اشخاص منحصر به فرد هستند. مدیران به هنگام استخدام افراد برای یک شغل خاص با توجه به نوع وماهیت آن شغل، عوامل متعددی را در نظر میگیرند از جمله عوامل فیزیکی (چهره ، قد و نوع لباس پوشیدن) ، تواناییهای فرد اعم از تواناییهای فیزیکی و فکری، مدرک تحصیلی ، مهارتهای فرد ، تجربهکاری ، تفاوتهای روانی افراد مثل نحوه نگرش وی، ادراک ،خلاقیت و... |
|
|
|
● تناسب شخصیت فرد با شغل وی تا چه اندازه بر عملکرد و رضایت شغلی وی تاثیرگذاراست؟ اشخاص از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوتند. هر یک از افراد دارای صفات وویژگیهایی هستند که در مجموع هستی آنها را تشکیل میدهد. هرچند بعضی اشخاص شباهتهایی با هم دارند ولی هیچگاه دو نفر بهطور کامل شبیه هم نیستند . به عبارت دیگر اشخاص منحصر به فرد هستند. مدیران به هنگام استخدام افراد برای یک شغل خاص با توجه به نوع وماهیت آن شغل، عوامل متعددی را در نظر میگیرند از جمله عوامل فیزیکی (چهره ، قد و نوع لباس پوشیدن) ، تواناییهای فرد اعم از تواناییهای فیزیکی و فکری، مدرک تحصیلی ، مهارتهای فرد ، تجربهکاری ، تفاوتهای روانی افراد مثل نحوه نگرش وی، ادراک ،خلاقیت و... البته دو موضوع را باید در نظر گرفت : یکی اینکه علم ودانش بشری در شناخت انسان بسیار محدود است و دیگر اینکه توانایی ما نیز در سنجش افراد محدود است. یکی از عواملی که درهنگام انتخاب افراد برای استخدام و یا انتخاب وی برای یک شغل خاص میتواند مورد بررسی قرار گیرد شخصیت فرداست. شخصیت ، مجموعهای از ویژگیهای روانی است که در فرد به صورت پایدار وجود دارد و بر رفتار و تفکر وی اثرگذار است. به عبارت دیگر هر شغل دارای ویژگیهایی منحصر به فرد است مثلا آیا این شغل نیازمند کار فکری است یا جسمی، محیط شلوغ دارد یا خلوت ،کار به تنهایی انجام میشود یا باگروه، نحوه نظارت چگونه است و بسیاری از مسائل دیگر؛ در مقابل افراد هم دارای ویژگیهای شخصیتی خود هستند، دوست دارند به تنهایی در گروه کار کنند ، برخی به فعالیتهای ذهنی وبرخی به فعالیتهای جسمی علاقه دارند، برخی مسئولیتپذیر و برخی مسئولیتناپذیر هستند . حال تلاش ما این است که هر فرد را در شغل مناسب خود قرار دهیم به طوری که بین شغل وی (یعنی خصوصیات شغل) و خصوصیات شخصی وی تناسب و سازگاری وجود داشته باشد. یک گزارش تحقیقی از آژانس استخدامی توکیو حاکی از آن است که شرکتهای ژاپنی به تناسب شخصیت داوطلبین با شخصیت سازمان وشغل بیشترین توجه وتاکید را دارند.شاید راز موفقیت شرکتهای ژاپنی در این باشد که شخصیت افراد را مقدم در تخصص ومهارت آنها میدانند به اعتقاد بسیاری از نویسندگان،وجود تناسب بین شخصیت و ویژگیهای شغلی وسازمانی باعث ایجاد رضایت بیشتر فرد، ایجاد انگیزههای در ونزا در فرد، افزایش کارایی،خلاقیت ومسئولیتپذیری خواهد شد اما در صورت عدم وجود این تناسب نمیتوان آن را با انگیزههای بیرونی مانند پول ، پاداش و ... جبران کرد. هدف این نوشتار این است که نشان دهد تناسب ویژگیهای شغلی با شخصیت شاغل چگونه بر رضایت شغلی او اثر میگذارد. به عبارت دیگر سعی بر این است نشان داده شود وجود تناسب بین ویژگیهای شخصیتی فرد از یک سو و ویژگیهای شغلی وی از سوی دیگر باعث بالا رفتن رضایت او از شغلش خواهد شد همچنین وجود این تناسب تاثیر عمیقی بر عملکرد بهتر فرد در شغلش داشته باشد. تعریف شخصیت: همه ما در صحبتهای روزمره خود کلمه “شخصیت” را به کار میبریم . احتمالا آنچه را که در صحبت از شخصیت مدنظر داریم آمیزهای از خصوصیات مختلف است که امکان دارد خودبینی وتکبر، پیشداوری،نوسانهای خلق وخوی وارزشهای فرد باشد. بنابراین به نظر میرسد آنچه را که از شخصیت در نظر داریم ترکیبی از اعمال،افکار، هیجانات وانگیزههای شخص باشد که در تعادل با موقعیتها و وضعیتهای مختلف نمایان می شود.(راس،۱۳۷۵، ۱۴) شخصیت عبارت است از مجموعه ویژگیهای جسمانی،روانی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز میکند.( کریمی ، ۱۳۷۶ ،۷) شخصیت ترکیبی از اعمال، افکار ،هیجانات،انگیزشهای فرد است. شخصیت افراد منحصر به فرد است اما شخصیت افراد مختلف دارای وجوه اشتراک نیز هست، همچنین شخصیت فرد بالغ نسبتا ثابت باقی میماند اما دو عامل رشد وتجربه میتوانند آن را تغییر دهند.(راس، ۱۳۷۶، ۱۳) عوامل موقعیتی دو تاثیر عمده بر شخصیت دارند: ۱) بر شخصیت فرد تاثیر میگذارد ۲) باعث آشکارسازی ویژگیهای فرد میشوند یعنی برخی ویژگیهای شخصیتی فقط در شرایط خاص خود را نشان میدهند.( مورهد و گریفن ، ۱۳۸۰، ۶۹) ● تئوری صفات شخصیتی: طبق نظر الپورت هر شخصی دارای مجموعهای از صفات مشترک است ولی همان شخص دارای تعدادی صفات متفاوت و منحصر به فرد نیز هست. الپورت شخصیتها را به چهار دسته مشترک اجتماعی،سیاسی مذهبی وزیباشناسی تقسیم میکند( مورهد وگریفن، ۱۳۸۰، ۷۰) به نظر ریموند کاتل هر انسانی رامیتوان در قالب مجموعه صفات شخصیتی توصیف کرد : ۱) صفات سطحی و ظاهری که منعکس کننده رفتارهای قابل مشاهده و ثابت است( درستی ونادرستی ، خونسردی و صمیمیت ) ۲) صفات درونی یا منشاء که به علت مخفی بودن اغلب قابل پیشبینی نیستند( اعتماد و سوءظن، بلوغ وعدم بلوغ، تسلط وعدم تسلط() مورهد و گریفن ،۱۳۸۰ ، ۷۰) تئوریهای نیازهای سه گانه افراد: دیوید مک کلند سه دسته نیاز را در افراد بیان نموده وعنوان میکند که در هر فرد یکی از سه نیاز به صورت برجستهتر ونمایانتر وجود دارد و رفتار وی راکنترل میکند.( رابینز ، ۱۳۸۱، ۸۰) ۱) نیازبه کسب موفقیت : یعنی تلاش در راه درخشیدن و موفق شدن ۲) نیاز به کسب قدرت واعمال آن : یعنی به دست آوردن قدرت و اعمال آن به دیگران ۳) نیازبه ایجاد دوستی : یعنی تمایل به کسب حمایت وایجاد روابط صمیمی با دیگران ● نظریه شخصیتی انتخاب شغل: از دیدگاه این نظریه انسان با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود شغلی را برمیگزیند که برآورنده نیازهایش باشد. افرادی که مشاغل یکسانی را انتخاب میکنند تا حدود زیادی ویژگیهای شخصیتی مشابهی دارند. به نظر جان الهالند هر کدام از انواع شخصیت نیازمند محیطی است که با آن خصوصیات هماهنگی و سازگاری داشته باشد و بیشترین امکان برای رشد و شکوفایی خود را فراهم آورد. او در این زمینه شخصیت افراد را به ۶ نوع تقسیم میکند: ۱- کاوشگر ۲- هنرگرا۳- اجتماعی ۴- واقعگرا۵-سنتگرا۶- سوداگرا. به نظر هالند رضایت شغلی میزان سازش بین نوع شخصیت ومحیط شغلی است. هر چه میزان سازش بین این دوبیشتر باشد رضایت شغلی بیشتر است . ( شفیع آبادی ، ۱۳۷۸، ۱۵۵-۱۴۴) ● تناسب بین شغل و حساسیت: چگونگی شخصیت افراد در سازگاری شغلی اهمیت زیادی دارد. بعضی مشاغل برای افراد سر به زیر وساکت مناسب است درحالی که تعدادی از مشاغل برای افرادبرونگرا وسازگار مناسب به نظر میرسد. توانایی سازگاری اجتماعی سهم بزرگی در موفقیت شغلی دارد در بعضی از مشاغل روی انواع خاصی از مهارتهای اجتماعی تاکید میشود درمقابل برای برخی دیگر از شغلها افراد آرام ودرونگرا مناسب هستند. ( حسینی، ۱۳۷۹ ، ۸۰) سازش وهماهنگی بین نوع شخصیت و نوع محیط باعث سازگاری بیشتر با شغل و حرفه میگردد که به نوبه خود به رضایت منجر میشود.( شفیعآبادی ، ۱۳۷۶ ، ۸۰) بدیهی است که افراد دارای شخصیتهای متفاوتی هستند مشاغل هم از همین ویژگیها برخوردارند. بر اساس این شیوه تلاشهای زیادی انجام گرفته تا افراد در مشاغل مناسب گمارده شوند.(رابینز،۱۳۸۱، ۵۸) ● رضایت شغلی : رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغلی است . رضایت شغلی عاملی است که باعث افزایش کارایی ونیز احساس رضایت فردی میگردد. رضایت شغلی بر اثر عوامل متعددی حاصل میشود. رضایت شغلی نوعی احساس مثبت فرد به شغلش میباشد که زاییده عواملی چون محیط کار ،نظام سازمانی شغل، روابط حاکم برمحیط کار ، عوامل فرهنگی واز همه مهمتر ماهیت و چگونگی خود شغل میباشد.( شفیعآبادی، ۱۳۷۶ ،۹۸)
|
|
|
شهرام شیرکوند- کارشناس ارشد مدیریت اجرایی
فهرست منابع:
۱- رابینز ، استیفن پی ( ۱۳۸۱) ، مبانی رفتار سازمانی ،ترجمه پارسیان ،اعرابی ، چاپ پنجم، تهران : دفتر پژوهشهای فرهنگی
۲- راس،آلن (۱۳۷۵)، روانشناسی شخصیت ، مترجم: سیاوش جمالفر ،چاپ دوم ، تهران :نشرروان
۳- رضاییان ، علی ( ۱۳۸۰) ،مدیریت رفتار سازمانی ، چاپ دوم ،تهران ، انتشارات سمت
۴- شفیع آبادی ، عبدالله ( ۱۳۷۶)، راهنمایی و مشاوره شغلی وحرفهای ، چاپ نهم ، تهران : انتشارات رشد
۵- شفیعآبادی ،عبدالله (۱۳۷۸)، راهنمایی ومشاوره تحصیلی و شغلی،چاپ اول، تهران :انتشارات سمت
۶- کریمی،یوسف (۱۳۷۶) ،روانشناسی شخصیت ، چاپ سوم ، تهران :موسسه نشر ویرایش
۷- مورهدو گریفن( ۱۳۸۰) رفتار سازمانی ،ترجمه : دکتر الوانی ، دکتر معمارزاده ، چاپ ششم ، تهران : انتشارات مروارید
۸- میرسپاسی، ناصر (۱۳۸۱) ، مدیریت استراتژیک منابع انسانی، چاپ ۲۱، تهران : انتشارات میر
روزنامه رسالت
مطالب مشابه :
تناسب شغل با شخصیت
در نظریه معروف جان هالند درباره تناسب شغل با شخصیت این موضوع به بهترین طریق بیان شده است .
رابطه شغل و شخصیت
تناسب شخصیت فرد با شغل وی تا چه اندازه بر عملکرد و رضایت شغلی وی تاثیرگذاراست؟ اشخاص از
رابطه شغل و شخصیت
تناسب شخصیت فرد با شغل وی تا چه های ژاپنی به تناسب شخصیت داوطلبین با شخصیت
تناسب شغلی با شخصیت افراد
تناسب شغلی با شخصیت یکی از آنها باشیم !اگر بخواهیم شغل مناسبی پیداکنیم هرچند که
تناسب شخصیت فرد با شغل حاضر وی
تناسب شخصیت فرد با شغل وی تا چه اندازه بر عملکرد و رضایت شغلی وی تاثیرگذاراست؟ اشخاص از
برچسب :
تناسب شغل با شخصیت