ولي بايد با اجازه خاص مرجع تقليد يا وكيل او باشد.
محمد: آقا بفرماييد موجودي هر سال خمسي را بايد نسبت به موجودي سال خمسي قبل قرار داد، يا نسبت به موجودي كمترين سال خمسي يا بيشترين سال خمسي؟ مثلا اگر سال اول پول مخمس يك ميليون تومان بوده است، سال دوم دو ميليون تومان، سال سوم به خاطر مخارج دامادي فرزندش، موجودي او صفر شده است در سال چهارم دو ميليون تومان موجودي او گرديد، آيا در اين سال (سال چهارم) بايد به سال قبل كه موجودي او صفر بود است نگاه كند وخمس دو ميليون تومان را بدهد، يا نگاه به دو سال قبل كند كه مخمس دو ميليون تومان بوده والان نيز دو ميليون تومان است پس خمسي بر ذمه او نيست، يا نگاه به سال اول كند كه يك ميليون تومان مخمس او بوده، والآن دو ميليون تومان موجودي او است، پس خمس يك ميليون تومان برذمه او است؟
فقيه: احسنت محمد جان سؤال جالبي نمودي جوابش اين است كه هر سال خمسي را بايد نسبت به موجودي سال گذشته محاسبه نمود، در نتيجه ودر فرض سؤال كه سال چهارم موجودي او دو ميليون تومان سرمايه بود است، بايد به سال سوم كه موجودي او صفر بود است نگاه كند وخمس همه دو ميليون تومان را بدهد.
محمد: آقا عدهاي براي خود هنگامي كه در قيد حياتاند، قبري خريداري ميكنند، به مرور زمان قيمت وارزش آن قبر نيز بالا رفته، آيا صاحب قبر بايد خمس مازاد را بپردازد يا خير؟ مثلا: چند سال قبل اين قبر را يك هزار تومان خريداري كرده است ولي بعد از ده سال قيمت آن به يك ميليون تومان رسيده است، در اين صورت بايد چكار كند؟
فقيه: محمد آقا، بدان كه قاعده تعلق خمس به اشياء خريداري شده وعدم تعلق خمس به آن البته غير از اشيائي كه ارتباط به كار دارد كه آن حتما مورد تعلق خمس است اين است كه: اگر آن شئ مؤونه فعلي او بود، يعني: احتياج به آن پيدا كرده باشد وآن را مورد استفاده قرار داده است، خمس به آن تعلق نميگيرد، ولي اگر مؤونه فعلي او نبود، يعني: آن را وسط سال خريداري كرد ومورد احتياج او واقع نشد واز آن استفاده ننمود تا سر سال او شد، خمس به آن تعلق ميگيرد، حال همانند كفن وقبر ومانند آن كه وسط سال خريداري شده وتا سر سال آن را داشته، طبق قاعده، خمس به آن تعلق ميگيرد، حال كه ميخواهد خمس آن را بدهد بايد به ارزش روز حساب كند وخمس آن را بپردازد.
محمد: آقا از بيان اين قاعده سپاس گذارم، آنچه از اين قاعده استفاده شد اين است كه سر سال بايد مثل كفن وقبر ومانند آن را به ارزش روز محاسبه نمود وخمس آن را داد حال اگر اين كار نشود، دفن كردن ميت در آن قبر وبا آن كفن (غير مخمس) چه حكمي دارد؟
فقيه: محمد جان، اگر آن كفن، يا قبر با عين مالي كه مخمس نيست خريده شده باشد دفن و كفن كردن ميت در آن جايز نيست.
محمد: آقا، لطفا بفرماييد صاحب قبر ميتواند خمس آن را وصيت كند، كه بعد از مرگ وقبل از دفن قيمت روز قبر را تعيين نمايند وخمس آن را از تركه او بپردازند، سپس او را در آن قبر دفن بنمايند؟
فقيه: بله محمد آقا اين هم ميشود، ولي اين مطلب را بايد ياد آوري كنم، كه وراث به چه ضمانتي ميتوانند به اين وصيت جامه عمل بپوشاند، ممكن است قبل از دفن بر سر ارث نيز نزاع نمايند وبارها چنين خبرهايي به گوش من و شما رسيده است.
محمد: آري آقا درست ميفرماييد، در اين باره ضمانتي نميتوان داد.
فقيه: بله لذا چه بهتر انسان خود وارد عمل شده وزندگي خود را محاسبه كند وحقوق شرعيه خود را با دست خود بپردازد.
محمد: آقا، حال فرض بفرماييد كه وارث ميت نبودند تا خمس قبر را بپردازند، در اين صورت اگر ميت دفن نشود بي احترامي به او است بنابراين بايد چكار كرد؟
فقيه: محمد آقا، در اين صورت اگر تهيه قبر ديگري ممكن نباشد، او را در همان قبر دفن كنند وفورا خمس آن را بدهند.
محمد: آقا، اگر پدري به اولاد خود مغازهاي را به عنوان هديه داده است آيا اين مغازه خمس دارد يا خير؟
فقيه: آري خمس دارد وچنانچه سر سال آن فرزند برسد، اين مغازه را نيز بايد به ارزش روز موجودي كند وجزو سرمايه خود محاسبه نمايد وخمس اضافه بر موجودي سال گذشته را بدهد.
محمد: آقا، گاهي اوقات ميشود كه هدايايي به ما ميدهند، آيا آن را نيز بايد جزو خمس محاسبه كنيم يا خير؟
فقيه: محمد آقا، اين دو صورت دارد: يك: اگر در ميان سال (سال خمسي) از آن هدايا استفاده بشود خمس ندارد. دو: اگر سر سال شما شود واز آن هيچ گونه استفادهاي نكرده باشي، بايد خمس آن را به قيمت روز بپردازيد.
محمد: آقا، در بعضي از شهرها رسم است كه پدر براي دختر جهيزيه آماده ميكند در حالي كه در مدت خريد جهيزيه چند سالي طول ميكشد واين به آن جهت است كه فشار بر زندگي خانواده وارد نگردد وموقع رفتن دختر به خانه بخت در سختي واقع نشوند، به همين جهت كم كم براي جهيزيه دختر، كالا آماده ميكنند، آيا سر سال پدر كه ميشود بايد خمس آن (جهيزيه) را نيز بدهد يا خير؟
فقيه: محمد جان، اگر رسم بر اين باشد، ودر موقعش از لحاظ مادي نتوانند جهيزيه را يك جا تهيه نمايند، خمس ندارد.
محمد: آقا، بفرماييد اگر شخصي براي فرزندش خانهاي را خريداري كند، يا واحد ديگري را براي او احداث نمايد، در حالي كه فرزندش هنوز به دوران بلوغ نرسيده وهنوز هم از آن خانه يا واحد وطبقه ديگر استفاده نميشود، آيا آن خانه يا طبقه خمس دارد يا خير؟
فقيه: بله محمد آقا، احتياطا بايد ولي وسرپرست آن نوجوان قبل از بلوغ فرزندش، خمس آن خانه يا واحد وطبقه را بپردازد، ولي اگر چنانچه ولي آن نوجوان خمس آن خانه يا واحد وطبقه را نپرداخت، بعد از بلوغ بايد خود (نوجوان) خمس آن را به قيمت روز محاسبه وپرداخت بنمايد.
محمد: آقا، لطفا بفرماييد اگر پدر سر سال داشته باشد واين خانه يا واحد وطبقه را از درآمد خود براي فرزندش خريداري وتهيه نموده باشد، در اين صورت آيا خمس دادن نيز واجب است؟
فقيه: آري، زيرا طبق قاعده خمس، هر انساني تكليف حساب خمس سر سال خود را دارد، يعني: در اين مثال، اگر پدر آن خانه يا واحد وطبقه را در ملك خود داشت حساب خمس آن بر او بود (در صورتي كه زائد بر احتياجش بود) وهرگاه به فرزند منتقل شود، حساب خمس آن بر فرزند است، پس اگر فرزند به آن احتياج فعلي داشت خمس ندارد، ولي اگر فعلا به آن احتياج نداشت سر سال بايد خمس آن را به ارزش روز بپردازد چه وقتي كه در ملك پدر بود خمس به آن تعلق گرفته وپرداخت نموده بود، يا تعلق نگرفته بود.
محمد: آقا، گاهي اوقات به خانههاي بستگان وفاميل ميرويم وبر سفره ايشان نشسته غذا نيز ميخوريم، در حالي كه يقين داريم صاحب خانه اهل خمس وحقوق شرعي نيست، در اين حال چكار بايد كرد؟
فقيه: محمد آقا، بنابر احتياط واجب بايد به اندازهاي كه از آن غذا استفاده ميكنيد، خمس آن را به قيمت روز محاسبه و پرداخت نماييد.
محمد: آقا بفرماييد اگر احتمال پرداخت خمس يا عدم خمس ميدهيم در اين صورت چگونه خواهد بود؟
فقيه: در اين صورت ديگر احتياط لازم نيست.
محمد: آقا، لطفا بفرماييد: زوجه ميتواند به جهت عدم پرداخت خمس شوهر، مضايقاتي بر شوهرش داشته باشد يا خير؟
فقيه: خير محمد جان ولي اگر شرايط امر به معروف فراهم هست او را امر به معروف كند.
محمد: آقا، آيا ميشود خود مكلف در تمام حقوق تصرف بنمايد وخود مصرف نمايد؟
فقيه: خير محمد جان زيرا قسمتي از حقوق شرعي، سهم امام عليه السلام است لذا بايد خمس را به دست مرجع تقليد يا وكيلش رسانيده ويا اجازه تصرف از آنان گرفته شود.
محمد: آقا، بعضي از افراد خير ونيكوكاري ميباشند كه دائما انفاق وكمك به مشاريع خيري، فقرا ومستمندان مينمايند، ولي سرسال وحساب خمسي ندارند، آيا اين انفاق وكمك هاي خيري ونوع دوستانهشان جاي حقوق شرعي را ميگيرد واگر ديگر خمس ندهند نزد خدا مسئول وگرفتار نخواهند بود؟
فقيه: احسنت، سؤال بسيار خوبي كردي وجوابش اين است كه اين گونه اعمال بسيار خوب است ولي جاي خمس دادن را نميگيرد، لذا بر اينان واجب است كه سرسال بگذارند وميتوانند اجازه از مرجع تقليد خود بگيرند كه هر چه انفاق وكمك هاي خيري ونوع دوستانه ميكنند آن را جزو خمس، محاسبه نمايند، تا نزد خدا مسئول نباشند.
محمد: آقا، لطفا بفرماييد در چه مواردي براي پرداخت خمس مجتهد جامع الشرايط با مكلف مصالحه ميكند؟
فقيه: محمد آقا، مصالحه در جاهايي است كه انسان مدتي حقوق پرداخت نميكرده ويا ميكرده ولي چند سالي به علت مشغله كاري ويا دلايل ديگر حساب سال خود را انجام نداده باشد، در اين صورت با او مصالحه ميكنند. محمد: لطفا بفرماييد اگر شخصي چند سالي خمس پرداخت ميكرد، ولي به دلايلي ديگر خمس نميداده، سپس چند سال بعد به فكر پرداخت حقوق شرعي افتاد، زيرا در اين مدت شاهد نكبت وگرفتاري در زندگيش بود واين نكبت ومشكلات را معلول عدم خمس ميدانست كه واقعا هم همين طور است حال پشيمان شده وميخواهد حقوق شرعي خود را بدهد، در اين حال چگونه بايد محاسبه بنمايد؟
فقيه: اين سؤال همانند سؤال قبلي است وجوابي مشابه آن دارد، او به خاطر اين كه سالهاي قبل حقوق شرعي ميداده وچند سالي است كه ترك كرده، با او مصالحه ميشود يعني: از نو كل مايملك خود را بايد محاسبه كند، آن گاه همه آن را يا گذشت كرده يا با مقداري پول مصالحه ميشود.
محمد: آقا بفرماييد شخصي كه هيچ گاه خمس نداده است آيا با آن سرمايه ميتواند به حج برود يا خير؟
فقيه: خير محمد جان، اگر بخواهد حجش مورد قبول خداوند متعال قرار گيرد، بايد خمس هزينههاي سفر حجش را بدون تأخير پرداخت بنمايد، در غير اين صورت قبولي حجش محل اشكال است، همچنان كه اگر كسي سرسال خمسي نداشته باشد وخمس ما يملك خود را ندهد كل زندگي او محل اشكال خواهد بود.
محمد: آقا با وجه غير مخمس به حج رفته، بعد از حج متوجه شده است كه پول خرجي براي حج واجب، بايد مخمس بوده حال چكار بكند؟
فقيه: چون ضامن خمس بوده بايد خمس مخارج حجش را بپردازد.
محمد: در اين صورت حجش باطل خواهد بود يا خير؟
فقيه: اگر خمس بپردازد باطل نيست بنابر اظهر.
محمد: اگر در ندادن خمس مخارج حج تقصير داشته است در اين صورت چه؟
فقيه: در صورت تقصير معصيت انجام داده است.
محمد: آقا، لطفا بفرماييد كه: آيا شخص ميتواند براي پرداخت خمس خود از چكهاي مدت دار استفاده بنمايد؟
فقيه: آري ميتواند، ولي سه تا شرط دارد، يك: آن كه واقعا نتواند خمس خود را يكجا بپردازد. دوم: اذن واجازه مرجع تقليد يا وكيل او را در اين كار كسب نمايد سوم: چكهايي را كه تحويل مجتهد خود ميدهد به تاريخ مقرر وصول شود.
محمد: آقا، گاهي ميشود كه چكهايي را از خريداران دريافت ميكنيم، بعد متوجه ميشويم اين چك ها احتمال وصول شدن ندارد، در اين صورت نسبت به اين چكها چگونه بايد خمس را محاسبه كنيم؟
فقيه: محمد آقا اگر احتمال عقلايي يا گمان ميبريد كه اين چكها پرداخت نشود، در اين صورت چكها را جزو حساب سال نميآوريد. بلكه كناري گذاشته وهر وقت كه وصول شد، فورا آن را جزو حساب سال وموجودي خود آورده وقبل از تصرف در آن مبلغ خمس آن را ميپردازيد.
محمد: آقا لطفا بفرماييد كه انسان ميتواند خمس داراييهاي خود را محاسبه كند وآنچه را كه بايد به عنوان خمس بدهد برذمه خود قرار داده وهر گاه كه توانست پرداخت بنمايد؟
فقيه: محمد جان سؤال شما دو فرع دارد: يكي آن كه خود ميتوانيد به تنهايي دارايي خود را وخمس آن را مشخص نماييد؟ جواب: بله ميتوانيد. دوم: آن كه خمس را كه مشخص نموديد آن را ميتوانيد از پيش به ذمه بگيريد، سپس هر گاه توانستيد پرداخت بنمائيد يا خير؟ جواب: خير از پيش خود نميتوانيد اين كار را بكنيد مگر اين كه از مرجع تقليد خود يا وكيل او اجازه آن را بگيريد.
محمد: آقا، اگر مبلغي را به عنوان قرض به شخصي دادهايم، آيا اين مبلغ قرض داده شده را خود به حساب سال بياوريم يا اين مبلغ را بايد قرض گيرنده به حساب سال خود آورده ومحاسبه كند؟
فقيه: محمد جان، مبالغ قرض دهنده به حساب سالي خمس او محاسبه ميشود نه قرض گيرنده.
محمد: آقا، لطفا بفرماييد اگر شخصي قبل از رسيدن سال، به مردم بدهكار باشد، آيا آن بدهيها را جزو سرمايه خود آورد، يا آن كه آن را منها نمايد؟
فقيه: محمد آقا اگر شخصي بدهكار بدهي خود را قبل از رسيدن سال پرداخت كند، خود بخود منها شده وديگر جزو سرمايه نخواهد بود، ولي اگر ميخواهد بعد از سر سال خود بدهيها را پرداخت كند، در اين صورت جزو سرمايه سال خود بايد محاسبه كند.
محمد: آقا! لطفا بفرماييد اگر پدر يك خانواده خمس ندهد، همسر و بچههاي او چگونه ميتوانند بر سر سفره و مخارجي كه آن پدر خرج ميكند بنشينند، در حالي كه حق خدا ورسول خدا واهل بيت او، همچنان حق يتيمان ومسكينان وواماندگان در راه از سادات درآن ميباشد؟
فقيه: احسنت محمد آقا اين مسئله محل ابتلاي بعضيها ميباشد. جوابش اين است كه اگر اجتناب از آن براي آنان حرجي باشد ميتوانند به اذن حاكم شرع مجتهد يا وكيل او تصرف كنند.
محمد: آقا بفرماييد آيا پدر ميتواند مقداري از حقوق شرعي خودش را به فرزندش كه به دنبال طلب علم بوده و مقداري در تنگناي اقتصادي قرار گرفته پرداخت بنمايد يا خير؟
فقيه: حقوق واجب خود را نميتوان به زوجه وفرزند و والدين داد.
محمد: آقا اگر شخصي مبلغي را براي قرعه كشي در بانك پس انداز كند وهر ماه مبلغي را اين گونه اندوخته ميسازد، آيا سر سال اين مبالغ را بايد جزو حساب خمس خود بياورد، يا خير؟
فقيه: آري او به هر اندازه كه پس انداز كرده است بايد جزو سرمايه سال خود قرار داده وآن را محاسبه نمايد.
محمد: آقا لطفا بفرماييد اگر خانمي پولي از شوهر يا پدر يا فرزندش دريافت ميكند يا در آمد جداگانه از در آمد شوهر خود دارد آيا او هم بايد سال خمسي داشته باشد يا همان سال خمسي شوهر كفايت ميكند؟
فقيه: بله آن خانم هم بايد سر سال خمسي داشته باشد و سال خمسي شوهر كفايت نميكند.
محمد: آقا، لطفا بفرماييد كه خمس را ميتوان از خود جنس پرداخت نمود يا بايد همواره وجه خمس صرفا پول باشد؟
فقيه: آري محمد جان، خمس را ميتوان از خود جنس پرداخت نمود، يا به مقدار قيمت آن پول ووجه نقد بپردازد.
محمد: آقا گاهي اتفاق افتاده اجناس ريز وكوچكي پيدا ميشود كه از محدوده چشم مكلف خارج است، براي محاسبه دقيق از چه راهي بايد استفاده نمود؟ فقيه: محمد آقا بدان همين كه انسان مطمئن شود محاسبه عرفي كرده است كفايت ميكند،
مطالب مشابه :
بحثی پیرامون نصاب حد سرقت
توضيحي پيرامون دينار شرعي: يک دينار شرعي مطابق يک مثقال شرعي يعني 18 نخود طلا است در مقابلش
نحوه محاسبه دیه
يك درهم شرعي 500'94. چهار و نيم درصد ديه. 000'525'42. يك دينار شرعي. 000'945. پنج درصد ديه
محاسبه دیه
يك درهم شرعي 500'94. چهار و نيم درصد ديه. 000'525'42. يك دينار شرعي. 000'945. پنج درصد ديه
محاسبه دیه به نرخ سال 1393
يك دينار شرعي. 1,500,000. چهار و نيم درصد ديه. 67,500,000 .يك درهم شرعي. 150,000. پنج درصد
رأي وحدت رويه شماره 683 مورخ 13/10/1384 هيأت عمومي ديوانعالي كشور راجع به پرداخت ارش بعنوان ديه
ميباشد كه جمع مبالغ آن 930 دينار ميباشد و باستناد ماده 301 ولي هر دو مجازات شرعي
گفتگوئى روشنگرانه درخصوص خمس (ازکتاب درمحضر فقيه )
است، وي مواظب است تا مبادا لقمه حرامي مصرف بنمايد وبراي آن كه حقوق شرعي دينار شرعي
ارش، همان ديه است
و ۴۸۴ و ۴۸۵ از قانون مجازات اسلامي متهم را كلاً به پرداخت۵ /۱۳۶۱ دينار شرعي دينار
برچسب :
دينار شرعي